یافتن پست: #پُر

ıllı YAŁĐA ıllı
ıllı YAŁĐA ıllı
انشالا دوستان نمیدونمی هرجایی هستن دل خوش و شاد باشن همه این روزها سرشون شلوغ و وقتشون پُره{-99-}
bamdad
bamdad
شکوفه احمدی
شکوفه احمدی
بهشتی مظلوم زیست مظلوم مُرد و خار چشم دشمنان اسلام بود و سرانجام این بنی صدر به ظاهر انقلابی و پُرادعا بود که با لباس زنانه از کشور جمهوری اسلامی ایران پا به فرار گذاشت. از سخنان حبیب رضا غفّاریان شیرازی شهروند نمونه مشهد
... ادامه
دیدگاه · 1395/09/10 - 02:33 ·
bamdad
photo_2016-11-17_18-57-36.jpg bamdad
دختربچه ۲۱ ماهه سنگاپوری؛ پُرموترین کودک دنیا

افرادی که این دختر را در خیابان می‌بینند، تصور می‌کنند والدین او برایش کلاه گیس گذاشته‌اند.
{-49-}
bamdad
bamdad
چای که مرغوب نباشد چیزی به آن اضافه می کنم:
چوب دارچینی، هِلی، نباتی، شده چند پَر بهار نارنج،
چیزی که آن مزه و بو را تبدیل به عطر ِخوش و طعم ِخوب کند."
زندگی هم گاهی می شود مثل همین چای
باید با دلخوشی های کوچک طعم و رنگش را عوض کنی،
یک چیزی که امید بدهد به دلت،
انگیزه شود،
بنزین باشد برای حرکت ماشین زندگی ات،
بعد ماشین تخت گاز می رود تا آنجایی که باید… .
+️
زنده باد امید،
زنده باد امروز با همه ی خوب و بدش!
{-35-}
دیدگاه · 1395/07/19 - 18:03 ·
3
bamdad
bamdad
‏حلاج را بر سر دار گفتند از چه روی اعدامت می کنند؟
گفت خود را به جای خدا جا زدم؛ نگو این ها دل پُری از دست خدا داشتند..!
دیدگاه · 1395/05/11 - 23:44 ·
4
مرجان بانو :)
مرجان بانو :)
نگارم .... دلم خواست که نازت بِخرَم، حرفی هست؟! تا شوی رونقِ شام وُ سَحرَم، حرفی هست؟! نذرِ دل بود غرورم کفِ پایت اُفتد پرده‌یِ صبر به پیشت بِدَرَم، حرفی هست؟! از بخارایِ دلم سینه ‌کِشان می‌آیم بر سمرقندِ لبت، جان سِپُرَم، حرفی هست؟! من دلم‌خواست تو را مجنون وُفرهاد سازم خود که لیلی ‌تر وُ شیرین ترم، حرفی هست؟! آنچنان در بغلت محو شَوم، گُم گردم تا نیابد کسی از من اثرم، حرفی هست؟! من دلم‌خواست که عاشق بِشوم، دَندَم نرم! آبرو از دلِ شیدا بِبرَم، حرفی هست؟!
... ادامه
6 دیدگاه · 1394/07/28 - 23:25 توسط Mobile ·
5
مرجان بانو :)
مرجان بانو :)
گرگ را دوست دارم چون سرشار از انتقام است !!!سگ ازناتوانی وترس ازتنهایی باوفاشد،وگرنه سگ کجاو وفا کجا!خوشا گرگ بودن و ازگرسنگی مردن ولی تن به خفت قلاده ندادن. ﺷﯿﺮﻫﺎ ﺍﺩﻋﺎ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ ﺳﻠﻄﺎﻥِ ﺟﻨﮕــَـﻠَﻨﺪ ! ﻭ ﺑﺒﺮ ﻗﻮﯼ ﺗﺮﯾﻦ ﺣﯿﻮﺍﻥِ ﺩﻧﯿﺎﺳﺖ ! ﺍﻣﺎ ﺧﻨﺪﻩَ ﻡ ﻣﯿﮕﯿﺮﺩ ﻭﻗﺘﯽ ﻣﯿﺒﯿﻨﻢ ﺑﻪ ﺩﺳﺘﻮﺭِ ﯾﮏ ﺁﺩﻡ ﺩﺭ ﺳﯿـــﺮﮎ ﺑﺎﻻ ﻭ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﻣﯿﭙَﺮﻧﺪ ! ﻭﻟــﯽ " گرگ" ﺭﺍﻡ ﻧﻤﯿﺸﻮﺩ ! ﺑﺮﺍﯼِﮐــَــﺴﯽ ﻋﻮﺽ ﻧﻤﯿﺸﻮﺩ ﻭ . . ﻫﻤـــﻪ ﻣﯿﺪﺍﻧﻨﺪ ﺑﺎﺯﯼ ﮐﺮﺩﻥ ﺑﺎ " گرگ" " ﺣُــﮑﻤﺶ " "ﻣـــــــَـــــﺮﮒ " ﺍﺳﺖ.....
... ادامه
دیدگاه · 1394/07/20 - 22:26 توسط Mobile ·
5
مرجان بانو :)
مرجان بانو :)
خواب دیدم که خدا عاشق چشمان تو شد ... اشک ریزانِ دعا، دست به دامان تو شد ....! مات و مبهوتِ از این خلقت زیبای عجیب .. آسمان را به تو بخشید و گُل افشان تو شد ...! روسری از سر تو رفت عقب، ماه گرفت .. ماه پَرپَر شد و پَژمرد و به قربان تو شد ....! چه شد این چشم منِ مُلحدِ افسانه پرست .. تار مویی ز تو را دید و مسلمان تو شد ....! با دل سرکش بی عاطفه ی خسته ی من .. تو چه کردی که دلم گوش به فرمان تو شد ...! آنقدَر از تو نوشتم همه جا پیش همه .. قصّه ی شاعری ام یکسره دیوان تو شد ...! جگرم خون شده، ای کاش که می فهمیدی ... در خودش گم شده بود آنکه غزل خوان تو شد .. ‏
... ادامه
دیدگاه · 1394/06/20 - 07:21 توسط Mobile ·
5
bamdad
n.jpg bamdad
ساعت شنی به من یاد داد

باید خالی شوی تا پُر کنی...

تا پُر کنی کسی را،دلی را،چشمی را،گوشی را....

خالی کنی خودت را از نفرت تا پُر کنی کسی را از عشق

خالی کنی دلت را از غم تا پُر کنی دلی را از شادی

خالی کنی چشمت را از کینه تا پر شود چشمی از آرامش

خالی کنی گوش هایت را از دروغ تا پر کنی گوش هایی را از زمزمه های عاشقانه

و مبادا اشتباه کنی

مبادا خالی شوی به قیمت لبریزی دیگران...

یادت باشد ساعت شنی روزی می چرخد

و این بار این تو هستی که پُر میشوی از آنچه خودت پُر کرده ای دیگران را...

{-35-}
دیدگاه · 1394/05/9 - 14:28 ·
6
bamdad
bamdad
این دیوانگیست ... که از همه گلهای رُز تنها بخاطر اینکه خار یکی از آنها در دستمان فرو رفته است متنفر باشیم

این دیوانگیست ... که همه رویاهای خود را تنها بخاطر اینکه یکی از آنها به حقیقت نپیوسته است رها کنیم ..

این دیوانگیست ... که امید خود را به همه چیز از دست بدهیم بخاطر اینکه در زندگی با شکست مواجه شده ایم..

این دیوانگیست ... که از تلاش و کوشش دست بکشیم بخاطر اینکه یکی از کارهایمان بی نتیجه مانده است..

این دیوانگیست ... که هیچ عشقی را باور نکنیم بخاطر اینکه در یکی از آنها به ما خیانت شده است..

این دیوانگیست ... که همه شانس ها را لگدمال کنیم بخاطر اینکه در یکی از تلاشهایمان ناکام مانده ایم ..

به امید اینکه در مسیر خود هرگز دچار این دیوانگی ها نشویم و به یاد داشته باشیم که همیشه شانس های دیگری هم هستند دوستی های دیگری هم هستند عشق های دیگری هم هستند نیروهای دیگری هم هستند و افق های بهتری هم هستند

"تنها باید قوی و پُر استقامت باشیم و همه روزه در انتظار روزی بهتر و شادتر از روزهای پیش باشیم

{-35-}
دیدگاه · 1394/03/1 - 11:56 ·
3
bamdad
bamdad
همیشه از اتفاقاتِ بزرگ و کوچک حرف می زنیم،

در حالیکه زندگی پُر از اتفاقاتِ متوسط است …
دیدگاه · 1394/02/11 - 17:05 ·
3
√√★nima★√√
141217963929834800armin-2afm-ye-salie.jpg √√★nima★√√
ﯾﻪ ﺳﺎﻟﯿﻪ..ﮐﻪ از ﭘﯿﺸﻢ رﻓﺘﯽ ﺑﺎ اﯾﻨﮑﻪ ﻣﯿﮕﻔﺘﯽ دورﯾﻢ ﺳﺨﺘﻪ ﯾﻪ ﺛﺎﻧﯿﻪ و ﺣﺎﻻ از ﻫﻤﺪﯾﮕﻪ ﻣﺎ ﭼﻪ دورﯾﻢ و ﺑﺪون ﺗﻮ ﺑﻬﻢ رﯾﺨﺘﻪ ﺣﺎل روﺣﯿﻢ ﭼﯿﻪ..ﻧﮕﺎ ﻣﯿﮑﻨﯽ زﯾﺮ ﭼﺸﯽ ﻓﮑﺮ اﯾﻨﯽ ﮐﻪ اﯾﻨﺪﻓﻌﻪ ﻣﯿﺪم ﮔﯿﺮ ﺑﻪ ﭼﯽ ﻣﻦ ﮐﻪ رﻓﺘﻢ ﻓﻘﻂ اﻣﯿﺪوارم ﯾﻪ روز ﺗﻮﺋﻢ از اﯾﻦ ﮐﺎرات ﺳﯿﺮ ﺑﺸﯽ

ﻧﻪ ، دﯾﮕﻪ ﺑﺪﺳﺘﺖ آﺗﻮ ﻣﯿﺪم ﻧﻪ.. دﯾﮕﻪ ﺑﻪ ﻫﯿﭽﮑﺴﯽ ﺟﺎﺗﻮ ﻣﯿﺪم ﻣﻦ ﺑﺪﺗﺮﯾﻦ روزاﻣﻮ ﺑﺎ ﺗﻮ دﯾﺪم ﻫﻪ دﯾﮕﻪ ازت ﻧﺎ اﻣﯿﺪم ﺟﺪاﯾﯿﻤﻮن ، ﺗﻨﻬﺎ داﺷﺖ دو ﺣﺎﻟﺖ واﺳﻪ ﻣﻦ ﺳﺨﺖ ﺑﻮد وﻟﯽ واﺳﻪ ﺗﻮ راﺣﺖ ﺑﺰار ﺑﺮو ﭼﻮن اﮔﻪ راﺳﺘﺸﻮ ﺑﺨﻮای دﯾﮕﻪ ﺑﯿﺰارم از دﯾﺪن دوﺑﺎرت ﻣﻦ ﻫﻨﻮزم ﺗﻮ ﻓﮑﺮﺗﻢ ﯾﻪ ﺳﺮﻩ ﻓﻘﻂ اﻣﯿﺪوارم اﯾﻦ روزا ﺑﮕﺬرﻩ ﻣﯿﺪوﻧﻢ ﺣﺎل ﺗﻮ ﺑﺪون ﻣﻦ ﺑﻬﺘﺮﻩ ..ﭼﯽ ﻣﯿﺸﺪ ﻣﻌﺮﻓﺖ داﺷﺘﯽ ﺗﻮ ﯾﻪ ذرﻩ … ﭼﻪ ﮐﺎراﯾﯽ .. واﺳﺖ ﻣﯿﮑﺮدم ﻧﻤﯿﺪﯾﺪی ﺑﺒﯿﻦ ، ﻣﻦ ﭘُﺮﻩ دردم ﻧﻤﯿﺒﯿﻨﯽ رﻓﺘﺎراﻣﻢ ﺑﺎ ﺗﻮ ﺳﺮدن ﻧﻤﯿﺒﯿﻨﯽ ﭼﺮا ﺟﺎﯾﯽ ﺗﻮ ﻣﻨﻮ ﮔﺮدن ﻧﻤﯿﮕﯿﺮی ﻧﻪ ، ازت ﻣﯿﺨﻮام ﺑﯿﺎی ﭘﯿﺸﻢ ﻧﻪ ، دﯾﮕﻪ ﺑﺎ دروﻏﺎت ﺳﯿﺎ ﻣﯿﺸﻢ ﻣﻦ ، دﯾﮕﻪ واﺳﻢ ﻣﻬﻢ ﻧﯽ اﺻﻦ ﺑﻌﺪ ﻣﻦ رﻓﯿﻖ ﺻﻤﯿﻤﯿﺎت ﮐﯿﺎ ﻣﯿﺸﻦ ﺷﺎﯾﺪ ، ﻧﻤﯿﺘﻮﻧﺴﺘﯽ ﺑﺎ ﯾﮑﯽ ﺑﺎﺷﯽ ﺷﺎﯾﺪ ، دوﺳﺖ داﺷﺘﯽ ﻗﺎﻃﯽ اﮐﯿﭙﺎ ﺷﯽ ﺷﺎﯾﺪ ، ﺗﻮ ﻫﻢ زﯾﺎدﻩ دردو دﻻت ﺷﺎﯾﺪ ، ﺑﻮد ﺗﻘﺼﯿﺮ ﻫﺮدوی ﻣﺎ واﺳﻪ ﻣﻮﻧﺪت ﻧﻤﯿﮑﻨﻢ ﺗﻼﺷﯽ ﺧﻮﺷﺒﺤﺎﻟﻪ اوﻧﮑﻪ اﻻن ﺑﺮاﺷﯽ ﻣﻨﻢ ﮐﻪ دﯾﮕﻪ.. ﺧﺐ ﺑﻪ اﯾﻦ ﻋﺎدت ﮐﺮدم ﮐﻪ ﺗﻮﺷﺮاﯾﻂ ﺳﺨﺖ ﮐﻨﺎرم ﻧﺒﺎﺷﯽ ﻣﻦ ﻫﻨﻮزم ﺗﻮ ﻓﮑﺮﺗﻢ ﯾﻪ ﺳﺮﻩ ﻓﻘﻂ اﻣﯿﺪوارم اﯾﻦ روزا ﺑﮕﺬرﻩ ﻣﯿﺪوﻧﻢ ﺣﺎل ﺗﻮ ﺑﺪون ﻣﻦ ﺑﻬﺘﺮﻩ ..ﭼﯽ ﻣﯿﺸﺪ ﻣﻌﺮﻓﺖ داﺷﺘﯽ ﺗﻮ ﯾﻪ ذرﻩ … ﻧﮕﻮ ﮐﻪ ﺣﺎﻻ ﺣﺎل ِ ﺟﻔﺘﻤﻮن ﯾﮑﯿﻪ ﺗﻮ اﻻن ﮐﺮدی ﺑﻪ ﮐﺲ دﯾﮕﻪ ﺗﮑﯿﻪ ﺗﻮ ﺳﺮم ﭘُﺮ از ﻣﺸﻐﻠﻪ ﻓﮑﺮﯾﻪ ﮐﻪ ﭼﺮا اﺻﻼ دوﺳﺖ داﺷﺘﻦ اﯾﻨﺸﮑﻠﯿﻪ ﭼﺮا اﺻﻼ ﻫﯿﮑﺸﯽ ﺑﺎﻫﺎت رو راﺳﺖ ﻧﯿﺴﺖ اوﻧﻬﻤﻪ ﺻﺪاﻗﺘﺖ ﺑﺎ ﻣﻦ ﮐﻮ راﺳﺘﯽ ﭼﺮا ﻫﺮﮐﺲ ﮐﻪ ﺑﺎزم دم از ﻋﺸﻖ ﻣﯿﺰﻧﻪ ﺗﻮ ﻧﻤﯿﺘﻮﻧﻪ ﺗﺎ ﺗﻬﺶ ﭘﺎی اون واﯾﺴﯽ ﻣﻨﻮ ﮔﺬاﺷﺘﯽ و رﻓﺘﯽ ، ﺑﮕﻮ ﭼﺮا واﺳﻪ اﯾﻨﮑﻪ ﻋﺸﻖ و ﺣﺎﻟﺖ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺑﺎﺷﻪ ﺑﺮاﻩ ﺣﺎل و روز ﻣﻨﻪ ﺳﺎدﻩ رو ﻧﮕﺎﻩ ﻣﻮﻧﺪم ﺗﻨﻬﺎ ﺑﺎ ﯾﻪ ﻋﺎﻟﻤﻪ ﭼﺮا ﺑﺒﯿﻦ ﯾﭽﯿﺰﯾﻮ ﺣﺎﻻ دارم ﺑﻬﺖ ﻣﯿﮕﻢ ﻣﻦ ﺳﯿﺎﻫﯽ رو ، ﺗﻮی دﻟﺖ دﯾﺪم اوﻧﻢ ﯾﻪ روزی ﻣﯿﮑﻨﻪ ﺗﻮرو وﻟﺖ ﺑﯽ رﺣﻢ ﻣﯿﮕﯽ دوﺳﺘﻢ داری ؟ ، ﺑﺎﺷﻪ ﺑﻬﺶ ﻣﯿﮕﻢ ﻣﻦ ﻫﻨﻮزم ﺗﻮ ﻓﮑﺮﺗﻢ ﯾﻪ ﺳﺮﻩ ﻓﻘﻂ اﻣﯿﺪوارم اﯾﻦ روزا ﺑﮕﺬرﻩ ﻣﯿﺪوﻧﻢ ﺣﺎل ﺗﻮ ﺑﺪون ﻣﻦ ﺑﻬﺘﺮﻩ ..ﭼﯽ ﻣﯿﺸﺪ ﻣﻌﺮﻓﺖ داﺷﺘﯽ ﺗﻮ ﯾﻪ ذرﻩ
... ادامه
دیدگاه · 1394/01/21 - 04:15 ·
2
شهرزاد
HM-20136568118687140161419372043.1083.jpg شهرزاد
♫♫♫

از چی بگم از حالم خودم از فردام دست بردار
منو تو این حال خودم بذار و برو دست بردار
از تو نه از خودم پُرم تو این حال خوبم ترکم کن
دنیا خارم کرد دنیا قانعم کردم دنیا .. درکم کن
.

.

.

این روزا خاموشم سردم بی حسم لمسم میترسم
جونی نیست انگار نوری نیست حتی از سایم میترسم
راهی نیست تکیه گاهی نیست ای خدا خستم میفهمی{-61-}
میرم من آره میرم من حتی از مرگم میترسم{-60-}

(بخشی از آهنگ امیر عباس گلاب و حمید صفت)
صوفياجون
صوفياجون
دوست دارم کلی کتاب داشته باشم بیشتر خارجی و تاریخی و قشنگ و و کتاب البته یه سری دارم کتاب آشپزی که هر وقت خریدم خواهرام اومدن باخودشون بردن دیگه ندادن بازم دارم ولی دوست دارم داشته باشم دوست دارم یه کتابخونه بزرگ داشته باشم و پُر از کتاب . خیلی کتاب گرون شده واسه همین تصمیم گرفتم خودم کتاب آشپزی درست کنم با کمک روزنامه جام جم هر روز هفته یه روزنامه کوچیک بهش چی میگن فقط اسماشون (در مورد حوادث) (کامپیوتر و عصر ارتباطات ) ( تلویزیون .سینما . رادیو ) (پزشکی) و (خانواده) که توش یه صفحه عکسدار آشپزی هم داره وقتی داداشم میاره صفحه آشپزیشو من با قیچی میبرم تو دفترم میچسبونم {-7-}{-29-}{-7-}
setareh 22
setareh 22
ﺳﺎﺩﻩ ﮐﻪ ﺑﺎﺷﯽ . . .
ﺁﺩﻡ ﻫﺎ ﺑﺎ ﻫﻤﮥ ﮐﻤﺒﻮﺩﻫﺎﯾﺸﺎﻥ ﺑﻪ ﻏﺮﻭﺭﺕ ﺣﻤﻠﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ

ﺑﺎ ﻫﻤﮥ ﻏﺮﻭﺭﺷﺎﻥ ﻣﭽﺎﻟﻪ ﺍﺕ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ...
ﺳﺎﺩﻩ ﮐﻪ ﺑﺎﺷﯽ . . .
ﺗﻮ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺭﻭ ﺑﺎﺯﯼ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ ﻭ
ﺁﺩﻡ ﻫﺎ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﺎﺯﯾﮕﺮﺍﻥ ِ ﭘﺸﺖ ﭘﺮﺩﻩ ﻣﯽ ﻣﺎﻧﻨﺪ ...
ﺳﺎﺩﻩ ﮐﻪ ﺑﺎﺷﯽ . . .
ﺍﻭﻗﺎﺕ ﺑﯿﮑﺎﺭﯼ ﺁﺩﻡ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺳﺎﺩﮔﯽ ﺍﺕ ﭘُﺮ ﻣﯽ ﮐﻧﯽ ﻭ
ﺧﻮﺩ ﺩﺭ ﻟﺤﻈﻪ ﻫﺎﯼ ﺍﻧﺪﻭﻩ ، ﺗﻨﻬﺎ ﻣﯽ ﻣﺎﻧﯽ ...و
ﮐﺴﯽ ﻧﻤﯽ ﻓﻬﻤﺪ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺍﺯ ﻓﺮﻁ ِ " ﺁﺩﻡ ﺑﻮﺩﻥ " ﺳﺎﺩﻩ
ﺍﯼ. .
... ادامه
دیدگاه · 1393/11/23 - 10:33 ·
1
zoolal
zoolal
می خواهم از این آینه ها خانه بسازم

یک خانه برای تو جداگانه بسازم



یک خانه ی صحرایی بی سقف پُر از گُل

با دور نمای پَر پروانه بسازم



من در بزنم ، باز کنی ، از تو بپرسم

آماده ای از خواب تو افسانه بسازم؟



هر صبح مربای غزل ، ظرف عسل ، من

با نان تن داغ تو صبحانه بسازم



شاید به سرم زد ، سر ظهری ، دم عصری

در گوشه آن مزرعه میخانه بسازم



وقتی که تو گنجشک منی ، من بپرم باز

یک لانه به ابعاد دو دیوانه بسازم



می ترسم از آن روز خرابم کنی و من

از خانه آباد تو ویرانه بسازم
... ادامه
zahra
zahra
بی تو ، مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم
همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم
شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم
شدم آن عاشق دیوانه که بودم !


در نهانخانه جانم گل یاد تو درخشید
باغ صد خاطره خندید
عطر صد خاطره پیچید


یادم آید که شبی با هم از آن کوچه گذشتیم
پر گشودیم و در آن خلوت دلخواسته گشتیم


ساعتی بر لب آن جوی نشستیم
تو همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت
من همه محو تماشای نگاهت
آسمان صاف و شب آرام
بخت خندان و زمان رام
خوشه ماه فرو ریخته در آب
شاخه ها دست برآورده به مهتاب
شب و صحرا و گل و سنگ
همه دل داده به آواز شباهنگ


یادم آید : تو بمن گفتی :
ازین عشق حذر کن !
لحظه ای چند بر این آب نظر کن
آب ، آئینة عشق گذران است
تو که امروز نگاهت به نگاهی نگران است
باش فردا ، که دلت با دگران است
تا فراموش کنی ، چندی ازین شهر سفر کن !


با تو گفتنم :
حذر از عشق ؟
ندانم
سفر از پیش تو ؟
هرگز نتوانم
روز اول که دل من به تمنای تو پَر زد
چون کبوتر لب بام تو نشستم
تو بمن سنگ زدی ، من نه رمیدم ، نه گسستم
باز گفتم که : تو صیادی و من آهوی دشتم
تا به دام تو درافتم ، همه جا گشتم و گشتم
حذر از عشق ندانم
سفر از پیش تو هرگز نتوانم ، نتوانم … !


اشکی از شاخه فرو ریخت
مرغ شب نالة تلخی زد و بگریخت !
اشک در چشم تو لرزید
ماه بر عشق تو خندید


یادم آید که دگر از تو جوابی نشنیدم
پای در دامن اندوه کشیدم
نگسستم ، نرمیدم


رفت در ظلمت غم ، آن شب و شبهای دگر هم
نه گرفتی دگر از عاشق آزده خبر هم
نه کنی دیگر از آن کوچه گذر هم !
بی تو ، اما به چه حالی من از آن کوچه گذشتم
فریدون مشیری
... ادامه
دیدگاه · 1393/10/7 - 11:52 ·
zahra
zahra
دلم گرفته پدر...برایم بهار بفرستید ...
ز شهر کودکی ام یادگار بفرستید ...

دلم گرفته پدر ! روزگار با من نیست ...
دعای خیر و صدای دوتار بفرستید ...

اگر چه زحمتتان می شود ولی این بار ...
برای دخترک خود " قرار " بفرستید ...

غم از ستاره تهی کرد آسمانم را ...
کمی ستاره ی دنباله دار بفرستید ...

به اعتبار گذشته دو خوشه ی لبخند ...
در این زمانه ی بی اعتبار بفرستید ...

تمام روز و شب من پُر از زمستان است ...
دلم گرفته برایم بهار بفرستید ...
متین (میراثدار مجنون)
دیدگاه · 1393/10/7 - 11:45 ·
1
مرجان بانو :)
مرجان بانو :)
گر کسی با تمام مشکلات و دیوانه بازی هایت ترا بیشتر از خودش دوست داشت
اگر با چرخش مردمکان چشمت
یا طرز صدایت از هزاران کیلومتر راه دور
متوجه شد که هوای دلت ابری است یا آفتابی
اگر از اشتباهات خودت برایش حرف زدی
و او با آرامش به تو گفت فدای سرت آدمیزاد است دیگر گاهی اشتباه میکند
اگر اشتباهات تو را با شتاب پنهان چشم خودش پاک کرد
و ورقت زد که مبادا از نمره بیستش کم شوی
اگر لج بازی ها و قهرهای بی دلیلت را مصلحت عشقش دانست
اگر بدون جبران محبتهایش به تو محبت کرد و عشق ورزید
اگر با دست بسته اش پُر غرور از یک دانه گندمش به تو گندمزار بخشید
اگر با بغض تو پنهان گریست و با تبسمت بلند خندید
اگر هزار بهانه بدستش دادی که با تو حداقل به ظاهر قهر کند و قهر نکرد
اگر خشم تو را از تو تفریق و خوبی ترا جمع و عشق ترا ضربدر هزار کرد
اگر با حوصله ترا نوشت و تو او را بی حوصله خواندی
و با تمام این اگرها
اگر هر روز دل نگران بخاطر خوبی هایش از تو عُذر خواهی کرد
او احمق نیست
او یک انسان ساده است که خدا برای امتحان لیاقتت برای تو فرستاده است!
... ادامه
دیدگاه · 1393/08/6 - 14:51 ·
4
صوفياجون
صوفياجون
امی همساده خوو پیچایَ گم کوده، ۳۰۰ هزار تومن مژدگانی بنه برای کسی کی اونه بیافه!!
بعد می پِر مره گه: اگر توو ایی روز گمَ بی می خانه زندگیَ فروشم کی نتانی امره پیدا بوکونی!!{-18-}{-18-}{-18-}
دیدگاه · 1393/07/24 - 14:21 در گیلک ·
6
Mostafa
Mostafa



توی خونه روی دیوار یه تفنگه سر پُره
داغ جنگلا رو میشه روی قندافش دید
آره یه تفنگه سر پُر و فراری از شکار
که میشه از تو گلوش صدای شلیکو شنید..
یه تفنگه پیر و کهنه یه تفنگه بی جواز
که دلش رو برده زوزه های زخمیه یه گرگ
عمریه که بوی باروتو نفس نمیکشه
تنها شاهده نفس کشیدنه پدربزرگ..

توی خونه روی دیوار
یه تفنگه سر پُره
منم آخرین گوزنی
که گلوله میخوره
توی خونه
روی دیوار
یه تفنگه سر پُره
منم آخرین گوزنی
که گلوله میخوره..

خسته از روزای غمگینه بدون ِ دفاع
خواب رفته مثل آتیش زیر خاکستر داغ
یه تفنگی که مثه ، یه مرد گریه میکنه
شبو با روح پرنده های مُرده تو اتاق..
با دوتا میخه سیاه مونده رو دیواره سفید
تو سر هردوی ما وسوسه ی آزادی
خیلی وقته بوی خون خونه رو پُر کرده و من
خیره ام به آخرین ارثیه ی اجدادی…

توی خونه روی دیوار
یه تفنگه سر پُره
منم آخرین گوزنی
که گلوله میخوره
توی خونه
روی دیوار
یه تفنگه سر پُره
منم آخرین گوزنی
که گلوله میخوره..

7text.ir
... ادامه
Mostafa
Mostafa

قجری

گاهی بهانه ی هوسی باشم
یا پشت میله ی قفسی باشم
من راضی ام به هرچه تو میخواهی
ترجیح میدهی چه کسی باشم
من خام بودمو تو پُرم کردی
با اینکه از تو خاطره ام خالیست
مردی که رو به روی تو می خواند
جز یک نوار پُر شده چیزی نیست..
دیوار دور خانه ی من چینیست
دارو ندارم آنچه که می بینیست
غیر از خودت که واقعیت داری
هر آنچه دیدم همه تزئینیست
من یوسفم که برای تماشایت
با حبس با توطئه میسازم
هر روز پیش چشم برادر ها
خود را درون چاه می اندازم

من سال های سال از این خانه
بیرون نرفته ام که تو برگردی
یک بار هم که آمده ای مارا
مهمان به قهوه ی قجری کردی..
دیوار دور خانه ی ما چینیست
دارو ندارم آنچه که می بینیست
من عاشق تویی شده بودم که
تنها ، تنها ، تنها ، تنها ..
دیوار دور خانه ی من چینیست
دار و ندارم آنچه که می بینیست
غیر از خودت که واقعیت داری
هر آنچه دیدم همه تزئینیست
از هرشب ِ بدون تو بیزارم
از وهم ها و اینهمه انکارم
این حرف ها نشانه ی سودا نیست
من حدس میزنم که جنون دارم..
من حدس میزنم که جنون . .

منبع : 7text.ir
... ادامه
setareh 22
setareh 22
خواستم فرمِ اهــدای اعضــای بدنم رو برای بعد از مرگــم پُر کنم…
گفت:
سیــاه بود، نتونستم...
گفت:
نــاپــاک بود، نتونستم...
گفت:
افکارِ نادرست داشت، نتونستم...
گفت:
گاهی به بیراهه رفته بود،نتونستم...
گفت:
دست مستمندان رو نگرفته بود، نتونستم...
گفتم:«خدایـــا!من کـــی ام؟!
اینا رو اهدا کنم که بعد از مرگم باعث گنــاه برای اونا میشه…»

دستی گرم بر شانه هام فرود اومد...
گفت: «جوان!
،برایِ اهدایِ عضو به هم نوعت تپیده..
،نیازمندان اعضای بدن رو دیده..
،به اهدای اعضات فک کرده..
،تو رو به اینجا کشونده..
،دست نیازمندان رو گرفته..»
و شاید این بود تنها کارنیکــی که قلباً با خلوصِ نیت انجام دادم •

چه حسِ خوبیه که بعد از مرگت تو سینه ی یکی دیگه ...
یا اینکه اعضایِ بدنت، زندگـــی کسی رو کنه!
همیشه دوست دارم جوری بمیرم که اعضای بدنم رو به جای پوسیدن زیر خروارها خـــاک
به بدن کسی پیوند بزنن!

گر مردِ رهی بســم الله
دیدگاه · 1393/07/5 - 14:56 ·
3
رضا
رضا
بالا پایین زیاد داره گاهی هم داره که متاسفانه پُرش نکرده میفتی توش .
... ادامه
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ