یافتن پست: #شمعدانی

مرجان بانو :)
PL2000018766-card-lg.jpg مرجان بانو :)
bamdad
1185469_501780886562974_1054506644_n.jpg bamdad
تنهایی که طولانی میشه ،





معیار دوست داشتنه آدم هاام عوض میشه ...



یهو میبینی اون آدم،



گلدون شمعدونی اتاقشو،





با دنیا عوض نمیکنه ....

:(
bamdad
bamdad
مراقبِ شمعدانی‌هایت باش.
اردیبهشت،
ماهِ عاشقی‌هایِ بی ملاحظه است...!
مائده
an mard.jpg مائده
آمد کنار پنجره
مثل هر روز کرکره ها را کشید
طبق معمول برای گنجشکها و یاکریم ها
خرده نان ریخت و
به شمعدانی ها آب داد

کاملا غیر منتظره اما
کاملا غیر منتظره
به من لبخند زد و
رفت پی کارش
اما نمی دانم چه شد که فکرش
دیگر نمی رود پی کارش!
... ادامه
حامد@ پسر تنها
حامد@ پسر تنها
یک پنجره برای دیدن
یک پنجره برای شنیــــــــــــــــــدن
یک پنجره که مثل حلقه ی چاهــــــــــــــــــــــــی
در انتهای خود به قلب زمین می رســـــــــــــــــــــــــــــــــــــد
و باز می شود به سوی وسعت این مهربانی مکرر آبی رنـــــــــــــــــــــــگ
یک پنجره که دست های کوچک تنهایــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی را
از بخشش شبانه ی عطر ستاره های کریــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم
سرشار می کنـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــد
و می شود از آنجـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــا
خورشید را به غربت گل های شمعدانی مهمان کــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــرد
یک پنجره برای من کافیســــــــ*ـ*ـ*ـ*ــــــــ*ـ*ـ*ـ*ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــت
*ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ*ـــ ـــــ ــــــ ـــــ ـــــ ــــ ـــــ*ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ*
*ــــــــــــــــــــــــــــــ*ــــــ ـــــ ــــ ـــــ ــــ ـــ*ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ*
*ـــــــــــــــــــــــــ *ــــ ـــ ــــ ــــ ـــ*ــــــــــــــــــــــــــــــــ*
*ـــــــــــــــــــــــــ*ــ ـــ ـــ ـ*ـــــــــــــــــــــــــــــ*
*ــــــــــــــــــــــ*ـ ـ*ـــــــــــــــــــــــ*
*ـــــــــــــــــــــ*ــــــــــــــــــــ*
*ـــــــــــــــــــــــــــــ*
*ــــــــــــــــ*
*ــــــ*
... ادامه
دیدگاه · 1392/10/12 - 22:41 ·
7
متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
من "ها" می‌کنم

پنجره‌ی تو را بخار می‌گیرد

تو روی بخار لب‌خند می‌کشی

شمعدانی‌های من می‌شکفند.

می‌بینی؟!

زمین، کوچک‌تر از آن بود که فکر می‌کردیم
... ادامه
مائده
مائده
گل ها را دوست داری.
چه عشقی میکند گل سرخ وقتی"تو" گلبرگ های لطیفش را نوازش میکنی.....
چه قدر دل نرگس میلرزد وقتی چشمانت را میبندی و عمیق عطرش را می بلعی...
کا کتوس اتاقت...چقدر آرام است وقتی"تو" مواظبش هستی...
و من چقدر خوشبخت هستم...
شمعدانی کوچک باغچه ات...که دیروز مرا لگد کردی و رد شدی...
برای دیدن اولین شکوفه بهاری باغچه ات....
... ادامه
صوفياجون
صوفياجون
کن

.

شب سلیس است

و یکدست

و باز.

شمعدانی ها

و صدادارترین شاخه فصل

ماه را می شنوند.

پلکان جلو ساختمان

در فانوس به دست

و در اسراف نسیم



گوش کن

جاده صدا می زند از دور قدم های تو را.

چشم تو زینت تاریکی نیست.

پلک ها را بتکان

کفش به پا کن

و بیا.

و بیا تا جایی

که پر ماه به انگشت تو هشدار دهد

و زمان روی کلوخی بنشیند با تو

و مزامیر شب اندام تو را

مثل یک قطعه آواز به خود جذب کند.

پارسایی است در آنجا که ترا خواهد گفت:

بهترین چیز رسیدن به نگاهیست که از حادثه عشق تر است.

{-35-}{-35-}{-35-}{-41-}{-41-}
مائده
27881491257210242503.jpg مائده
همیشه این گونه مشق می زنم
مدادم را در دست می گیرم
و می نویسم باران...
دیگر پروانه و باد خود می دانند
پاییز است یا بهار !
من ٬ تنها گاه گاهی ابری
از گوشه چشمم به جانبشان می فرستم
و اگر سیل جاری شود از آسمان
و جنگل و کاجها را با خود ببرد٬
با من نیست !!
قطره قطره تمامم را
روی گلدانهایی که عطر شمعدانی نمی دهند
می چکانم
تقصیر بهار نیست ٬ من ٬ عاشق پاییزم
باران ٬ جنگل را
درون گیسوی سیاه تر از شبم رها می کند...
کاج ها !
بوی کافور می دهند انگار
... ادامه
دیدگاه · 1392/05/2 - 20:18 ·
7
LeilA
LeilA
یک پنجره برای دیدن

یک پنجره برای شنیــــدن

یک پنجره که مثل حلقه ی چاهــــــی

در انتهای خود به قلب زمین می رســـــــد

و باز می شود به سوی وسعت این مهربانی مکرر آبی رنـــگ

یک پنجره که دست های کوچک تنهایــی را

از بخشش شبانه ی عطر ستاره ها

سرشار می کنــــــــــــــد

و می شود از آنجـــــــــــا

خورشید را به غربت گل های شمعدانی مهمان کـرد

یک پنجره برای من کافیــســـت
... ادامه
دیدگاه · 1392/01/7 - 17:37 ·
2
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
503104_4TS5Fwix.jpg shaghayegh(پارتی_السلطنه)
تو دروغ می گفتی

به باغچه ی کوچک

به شمعدانی ها

به فردای منتظر

و به چند سالگیم!

به من

که تمام کودکیم

کنار افسانه هایت گذشت!

تو دروغ می گفتی

و من هر روز

قد می کشیدم

در آغوش قصه هایت

مغرورانه

ناباورانه...!

کجایی شهرزاد قصه گو؟

قصه را تمام کرده ای اما

جا گذاشتی کنار خوابهای من

نقابت را
... ادامه
دیدگاه · 1391/11/13 - 15:14 ·
6
Mostafa
Mostafa
داستـان کـوتاه آموزنده
گل رز و شمعدانی!

توی مبل فرو رفته بودم و به یکی از مجلات مُدی که زنم همیشه می خرد نگاه میکردم. 83;ر زیبا، چقدر شکیل و تمنا برانگیز.

زنم داشت به گلدان شمعدانی که همیشه گوشه اتاق است ور می رفت. شاخه های اضافی را می گرفت و برگ های خشک شده را جدا می کرد. از دیدن اندام گرد و قلنبه اش لبخندی گوشه لبم پیدا شد. از مقایسه او با دخترهای توی مجله خنده ام گرفته بود.

... زنم آنچنان سریع برگشت و نگاهم کرد که فرصت نکردم لبخندم را جمع و جور کنم.
گلدان شمعدانی را برداشت و روبروی من ایستاد و گفت:
نگاه کن! این گل ها هیچ شکل رزهای تازه ای نیستند که دیروز خریده ام.
من عاشق عطر و بوی رز هستم. جوان، نورسته، خوشبو و با طراوت.
گل های شمعدانی هرگز به زیبائی و شادابی آنها نیستند، اما می دانی تفاوتشان چیست؟
بعد، بدون این که منتظر پاسخم باشد اشاره ای به خاک گلدان کرد و گفت:
اینجا! تفاوت اینجاست. در ریشه هائی که توی خاک اند. رزها دو روزی به اتاق صفا می دهند و بعد پژمرده می شوند
ولی این شمعدانی ها، ریشه در خاک دارند و به این زودی ها از بین نمی روند. سعی می کنند همیشه صفابخش اتاقمان باشند.
... ادامه
MAZYAR
MAZYAR
پله های کجا را آب بریزم؟

کدام شمعدانی را بر لبه ی کجا...!؟

چطور باید بفهمی چه قدر قدم هایت اتفاق ِ روشنی ست؟

چطور باید دوستت داشته باشم

منی که مردان زیادی را دیده ام تویی را که زنان بسیاری را...!؟

حرمتِ انتظار برای همیشه از دستِ عشق رفت
... ادامه
دیدگاه · 1391/10/13 - 04:24 در Lawless ·
8

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ