یافتن پست: #جومونگ

رضا
رضا
محرم و صفر تنها ماههایی هستن که شبکه های استانی بصورت هماهنگ به جای پخش میکنن .
دیدگاه · 1395/07/25 - 22:48 ·
3
رضا
رضا
همه کانالهای استانی مزخرف رو پاک میکنم لعنت بهشون هر جا میزنی دارن جومونگ کوفتی نشون میدن .
دیدگاه · 1394/02/10 - 23:57 ·
3
ıllı YAŁĐA ıllı
2014-10-23_donbaler_1414073820892711_orig.jpeg ıllı YAŁĐA ıllı
رضا
رضا
با این بازی تیم ملی کره روح جومونگ داره عذاب میکشه {-7-}
1 دیدگاه · 1393/04/2 - 00:20 در ورزش ·
5
...
12727331636689498510.jpg ...
ستایش2 که بنظرمن علیرغم اینکه مردمو سرگرم کرده اماموفقیت ستایش1رونداشته که هیچ...کسل کننده وکشدارهم شده..
مثل قسمتهای آخرسریال جومونگ که مثل شکلا ت کشی یاپنیرپیتزافقط کشداربودوخوشمزه نبود...به اصطلاح ازدهن افتاده بود!
... ادامه
دیدگاه · 1393/03/27 - 02:11 ·
4
Mostafa
Mostafa
1 دیدگاه · 1393/03/9 - 16:56 در ورزش ·
5
zoolal
zoolal
طرف پیش خودش فکرمیکنه “”جومونگه””، رفیقاشم ”” لشگرش””!!
هه نمیدونه ما بهش میگیم “یوگی و دوستان”
دیدگاه · 1393/01/21 - 10:21 ·
2
حمید
یاس3.jpg حمید
میگی بازم کنار همدیگه واژه بچین
راجب چی…. باشه بشین
چشاتو باز کن..یه لحظه مال من باش
یه لحظه بیا توی حس و حال من باش

پس میکروفونو به دست من تو بده بگم
از این زمونه و از دلی که تکه تکه است
هر آهنگ منم مساوی ذکر یک درد
جز اینم ندارم یه فکر بهتر
از جومونگی بگم که شده سمبل رشادت
ایران براش شده مثل صندوق تجارت
پس هنرمند وطن الان کجاس؟نیس؟
اون تو زیرزمین می خونه چون که مجاز نیس

از چی بگم برات
انتظار داری چه چیزی از جیب من دراد
به جز کاغذ سفید پاره
خب آره رفیق
حرف توشه ، ولی با خودکاره سفید
تو هم مثل منی ، تو هم کم درد نداری
درد اصلیت اینه که تو هم درد نداری
من کسی نیستم با این زخما دردم بگیره
ولی این اشک ها رو کی می خواد گردن بگیره

از چی بگم
خدا از این بنده های خسته
از این همه درد تموم دنده هام شکسته
خنده هامو نبین، این خنده هام یه چسبه رو لبم
این منم با یه رد پای خسته

از چی بگم
بگو از یه روح زخمی
که باید یه تنه بره تو قلب کوه سختی
از روزهایی که خط خوردن توی تقویم
خبر میدن از یه اجتماع رو به تخریب

از چی بگم
از بچه های پایین شهر
که غذا واسه خوردن دارن ماهی یه شب
اون که تنها دلیل خوابش به عشق فرداست
تنها پاتوق عشق و حالش بهشت زهراست
یا که بگم از اون رفقای کاخ نشین
که هستن تو واردات کالای ساخت چین
تو به من اینو بگو ، من از چی بگم خب
ما گفتیم و تموم دردا ریشه کن شد؟

از چی بگم برات
شاید قصه دوست داری
مثل قصه ی اون هم کلاسیان روستایی
اگه قصه تلخه ، گناه واقعیت
داستان نرگس و گلای باغ میهن
که نشستن با صد چرا و افسوس کاشکی
یه بخاری جای چراغ نفت سوز داشتیم
چراغ افتاد توی کلاس و گر گرفت
آتشی که پوست بچه ها رو مثل گرگ گرفت
یه طفل معصوم با داد و فریاد گفت
زود بدویین سمت در، ولی درم قفل بود
چشام خشک شد یکم بهم اشک بده، ایزد!
این بچه ها با کدوم دست مشق بنویسن
کودکی مرد در راه کلاسی که
سوخت و منتظر یه جراح پلاستیکه
یاس نمی خواد ته قصه رو هرگز ببنده
چون باز دلش می خواد که نرگس بخنده

از چی بگم
که صبح نشده غروب زد
تو قلب بچه های مدرسه ی درودزن
غصه نخور صدامو بشنو از زیرخونت
من صداتو به گوش همه می رسونم

از چی بگم
از دلی که فقط اسمش دله
یا عمری که نصفش اشکه نصفش گله
یا از روح توی زندون که جسمش وله
آدم مجبوره که با شرایط وفقش بده

از چی بگم
بگو از یک روح زخمی
که باید یک تنه بره توی قلب
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/1 - 22:09 ·
6
رضا
رضا
Noosha ندا میگم سریال افسانه سه برادر رو از جم دیدی؟ شبها ساعت 11 پخش میشه بررسی کن با کمک شقایق و مصطفی {-7-}
Mostafa
Mostafa
abbasali
12748312930028300931.jpg abbasali
وقتـــی کـــه دنیـــا خـــودش را بـــه مـــا می‌رســـانـــد ...!
محمد
محمد
میگم من عاشق فیلمهای افسانه ام...میگه افسانه بایگان؟؟؟ پـَـــ نــه پـَـــ افسانه جومونگ

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ