زن فقیری که خانواده کوچکی داشت، با یک برنامه رادیویی تماس گرفت
و از خدا درخواست کمک کرد.
مرد بی ایمانی که داشت به این برنامه رادیویی گوش می داد، تصمیم
گرفت سر به سر این زن بگذارد. آدرس او را به
دست آورد و به منشی اش دستور داد مقدار زیادی مواد خوراکی بخرد و
برای زن ببرد. ضمنا به او گفت: وقتی آن زن از تو پرسید چه کسی این غذا
را فرستاده، بگو کار شیطان است
.
وقتی منشی به خانه زن رسید، زن خیلی خوشحال و شکرگزار شد و غذاها
را به داخل خانه کوچکش برد. منشی از
او پرسید: نمی خواهی بدانی چه کسی غذا را فرستاده؟ زن جواب داد: نه،
مهم نیست. وقتی خدا امر کند، حتی شیطان هم فرمان می برد.
میخندی ؟ بعد چند ماه اومدی
1399/03/27 - 23:47ببخشید خا
1399/03/28 - 11:26باعشه .
1399/03/28 - 20:10این گزینه لایک کامنت رو که خراب کردی
1399/03/29 - 00:09اوهوم . نشد دوباره درستش کنم .
1399/03/29 - 21:59از بچگی یادمه همه چیرو خراب میکردی اون رادیو تهه انباری یبار دل و جیگرشو ریختی بیرون دیوه نتونستی جمعش کنی
1399/03/30 - 08:36خب دیگه تعریف نکن
1399/03/30 - 11:42