یافتن پست: #قفس

bamdad
photo_2018-05-11_17-52-56.jpg bamdad
من مکرر در خودم تکرار را حس کرده ام
حس من حس پریدن بر فراز بام نیست!
حس من حس پرنده در قفس های تهی ست...
دیدگاه · 1397/03/16 - 20:23 ·
3
bamdad
photo_۲۰۱۷-۰۹-۱۱_۲۳-۵۹-۴۰.jpg bamdad
کارمندان مراکز سفارش و فروش سایت آمازون هر 33 ثانیه یک سفارش دریافت می کنند و هرکدام از آنها روزانه به طور متوسط برای آماده کردن بسته های سفارشی 17 کیلومتر در میان قفسه ها پیاده روی میکنند
... ادامه
دیدگاه · 1396/06/21 - 14:35 ·
3
رضا
رضا
بعضی ها چنان پر رو هستن که معلوم نیست باید بهشون چی گفت .
مرجان بانو :)
مرجان بانو :)
دلم میخواد بگیرم بخوابم تخت !
نمیشه اما :(
چند ساله روی آرامش رفته از زندگیم:(
شدیم آدم ماشینی
bamdad
photo_2017-01-22_15-55-03.jpg bamdad
کارمندان مراکز سفارش و فروش سایت آمازون هر 33 ثانیه یک سفارش دریافت می کنند و هرکدام از آنها روزانه به طور متوسط برای آماده کردن بسته های سفارشی 17 کیلومتر در میان قفسه ها پیاده روی میکنند.
{-8-}
bamdad
bamdad
پرنده ای که پرواز بلد نیست،به قفس میگه "تقدیر"
دیدگاه · 1395/05/2 - 23:12 ·
5
مرجان بانو :)
مرجان بانو :)
هرچه با تنهایی من آشنا تر می شوی
دیرتر سر میزنی و بی وفا تر می شوی

هرچه از این روزهای آشنایی بگذرد
من پریشان تر، تو هم بی اعتناتر می شوی

من که خرد و خاکشیرم! این تویی که هر بهار
سبزتر می بالی و بالا بلاتر می شوی

مثل بیدی زلف ها را ریختی بر شانه ها
گاه وقتی در قفس باشی رهاتر می شوی

عشق قلیانی ست با طعم خوش نعنا دوسیب
می کشی آزاد باشی، مبتلاتر می شوی

یا سراغ من می آیی چتر و بارانی بیار
یا به دیدار من ابری نیا... تر میشوی

حامد عسکری
... ادامه
دیدگاه · 1395/03/9 - 15:47 ·
6
مرجان بانو :)
مرجان بانو :)
هرچه با تنهایی من آشنا تر می شوی
دیرتر سر میزنی و بی وفا تر می شوی

هرچه از این روزهای آشنایی بگذرد
من پریشان تر، تو هم بی اعتناتر می شوی

من که خرد و خاکشیرم! این تویی که هر بهار
سبزتر می بالی و بالا بلاتر می شوی

مثل بیدی زلف ها را ریختی بر شانه ها
گاه وقتی در قفس باشی رهاتر می شوی

عشق قلیانی ست با طعم خوش نعنا دوسیب
می کشی آزاد باشی، مبتلاتر می شوی

یا سراغ من می آیی چتر و بارانی بیار
یا به دیدار من ابری نیا... تر میشوی
رضا
رضا
2 روز تعطیلی بود اما بازیهای لیگ رو گذاشتن واسه یک شنبه .
bamdad
photo_2016-03-28_17-23-36.jpg bamdad
شيرى كه بدون پتو نميتونه بخوابه خبرساز شده!
اين شير به داشتن پتو در قفس خود عادت كرده
{-15-}{-15-}
رضا
رضا
دیوانه از قفس پرید , اما چون بال پر زدن نداشت افتاد و مرد .
دیدگاه · 1394/10/23 - 22:13 ·
2
bamdad
photo_2015-12-03_16-21-19.jpg bamdad
استخر مرگ در استرالیا
رضا
رضا
خسته شدم .
مرجان بانو :)
Valentine_2015 (9).jpg مرجان بانو :)
{-41-}{-41-}{-41-}{-41-}{-41-}
#ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ ﻭﻟﯽ ﺗﻘﺪﯾﺮ ﭼﯿﺰ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺍﺳﺖ
ﺧﻮﺍﺏ ﻣﯽ ﺑﯿﻨﻢ ﺗﻮ ﺭﺍ،ﺗﻌﺒﯿﺮ ﭼﯿﺰ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺍﺳﺖ
ﺩﺭ ﺧﯿﺎﺑﺎﻥ ﺑﺎﺭ ﻫﺎ ﻣﯽ ﺑﯿﻨﻤﺖ، ﺍﺯ ﺭﺍﻩ ﺩﻭﺭ
ﭘﯿﺸﺘﺮ ﻣﯽ ﺁﯾﻢ ﻭ ﺗﺼﻮﯾﺮ ﭼﯿﺰ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺍﺳﺖ
ﮐﻮﻩ ﺑﻮﺩﻡ، ﺩﻭﺭﯾﺖ ﮐﺎﻩ ﺍﺯ ﻭﺟﻮﺩﻡ ﺳﺎﺧﺘﻪ
ﺩﺭ ﻗﻔﺲ ﺍﻓﺘﺎﺩﻥ ﯾﮏ ﺷﯿﺮ ﭼﯿﺰ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺍﺳﺖ
ﻋﺎﺷﻘﯽ ﻃﻌﻢ ﺧﻮﺷﯽ ﺩﺍﺭﺩ ﻭﻟﯽ ﺩﻭﺭ ﺍﺯ ﻓﺮﺍﻕ
ﺑﺎ ﺟﺪﺍﯾﯽ ﺑﯽ ﮔﻤﺎﻥ ﺗﺎﺛﯿﺮ ﭼﯿﺰ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺍﺳﺖ
ﺣﺮﻑ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺍﺳﺖ
ﺍﻣﺎ ﻓﺮﻕ ﺩﺍﺭﺩ ﺷﻌﺮ ﻣﻦ
ﺷﺮﺡ ﺣﺎﻝ ﯾﮏ ﺟﻮﺍﻥ ﭘﯿﺮ ﭼﯿﺰ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺍﺳﺖ..
... ادامه
دیدگاه · 1394/05/12 - 11:07 ·
6
bamdad
bamdad
زندگی همیشه پرواز نیست گاهی هم باید قفس راتحمل کرد
دیدگاه · 1394/04/13 - 21:49 ·
3
مرجان بانو :)
مرجان بانو :)
نخونی از دستت رفته خیلی قشنگه

ﺯﻥ ﻭﺷﻮﻫﺮﯼ ﺑﻪ ﺑﺎﻍ ﻭﺣﺶ ﺭﻓﺘﻨﺪ : ﻣﯿﻤﻮﻥ ﻧﺮ ﺭﺍ
ﻣﺸﺎﻫﺪﻩ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺟﻔﺘﺶ ﻋﺸﻘﺒﺎﺯﯼ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ ...
ﺯﻥ ﺑﻪ ﺷﻮﻫﺮﺵ ﮔﻔﺖ : ﭼﻪ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﺩﻭﺳﺘﺎﻧﻪ
ﻭﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ ﺍﻱ ...
ﺳﭙﺲ ﺑﻪ ﻗﻔﺲ ﺷﯿﺮﻫﺎ ﺭﻓﺘﻨﺪ ﺷﯿﺮ ﻧﺮ ﺭﺍ ﺩﯾﺪﻧﺪ ﮐﻪ
ﺁﺭﺍﻡ ﺑﺎ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﺍﻧﺪﮎ ﺍﺯ ﺟﻔﺘﺶ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ ...
ﺯﻥ ﺑﻪ ﺷﻮﻫﺮﺵ ﮔﻔﺖ : ﭼﻪ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﯼ ﺩﻭﺳﺘﺎﻧﻪ
ﺍﻧﺪﻭﻫﺒﺎﺭﯼ ﺍﺳﺖ ...
ﺷﻮﻫﺮﺵ ﮔﻔﺖ : ﺍﯾﻦ ﺷﯿﺸﻪ ﺧﺎﻟﯽ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺟﻔﺖ ﺷﯿﺮﻧﺮ
ﺑﯿﻨﺪﺍﺯ ﻭﺑﺒﯿﻦ ﺷﯿﺮ ﻧﺮ ﭼﻪ ﻋﮑﺲ ﺍﻟﻌﻤﻠﯽ ﻧﺸﺎﻥ ﻣﯽ
ﺩﻫﺪ
ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺷﯿﺸﻪ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻃﺮﻑ ﺷﯿﺮ ﻣﺎﺩﻩ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ
ﻓﻮﺭﯼ ﺷﯿﺮﻧﺮ ﺑﻠﻨﺪ ﺷﺪ ﻭ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﺩﻓﺎﻉ ﺍﺯ ﺟﻔﺘﺶ ﺑﺎ
ﺳﺮ ﻭ ﺻﺪﺍﯼ ﺯﯾﺎﺩ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺳﭙﺮ ﺍﻭ ﮐﺮﺩ ﺗﺎ ﺷﯿﺸﻪ ﺑﻪ
ﺍﻭ ﺑﺨﻮﺭﺩ ...
ﺍﻣﺎ ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﺷﯿﺸﻪ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﻣﯿﻤﻮﻥ ﻣﺎﺩﻩ
ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ ﻣﯿﻤﻮﻥ ﻧﺮ ﺍﺯ ﺟﻔﺘﺶ ﺑﻪ ﮐﻨﺎﺭﯼ ﺩﻭﯾﺪ ﺗﺎ
ﺷﯿﺸﻪ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻧﺨﻮﺭﺩ ...
ﺷﻮﻫﺮ ﺑﻪ ﻫﻤﺴﺮﺵ ﮔﻔﺖ : ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺍﺣﺴﺎﺳﺎﺕ ﺩﺭﻭﻏﯿﻦ
ﻭ ﻇﺎﻫﺮﯼ ﻣﺮﺩﻡ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﻔﺮﯾﺒﺪ ...
ﺑﺮﺧﯽ ﺍﻧﺴﺎﻧﻬﺎﻫﺴﺘﻨﺪ ﺑﺎ ﺍﺣﺴﺎﺳﺎﺕ ﺩﺭﻭﻏﯿﻦ ﺍﻧﺴﺎﻧﻬﺎ
ﺭﺍ ﻣﯽ ﻓﺮﯾﺒﻨﺪ .
ﻭﻧﺒﺎﯾﺪ ﻓﺮﯾﺐ ﻇﺎﻫﺮﻧﻤﺎﯾﯽ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺧﻮﺭﺩ .
ﺑﺮﺧﯽ ﺍﻧﺴﺎﻧﻬﺎ ﻫﻢ ﺍﺯ ﺑﺎﻃﻦ ﻭﺩﺭ ﺩﻟﻬﺎﯼ ﺧﻮﺩ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺭﺍ
ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﭼﻪ ﺑﺴﺎ ﺁﻥ ﻫﻨﺮﻇﺎﻫﺮ ﺳﺎﺯﯼ ﺁﻥ
ﺩﻭﺳﺘﯽ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ ...
ﺍﻣﺎ ﻣﯿﻤﻮﻥ ﺻﻔﺘﺎﻥ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺩﻭﺭ ﻭ ﺯﻣﺎﻧﻪ ﭼﻪ ﺯﯾﺎﺩﻧﺪ
ﻭﺷﯿﺮﺻﻔﺘﺎﻥ افسوس ﭼﻪ ﮐﻢ..... !
... ادامه
bamdad
bamdad
درون قفسي كه پرنده ميميرد

دليلش نديدن دوست است

نه تنگ بودن قفس ...

{-35-}
bamdad
tanz-talkh.jpg bamdad
جوانی از بیکاری رفت باغ وحش پرسید:استخدام دارید؟
یارو گفت مدرک چی داری؟ گفت دیپلم!
یارو گفت یه کاری برات دارم،
حقوقشم خوبه پسره قبول کرد.
یارو گفت :
ما اینجا میمون نداریم میتونی بری توی پوست میمون
تو قفس تا میمون برامون بیاد!
چند روزی گذشت یه روز جمعه که شلوغ شده بود،
پسره توی قفس پشتک وارو میزد
از میله ها بالا پائین میرفت.
جوگیر شد زیادی رفت بالا از اون طرف افتاد تو قفس شیره!
داد زد کمکککککککک
شیره افتاد روش دستشو گذاشت رو دهنش گفت،
آبرو ریزی نکن من لیسانس دارم..!

{-91-}
bamdad
bamdad
کس ندارد هنر زاهد و انسان بودن

روزگاری که کثافت هنر چشمان است

بیخودی سعی نکن جلوه کنی انسانی

ارزش هر نفسی پاکی آن چشمان است

تو چقدر پیش خودت ارزش و باور داری

زینت و حجب و حیا ثروت با عقلان است

بارها پیش خدا خم شده ایم وعقبش آنچه نباید کردیم

او چقدر خط بکشد، فاصله اش تا دل ما چندان است

جان ببخشای مرا ،هر چه ندارم بر جای

عشق و خون و جگرم در قفس شیران است

حس شعرم بخدا کور شد از بس به غلط افتادم

نکند فکر کنی کار تو از چشم خدا پنهان است

{-167-}
bamdad
bamdad
می نویسم:پرواز

می خوانی:قفس

فاجعه آغاز می شود
دیدگاه · 1393/09/14 - 17:40 ·
4
Mohammad
Mohammad
ıllı YAŁĐA ıllı

خاطرات یه مشهدی در روز عاشورا (طنز) :d :d
ﺭﻭﺯ ﻋﺎﺷﻮﺭﺍ ﭼﯿﮑﺎﺭ ﮐِﺮﺩﯼ ﯾَﺮﻩ ؟
ﻫﯿﭽﯽ… ﺻُﺒﺶ ﺟﺎﺕ ﺧﺎﻟﯽ ﺗﻮ ﺧﯿﺎﺑﻮﻥ ﺍَﺑﮑﻮﻩ
ﯾﮏ ﺧﯿﻤﻪ ﺩﺍﺷﺖ ﻟﻮﺑﯿﺎ ﻣِﺪﺍﺩ
ﺩﻭﺗﺎ ﮐﺎﺳﻪ ﻟﻮﺑﯿﺎ ﺑﺎ ﻧﻮﻥ ﺯﺩﻡ ﺗﻮ ﺭﮒ!
ﺑﻌﺪﺵ ﻫﻤﻮﺟﻮﺭ ﭘﯿﺎﺩﻩ ﺭَﻓﺘﻢ ﻓﻠﮑﻪ ﺩﺭﻭﺍﺯﻩ ﻗﻮﭼﺎﻥ
ﺩﯾﺪُﻡ ﺍﯾﻄﺮﻑ ﺩﺭَﻥ ﭼﺎﯾﯽ ﻣﺪَﻥ ، ﺍﻭﻃﺮﻑ ﺷﯿﺮﮐﺎﮐﻮ!
ﺍﻭﻝ ﺭﻓﺘﻢ ﺷﯿﺮﮐﺎﮐﻮ ﺭﻩ ﺧﻮﺭﺩُﻡ ﺟﺎﺕ ﺧﺎﻟﯽ…
ﺑﻌﺪﺷﻢ ﺍﻣﺪﻡ ﭼﺎﯾﯽ ﺑﺨﻮُﺭﻡ ﺩﯾﺪﻡ ﺭﻭ ﺷﯿﺮﮐﺎﮐﻮ ﺣﺎﻝ ﻧِﻤﺪﻩ !
ﻣِﺰﻩ ﺷﯿﺮﮐﺎﮐﻮ ﺭﻩ ﻣُﺒﺮﻩ ! ﻧِﺨﻮﺭﺩُﻡ !
ﺍﻣﺪُﻡ ﺑﺮُﻡ ﻃِﺮﻑ ﺣَﺮَﻡ ﺩﯾﺪﻡ ﯾَﮏ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﻭﺍﺳﺘﺎﺩ ﺍﺯ ﺻﻨﺪﻭﻕ ﻋﻘﺒﺶ ﺷﻠﻪ ﺯَﺭﺩ ﺩﺭﺍﻭﺭﺩ
ﺯﻭﺩ ﺩﻭﯾﺪُﻡ ﯾﺎ ﻋﻠﯽ ! ﯾَﮏ ﺷﻠﻪ ﺯﺭﺩ ﮔﺮﯾﻔﺘﻢ
ﺩﻭﺗﺎ ﻗﺎﺷﻖ ﺧﻮﺭﺩُﻡ ﺩﯾﺪُﻡ ﻣِﺰﻩ ﺍﺏ ﻣِﺪﻩ ... ﺍِﻧﺪﺍﺧﺘﻢ ﺗﻮ ﺟﻮﺏ !
ﻧﺰﺩﯾﮏ ﻣﯿﺪﻭﻥ ﺷﻬﺪﺍ ﮐﻪ ﺭﺳﯿﺪُﻡ ﺩﯾﺪُﻡ ﯾﮏ ﯾﺎﺭﻭ ﺩﺭﻩ ﺳﺎﻧﺪﻭﯾﭻ ﺗﺨﻢ ﻣﺮﻍ ﻣِﺪﻩ
ﺭﻓﺘﻢ ﯾﮏ ﺳﺎﻧﺪﻭﯾﭻ ﮔﺮﯾﻔﺘﻢ ﺧﻮﺭﺩُﻡ
ﮔﻠﻮﻡ ﮔﯿﺮﯾﻔﺖ. ﺭﻓﺘﻢ ﺟﻠﻮﺗﺮ ﯾﮏ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﭼﺎﯾﯽ ﺧﻮﺭﺩُﻡ ﺗﺎ ﺭﺳﯿﺪُﻡ ﺣﺮﻡ !
ﯾَﮏ ﺳِﻼﻡ ﻣَﺸﺪﯼ ﺩﺍﺩُﻡ ﺑﻪ ﺍﻗﺎ ﮔﻔﺘﻢ ﻧﻮﮐﺮﺗﻢ ﺭﻓﺘﻢ ﺗﻮ ﺣَﺮﻡ!
ﺗﻮ ﺣَﺮﻡ ﯾَﮑﻢ ﺳﯿﻨﻪ ﺯﺩُﻡ ﺧﯿﻠﯽ ﺣﺎﻝ ﺩﺍﺩ
ﯾَﮏ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﺗﻮ ﮐﻮﮎ ﺳﯿﻨﻪ ﺯﺩﻥ ﻣﺎ!
ﻣﺎﯾَﻢ ﺷﻮﺭ ﺣﺴﯿﻨﯽ ﮔﺮﯾﻔﺘِﻤﺎ ﺑﺰﻥ ﮐﻪ ﻣِﺰﻧﯽ
ﺍﻻﻥ ﺍﯼ ﻗﻔﺴﻪ ﺳﯿﻨَﻢ ﺩﺭﺩ ﻣُﮑﻨﻪ ﺑَﺪﺟﻮﺭ!
ﻧﻮﺣﻪ ﮐﻪ ﺗﻤﻮﻡ ﺭَﻓﺖ ﺍﻣﺪُﻡ ﺷﻤﺎﺭﻩ ﺗﻠﯿﻔﻮﻥ
ﺑﺪُﻡ ﺑﻬﺶ ﻧﻤﺪﻧﻢ ﮐﺠﺎ ﺭَﻓﺖ
الانم اسهال رفتوم
Mostafa
Mostafa

قجری

گاهی بهانه ی هوسی باشم
یا پشت میله ی قفسی باشم
من راضی ام به هرچه تو میخواهی
ترجیح میدهی چه کسی باشم
من خام بودمو تو پُرم کردی
با اینکه از تو خاطره ام خالیست
مردی که رو به روی تو می خواند
جز یک نوار پُر شده چیزی نیست..
دیوار دور خانه ی من چینیست
دارو ندارم آنچه که می بینیست
غیر از خودت که واقعیت داری
هر آنچه دیدم همه تزئینیست
من یوسفم که برای تماشایت
با حبس با توطئه میسازم
هر روز پیش چشم برادر ها
خود را درون چاه می اندازم

من سال های سال از این خانه
بیرون نرفته ام که تو برگردی
یک بار هم که آمده ای مارا
مهمان به قهوه ی قجری کردی..
دیوار دور خانه ی ما چینیست
دارو ندارم آنچه که می بینیست
من عاشق تویی شده بودم که
تنها ، تنها ، تنها ، تنها ..
دیوار دور خانه ی من چینیست
دار و ندارم آنچه که می بینیست
غیر از خودت که واقعیت داری
هر آنچه دیدم همه تزئینیست
از هرشب ِ بدون تو بیزارم
از وهم ها و اینهمه انکارم
این حرف ها نشانه ی سودا نیست
من حدس میزنم که جنون دارم..
من حدس میزنم که جنون . .

منبع : 7text.ir
... ادامه
bamdad
bamdad
من به یک احساس خالی دلخوشم

من به گل های خیالی دلخوشم

در کنار سفره اسطوره ها

من به یک ظرف سفالی دلخوشم

مثل اندوه کویر و بغض خاک

با خیال آبسالی دلخوشم

سر نهم بر بالش اندوه خویش

با همین افسرده حالی دل خوشم

در هجوم رنگ در فصل صدا

با بهار نقش قالی دلخوشم

آسمانم حجم سرد یک قفس

با غم آسوده بالی دلخوشم

گرچه اهل این خیابان نیستم

با هوای این حوالی دلخوشم

{-35-}
bamdad
66632233428383778435.jpeg bamdad
دیدیم نمیشود درزمین عاشق شد؛

به آسمان پروازکردیم؛

وقتی برگشتیم ما را در قفس انداختند؛

نتوانستیم ثابت کنیم پرنده نیستیم؛

ما تنها عاشق شده بودیم...

:(
دیدگاه · 1393/05/27 - 21:26 ·
5
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ