یافتن پست: #اشک

asal
61637a425ef0.png asal
آهآی زِنــدِگــی ...

تَـمومـ شُد!

حـآلآ نــوبَتـ مَنهـ ...

نــآمـَردَمـــ اَگــهـ بآ صدآی خـَنده هآم شِکســتتـ نَدمــ ...

بــ هــمین

×بـُغض لـَعـنَتــی×

قــَسـَم

نــوبت اشکـــ تــوئــم میشــهــ ...
... ادامه
دیدگاه · 1393/03/17 - 14:12 ·
2
zoolal
zoolal
فعل رفتن راصرف کن،رفتم رفتی رفت...
ساکت میشوم ومیخندم خنده ام تلخ میشود
استاد دادمیزند ادامه بده.
و من میگویم رفت...رفت... رفت...
و دلم راشکست...
... ادامه
دیدگاه · 1393/03/17 - 12:08 ·
6
bamdad
bamdad
تو اشتباه من نبودی..

سرنوشت من بودی..

دوست دارم بدانم دیگرچه چیزهایی درسرنوشت دارم…

بعدازتو،نوبت کدام بدبختیم است…

اشکالی ندارد،خدا داناست..شایدکسی صبرش بیشتر از من نبوده…!!!

:(
دیدگاه · 1393/03/16 - 12:13 ·
5
bamdad
bamdad
کمی سکوت…
کمی آخرت…
دلم دل بریدن می خواهد…
کمی اشک …
کمی بهت…
کمی آغوش آسمانی…
دلم یک کوچه می خواهد بی بن بست!! و یک خدا!!
تا کمی با هم قدم بزنیم ..
فقط همین!

:(
دیدگاه · 1393/03/15 - 21:31 ·
8
...
3477_2uK7sAsX.jpg ...
؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
zoolal
zoolal
خیلی زیباست
روز بعد از رفتن تو ، آینه جا خورد تا منو دید
آینه با من گفتگو کرد ، اول از حال تو پرسید
روز بعد از رفتن تو ، رازقی مُرد ، باغچه خشکید
دل اطلسی شکست و شعرم از دست تو رنجید
روز بعد از رفتن تو ظلمت تازه ورق خورد
نسترن های رو طاقچه ، بی تو پرپر شد و پژمرد
نفسام رو سینه پس زد، دل جای خالیش رو فهمید
شیشه ی پنجره یخ زد، بارون فاجعه بارید
دونه دونه اشک چشمهام ، روی گونه هام غلطید
عکس یادگاری ما بعدِ تو منو نبخشید !
... ادامه
دیدگاه · 1393/03/14 - 18:43 ·
7
zoolal
zoolal
تمام خاطراتمان را مرور کرده ام...
زیر همه ی اشک هایم خط کشیده ام...
همه ی صبرم را حفظ کرده ام...
فقط دعایم کن در امتحان نبودنت رد نشوم...
... ادامه
دیدگاه · 1393/03/14 - 11:22 ·
6
orkhan
orkhan
سلام {-69-}{-69-}{-69-}{-69-}{-69-}
هرکی جواب نده کچل بشه هرکی بخونه جواب نده کچل بشه zoolalتوهم جز اون دسته ها هستی که کچل میشه همش تلنگر میزنی عوضش جواب سلام بده خخخخ{-7-}
Noosha
Noosha
صوفياجون
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
خدا وکیلی حال کردم امشب آخرین قسمت کوزی گونی رو دیدم....
خیلی خوب تموم شد....{-41-}
bamdad
ashk.jpg bamdad
Noosha
پسرکی از مادرش پرسید: مادر چرا گریه می‌کنی؟
مادر فرزندش را در آغوش گرفت و گفت: نمی‌دانم عزیزم، نمی‌دانم!
پسرک نزد پدرش رفت و گفت: چرا مامان همیشه گریه می‌کند؟ او چه می‌خواهد؟
پدرش تنها پاسخی که به ذهنش رسید این بود: همه‌ی زن‌ها گریه می‌کنند بی هیچ دلیلی!

پسرک از اینکه زن‌ها خیلی راحت به گریه می‌افتند، متعجب بود.
یک بار در خواب دید که دارد با خدا صحبت می‌کند؛ از خدا پرسید: خدایا چرا زن‌ها این همه گریه می‌کنند؟
خدا جواب داد: من زن را به شکل ویژه‌ای آفریده‌ام؛ به شانه‌های او قدرتی دادم تا بتواند سنگینی زمین را تحمل کند.
به بدنش قدرتی داده‌ام تا بتواند درد زایمان را تحمل کند، به دستانش قدرتی داده‌ام که حتی اگر تمام کسانش دست از کار بکشند، او به کار ادامه دهد.
به او احساسی داده‌ام تا با تمام وجود به فرزندانش عشق بورزد؛ حتی اگر او را هزاران بار اذیت کنند.
به او قلبی داده ام تا همسرش را دوست بدارد و از خطا های او بگذرد و همواره در کنار او باشد و به او اشکی داده‌ام تا هر هنگام که خواست فرو بریزد.
این اشک را منحصراً برای او خلق کرده‌ام تا هرگاه نیاز داشت بتواند از آن استفاده کند.
bamdad
bamdad
میــــخندم . . .

دیـــــــگر تــــب هــــم نــــدارم . . .

داغ هــــم نیســــتم . . .

دیـــــگر به یاد تــــو هــــم نیستــــــم . . .

ســـرد ســـرد شـــده ام . . .

کســــی چـــه مـــــیداند شایــــد دق کـــــــرده ام . . .

{-118-}
zoolal
zoolal
نبود … پیدا شد … آشنا شد … دوست شد … مهر شد …
گرم شد عشق شد … یار شد … تار شد … بد شد …
رد شد … سرد شد غم شد … بغض شد … اشک شد …
آه شد … دور شد … گم شد تمام شد
... ادامه
دیدگاه · 1393/03/12 - 09:43 ·
5
zoolal
zoolal
ﺑﺴﻼﻣﺘﯽ ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ ﺍﺳﻤﻢ ﺑﯿﺎﺩ ﺭﻭ ﻟﺐ ﺭﻓﯿﻘﺎﻡ...
ﭘﻮﺯﺧﻨﺪ ﺑﺰﻧﻦ ﻭ ﺑﺎ ﭘﺸﺖ ﺩﺳﺖ ﺍﺷﮑﺎﺷﻮﻧﻮ ﭘﺎﮎ کنن
ﻮ ﺑﮕﻦ :ﻫﻬﻬﻬﻬﯽ!!! ﮐﯽ ﻓﮑﺮﺷﻮ ﻣﯿﮑﺮﺩ?
ﺍﻭﻥ ﭘﻮﺭﺷﻪ ﺧﺮﻳﺪﻩ ﻭ ﻣﺎ ﻫﻨﻮﺯ ﭘﺮﺍﻳﺪ ﺳﻮﺍﺭ ﻣﻴﺸﻴﻢ...
ﭼﯿﻪ ﻓﮏ ﮐﺮﺩﯼ ﻣﯿﺨﻮﺍﻡ ﺑﻤﯿﺮﻡ؟؟ ﺧﻮﺩﺕ ﺑﻤﯿﺮﯼ...
ﻣﮕﻪ ﺟﺎﯼ ﺗﻮﺭﻭ ﺗﻨﮓ ﮐﺮﺩﻡ؟
... ادامه
دیدگاه · 1393/03/12 - 09:31 ·
6
zoolal
zoolal
نگـــــــران نباش،حــــال مـــن خـــــــوب اســت بــزرگ شـــده ام …
دیگر آنقـــدر کــوچک نیستـم
که در دلــــتنگی هـــایم گم شــــومآمـوختــه ام،
که این فـــاصــله ی کوتـــاه،
بین لبخند و اشک نامش ” زندگیست ”آمــوختــه ام
که دیگــر دلم برای ” نبــودنـت ” تنگ نشــــود…
راســــــتی، بهتــــــــــر از قبل دروغ می گویــــم…
” حــــال مـــن خـــــــوب اســت ” … خــــــوبِ خــــوب…...
... ادامه
orkhan
orkhan
من درسم خوندم فقط به خاطر والیبال ایران که بابام بزار نگاه کنم خخخخ سلامممممممممممم میدونم کسی جواب نمیده سلام اصلا کسی دوستم نداره نه شاید کوچولو هستم کسی جواب من نمیده شایدم پسر خیلی بدی هستم قهر میکنما به خدا
... ادامه
رضا
00032950.jpg رضا
اعلام ليست نهايي تيم ملي ايران در جام جهاني 2014 برزیل

فهرست 23 بازيکن نهايي کارلوس کي‌روش براي حضور در جام جهاني 2014 اعلام شد.
سرمربي پرتغالي تيم ملي با خط کشيدن روي نام 4 بازيکن حاضر در اردوهاي آماده‌سازي در آفريقاي جنوبي و اتريش 23 بازيکن زير را براي حضور در جام جهاني بيستم به برزيل خواهد برد.

کارلوس کي‌روش اسامي 23 بازيکن تيم ملي اعزامي به رقابت‌هاي جام‌جهاني 2014 برزيل را در حالي اعلام کرد که فردا بعدازظهر و پس از دريافت آخرين وضعيت پزشکي هاشم بيگ‌زاده، بازيکن بيست‌وسوم از بين بيگ‌زاده و خانزاده اعلام خواهد شد اما در عين حال و در صورت انتخاب هاشم بيگ‌زاده نيز محمدرضا خانزاده به برزيل سفر مي‌کند.

به گزارش ورزش سه، فهرست تيم ملي براي حضور در جام‌جهاني بر اساس اعلام پايگاه اينترنتي فدراسيون فوتبال به شرح زير است:

دروازبانان:

رحمان احمدي، عليرضا حقيقي، دانيل داوري

مدافعان:

مهرداد بيت‌آشور، هاشم بيگ‌زاده، پژمان منتظري، سيدجلال حسيني، اميرحسين صادقي، احمد آل‌نعمه، مهرداد پولادي، حسين ماهيني، خسرو حيدري، محمدرضا خانزاده

هافبک‌ها:

آندرانيک تيموريان، جواد نکونام، قاسم حدادي‌فر، رضا حقيقي‌، بختيار رحماني، احسان حاج‌صفي

مهاجمان:

اشکان دژآگه، مسعود شجاعي، رضا قوچان‌نژاد، عليرضا جهانبخش، کريم انصاري‌فرد

بازيکنان بايد ضمن به همراه داشتن لوازم شخصي خود از جمله کفش‌هاي مربوط به بازي در شرايط باراني و عادي راس ساعت 15:30 دقيقه روز دوشنبه 12 خرداد در محل هتل آزادي خود را به کادر فني معرفي کنند.

فهرست 23 نفر نهايي روز سوم ژوئن (13 خرداد) بر اساس درخواست فيفا اعلام خواهد شد.
... ادامه
دیدگاه · 1393/03/11 - 14:30 در ورزش ·
6
...
...
آدم است دیگر

احمق است!

گاهی دلش تنگ میشود؛

حتی برای اینکه

نیمه شب یواشکی
شماره ات رابگیردوبشنود

....مشترک موردنظرشمادرحال مکالمه بامشترک
موردنظرخودش است!!


آدم است دیگر
احمق است
دلش تنگ میشود....
{-15-}
دیدگاه · 1393/03/9 - 21:48 ·
6
bamdad
bamdad
وقتی نیست نباید اشک بریزی


باید بگذاری بغض ها روی هم جمع شوند و جمع شوند



تا کوه شوند ، تا سخت شوند ،



همین ها تو را میسازد



سنگت می کند درست مثل خودش !



باید یادت باشد حالا که نیست



اشکهایت را ندهی هرکسی پاک کند …میدانی؟



آخر هرکسی لیاقت تو و اشکهایت را ندارد

{-15-}
دیدگاه · 1393/03/9 - 19:37 ·
5
zoolal
zoolal
ﺩﺭ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﺻﺒﺢ ﻋﺮﻭﺳﯽ ، ﺯﻥ ﻭ ﺷﻮﻫﺮ ﺗﻮﺍﻓﻖﮐﺮﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ
ﻫﯿﭽﮑﺲ ﺑﺎﺯ ﻧﮑﻨﻨﺪ.ﺍﺑﺘﺪﺍ ﭘﺪﺭ ﻭ ﻣﺎﺩﺭ ﭘﺴﺮ ﺁﻣﺪﻧﺪ،ﺯﻥ ﻭ ﺷﻮﻫﺮ ﻧﮕﺎﻫﯽ ﺑﻪ ﻫﻤﺪﯾﮕﺮ
ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻨﺪ،ﺍﻣا ﭼﻮﻥ ﺍﺯ ﻗﺒﻞ ﺗﻮﺍﻓﻖ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ ، ﻫﯿﭽﮑﺪﺍﻡ ﺩﺭ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﻧﮑﺮﺩ. ﺳﺎﻋﺘﯽ
ﺑﻌﺪ ﭘﺪﺭ ﻭ ﻣﺎﺩﺭ ﺩﺧﺘﺮ ﺁﻣﺪﻧﺪ.ﺯﻥ ﻭ ﺷﻮﻫﺮ ﻧﮕﺎﻫﯽ ﺑﻪ ﻫﻤﺪﯾﮕﺮ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻨﺪ. ﺍﺷﮏ
ﺩﺭﭼﺸﻤﺎﻥ ﺯﻥ ﺟﻤﻊ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺣﺎﻝ ﮔﻔﺖ:ﻧﻤﯽ ﺗﻮﻧﻢ ﺑﺒﯿﻨﻢ ﮐﻪ ﭘﺪﺭ ﻭ
ﻣﺎﺩﺭﻡ ﭘﺸﺖ ﺩﺭ ﺑﺎﺷﻨﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺭﺍ ﺭﻭﺷﻮﻥ ﺑﺎﺯﻧﮑﻨﻢ. ﺷﻮﻫﺮ ﭼﯿﺰﯼ ﻧﮕﻔﺖ ، ﻭ ﺩﺭ ﺭﺍ
ﺑﺮﻭﯾﺸﺎﻥ ﮔﺸﻮﺩ.ﺍﻣﺎ ﺍﯾﻦ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﺭﺍ ﭘﯿﺶ ﺧﻮﺩﺵ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺷﺖ. ﺳﺎﻟﻬﺎ ﮔﺬﺷﺖ
ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﭼﻬﺎﺭ ﭘﺴﺮ ﺩﺍﺩ.ﭘﻨﺠﻤﯿﻦ ﻓﺮﺯﻧﺪﺷﺎﻥ ﺩﺧﺘﺮ ﺑﻮﺩ.ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮﻟﺪ ﺍﯾﻦ ﻓﺮﺯﻧﺪ
،ﭘﺪﺭ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺷﺎﺩﯼ ﮐﺮﺩ ﻭ ﭼﻨﺪ ﮔﻮﺳﻔﻨﺪ ﺭﺍ ﺳﺮ ﺑﺮﯾﺪ ﻭ ﻣﯿﻬﻤﺎﻧﯽ ﻣﻔﺼﻠﯽ ﺩﺍﺩ.
ﻣﺮﺩﻡ ﻣﺘﻌﺠﺒﺎﻧﻪ ﺍﺯ ﺍﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ:ﻋﻠﺖ ﺍﯾﻨﻬﻤﻪ ﺷﺎﺩﯼ ﻭ ﻣﯿﻬﻤﺎﻧﯽ ﺩﺍﺩﻥ ﭼﯿﺴﺖ
؟ﻣﺮﺩ ﺑﺴﺎﺩﮔﯽ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ:ﭼﻮﻥ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻮﻥ ﮐﺴﯿﻪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺭﺍ ﺑﺮﻭﯾﻢ ﺑﺎﺯ ﻣﯿﮑﻨﻪ!
سلامتی همه دخترای با محبت ♥
... ادامه
دیدگاه · 1393/03/9 - 15:23 ·
5
صفحات: 11 12 13 14 15

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ