مشخصات

موارد دیگر
0$D->usr->favs) ) { ?>
سید محمد محمدی (آفلاين)
45 پست
20 ديدگاه
87.5 امتياز
شاد و سرحال
1377-06-06
m - مجرد
اسلام
تهران
محصل
وزن: 60 - قد: 176
نمی کشم
خدا-کمک کردن به دیگران-روحیه بخشیدن به دیگران-Jack Canfield زبان انگیلیسی- نینی- آرزوهام http://funnyweb.blogfa.com
together200.blogfa.com

دنبال‌کنندگان

(12 کاربر)

آخرین بازدید کنندگان

حس من


سید محمد محمدی
06.jpg سید محمد محمدی
عشق و علاقه حیوانات به یکدیگر
دیدگاه · 1393/05/17 - 13:03 ·
3
سید محمد محمدی
02.jpg سید محمد محمدی
عشق و علاقه حیوانات به یکدیگر به روایت تصویر
دیدگاه · 1393/05/17 - 12:56 ·
3
سید محمد محمدی
01.jpg سید محمد محمدی
عشق و علاقه حیوانات به یکدیگر به روایت تصویر
سید محمد محمدی
187520_199.jpg سید محمد محمدی
کواکه
سید محمد محمدی
187519_500.jpg سید محمد محمدی
کواکه
سید محمد محمدی
سید محمد محمدی
در قرون وسطا و دوران اوج قدرت کلیسا ها ، عقاید و خرافه های دینی که کشیش ها به وجود آورده بودند ، شدت گرفته بود و راهب ها به قدرت رسیده بودند... کشیش ها بهشت را به مردم می فروختند!! مردم نادان هم در ازای پرداخت کیسه های طلا ، دست نوشته ای به نام سند دریافت میکردند!!

فرد دانایی که از این نادانی مردم رنج می برد دست به هر عملی زد ، نتوانست مردم را از انجام این کار احمقانه باز دارد تا اینکه فکری به سرش زد... به کلیسا رفت و به کشیش مسئول فروش بهشت گفت:

قیمت جهنم چقدر است ؟

کشیش تعجب کرد و گفت: جهنم؟!

مرد دانا گفت: بله جهنم...!

کشیش بدون هیچ فکری گفت: 3 سکه

مرد فوری مبلغ را پرداخت کرد و گفت: لطفا سند جهنم را هم به من بدهید!

کشیش روی کاغذ پاره ای نوشت: سند جهنم

مرد با خوشحالی آن را گرفت از کلیسا خارج شد. به میدان شهر رفت و فریاد زد :

ای مردم! من تمام جهنم را خریدم و این هم سند آن است. دیگر لازم نیست بهشت را بخرید چون من هیچ کسی را داخل جهنم راه نمی دهم...

آن شخص مارتین لوتر بود...
... ادامه
دیدگاه · 1393/05/16 - 20:00 ·
3
سید محمد محمدی
24.jpg سید محمد محمدی
•••
سید محمد محمدی
17.jpg سید محمد محمدی
سه قدم برای یک زندگی شاد...
دیدگاه · 1393/05/7 - 08:24 ·
2
سید محمد محمدی
13.jpg سید محمد محمدی
دو چیز..
دیدگاه · 1393/05/7 - 08:22 ·
2
سید محمد محمدی
11.jpg سید محمد محمدی
.
دیدگاه · 1393/05/7 - 08:19 ·
3
سید محمد محمدی
10.jpg سید محمد محمدی
راس میگه...
دیدگاه · 1393/05/7 - 08:17 ·
2
سید محمد محمدی
chicken-soup-for-the-soul.jpg سید محمد محمدی
داستانی زیبا از کتاب سوپ جوجه برای روح(مجموعه داستان های واقعی روحیه بخش): یک روز بعد از ظهر وقتی اسمیت داشت از کار برمی گشت خانه، سر راه زن مسنی را دید که ماشینش خراب شده و ترسان توی برف ایستاده بود. اون زن برای او دست تکان داد تا متوقف شود.اسمیت پیاده شد و خودشو معرفی کرد و گفت من اومدم کمکتون کنم.زن گفت صدها ماشین از جلوی من رد شدند ولی کسی نایستاد، این واقعا لطف شماست.وقتی که او لاستیک رو عوض کرد و درب صندوق عقب رو بست و آماده رفتن شد، زن پرسید: "من چقدر باید بپردازم؟"و اسمیت به زن چنین گفت: "شما هیچ بدهی به من ندارید. من هم در این چنین شرایطی بوده ام. و روزی یکنفر هم به من کمک کرد. همونطور که من به شما کمک کردم.اگر تو واقعا میخواهی که بدهیت رو به من بپردازی، باید این کار رو بکنی.نگذار زنجیر عشق به تو ختم بشه!" چند مایل جلوتر زن کافه کوچکی رو دید و رفت تو تا چیزی بخوره و بعد راهشو ادامه بده ولی نتونست بی توجه از لبخند شیرین زن پیشخدمتی بگذره که می بایست هشت ماهه باردار باشه و از خستگی روی پا بند نبود.او داستان زندگی پیشخدمت رو نمی دانست و احتمالا هیچ گاه هم نخواهد فهمید. وقتی که پیشخدمت رفت تا بقیه صد دلار شو بیاره ، زن از در بیرون رفته بود، درحالیکه بر روی دستمال سفره یادداشتی رو باقی گذاشته بود.وقتی پیشخدمت نوشته زن رو می خوند اشک در چشمانش جمع شده بود. در یادداشت چنین نوشته بود: "شما هیچ بدهی به من ندارید. من هم در این چنین شرایطی بوده ام و روزی یکنفر هم به من کمک کرد، همونطور که من به شما کمک کردم اگر تو واقعا می خواهی که بدهیت رو به من بپردازی، باید این کار رو بکنی. نگذار زنجیر عشق به تو ختم بشه!". همان شب وقتی زن پیشخدمت از سرکار به خونه رفت در حالیکه به اون پول و یادداشت زن فکر می کرد به شوهرش گفت: اسمیت پول دارو ها جور شد نگران نباش همه چیز داره درست میشه..." به دیگران کمک کنیم بلاخره یک جا یکی به ما کمک میکنه و قول بدیم که نگذاریم هیچ وقت زنجیر عشق به ما ختم بشه
... ادامه
دیدگاه · 1393/05/5 - 18:24 ·
4
سید محمد محمدی
jack-canfield.jpg سید محمد محمدی
دیدگاه · 1393/05/4 - 06:47 ·
3
سید محمد محمدی
0_984289001330810618_www_irannaz_com.jpg سید محمد محمدی
برای 30 ثانیه به نقاط رنگی رو بینی نگاه کنید و بعد روی یه جای دیگه مثل دیوار پلک بزنید
دیدگاه · 1393/05/4 - 06:22 ·
4
سید محمد محمدی
20080907(020).jpg سید محمد محمدی
پسر خاله عزیزم در حال خوردن کتف
پارک چیتگر
سال 1387
سید محمد محمدی
1406113628819147_large.jpg سید محمد محمدی
{-41-}
سید محمد محمدی
40.jpg سید محمد محمدی
.
دیدگاه · 1393/05/1 - 15:42 ·
6
سید محمد محمدی
37.jpg سید محمد محمدی
{-41-}
دیدگاه · 1393/05/1 - 15:37 ·
6
سید محمد محمدی
سید محمد محمدی
دنیا دو روز است. روزی با تو و روزی علیه تو، پس روزی که با توست مغرور نشو و روزی که علیه توست نا امید نشو.
امام علی (ع)
دیدگاه · 1393/05/1 - 14:34 ·
7
سید محمد محمدی
سید محمد محمدی
سلام سید محمد محمدی به #شبکه_اجتماعي #نميدونم خوش آمدي
صفحات: 1 2