یافتن پست: #آدامس

رضا
رضا
لامپ تو حیاط روشن نمی شد رفتم کمی چرخوندمش سفت شد اما در همین حین حباب از سرپیچ جدا شد فکر میکنم داخلش رو با آدامس چسبونده بودن .
دیدگاه · 1397/02/7 - 20:39 ·
3
مرکز بستری ترک اعتیاد خانه سپید
مرکز بستری ترک اعتیاد خانه سپید
پان پراگ (بی تی BT) چیست ؟

پان پراگ (بی تی BT) چیست ؟ پان پراگ ماده ای است که به عنوان خوشبوکننده دهان و با اسامی مختلف مثل تایتانیک ،آدامسی ، جی ال ،بی تی ، پان پراگ ، بزاق ، نسوار ، مست کننده ، راجا ، ناس بهداشتی یا خارجی ، پان عربی ، راجا عربی ، پان پتی ، دپی ، کوپر هندوستان ، ناس افغانی ، دندان سفت کن ، ملوان زبل ، پان اسفناج ، پان چایی ، سرحال کننده ، سیگار چرس ، ناس کابلی ، ویتامین ، پاستیل و پودر هایی با طعم نعنا و پرتقال و لیمو و ….. عرضه می شود .
پان پراک در کشورهای مختلف از جمله :چین ، تایوان ، ویتنام ، لانوس ، هندوستان ، پاکستان و …. قرنهاست به عنوان یک ماده نشئگی آور ودر عین حال خوشبو کننده دهان مصرف می شود ، چهارمین ماده پر مصرف جهان بعد از تنباکو ، الکل و کافیین است .
پان پراگ چگونه عرضه می شود ؟
این مخدر در بسته بندی های آلومینیومی و کوچک با عکس هنرپیشه های هندی و پاکستانی وارد می شود . شیوه تهیه ماده مخدر پان پراگ از دانه های قرمز و درشت درخت بتل در برگ درخت بتل پیچیده می شود با تنباکو ، آهک ، خاکستر ، ساخارین و اسانس های مختلف مخلوط می شود .
حتی در بعضی از انواع این ماده مخدر برای افزایش قدرت گیرایی و سرخوشی ترکیبات مخدر یا توهم زایی دیگر از جمله تریاک ، حشیش و در مواردی ترکیبات شیمیایی دیگری از جمله ارسینک و منیزیم و سرب و حتی داروهای روانگردان اگس به آن اضافه می شود . آدامسها و خوشبو کننده ای پان پراگ هر چند بار با اسم زیبا و فریب دهنده ای وارد بازار کشور ما شده است اما در حقیقت ترکیبی شبیه همان ماده مخدر ناس دارد

اثرات احتمالی و عوارض مصرف پان پراگ چیست ؟
این مخدر بی صدا و کم شناخته شده ، علاوه بر ایجاد وابستگی و اعتیاد روحی و روانی به سلولهای مغزی ، دستگاه تنفسی و قلب و عروق آسیب جدی فراوانی می رساند و موجب افت تحصیلی ، از دست دادن تعادل روحی -رفتاری و حرکتی می شود ، احساس سبکی ، گیجی و سر خوشی ، ایجاد حرکات غیر طبیعی در چشمها ، تغییرات محسوس در فشار خون ، افزایش ضربان قلب ، دندان قروچه ، لرزش ، اختلال خواب ، اضطراب و بی قراری ، افزایش درجه حرارت بدن ، بیماری لثه ، سرطان لثه ، پوسیدگی شدید دندانها ، سرطان دهان و حنجره ، سرطان روده بزرگ و همچنین نارسایی های کلیوی از عوارض مصرف این ماده مخدر خطرناک می باشد .
... ادامه
[لینک]
دیدگاه · 1396/07/20 - 09:57 ·
رضا
رضا
آدامس فلان بدون شکر با قند فراوان .
مرجان بانو :)
مرجان بانو :)
[لینک]
رضا
رضا
فکر کنم به عنوان تیم دوم به مرحله بعد لیگ قهرمانان آیا صعود میکنه .
صوفياجون
صوفياجون
شما چيست؟؟؟{-30-}{-7-}{-29-}
متولدين هر ماه طعم چه خوراكى هستن :
فروردين : آدامس خرسى
نترس و راحت و خواستنى، كم حوصله و بدبين
ارديبهشت : لى لى پوت
رويايى و باحال خود شيفته و دمدمى
خرداد : بادوم زمينى
منطقى و منضبط،انتقاد ناپذير و يكدنده
تير : بستنى قيفى
لذت بخش و حساس ،زود رنج و نازك نارنجى
مرداد : پاستيل نوشابه اى
وسوسه انگيز و پرانرژى،پرخاشگر و بى اعتنا
شهريور : آبنبات چوبى
بى شيله پيله و بامحبت، پرتوقع و كم تلاش
مهر :مسقطى
دوست داشتنى و صاف و ساده، سر درگم و خنثى
آبان : آلبالو خشك
دلرباو جدى، بهانه جو و ايرادى
آذر : كرانچى فلفلى
جسور و مقاوم ،خود محور وبيخيال
دى : پشمك
دست نيافتنى و راستگو، پرادعا و خودپسند
بهمن : بستنى زمستونى
شيك وباهـوش ،رياست طلب و كم حرف
اسفند : شكلات تلخ
دانا و دلسوز،سرد وغير قابل پيش بينى
خوب حالاطعم شما؟!
zahra
zahra
"نیلوفر آبی بودن"

دروغ گفته‌ام اگر بگویم
جهان به زیبایی قصه‌های کودکی‌ست،
پینوکیو یک روز آدم می‌شود،
کفشِ بلور همیشه با سایزِ پای سیندرلا جور در می‌آید
و شاه‌زاده‌ای از راه می‌رسد
تا به بوسه‌ای سفیدبرفی را از خوابِ جادو بیدار کند.


دروغ گفته‌ام اگر بگویمت
که در همین‌دم دختری سیزده‌ساله
تنش را چوبِ حراج نمی‌زند در کنار خیابان
و مردی تبخیر نمی‌کند واپسین نفس خود را بر تکه‌ای زرورق.

ما در گردبادی از زخم زنده‌گی می‌کنیم
و وزنه‌های حقیقت به پای رؤیاهامان زنجیر شده‌اند،
اما زنده‌گی آدامسی نیست که با بی‌مزه شدن
بتوانیم بر سنگ‌فرش خیابان تـُفش کنیم!
ما موظف به نیلوفرِ آبی بودنیم
چه در مُردآبِ لجن بسته،
چه در آب‌نمای یک پارک.
باید گل کنیم و عطر بپاشیم
وگرنه عفونت، جهان را ویران خواهد کرد.
به تو دروغ نمی‌گویم،
ما همان‌طور که به قله‌ها می‌اندیشیم
در حال فرو رفتنیم...
اما با دوست داشتن تو
رویشِ جفتی بال را حس می‌کنم
بر شانه‌های خود.

یغما گلرویی
متین (میراثدار مجنون)
صوفياجون
صوفياجون
{-35-}{-35-}
کجاها نبایدخندید؟؟؟؟؟
به سرآستین پاره ی کارگری که دیوارت را می چیند و به تو می گوید ارباب ، نخند !
به پسرکی که آدامس می فروشد و تو هرگز نمی خری ، نخند !
به پیرمردی که در پیاده رو به زحمت راه می رود و شاید چند ثانیه ی کوتاه معطلت کند ، نخند !
به دبیری که دست و عینکش گچی ست و یقه ی پیراهنش جمع شده ، نخند !
به دستان پدرت...
به جارو کردن مادرت...
به راننده ی چاق اتوبوس...
به رفتگری که در گرمای تیر ماه کلاه پشمی به سردارد...
به راننده ی آژانسی که چرت می زند
به پارگی ریز جوراب کسی در مجلسی...
به پشت و رو بودن چادر پیرزنی در خیابان...
به اشتباه لفظی بازیگر نمایشی...
نخند ...
نخند که دنیا ارزشش را ندارد ...
که هرگز نمی دانی چه دنیای بزرگ و پر دردسری دارند:
آدم هایی که هر کدام برای خود و خانواده ای، همه چیز و همه کسند.
آدم هایی که برای زندگی تقلا می کنند...
بار می برند...
بی خوابی می کشند...
کهنه می پوشند...
جار می زنند...
سرما و گرما را تحمل می کنند...
و گا.هی خجالت هم می کشند
خیلی ساده ... نخند دوست من!!!
هرگز به آدم ها نخند...
Mohammad
pmprISS1AH.jpg Mohammad
طراحی بسیار جالب برای آدامس
Mohammad
Z8SwE4iHrK.jpg Mohammad
طراحی بسیار جالب برای آدامس
Mohammad
0DG11nYGb1.jpg Mohammad
طراحی بسیار جالب برای آدامس
Mohammad
hecCTE9nDt.jpg Mohammad
طراحی بسیار جالب برای آدامس
دیدگاه · 1393/05/13 - 15:38 ·
8
iman
iman
توصیه به پدران و مادران گرامی: وقتی بچتون اومد خونه عطر زده بود, آدامس هم میجوید,

هیچوقت ازش نپرسین: سیگار کشیدی؟؟؟ مستقیم بزنین زیر گوشش.....
... ادامه
دیدگاه · 1393/04/21 - 15:48 ·
2
setareh 22
rmkWoMQsKT.jpg setareh 22
ﺩﻟﻢ ...... . .. . . ﺑﭽـــــــﮕﯿﻤﻮ ﻣﯿﺨﻮﺍﺩ! ﭘﺎﻫﺎﯼ ﺷﻨــﯽ ﺩﺳﺘﺎﯼ ﮐﺎﮐﺎﺋﻮﯾﯽ! ﺩﻟﻢ ﻣﯿﺨﻮﺍﺩ ﻭﻗﺘﯽ ﺑﻼﻝ ﻣﯿﺨﻮﺭﻡ ﮐـــﻞ ﺻﻮﺭﺗﻢ ﺯﻏﺎﻟﯽ ﺷﻪ ! ﭼﺎﯾﯽ ﺭﻭ ﺑﺎ 10 ﺗﺎ ﻗﻨﺪ ﺑﺨﻮﺭﻡ ! ﺑﺴﺘﻨﯽ ﻭ ﭘﻔﮏ ﻭ ﻟﻮﺍﺷﮑﻮ ﺑﺎﻫﻢ ﺑﺨﻮﺭﻡ ! ﺳﺮﭼﯿﺰﺍﯼﻣﺴﺨﺮﻩ ﺍﻧﻘﺪ ﺑــــﺨﻨﺪﻡ ﺑﯿﺎﻓﺘﻢ ﮐﻒ ﺍﺗﺎﻕ ! ﺩﻟﻢ ﻣﯿﺨﻮﺍﺩ ﻣﺚ ﺑﭽﮕﯿﺎ ﺑﻮﯼ ﺳﯿﮕﺎﺭ ﺣﺎﻟﻤﻮ ﺑﺪ ﮐﻨﻪ ... ﺁﺩﺍﻣﺲ ﺑﭽﺴﺒﻮﻧﻢ ﺯﯾﺮ ﻣﯿﺰ ﮐﻼﺳﺎ ! ﻋﯿﺪﯾﺎﻣﻮ ﺑﺮﯾﺰﻡ ﺗﻮ ﺍﻭﻥ ﻗﻠﮏ ﺩﻟﻢ ﻣﯿﺨﻮﺍﺩ ﺑﺎﺯﻡ ﺭﻭ ﺩﯾﻮﺍﺭ ﻧﻘﺎﺷﯽ ﮐﻨﻢ ... ﻣﻮﺭﭼﻪ ﻫﺎﺭﻭ ﺑﮑﺸﻢ ! ﺩﻟﻢ ﻣﯿﺨﻮﺍﺩ ﻭﻗﺘﯽ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﻣــﺎﺩﺭﻡ ﺍﺷﮑﻤﻮ ﭘﺎﮎ ﮐﻨﻪ ﻧﻪ ﭘﯿﺮﻫﻦ ﺗﻨﻢ! ﺩﻟﻢ ﻣﯿﺨﻮﺍﺩ ﺷﺒﺎ ﺗﻮﺧﻮﺍﺏ ﻏﻠﺖ ﺑﺰﻧﻢ ﺟﺎﯼ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺣﺮﻑ ﺑﺰﻧﻢ ! 1000 ﺗﻮﻣﻦ ﺗﻮ ﺟﯿﺒﻢ ﺑﺎﺷﻪ ﺍﻣﺎ ﺩﻟﻢ ﺧــــﻮﺵ ﺑﺎﺷﻪ ! ﺍﺯ ﺷﺎﺧﻪ ﺩﺭﺧﺘﺎ ﺑﺎﻻ ﺑﺮﻡ ﻏﺮﻭﺑﺎﯼ بعضي روزا فقط منتظر "آنشرلي"باشم ! ﻭﻟﻢ ﮐﻨﯽ ﺗﺎ ﺻﺐ ﺗﻮ ﺷﻬﺮﺑﺎﺯﯼ ﺑﻤﻮﻧﻢ ! ﻣﺎﺩﺭﻡ ﮐﻪ نماز ﻣﯿﺨﻮﻧﻪ ﺑﺮﻡ ﺟﻠﻮﺵ ﺍﻧــــــﻘﺪ ﺍﺩﺍ ﺩﺭﺑﯿﺎﺭﻡ ﺗﺎ ﺑﺨﻨﺪﻩ ﻧﻤﺎﺯﺷﻮ ﺑﺸﮑﻨﻪ ﻭ ﺑﻌﺪﺵ ﻓـــــﺮﺍﺭ ﮐﻨﻢ ... . . . ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﯾﻦ ﺍﺷﺘﺒﺎﻫﻢ ﺍﯾﻦ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺁﺭﺯﻭ ﮐﺮﺩﻡ ﺑﺰﺭﮒ ﺷﻢ!
... ادامه
دیدگاه · 1393/04/10 - 12:35 ·
5
حمید
10101010101.jpg حمید
هرگز به آدم ها نخند !!

به سرآستین پاره ی کارگری که دیوارت را می چیند و به تو می گوید ارباب ، نخند !
به پسرکی که آدامس می فروشد و تو هرگز نمی خری ، نخند !
به پیرمردی که در پیاده رو به زحمت راه می رود و شاید چند ثانیه ی کوتاه معطلت کند ، نخند !
به دبیری که دست و عینکش گچی ست و یقه ی پیراهنش جمع شده ، نخند !
به دستان پدرت...
به جارو کردن مادرت...
به راننده ی چاق اتوبوس...
به رفتگری که در گرمای تیر ماه کلاه پشمی به سردارد...
به راننده ی آژانسی که چرت می زند...
به پلیسی که سر چهار راه با کلاه صورتش را باد می زند...
به جوانی که قالی پنج متری روی کولش انداخته و در کوچه ها جار می زند...
به بازاریابی که نمونه اجناسش را روی میزت می ریزد...
به پارگی ریز جوراب کسی در مجلسی...
به پشت و رو بودن چادر پیرزنی در خیابان...
به زنی که با کیفی بر دوش به دستی نان دارد و به دستی چند کیسه میوه و سبزی...
به هول شدن همکلاسی ات پای تخته...
به مردی که در بانک از تو می خواهد برایش برگه ای را پر کنی...
به اشتباه لفظی بازیگر نمایشی...
نخند
نخند که دنیا ارزشش را ندارد ...
که هرگز نمی دانی چه دنیای بزرگ و پر دردسری دارند:
آدم هایی که هر کدام برای خود و خانواده ای، همه چیز و همه کسند.
آدم هایی که برای زندگی تقلا می کنند...
بار می برند...
بی خوابی می کشند...
کهنه می پوشند...
جار می زنند...
سرما و گرما را تحمل می کنند...
و گاهی خجالت هم می کشند

به حجت هایی که تمام زندگی شان یک موتور است تا کوهی از بار را برای یک لقمه نان در کوچه پس کوچه های تنگ این شهر جا به جا کنند... نخند

به حجت هایی نخند که پشت شهرداری می ایستند تا هر کس و ناکسی را پشت موتورشان سوار کنند فقط به خاطره احتیاج !

به دستان حجت نخند

خیلی ساده ... نخند دوست من!!!
هرگز به آدم ها نخند
خدا به این جسارت تو نمی خندد؛ اخم میکند.
... ادامه
دیدگاه · 1393/03/15 - 08:24 ·
6
Majid
438892_T2BcOaQf.jpg Majid
عروس :خودت بگو خلافت چیه؟


داماد :فقط ادامس زیاد میجوم.

آدامس !!!! حالا چرا آدامس میجوی ؟


بو سیگارو از بین میبره

مگه سیگار میکشی؟

اره بعد از عرق حال میده

مگه عرق میخوری؟

اره گیرایی تریاک رو زیاد میکنه

مگه تریاک میکشی؟

اره از بیکاری بهتره

مگه بیکاری؟

اره خوب همیشه که نمیشه دزدی کرد

مگه دزدی هم میکنی ؟

نه بعد اینکه از زندان اومدم بیرون دیگه دزدی نکردم .

مگه زندان بودی ؟

الکی فرستادنم اون تو . من که نکشتم طرف روخیال باطلخنده
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/15 - 07:04 ·
hamed
hamed
خداییش کدومتون آدامس رو بعد از مصرف میزاشتید توو یخچال بعدا دوباره استفاده میکردید؟.....
مورد داشتیم طعمش از اولشم بهتر شده!!
!!!!!!!!!
دیدگاه · 1393/02/3 - 14:54 ·
5
ناراحَت نباش اگه بعد از 20 سال زندگی .. مثل مَن پیر شدی .شکستی .م3 بعد مث قبلَنا نَمیشینه خنده رو لبت ..اگه حالا جای برچسب آدامس خرسی زخمه رو تَنت ..اگه پی عشق هَدر رفتی الکی ساختی پاش ..اگه پره حرفه دلتو لباتو به هم دوخته داش ...ناراحَتی نداره مشتی ...
درَخت پیر باغچه ام حتی ..
داره نفس میکشه به امید بهار بعدی ...
... ادامه
محمدطاها
محمدطاها
بخونی کلی میخندی

یه پسربچه کلاس اولی به معلمش میگه :
خانوم معلم من باید برم کلاس سوم
معلمش با تعجب میپرسه برای چی ؟
اونم میگه :
آخه خواهر من کلاس سومه اما من از اون بیشتر میدونم و باهوش ترم
توی زنگ تفریح معلمه به مدیر مدرسه موضوع رو میگه اونم خوشش میاد میگه بچه رو بیار تو دفتر من چند تا تست ازش بگیریم ببینیم چی میگه
معلمه زنگ بعد پسره رو میبره تو دفتر بعد خانوم مدیره شروع میکنه به سوال کردن
خوب پسرم بگو ببینم سه سه تا چند تا میشه اونم میگه نه تا
دوباره میپرسه نه هشت تا چند تا میشه اونم میگه هفتادو دو تا
همینجوری سوال میکنه و پسره همه رو جواب میده دیگه کف میکنه به معلمش میگه به نظر من این میتونه بره کلاس سوم
خانوم معلم هم میگه بزار حالا چند تا من سوال کنم
میگه پسرم اون چیه که گاو چهار تا داره اما من دو تا دارم؟
مدیره ابروهاشو بالا میندازه که پسره جواب میده :
پا
دوباره خانوم معلمه میپرسه:
پسرم اون چیه که تو توی شلوارت داری اما من تو شلوارم ندارم
مدیره دهنش از تعجب باز میشه که پسره جواب میده :
جیب
دوباره خانوم معلمه سوال میکنه:
اون چه کاریه که مردها ایستاده انجام میدن اما زن ها نشسته و سگ ها روی سه پا
تا مدیره بیاد حرف بیاره وسط پسره جواب میده :
دست دادن
باز معلمه سوال میکنه :
بگو ببینم اون چیه که وفتی میره تو سفت و قرمزه اما وفتی میاد بیرون شل و چسبناک
مدیره با دهان باز از جاش بلند میشه که بگه این چه سوالیه که پسره میگه:
آدامس بادکنکی
دیگه مدیره طاقت نمیاره میگه بسه دیگه این بچه رو بزارید کلاس پنجم
من خودم همه سوالهای شمارو غلط جواب دادم
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/21 - 15:43 ·
2
bamdad
bamdad
مرز عشق این روزها شباهت عجیبی به آدامس دارد


اول شیرین


بعد دوست داشتنی


سپس تکراری و خسته کننده


و در آخرتلخ و دور انداختنی!!!
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/9 - 19:15 ·
6
رضا
رضا
رقابت مسخره بین شرکتهای ایرانی اینقدر زیاد شده چند وقت دیگه تو تبلیغ تلویزیونی می بینیم خرید آدامس با قرعه کشی چند خودروی پراید .
صفحات: 1 2 3 4 5 6

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ