سال مار ایرانیها لرزان میگذرد. حال مان بد نیست، اما كشورمان را لرز گرفته است چون هنوز چهل روز از آغاز سال 92 نگذشته كه چهار زلزله بزرگ استانهای مختلف کشور را تكان داده در برخی استانها نیز زمینلرزههای كوچك به وقوع پیوسته است. تا جایی که این همه تكانهای ترسناك، مردم استانهای دیگر را هم ترسانده و پرسشهای زیادی درباره زلزلههای زنجیرهای اخیر در ذهن آنها شكل گرفته است.
آیا این زلزلههای كوچك و بزرگ نشان از وقوع زلزلهای دهشتناك دارد؟ آیا گسلهای خطرناك فعال میشوند؟ نكند تكانهای كوچك زمین، تهران را كه سالهاست همه از وقوع زلزلهای بزرگ در آن هراس دارند، بلرزاند؟ چه شده است كه طی دو هفته اخیر هر روز بخشی از زمین كشورمان به لرزه درآمده است؟ مثل دشتیهای بوشهر كه بیستم فروردین امسال زلزلهای به بزرگی 6.1 ریشتر زمین زیر پایشان را لرزاند، زلزله بزرگ بعدی كه پس از وقوعش، تقریبا همه خبرگزاریهای دنیا دربارهاش حرف زدند، دقیقا پس از یك هفته در سیستان و بلوچستان رخ داد و علت مطرح شدنش در سراسر دنیا بزرگی بیسابقهاش بود چرا كه در 50 سال اخیر وقوع زلزلهای با چنین بزرگی در ایران بیسابقه بود و بیش از صد میلیون نفر، از هندوستان تا قطر، احساسش كردند.
كانون این زلزله در منطقهای كمجمعیت بود و به همین علت تلفات جانی نداشت. سه روز بعد وقتی مردم آذربایجان شرقی از خوششانسی هموطنهایشان در سیستان و بلوچستان ذوق كرده بودند، زلزلهای به بزرگی 4.9 ریشتر خانههایشان را تكان داد و آنها را به خیابان كشاند كه البته برخی منابع هم بزرگی آن را 5.2 ریشتر اعلام كردند. فردای همان روز، اهالی استان فارس زلزلهای 5 ریشتری و اصفهانیها زلزلهای 4.1 ریشتری را تجربه كردند و حالا بعد از این همه تاب خوردن، فكر نمیكنید طبیعی باشد اگر مردم در سراسر كشور وحشت كنند و بخواهند بدانند كه آیا قربانیان بعدی زلزله کدام یک از هموطنانمان خواهند بود ؟! در اینجا تنها چیزی که نباید فراموش شود مواردیست که باید رعایت شود :
قبل از زلزله
شصت درصد زلزله ها در نیمه شب اتفاق افتاده است. فراموش نکنید که بعد از این لباس کامل را در کنار تخت و در دسترس قرار دهید.
قفسه ها و تابلوها را به دیوار محکم کنید و آنها را روی تختخواب آویزان نکنید. اشیای سنگین را در قفسه های پایین تر قرار دهید. اشیای شکستنی را در داخل کابینت ها قرار دهید.
اتصالات و سیم کشی های معیوب را از همین حالا تعمیر کنید.
آفت کش ها و پشه کش ها و قوطی های قابل اشتعال را در کابینت های پایینی قرار دهید.
مکان های امن خانه (زیر مبلمان، زیر قاب در، به دور از شیشه ها و پنجره ها) را شناسایی کنید.
مکان های امن بیرون از خانه (به دور از ساختمان ها، درختان، تیرهای برق و پل های هوایی و ...) را شناسایی کنید.
به اعضای خانواده یاد بدهید که چگونه برق، گاز و آب را قطع کنند.
یک ساک اضطراری تهیه کنید و داخل آن وسایلی همچون چراغ قوه و چند عدد باتری، رادیو، جعبه کمک های اولیه، چند بطری آب آشامیدنی، سوت، کنسرو، کمپوت، خشکبار، قند و آبنبات، درباز کن، پول نقد و کفش مناسب بگذارید. پیچ گوشتی، شمع، چاقو، آچار فرانسه را هم داخل همین ساک قرار دهید.
لوازم کمک های اولیه شامل یک قیچی کوچک، باند استریل، چسب، قرص و پماد آنتی بیوتیک، پماد سوختگی، استامینوفن، قرص اسهال، الکل و داروی مسکن و قطره استریل چشمی و اگر دارویی دارید که عدم مصرفش باعث مرگتان می شود، از آنها هم چند تایی در ساک قرار بدهید. اگر از سوئیچ ماشینتان دو تا دارید یکی را داخل ساک قرار دهید. یک بسته دستمال کاغذی رولی و نوار بهداشتی فراموش نشود. چند متر طناب، حوله کوچک، صابون، مسواک و خمیر دندان برای روزهای آتی، مدارک ضروری و ... را هم داخل آن بگذارید.
با اعضای خانواده هماهنگ کنید که در صورت وقوع زلزله کجا یکدیگر را ملاقات کنید.
به هنگام زلزله (داخل ساختمان)
زیر میز ناهارخوری، میز کار، داخل قاب دیوار یا کنار دیوارهای داخلی که به دور از شیشه هستند پناه بگیرید.
داخل خانه بمانید. خطرناک ترین کار به هنگام زلزله این است که سعی کنید به بیرون فرار کنید.
به هنگام زلزله (بیرون از ساختمان)
جایی پناه بگیرید که به دور از ساختمان ها، پل ها، تیرهای برق و درختان و غیره باشد. صبر کنید تا زلزله تمام شود.
به هنگام زلزله (داخل وسیله نقلیه در حال حرکت)
جایی پیدا کنید که به دور از ساختمان ها، درختان، پل ها و تیرهای برق باشد.
فوراً در کنار خیابان ترمز کنید و داخل اتومبیل بمانید.
وقتی زلزله تمام شد، با احتیاط حرکت کنید و هل نشوید. رمپ ها و پل ها ممکن است به خاطر زلزله آسیب دیده و سست شده باشند.
پس از زلزله
قبل از هر چیزی مراقب پس لرزه ها باشید. اگر داخل خانه خود هستید، مراقب باشید و عجله نکنید. لباس ها و ساک اضطراری را با یک یا دو پتو بردارید و آرام بیرون بروید. اگر بیرون هستید، فوراً به منزل خود برنگردید. بعد از زلزله و حتی تا چند ماه، ممکن است پس لرزه هایی اتفاق بیفتد.
اگر بوی گاز شنیدید از چراغ قوه و فندک و کبریت و ... استفاده نکنید. در جهت مخالف بوی گاز بروید.
اگر صدای ناله یا کمک همسایه ها را شنیدید، اگر برایتان مقدور بود به آنها کمک کنید.
به افراد سالمند و کودکانی که کمک می خواهند کمک کنید.
از ساختمان های صدمه دیده و ویران شده دور بمانید.
حواستان به آتش سوزی باشد. از کابل ها و سیم های برقی آسیب دیده دور بمانید و گاز و فیوز برق را قطع کنید.
اگر لوله های آب آسیب دیده بود، از توالت استفاده نکنید و آب لوله کشی را ننوشید. از بطری هایی که داخل ساکتان گذاشته بودید استفاده کنید و آنها را برای شستشو هدر ندهید. می توانید از یخ فریزر هم برای آب شرب استفاده کنید.
حتماً رادیوی خود را چک کنید و از اخبار مرتبط با زلزله مطلع باشید.
منبع : برترین ها
این متن نامه ملک الشعرای بهار به سودابه صفدری(بهار) پیش از ادواج است درحالی که هنوز او را ندیده و تنها وصف او را از دوستان شنیده بوده است.
دوست ابدی من قربانت شوم.
با این که شما را ندیدهام، از بخت خودم اطمینان دارم که گنجینهی عزیز و ثابتی برای قلب و روح خویش انتخاب نمودهام. ولی نمیدانم احساسات شما از چه قرار است. عزیزم من خودم را برای شما معرفی مینمایم.
یک جوان ثابت العقیدهی خوش قلب، فعال و ساعی، پر حرارت و با غیرت، در دوستی محکم و در دشمنی با اهمیت. حیات من در یک فامیل خوش اخلاق متدین بوده و در دامان مادر فاضله و حق پرستی تربیت شده ام. در فامیل ما خست و دروغگوئی، اصراف و هرزه خرجی موجود نبوده و نیست. به ما یعنی به خود و خواهر و دو برادرم، همواره توصیه شده است که کار کن و فعال بوده و نان خودمان را با سعی و اقدام تدارک نموده و با خوشروئی و آسودگی بخوریم.
من از سن هژده سالگی که پدرم وفات کرده است، رئیس و بزرگتر خانوادهی خود بوده و فامیل بزرگ خود را با عزت و آبرومندی اداره کردهام و تا امروز که سی و سه سال از عمرم میگذرد، رئیس این خانواده بوده و برای خانواده ی خودم جز عزت و سرافرازی و استراحت، چیزی به کار نبسته ام. شهرت و احترام من به قوهی هوش و سعی و اقدام خودم بوده است. ولی چون یک همسر و رفیق دلسوزی که مرا اداره کند، نداشتهام با هرچه به دست آورده ام صرف شده است.
خودم در تهران مانده و مادرم به واسطهی مرض اعصاب و مفاصل در مشهد مانده و قادر به آمدن به تهران نشده است. زندگانی من در مشهد خیلی مرتب و آبرومند بوده است. منازل شخصی و اثاث البیت خانوادگی، مادر و همشیره و برادر و قریب پانصد نفر بستگان پدری و چند نفر بستگان مادری من نیز در خراسانند. ولی خودم نظر به علاقهی کاری و نظریات سیاسی، ناچار در تهران اقامت نموده و میخواهم داخل یک حیات فامیلی جدیدی بشوم. چون میتوانم فامیل جدید خودم را به فضل خدا و قوه ی سعی و عمل و معلومات خودم، به خوبی و در نهایت آبرومندی اداره نمایم. به این نیت مصمم شده و به وسیلهی عزیزترین دوستانم معتصم السلطنه و مرآت السلطان با شما دست دوستی و وصلت داده و امیدوارم که تا روزی که زنده بمانم دست خود را از دست شما بیرون نکشم و با شما زندگی کنم. به شما اطمینان میدهم که من جز شما دیگری را دوست نداشته و نخواهم داشت. مثل سایر جوانان جاهل و بی تجربه، پیرامون هوی و هوسهای جوانی نگشته و در آتیه هم به طریق اولی نخواهم گشت.
من فطرتا با عصمت و عفت و تعصب خانوادگی بار آمده و این حس شریف را تا عمر دارم، از خود دور نخواهم کرد. البته شما هم با آن سوابقی که به پدر محترم شما سراغ دارم و فعالیت و شرافتی که از مادر گرامی و بزرگوارتان و سایر بستگان اطلاع یافته ام، با من هم عقیده بوده و قدر یک دوست صمیمی و همسر جدید را که میبایست بقیه ی عمرتان را با او به سر برید به خوبی خواهید دانست و شوهر شما کسی است که دوستی او برای عموم مردم با شرافت و نجیب، ذیقیمت بوده و یک نفر از اخلاق و رفتار او مکدر نبوده و شاکی نیست.
بدیهی است که شما نیز از این حیث با عموم هم عقیده بوده و هیچ وقت از من شاکی نخواهید بود. زودتر با یک حس شریف و حرارت پاک و عقیده ی ثابت و مستحکمی، خودتان را برای اداره کردن روح و قلب و خانهی من حاضر کنید. شما صاحب دارائی و ثروت من و فرمانروای خانه و قلب من خواهید بود. باید با نیتی خالص و صمیمیتی قلبی و بی آلایش از عهدهی این مسؤلیت و صاحبخانگی و دلداری و دلنوازی حقیقی برآئید.
من به خداوند تبارک و تعالی متوسل شده و با شما متوصل میشوم و از خداوند درخواست میکنم که قلب شما با قلب من طوری متصل شود که جدائی و فاصله در بین نباشد.
عزیزم به قدری میل دارم تو را ملاقات کنم که حدی ندارد. دوست داشتم که این مطالب را در حضورت عرض کرده و قلب تو را در موقع اظهار احساسات قلبیهی خودم بسنجم و احساسات تو را آزمایش نمایم. من رب النوع عشق و دوستی و صمیمت و وفاداریم. آیا تو هم با من در این عقیده هم راه و هم آواز خواهی بود؟ اخ چه خوب بود که ما زودتر هم را میدیدیم.
وقبل از موقعی که تکمیل تدارکات به ما اجازه ی ملاقات بدهد یکدیگر را ملاقات مینمودیم. دیگر اینطور بشود یا نشود نمیدانم. در هر لحظه منتظرم که تو هم احساسات خودت را زودتر به توسط خط خودت به تفصیل برای من بفرستی.
من حالا جز خیال تو و فکر تو مشغولیت دیگری ندارم میخواهم بنا آورده و بین قسمت متقدم منزل و قسمت متأخر آنرا دیوار کشیده از هم تفکیک نمایم. منزل حالیه ی ما خیلی خوب، جدید البنا و نوین است. حیف است از این منزل خارج شویم برای اطاق پذیرائی شما دو اطاق مجزا نموده و برای پذیرائی خودم یک اطاق و یک ناهارخوری و برای اطاق خواب هم اطاق دیگری موجود داریم. برای صندوقخانه و انبار و غیره اطاقها و زیرزمینهای مرتب و محکمی مهیاست.
وسعت و دلنوازی حیات به قدر مکفی است. گمان نداریم به شما بد بگذرد. فقط شما باید یک آشپز قابل و تمیز زنانه با خودتان بیآورید و کلفت دوست داشتنی هم برای خودتان انتخاب نمائید. در قابلیت و نظافت آشپز خیلی دقت کنید. ملاحظهی صرفه و غیره را ننمائید. در امانت و صحت عمل کلفت هم دقت بفرمائید. از قبل بنده خدمت خانم معظمه ی خودتان سلام و عرض عبودیت تبلیغ نموده از طرف من دست ایشان را ببوسید.
والباقی عن التلاقی تمت م. بهار
منبع:khanoomgol.com
من رب النوع عشق و دوستی و صمیمت و وفاداریم..
1392/01/5 - 02:32ولی مونا خیلی جالب نوشته
1392/01/5 - 02:41جالب نوشته ولی چــِــگــَدَن ِ خودشو تحویل گرفته..
1392/01/5 - 02:44