دلتنگی یعنی،
فاصله ای که با هیچ بهانه ای پر نمی شه
دلتنگی یعنی،
عکسایی که نگاه کردن به اونا،رویاهات رو خیس می کنه
دلتنگی یعنی،
بغضی که باهاش کلنجار میری تا یهو نشکنه
دلتنگی یعنی،
اس ام اس هایی که فرستاده نمی شه،نوشته هایی که ثبت موقت می شه
دلتنگی یعنی،
لحظه هایی که با خودت زمزمه می کنی
" حتا دیگه اومدنت،بهم کمک نمی کنه "
دلتنگی یعنی،
امروز ...

اِنـصـــآفــــ نـیـستــــــ

کــه دُنـیــآ آنـقـَـدر کـوچَـکـــــ بـآشـَــ
د
کــه آدَمـ هــآےِ تـکـرآرِے رآ روزے صـَـد بــآر بــِبـیـنــی

و آنـقـَـدر بـُزرگــــــ بــآشَــد

کــه نـَتـَـوآنـی آن ڪٙﺳﮯ رآ ڪﮧ دلـَــ ـ ـتـــــ مـیـخواهــَـد،

حـَـتــی یـِکــــ بــآر بـبــیـنــــی...!

بچه بودیم همه رو به اندازه 10 تا دوست داشتیم.
بزرگ که شدیم بعضی ها رو اصلا دوست نداریم، بعضی ها رو کم و بعضی ها رو بی نهایت.
بچه که بودیم قضاوت نمی کردیم، همه یکسان بودند؛
بزرگ که شدیم قضاوت های درست و غلط باعث شد که اندازه دوست داشتنمون تغییر کنه.
کاش هنوزم همه رو به اندازه همون بچگی 10 تا دوست داشتیم.
بچه که بودیم اگه با کسی دعوا می کردیم یک ساعت بعد یادمون می رفت؛
بزرگ که شدیم گاهی دعواهامون سال ها یادمون میمونه و آشتی نمی کنیم
بچه که بودیم گاهی با یه تیکه نخ سرگرم می شدیم؛
بزرگ که شدیم حتی 100 تا کلاف نخ هم سرگرممون نمی کنه

دختر کوچک به مهمان گفت:میخوای عروسکهامو ببینی؟
مهمان با مهربانی جواب داد:بله.
دخترک دوید و همه ی عروسکهاشو آورد،بعضی از اونا خیلی بانمک بودن
دربین اونا
یک عروسک باربی هم بود.
مهمان از دخترک پرسید:کدومشونو بیشتر از همه دوست داری؟
... و پیش خودش فکر کرد:حتما” باربی.
اما خیلی تعجب کرد وقتی که دید
دخترک به عروسک تکه پاره ای که یک دست هم
نداشت اشاره کرد و گفت:اینو بیشتر از همه دوست دارم.
مهمان با کنجکاوی
پرسید:این که زیاد خوشگل نیست!
دخترک جواب داد:
آخه اگه منم دوستش نداشته
باشم دیگه هیشکی نیست که باهاش بازی کنه و دوستش داشته باشه ،
اونوقت دلش میشکنه ...

قبل از ازدواج:
پسر:بالاخره موقعش شد.خیلی انتظار کشیدم!
دخترز:می خوایی از پیشت برم؟
پسر:حتی فکرشم نکن!
دختر:دوسم داری؟
پسر:البته!هر روز بیشتر از دبروز!
دختر:تا حالا بهم خیانت کردی؟
پسر:نه!برای چی می پرسی؟
دختر:منو می بوسی؟
پسر:معلومه!هر وقت که بتونم!
دختر:منو میزنی؟
پسر:دیوووونه شدی من همچین آدمیم؟
دختر:می تونم بهت اعتماد کنم؟
پسر:بله!
دختر:عــــــــــــــــــزیزم
.
.
.
.
.
بعد از ازدواج:
کاری نداره از پایین به بالا بخون...!

کل دنیـــآ رآ هـــم کـــه دآشتــه بآشــی . .

◘بــآز هــــم دلتــــ میخــوآهــــد . . .

◘بعضــی وقتهــــآ . . . فقـــط بـعـضــی وقتهـــآ . . .

◘بـــرآی یـکــــ لحظــــه هـــم کـــه شـــده . . .

◘همــــه دنیـــآی یـکــــ نفــــر بآشــی.....!!!♥

بــاشـد هر چـه تو بگويـي ...!
کمـي زمان مي خـواهـم ...
هــر وقت تـوانسـتم نــفس کـشيـدن را فــراموش کنـم ...
تــو را هم از يــاد خـواهم بــرد !!!...

بــــــــــــــآزے تمــــــــــــــآم شـُــــــــد...



تـــــــــ✖ــــــو بـُـــــــردے...!



حــــالآ نِقابتـــــــــ رآ بــــَـــــردآر!



بگــــذار ببیـنـــــم، زندگـےام رآ



بـﮧ ڪﮧ باختــــَــــــم...

یاد گرفتم..
نگـــــــران نباش، " حــــال مـــن خـــــــوب اســت "
بــزرگ شـــده ام...
دیگر آنقـــدر کــوچک نیستـم که در دلــــتنگی هـــایم گم شــــوم...!
آمـوختــه ام،
که این فـــاصــله ی کوتـــاه، بین لبخند و اشک نامش "زندگیست"...... .
...

آمــوختــه ام،
که دیگــر دلم برای "نبــودنـت" تنگ نشــــود.
راســــــتی،
دروغ گـــــفتن را نیــــــــز، خـــــــــوب یاد گـــرفتــه ام...!
"حــــال مـــن خـــــــوب اســت" ... خــــــوبِ خــــوب

دلم شکست !
عیبی ندارد شکستنی است دیگر ، می شکند !
اصلا فدای سرت ، قضا و بلا بود از سرت دور شد . . .
اشکم بی امان می ریزد !
مهم نیست !
آب روشنی است !
خانه ات تا ابد روشن عشق من . . .