یافتن پست: #عشقش

Mohammad
Mohammad
احتمالا مسیرتون ب گرفتن گواهینامه رانندگی خورده باشه
تو امتحان آیین نامه قبول بشی؛ بگن بیا برا آزمون عملی
نوبت شما که میشه؛ نفر قبلی رو پیاده میکنن ( از ماشین میندازن بیرون ! )
سوییچ و صندلی و گاز و ترمز رو هم میدن خدمتت که ازت امتحان بگیرن ...
حالا فکرش رو بکن یکی تو نوبتش ؛ افسر رو یادش بره و جو گیر شه!
فکر کنه ماشین رو بهش دادن که مال خودش بشه تا ابد و قرار هم نیست پس بگیرن
فرض کن جوگیر تر هم بشه پا بزاره رو گاز ، لات بازی دربیاره، بزنه به عابر بزنه به درخت و ماشینهای دیگه !
اصلا عشقش بکشه جاده رو بجای سمت راستش بندازه چپ بره و بجای مستقیم، زیگزاگ بره !
و اصلا اینجوری حال کنه که تمام چراغ قرمز ها رو رد کنه و پشت چراغ سبزها وایسه و ترافیک کنه!
اصلا آزمون رو یادش بره !
چنین فرضی خنده داره نه !؟ ....
مگه میشه ؟ مگه داریم !
باور کنید هم میشه ! هم داریم !
آدمهایی که ماشین عاریه ای زندگی رو پا به گازند و انگار قرار نیست هیچوقت پیاده شن !
همه از ماشین زندگی پیاده میشیم بعبارتی بهتر " پیاده مون میکنند ... "
امیدوارم با گواهینامه قبولی و خوشحالی پیاده شیم ؛
نه با مردودی و شرمساری و کلی جریمه خسارتهایی ک به بار آوردیم !
اینجا دنیاست؛ شهرک آزمایش ...
... ادامه
دیدگاه · 1396/02/3 - 10:37 ·
3
مرجان بانو :)
مرجان بانو :)
میگن پسری که با عشقش مثل یه پرنسس رفتار میکنه معلومه تو دستای یه ملکه بزرگ شده...!!!!
والا هر کی به ما رسیـد ننش شهر اوز بوده!
مرجان بانو :)
مرجان بانو :)
نمیدونم چرا امروز یاد این آهنگ افتادم
{-105-}{-7-}{-7-}{-7-}{-105-}
تو چشمام نگاه کن و دستتو بذار تو دستم غم و رو سیاه کن و دستتو بذار تو دستم

تو چشمام نگاه کن و دستتو بذار تودستم
غم و رو سیاه کن و دستتو بذار تو دستم(2)
اگه ابر بارون بشه بارون بی امون بشه
دل و سرپناه کن و دستتو بذار تو دستم
تو چشام نگاه کن و دستو بذار تو دستم
غم و رو سیاه کن و دستتو بذار تو دستم

عزیزم پربزن و هوا رو عاشقونه کن
دست تو کفتر عشق دستامو آشیونه کن
دست من یه سبزه زار دست تو پیک بهار
بهار دستت داده گل تو دست من هزار هزار
توچشام نگاه کن و دستتو بذار تو دستم
غم و رو سیاه کن و دستتو بذار تو دستم

بوی گل اومده طلایه دار دستت
گل به گل وا شده همه بهاره دستت
رنگارنگ همه رنگ شکفته دارم گل عشق
یه سبد بچینم واست بیارم گل عشق
آسمون که یک زمون دل عاشقا رو می شکست
چی شده که اومده من وتورو داده دست به دست
اگه که سرده هوا نگاه تو آتیشم شده
نفست پیرهن تن واسه دل عاشقم شده
گل دستاتو بیار باغ دست من بکار
من و باغبون کن و سرتو بذار رو شونه ام
ابرا رو روون کن و سرتو بذار رو شونه ام
منو همزبون کن و سرتو بذار رو شونه ام

عزیزم پر بزن و هوا رو عاشقونه کن
دست تو کفتر عشق دستام و آشیونه کن
دست من یه سبزه زار دست تو پیک بهار
بهار دستت داده گل تو دست من هزار هزار
تو چشام نگاه کن و دستت و بذار تو دستم
غم و رو سیاه کن و دستت و بذار تو دستم
Mohammad
hasanSarbakhshian.jpg Mohammad
چادری ها زهــــــــرایی نیستند!
اگر پهلویشان درد دین نداشته باشد...

چادری ها زهــــــــرایی نیستند!
اگر سیاهی چادرشان حرمت خون شهیدان را به مردم ننمایاند...

چادری ها زهـــــــــرایی نیستند!
اگر منتظـــــــــر یوسف زهرا نباشند...

چادری ها زهــــــــرایی نیستند!
اگر فکرشان،هدفشان،راهشان،نگاهشان،عشقشان و حجابشان فاطمی نباشد...
... ادامه
متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
میگن عاشقا عشقشون رو خوشگل میبینن.

این دفعه که دیدمت خیلی خوشگل شده بودی؟

نمیدونم هردفعه تو خوشگل تر میشی....

یا من عاشق تر....؟؟؟؟
... ادامه
Mohammad
Mohammad
به سلامتی پسری که
وقتی عشقش ناراحته همه چی رو کنسل میکنه به عشقش میرسه !
برگرفته ازکتاب ماهی ها لپ تاپ تعمیر میکنند{-7-}
zahra
zahra
تقدیم به تمام خانم ها

سه چيز- يك زن را مانند ملكه ميسازد




١-وقتي كه لباس سفيد عروسي ميپوشه براي عشقش

٢-وقتي كه براي اولين بار مادر ميشه.

٣-وقتي كه از لحاظ مالي وابسته نباشه

سه چيز-زن را به گريه مياندازد:

١-حرفي كه احساسش روجريحه دار كنه

٢-از دست دادن كسي كه دوستش داره

٣-مرور كردن خاطره هايي كه برايش خوشحال كننده بوده ولي حالا از دستش داده

سه چيز-كه زن به آن احتياج دارد:

١-آغوشي كه گرم و با محبت باشه

٢-تاييد شدن كه انگيزه هاش را بالا ببره

٣-زمان براي رسيدگي به ظاهر خود

سه چيز -زن را ميكشد:

١- همسرش از زن ديگر تعريف و تمجيد كنه

٢-مبهم بودن آيند ه اش

٣-رفتن پدر و مادر و پسرش

سه چيز-زن به آن افتخار ميكند:

١-زيباييش

٢-اصل و نسبش

٣-نجابتش

سه چيز-زن را وادار ميكند كه از زندگي شخصي برود بدون برگشت:

١-خيانت كردن

٢-عيب جويي كردن

٣-عدم وجود امنيت

سه چيز راز يك زن را فاش ميكند:
١-نگاهش....٢-نگاهش ....٣-نگاهش

یک زن،گرانبهاترین اعجاز خداست.....
برای داشتنش باید وضوی باران گرفت؛
و بر محراب رویش سجاده ای از گلبرگ یاس گسترد
... ادامه
دیدگاه · 1393/10/18 - 09:40 ·
1
zahra
zahra
یک شبی مجنون نمازش را شکست
بی وضو در کوچه لیلا نشست
*
عشق آن شب مست مستش کرده بود
فارغ از جام الستش کرده بود
*
سجده ای زد بر لب درگاه او
پر ز لیلا شد دل پر آه او
*
گفت یا رب از چه خوارم کرده ای
بر صلیب عشق دارم کرده ای
*
جام لیلا را به دستم داده ای
وندر این بازی شکستم داده ای
*
نشتر عشقش به جانم می زنی
دردم از لیلاست آنم می زنی
*
خسته ام زین عشق، دل خونم مکن
من که مجنونم تو مجنونم مکن
*
مرد این بازیچه دیگر نیستم
این تو و لیلای تو … من نیستم
*
گفت: ای دیوانه لیلایت منم
در رگ پیدا و پنهانت منم
*
سال ها با جور لیلا ساختی
من کنارت بودم و نشناختی
*
عشق لیلا در دلت انداختم
صد قمار عشق یک جا باختم
*
کردمت آوارهء صحرا نشد
گفتم عاقل می شوی اما نشد
*
سوختم در حسرت یک یا ربت
غیر لیلا بر نیامد از لبت
*
روز و شب او را صدا کردی ولی
دیدم امشب با منی گفتم بلی
*
مطمئن بودم به من سرمیزنی
در حریم خانه ام در میزنی
*
حال این لیلا که خوارت کرده بود
درس عشقش بیقرارت کرده بود
*
مرد راهش باش تا شاهت کنم
صد چو لیلا کشته در راهت کنم
... ادامه
iman
iman
به سلامتي عشقي که من را داشت

ولي در گوش همه زار مي زد که تنهايم …
سلامتي اون که فکر مي کنيم فراموشش کرديم

اما يه شب که خوابشو مي بينيم کل روزو پکريم
به سلامتی تو عشقم… و باز هم به سلامتی تو...
سلامتی مردایی که حسرت خاک و ناموسشون رو به دل اجنبی ها گذاشتن و با این کارشون حسرت شنیدن بابا گفتن رو به دل خودشون و بچه هاشون گذاشتن...
به سلامتی اونایی که هزارتا خاطــــــــــــــــرخواه دارن
ولی دلشون گیرِ یه بــــــــــــــــــــــــ ی معرفته !
سلامتی اونایی که خیلی وقتا کم میارن....
اما هیچ وقت برا کسی که دوسش دارن کم نمیذارن....
به سلامتی سربازی که بخاطرش میره اما
وقتی که بر میگرده میبینه عشقش مادره...
... ادامه
bamdad
bamdad
دوست داشتن مثل بازی الاکلنگ میمونه اونی که عاشق تره اون پایین میمونه تا عشقش از اون بالا لذت ببره
دیدگاه · 1393/09/27 - 22:23 ·
2
saratop1
saratop1
ولنـــــــتایـــــــن نزدیــــــــکـــــه

√ خوشبـــــحال اونـــابے کـــه برنامـــه چیــدن براے بــودن باعشقشــــون√

√ خوشبـــحال اونـــایے که توفکــــر خریــــد کادو برا عشقـشـــونن√

√ خوشبـــــحال اونـــایے کـــه اس تبـــریــک ولن ازکسے کـ دوسشــ دارن میگیـــــرن √

√ خوشبحـــال اونایے که برا عشقشــون پستـ تبریکـ میذارن تا بهمـــه عشقشـــونو نشـــون بـــدن √

✖ هـــــه ✖

✖ منمــ میشیـــنمـ یه گوشــــه و هنذفــرے مو میذارمـــ توگوشــــم وبرا خودم پست میزارم میگمــ:✖

✖✖✖✖✖ بـــــه درکــ کــــه تنهــــــــامـ ✖✖✖✖✖

والاااااااااااا {-15-}
دیدگاه · 1393/09/18 - 14:48 ·
5
bamdad
bamdad
هنگامى كه دو نفر عاشق همدیگر باشند چه اتفاقى می‌افتد؟
آنها سر هم داد نمی‌زنند بلكه خیلى به آرامى با هم صحبت می‌كنند.
چرا؟

چون قلب‌هایشان خیلى به هم نزدیك است.

فاصله قلب‌هاشان بسیار كم است.
هنگامى كه عشقشان به یكدیگر بیشتر شد، چه اتفاقى می‌افتد؟
آنها حتى حرف معمولى هم با هم نمی‌زنند

و فقط در گوش هم نجوا می‌كنند

و عشقشان باز هم به یكدیگر بیشتر می‌شود.
سرانجام، حتى از نجوا كردن هم بی‌نیاز می‌شوند و فقط به یكدیگر نگاه می‌كنند!
این هنگامى است كه دیگر هیچ فاصله‌اى بین قلب‌هاى آن‌ها باقى نمانده باشد...

{-41-}
دیدگاه · 1393/08/13 - 20:11 ·
5
مرجان بانو :)
مرجان بانو :)
گر کسی با تمام مشکلات و دیوانه بازی هایت ترا بیشتر از خودش دوست داشت
اگر با چرخش مردمکان چشمت
یا طرز صدایت از هزاران کیلومتر راه دور
متوجه شد که هوای دلت ابری است یا آفتابی
اگر از اشتباهات خودت برایش حرف زدی
و او با آرامش به تو گفت فدای سرت آدمیزاد است دیگر گاهی اشتباه میکند
اگر اشتباهات تو را با شتاب پنهان چشم خودش پاک کرد
و ورقت زد که مبادا از نمره بیستش کم شوی
اگر لج بازی ها و قهرهای بی دلیلت را مصلحت عشقش دانست
اگر بدون جبران محبتهایش به تو محبت کرد و عشق ورزید
اگر با دست بسته اش پُر غرور از یک دانه گندمش به تو گندمزار بخشید
اگر با بغض تو پنهان گریست و با تبسمت بلند خندید
اگر هزار بهانه بدستش دادی که با تو حداقل به ظاهر قهر کند و قهر نکرد
اگر خشم تو را از تو تفریق و خوبی ترا جمع و عشق ترا ضربدر هزار کرد
اگر با حوصله ترا نوشت و تو او را بی حوصله خواندی
و با تمام این اگرها
اگر هر روز دل نگران بخاطر خوبی هایش از تو عُذر خواهی کرد
او احمق نیست
او یک انسان ساده است که خدا برای امتحان لیاقتت برای تو فرستاده است!
... ادامه
دیدگاه · 1393/08/6 - 14:51 ·
4
مرجان بانو :)
مرجان بانو :)
ﭼﻪ ﺯﯾﺒﺎ ﻭ ﺑﺎ ﺷﮑﻮﻩ ﺍﺳﺖ ﺑﻮﺩﻥ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺩﻟﻬﺎﯾﺸﺎﻥ ﺣﺮﻑ ﻣﯿﺰﻧﻨﺪ
ﻧﻪ ﺑﺎ ﺫﻫﻨﯽ ﺩﺭﻭﻏﮕﻮ ﻭ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺩﺭ ﺟﺰﻡ
ﺳﺎﺩﻩ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﺻﻤﯿﻤﯽ
ﻭ ﻋﺸﻖ ﺍﺯ ﻧﮕﺎﻫﺸﺎﻥ ﺟﺎﺭﯾﺴﺖ
ﻻﻑ ﻋﺸﻖ ﻧﻤﯿﺰﻧﻨﺪ
ﻋﺸﻘﺸﺎﻥ ﺯﻧﺪﺍﻥ ﻭ ﺯﻧﺠﯿﺮ ﻧﯿﺴﺖ
ﺁﺯﺍﺩﯾﺴﺖ ... ﺁﮔﺎﻫﯿﺴﺖ ... ﺯﯾﺒﺎﺋﯿﺴﺖ ...
... ادامه
Mohammad
Mohammad
از دیروز هر چه می نوشتم
عاشقانه بود
از امروز
هر چه بنویسم
صادقانه است
عاشقانه
دوستت دارم
Morteza
Morteza
دوست داشتن همانند بازی الکلنگ میماند.........
اونی که همیشه عاشق تره خودشو همیشه میاره پایین تا عشقش از بالا بودن لذت ببره
دیدگاه · 1393/07/16 - 12:14 ·
7
Mohammad
02158287154544211071.jpg Mohammad
بـه سر مـی پـرورانم من هوای حضرت بـاقر (ع)
بـه دل باشد مرا شوق لقای حضرت باقر (ع)
زعشقش جان من بر لب رسیده کس نمی دانـد
کـه نبود چاره ساز من سوای حضرت باقر (ع)
... ادامه
دیدگاه · 1393/07/9 - 14:59 در حسینیه ·
5
Mohammad
1411547551871119_large.jpg Mohammad
آقا اصلا دین رو میذاریم کنار
بیا اصلا قرآن رو میذاریم کنار
حجاب یه مساله عقلیه!
هر عقل سالمی میتونه قبول کنه
به یه خانم بگو حاضری شوهرت 99% عشقش مال تو باشه 1% واسه یه زن دیگه؟!
کسی هست بگه حاضرم؟!
پس همونطور که دوس داری شوهرت عشقش مال تو باشه
جوری ازخونه بیرون نرو عشق شوهر مردمو بدزدی!
یه جور لباس نپوش آرایش نکن که 1% عشق یه مردو مال خودت کنی
زن مسلمان باید آنچنان در میان مردم رفت و آمد كند كه علائم عفاف و وقار و سنگینى و پاكى از آن هویدا باشد!
... ادامه
دیدگاه · 1393/07/2 - 15:29 در حسینیه ·
8
Majid
66286275465088452801.jpg Majid
کدوم عاشق ترن؟؟.......

اونی که میره تا عشقش راحت تر زندگی کنه....؟


یا اونی که میمونه و به خاطر عشقش میجنگه....؟
دیدگاه · 1393/05/25 - 15:55 ·
6
niushaaaaaaa&pouriaaaaaaaa
niushaaaaaaa&pouriaaaaaaaa
عشق من
عشقی که چخهار پنج سال با آرزوی داشتنش شبا رویا میساختتم
ازدواج کرد
به دادم برس خدا که دیگه از زندگی سیرم
مادر برام دعا کن که دیگه می خوام بمیرم
دلم تنگه دلم دستای مادرمو می خواد
اگه سراغه عشقمو بگیرن من چی بگم
بگم یه غریبه اومده دله عشقمو برده
مشتمم درد میکنه آینه ترک خورده
اون که ندیدم هیچ خدا هم چشمشو رو من بست
بخندید بهم بهش بچسب
خیلی دستم میره روی گوشی ولی زنگ نمیزنم
که نگه عشقم با عشقش در حاله مکالمس
خیلی راحت پاشو گذاشت رو دله پاره پارم
بگو اسمش چیه من طاقتشو دارم
... ادامه
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
به سلامتی سربازی که لب مرز روو برجک داشت به عکس عشقش نگاه میکرد . . . . . . . . . یهو دید عشقش با عشق جدیدش میخوان قاچاقی از مرز رد بشن، امون نداد زد جفتشونم جنازه کرد! وااالا؛ سربازیه شوخی که نیس . . !{-7-}
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ