یافتن پست: #چادر

مرجان بانو :)
مرجان بانو :)
دختر ِ چادر سفید ِ سینی ِ چایی به دست !
ای که هرگز در خیالم هم نمی آیی به دست!

معذرت میخاهم از اینکه به خابت آمدم
خسته ام از بی تو بودن، درد ِ تنهایی بد است

می نشستی روبرویم کاش، دلتنگ ِ توام
می روی با ناز و هی با عشوه می آیی بد است

من غریبه نیستم کافی ست یک فنجان ِ چای
بیش از این من را اگر شرمنده بنمایی بد است

می کشم حالا که قلیان ِ بلور آورده ای
گرچه دکتر گفته تنباکوی ِ نعنایی بد است

از حسودان ترس دارم با شکوفه دادنت
ای هلوی ِ چار فصل ِ من! شکوفایی بد است

آی دریا چشم ِ جنگل پلک ِ ابرو ابر و مه!
رحم کن بالا بلا! این قدر زیبایی بد است

اینهمه بر شانه موهای ِ شرابی را نریز
باد هم آشفته این اندازه گیرایی بد است

شور ِ شیرین! حق بده فرهاد ِ بی تابت شوم
با وجود ِ اینهمه خسرو، شکیبایی بد است

با خود آوردم غزل، قابل ندارد مال ِ تو
پس زدن آنهم برای ِ قلب ِ اهدایی بد است

چون که سهم ِ عشق ِ ما دنیای ِ بیداری نشد
قرنها هم بعد ِ خابت پلک بگشایی بد است


شهراد میدرى
... ادامه
دیدگاه · 1395/05/18 - 15:40 ·
4
رضا
رضا
تو اخبار ساعت 2 شبکه یک برای چندمین بار تو چند سال اخیر خبر واردات پارچه مشکی رو پخش کردن . معلومه کسی به فکر حمایت از تولید داخلی نیست که این حبر هیچ وقت کهنه نمیشه .
دیدگاه · 1395/03/7 - 14:47 ·
5
bamdad
photo_2016-03-28_17-20-03.jpg bamdad
زنان توریست آلمانی با چادر در شاه چراغ
{-8-}
دیدگاه · 1395/01/9 - 17:20 ·
3
Mohammad
Mohammad
">مرجان بانو :)
کجایی آبجی خانم، استاد شدی دیگه سایت نمیای :d
رضا
CIwIbDzWgAAu6yo.jpg رضا
ویژه گشایش بخت !
رضا
رضا
از 31 خرداد 1369 تا امروز 25 سال گذشته از زلزه رودبار که خیلی شدید و وحشتناک بود . امروز بیست و پنجمین سالگرد زلزله هست .
رضا
رضا
تلگرام به فنا رفت .
Mohammad
IMG_1417031630588.jpg Mohammad
دیدید وقتی می گیم تهرانی یعنی کسی که اهل تهرانه

حالا اگه با همین دید به کلمه ی "چادری" نگاه کنید
میشه معنی کرد:کسی که طرفدار چادره یا کسی که اهل چادره

متاسفانه پیدا میشوند بعضی خانم هایی که "چادری" هستند

اما "چادری" نیستند ،یعنی اهل چادر نیستند

از اون طرف خوشبختانه آقایون با وجودیکه واضحه کلا چادری نیستند

یعنی چادر سرشون نمی کنند،اما خیلی هاشون "چادری" هستند

لزوما" نباید هر خانمی که چادر سرش میکنه با عنوان "چادری"

خطاب بشه . . . !!!

من یک مرد چادری ام

من تو فضایی دارم زندگی میکنم که نسیمش معطر به

عطر و بوی "چادرخاکی"مادر شیعیان جهان اسلام است . . .

من "چادری" ام چون به چادر مادرم عشق می ورزم . . . .

من "چادری" ام چون رو چادر خواهرانم غیرت دارم . . .

من "چادری" ام چون همیشه اشکم برای چادر عمه ی

مظلومه ی امام زمان عجل الله جاریست . . .

من "چادری" ام چون چادر حجاب رو روی چشمام کشیدم و

فهمیده ام که هر مخلوقی ارزش نگاه ندارد . . .

امیدوارم حداقل همه ی خانم هایی که

"چادری" هستند "چادری" باشند
... ادامه
Mohammad
hasanSarbakhshian.jpg Mohammad
چادری ها زهــــــــرایی نیستند!
اگر پهلویشان درد دین نداشته باشد...

چادری ها زهــــــــرایی نیستند!
اگر سیاهی چادرشان حرمت خون شهیدان را به مردم ننمایاند...

چادری ها زهـــــــــرایی نیستند!
اگر منتظـــــــــر یوسف زهرا نباشند...

چادری ها زهــــــــرایی نیستند!
اگر فکرشان،هدفشان،راهشان،نگاهشان،عشقشان و حجابشان فاطمی نباشد...
... ادامه
Mohammad
Mohammad
،
.............................................
** روال کار **
در اين پست هركسی بايد اول به سوال نفر قبلش جواب بده
و بعد يه سوال از نفر بعديش كه معلوم نيست كيه بپرسه !!!

** نكته مهم: **
در صورتی كه دو نفر همزمان دیدگاه دادند٬ پست نفر اول قبوله و از اون دیدگاه بايد ادامه داد !
نفر بعدی هم بايد دیدگاه خودش رو حذف كنه !

** قوانين: **
1- بی احترامی نکنید.
2- سوالها باید عمومی باشند.
3- سوالات تكراری، توچی ...، تو بگو... و اينچنين نپرسيد.
4- دیدگاه پشت سر هم اکیداً ممنوع است.
5- دیدگاه شما مطابق با قوانین کلی سایت نمیدونم باشد.
... ادامه
حامد دراگون
حامد دراگون
اگر آرمین زارعی مجوز بگیره !!
چه چادر خوش رنگی، چه مقننعه ای داری...
چه خواستگار خوبی چه آرامشی داری
وقتی برادر آرمینی نیست که به تو فکر کنه
روزی 3 بار زنگ بزنه تو رو واسه نماز بیدارت بکنه
راستی شنیدم دیگه از ما خسته شدی
به خواستگار دیگه ای بله دادی
به شوهر جدیدت مبارک باشه
اصلا مگه میشه اعتقادات شما بد باشه
میگن نمازت قضا نمیشه خب خدا رو شکر
یکیم پیدا شد و دل شما رو برد
منم که واسه ازدواج با تو نا امیدم
تا جایی که یادمه هی نذری واست میپزیدم
بزار حالا که داری ازدواج میکنی راحت
بی لیاقت گفتی تا مکه و مدینه باهاتم ولی دیدی طاقت
نیاوردی و یکی دیگر و جای من آوردی
و خیلی راحت توی مسجد آبروی منو بردی...
یه روزی فقط ازدواج دایم با تو بود تو مغزم
ولی حالا دیگه تموم شد به قران قسم
همرو صیغه میکردمو پا شدی رو دستم
خدایی آیت الکرسی میخوندی تو اصلا؟!
... ادامه
دیدگاه · 1393/10/8 - 17:07 در دوستها ·
4
bamdad
2_12.jpg bamdad
به انسان بودنت شک کن

به انسان بودنت شک کن اگر مستضعفی دیدی

ولی از نان امروزت به او چیزی نبخشیدی

به انسان بودنت شک کن اگر چادر به سر داری

ولی از زیر آن چادر به یک دیوانه خندیدی

به انسان بودنت شک کن اگر قاری قرآنی

ولی در درک آیاتش دچار شک و تردیدی

به انسان بودنت شک کن اگر گفتی خدا ترسی

ولی از ترس اموالت تمام شب نخوابیدی

به انسان بودنت شک کن اگر هر ساله در حجی

ولی از حال همنوعت سوالی هم نپرسیدی

به انسان بودنت شک کن اگر مرگ مرا دیدی

ولی قدر سری سوزن ز جای خود نجنبیدی

{-15-}
مرجان بانو :)
مرجان بانو :)
چرا امروز هیشکی پست نمیذاره؟
من خودم دارم همینجور پست میذارم.....
1383942_10151674154327793_890060137_n.jpg
مَن اَگهـ مَرد بـودمـ .. یِ مسلمونِ واقعی میشدمـ .. چـآرتازن میگرفتمـ .. میرفتم هر گُهی میخوردم بعدِش دُختره سنگسار میشد .. تازه چادر مآدرم در کار نبود .. زیـباییـم نداشتم! ..میـدونی چرـآ؟! .. چون مَردـآ نیـآز دارنـ ..
..
هه! ..
بعد تازه اَز اینو ..
به این لَجنی باشه دیـَم دوبرابر تازه اِرثمم دوبرابر بِشه! .. ;/
زنه 9 مـآه بَچه نَگه میداره تو شِکمش دوسال شیر میده! ..
اینا حِساب نیس اون همه که بیدار میمونه شَبا ُ مَردِش میخابه ..
به ما که میرسه بی نیازیمو زیبایی داریم!؟ ;/
زیبایی یِ بار مَصرف؟! .. برو حاجی! ..
مُخم نمیکِشه!
... ادامه
دیدگاه · 1393/07/29 - 18:27 ·
3
صوفياجون
صوفياجون
{-35-}{-35-}
کجاها نبایدخندید؟؟؟؟؟
به سرآستین پاره ی کارگری که دیوارت را می چیند و به تو می گوید ارباب ، نخند !
به پسرکی که آدامس می فروشد و تو هرگز نمی خری ، نخند !
به پیرمردی که در پیاده رو به زحمت راه می رود و شاید چند ثانیه ی کوتاه معطلت کند ، نخند !
به دبیری که دست و عینکش گچی ست و یقه ی پیراهنش جمع شده ، نخند !
به دستان پدرت...
به جارو کردن مادرت...
به راننده ی چاق اتوبوس...
به رفتگری که در گرمای تیر ماه کلاه پشمی به سردارد...
به راننده ی آژانسی که چرت می زند
به پارگی ریز جوراب کسی در مجلسی...
به پشت و رو بودن چادر پیرزنی در خیابان...
به اشتباه لفظی بازیگر نمایشی...
نخند ...
نخند که دنیا ارزشش را ندارد ...
که هرگز نمی دانی چه دنیای بزرگ و پر دردسری دارند:
آدم هایی که هر کدام برای خود و خانواده ای، همه چیز و همه کسند.
آدم هایی که برای زندگی تقلا می کنند...
بار می برند...
بی خوابی می کشند...
کهنه می پوشند...
جار می زنند...
سرما و گرما را تحمل می کنند...
و گا.هی خجالت هم می کشند
خیلی ساده ... نخند دوست من!!!
هرگز به آدم ها نخند...
Mohammad
pesarkhob.jpg Mohammad
همیشه وقتی از حجاب وحیا حرف میزنیم از خانم ها میگیم ...

از چادری ها میگیم....

اما امروزمیخوام بگم...

سلامتی پسری که سَرشو خم میکنه تا سنگ فرش خیابونا ،

نه رودروی ناموس مردم....

سلامتی اونی که نه مدونا میشناسه نه شکیرا والیزابت تیلور ...

دختر رویاهاشم سلنا گومز نیست...

سلامتی اون مردی که وقتی تو تاکسی میبینه دوتا خانم نشسته نمی ره وسطشون بشینه...

سلامتی اون پسری که نماز اول وقتش حجته...

سلامتی هرکی که پیشش،روبروش ،کنار دستش

تو کلاس با امنیت میشینی و انگار نه انگار کنارش دختر نشسته...

سلامتی اون پسری که بعد امتحان نمیره پیش همکلاسی های مونث وبگو بخند رابندازه

به بهانه ی امتحان...

سلامتی اون پسری که حاضره دخترا بهش بگن مَریض ولی اون وا نده...

سلامتی اون آقایی که ظهر تو دانشگاه پشت کفشاشو خم میکنه

وآستیناش بالا وآب میچکه

جوراباشم از جیباش آویزونه

مهم نیست دخترای جفنگ دانشگاه مسخرش کنن

سلامتی هرچی پسرخوب این جوریه ...
... ادامه
Morteza
Morteza
انصافا خوندنیه
.....................
درددل یک جوان ایرانی
يه خونه مجردي با رفيقامون درست کرده بوديم، اونجا شده بود خونه گناه و معصيت...دیگه توضیحش باخودتون....
شب عاشورا بودهرچي زنگ زدم به رفيقام، هيچکدوم در دسترس نبودند
نه نماز، نه هیئت، نه پیراهن مشکی هيچي
ميگفتم اينارو همش آخوندا درآوردند، دو تا عرب با هم دعواشون شده به ما چه
ماشينو برداشتم برم يه سرکي، چي بهش ميگن؟ گشتي بزنم
تو راه که ميرفتم يه خانمي را ديدم، خانم چادري وسنگینی بود کنارخیابون منتظرتاکسی بود
خلاصه اومدم جلو و سوار ماشينش کردم یه دفعه یه فکری مثل برق توذهنم جرقه زد بله شیطان خوب بلده کجاواردبشه ازچندتاخیابون عبورکردم ورسیدم به میدون ورفتم سمت خونه مجردیمون خانمه که دید مسیری که اون گفته بودنمیرم گفت نگهدارومنم سرعتوبیشترکردموهرچی جیغ ودادمیزدتوجه نمیکردم شانس آوردم درهای ماشین قفل مرکزی داشت وگرنه خودشومینداخت پایین
خلاصه، بردمش توي اون خانه ي مجردي
اينم مثل بيد ميلرزيد و گريه ميکرد و ميگفت بابا مگه تو غيرت نداري؟ آخه شب عاشوراست!!!! بيا به خاطر امام حسين حيا کن
گفتم برو بابا امام حسين کيه؟ اينارو آخوندا درآوردند، اين عربها با هم دعواشون شده به ما ربطي نداره
خانومه که دیگه امیدی به نجات نداشت با گريه گفتش که: خجالت بکش من اولاد زهرام، به خاطر مادرم فاطمه حيا کن!!! من اين کاره نيستم، من داشتم ميرفتم مجلس عزای سیداشهداعزیز فاطمه
گفتم من فاطمه زهرا هم نميشناسم، من فقط يه چيز ميشناسم: جواني، جواني کردن
اينارو هم هيچ حاليم نيست من اینقدرغرق تواین کاراشدم مطمئنم جهنم ميرم پس دیگه آب که ازسرگذشت چه یک وجب چه صدوجب خانمه که ازترس صداش میلرزید باهمون صدای لرزان گفت: تو ازخداوعذاب جهنم نمیترسی درسته ولی لات که هستي، غيرت لاتي داري يا نه؟من شنیدم لاتهااهل لوتی گری ومردونگی هستن
_ خودت داري ميگي من زمين تا آسمون پر گناهم ، اين همه گناه کردي، بيا امشب رو مردونگي کن به حرمت مادرم زهرای مظلومه گناه نکن، اگه دستتو مادرم زهرا نگرفت برو هرکاري دلت ميخواد بکن
آقامن که شهوت جلوچشاموگرفته بود هیچی حالیم نمیشداماباشنیدن کلمه زهرای مظلومه که باصدای لرزان وهمراه باگریه اون زن همراه بود تنم لرزید آقایه لحظه بدنم یخ کرد غيرتي شدم
... ادامه
رضا
رضا
bamdad تبریک نزدیک شما بستنی نعمت شعبه زده :)
✔♥Дℓɨ♥✔
10488374_695481477184949_8749855004322962278_n.jpg ✔♥Дℓɨ♥✔
عمار: سری به چادر بزن مالک

مالک: می ترسم حرفی بزنم و او را مکدر کنم

عمار: ، علی بیش از همه ی ما تو را دوست دارد

مالک: ای کاش قادر بودم علی را به روزگاری ببرم که مردمش همچون او را می دانستند....

عمار: میرود مالک، میرود...
تا دنیا دنیاست، بنی‌آدم دنبال می گردد....
✔♥Дℓɨ♥✔
10511218_1507957772751207_194098483031287441_n.jpg ✔♥Дℓɨ♥✔
نامه هایشان را هنوز نبرده است...
آنان که رفتند و در زمانه ی ستم،
بلاکش غصه ها شدند..
تا تو،
مبادا که روزی از پنجه های هرزه ی عدو،
نخ کش بی ها بشود...

شادی روح صلوات

♥ ۩۞ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ ۞۩ ♥
... ادامه
حمید
10101010101.jpg حمید
هرگز به آدم ها نخند !!

به سرآستین پاره ی کارگری که دیوارت را می چیند و به تو می گوید ارباب ، نخند !
به پسرکی که آدامس می فروشد و تو هرگز نمی خری ، نخند !
به پیرمردی که در پیاده رو به زحمت راه می رود و شاید چند ثانیه ی کوتاه معطلت کند ، نخند !
به دبیری که دست و عینکش گچی ست و یقه ی پیراهنش جمع شده ، نخند !
به دستان پدرت...
به جارو کردن مادرت...
به راننده ی چاق اتوبوس...
به رفتگری که در گرمای تیر ماه کلاه پشمی به سردارد...
به راننده ی آژانسی که چرت می زند...
به پلیسی که سر چهار راه با کلاه صورتش را باد می زند...
به جوانی که قالی پنج متری روی کولش انداخته و در کوچه ها جار می زند...
به بازاریابی که نمونه اجناسش را روی میزت می ریزد...
به پارگی ریز جوراب کسی در مجلسی...
به پشت و رو بودن چادر پیرزنی در خیابان...
به زنی که با کیفی بر دوش به دستی نان دارد و به دستی چند کیسه میوه و سبزی...
به هول شدن همکلاسی ات پای تخته...
به مردی که در بانک از تو می خواهد برایش برگه ای را پر کنی...
به اشتباه لفظی بازیگر نمایشی...
نخند
نخند که دنیا ارزشش را ندارد ...
که هرگز نمی دانی چه دنیای بزرگ و پر دردسری دارند:
آدم هایی که هر کدام برای خود و خانواده ای، همه چیز و همه کسند.
آدم هایی که برای زندگی تقلا می کنند...
بار می برند...
بی خوابی می کشند...
کهنه می پوشند...
جار می زنند...
سرما و گرما را تحمل می کنند...
و گاهی خجالت هم می کشند

به حجت هایی که تمام زندگی شان یک موتور است تا کوهی از بار را برای یک لقمه نان در کوچه پس کوچه های تنگ این شهر جا به جا کنند... نخند

به حجت هایی نخند که پشت شهرداری می ایستند تا هر کس و ناکسی را پشت موتورشان سوار کنند فقط به خاطره احتیاج !

به دستان حجت نخند

خیلی ساده ... نخند دوست من!!!
هرگز به آدم ها نخند
خدا به این جسارت تو نمی خندد؛ اخم میکند.
... ادامه
دیدگاه · 1393/03/15 - 08:24 ·
6
bamdad
bamdad
فكر ميكردم مردم و اطرافيانم را شناخته ام

اما سخت در اشتباه بودم .

از آن سر خيابان تا آن سر خيابان مردم و اعتقاداتشان با هم فرق دارد

يك سو پسرك ابرو برداشته لاك ناخن و ساپورت مي فروشد

فقط صد قدم آن طرف تر بساط تسبيح و مهر و سجاده بر پاست

وضو گرفتن براي ورود به حرم واجب است اما دختران و زنان با ناخن هاي رنگارنگ وارد ميشوند

بلد نيستند چادر سر كنند آن وقت حاجت مي طلبند

نميدانم

بايد به آن نيمچه اعتقاد ها در قلبشان ايمان آورد يا به لاك ها و آرايش صورتشان

نميدانم كدام را بايد باور كرد

گريه هاي بلند زن براي بر اورده شدن نيازهايش

يا دعا خواندن هاي آرام يك آدمي كه اصلا مفاتيح دست گرفتن به قيافه اش نميخورد

بحث اين است

ظاهر چه كسي را بپذيريم؟

{-28-}
دیدگاه · 1393/03/9 - 12:12 ·
6
bamdad
04627299901829012258.jpg bamdad
بـه انـسـان بـودنـت شـک کـن اگـر مـسـتـضـعـفـی دیـدی
ولـی از نـــآن امــروزت بـه او چـــیـزی نـبـخـشـیـدی

بـه انـسـآن بـودنـت شـک کـن اگـر چادر بـه سـر دآری
ولـی از زیـر آن چــادر بـه یــک دیــوانــه خـنـدیـدی

بـه انسان بـودنـت شـک کـن اگـر قـاری قـرآنـی
ولـی در درک آیـاتـش دچار شــک و تــردیـدی

بـه انـسان بـودنـت شـک کـن اگـر گـفـتـی خــدا تـرسـی
ولـی از تــرس امـوالـت تـمـام شــب نـخـوابــیــدی

بـه انـسـان بـودنـت شـک کـن اگـر هـر سـالـه در حـجـی
ولـی از حـال هـمـنـوعـت ســوالـی هــم نـپـرسـیـدی

بـه انـسـان بـودنـت شـک کـن اگــر مـــرگ مــرا دیــدی
ولـی قـدر سـری ســوزن ز جـای خـود نـجـنـبـیــدی

{-60-}
دیدگاه · 1393/02/30 - 20:03 ·
9
ReyHaNE (دختر همسایه)
ReyHaNE (دختر همسایه)
درست سر شب توی اوج اسمس بازیو اوج گرفتن بحث و دعـــــــــــوا دیگه جوابتونمیده یه اسمس دیگه دوتا اسمس دیگه سه تا....نه فایده نداره...جوابتو نمیده...حوصلتو نداره...چه فکرایی که درموردش نمیکنی...ناامید میشی گوشیو میذاری کنار...روی تختت کنار پنجرا دراز میکشی...پنجره بازه باد بهاریه شب که به گونه هات میخوره دوباره یادش میفتی....کم کم کم ارو اروم گریت میگیره...فقط اروم کسی نفهمه....اخه اگه بفهمن باید چی بگی؟چراگریه میکنی؟پس هــــــــــــــــــــــــــــیس اروم فقط اشک بریزو به بیرون و اسمون نگاه کن فقط وفقط...ازش گله کن..توی دلت بهش بگو چرا بام اینجوری رفتار میکنی؟چرا نمیگی حرفای اخرت شوخی بود؟چرا جواب نمیدی لعنتی؟...حرف کم میاری درموردش...میری سراغ خدا...خدایا چرا چرا چرا؟بعد کلی درد دل کردن باخدا اروم میشی دیگه اشکات از روی درد نیس..ازروی ارومیه....بلندمیشی نمازتو که از روی تنبلی قضا شده میخونی دیره ساعت از12 گذشته ولی بخون....یه ساعت با خداحرف بزن ازش بخواه که بجای عاشق بنده شدن بنده ای که همش دلتو میشکنه وهرکاری ازش برمیاد عاشق خودش خودش که خالق این بندس بشی....دیگه ارومی....فقط ازخدامیخای که کمکت کنه...دیگه ازونی که ازسرشب منتظرشی خبری نیس..ناامید شدی...چادر نمازتو درمیاریو با لبخند میری روتختو به اسمون دوباره نگاه میکنی خیلی ارومی ...تااشکاتو پاک میکنی که یهو صدای ویبره ی گوشی غافلگیرت میکنه...ساعت 1وشیش دقیقه اسمس از طرف اونی که بخاطرش اشک ریختی...نمیدونی بخندی یاگریه کنی...ولی گریرو ترجیح میدی همزمان میخندی...نمیدونی چیکارکنی...نوشته(دیرجواب دادم که خواب باشی صب بخونی..من عاشقتم وتواینو نمیفهمی چرا؟نمیدونم.تاحالا خیلی ناراحتم کردی ولی من چون دوست داشتم بروت نیاوردم حرفای امروزت سنگین بود بوی ضعف میداد بوی تحقیر....من بدون تو میمیرم...شب بخیر)
حالا بااین گریه ی دوباره چیکار کنی خدامیدونه ولی هـــــــــــــــــــــــــیس حالااروم اروم اروم بخواب ا
... ادامه
lavani
lavani
سلام به همه دوستان
روز مرو رو به همه عزيزان تبريك ميگم به بخصوص به ...............{-35-}{-35-}{-35-}{-35-}
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ