Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 209

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 210

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 209

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 210

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 209

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 210

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 209

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 210

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 209

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 210

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 209

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 210

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 209

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 210
شبکه اجتماعی نمیدونم - جستجو در پست ها

 

یافتن پست: #جن

...
...
@bamdad
سکوتم همچوفریاداست
چوفریادی که درباداست
چوپژواک صدای من
به کوه غم چوفرهاداست
چومجنون ازغم لیلی
همه عشقم چوبرباداست
چونیماچشم براهم من
درونم پرزغم باداست
چوحافظ ازنگارخویش
درونم مملوازیاداست
سرودم من غزل واژه
که الهامش زبامداداست
چواحساسم زشعراوست
زالطافش دلم شاداست
شعرازنیما
تقدیم به بامدادعزیز
مرسی ازخطابه زیبایت ...
بامدادجان..
... ادامه
soheil
soheil
هیچ کس با مـــــــــا برادر جان نمی سازد چــــرا ؟
نرد عشق و عاشقی با مـــــــــا نمی بازد چـــــرا ؟

"زیرکی را گفتم این احــوال بین خندید و گفت ::"
مرغ همسایه مگر غاز است ؟ ، می نازد چـــــرا ؟

مرسدس بنز است گویا قیمت اجنــــــاس ، چون ،
بی حیـا ، پیوسته پُر گاز است ، می تازد چــرا ؟

گفت تا ســــــــــال دگر مسکن کمی ارزان شود !
پس چرا همچون سگ هار است ، می گازد چرا ؟
... ادامه
دیدگاه · 1392/12/22 - 12:15 ·
8
ıllı YAŁĐA ıllı
ıllı YAŁĐA ıllı
انسان از جنگ ، زلزله و سیگار نمی میرد . . .
javad mehrban
javad mehrban
میگن شرکت شل که مال انگلیسه به هواپیمای لاریجانی توی آفریقای جنوبی سوخت نداده که به همه جا بره اونم برگشته ایران
zahra
thumb_HM-20135673714909922561393064544.2533.jpg zahra
هووی کچل!! با توام . . . ؛ داستان رضا سگه و شهید چمران . . .

رضا سگه یه لات بود تو مشهد ؛ هم سگ خرید و فروش می کرد
و هم دعواهاش از نوع سگی بود !

یه روز داشت میرفت سمت کوه سنگی برای دعوا و غذا خوردن ،
دید یه ماشین داره تعقیبش می کنه با آرم
" ستاد جنگهای نا منظم"

شهید چمران از ماشین پیاده شد و دست اونو گرفت و گفت :
" فکر کردی خیلی مردی ؟! "

گفت: بروبچه ها اینجور میگن !!

شهید چمران بهش گفت: اگه مردی بیا بریم جبهه

به غیرتش بر خورد ، راضی شد ؛ رفت جبهه . . .

***********************************

شهید چمران تو اتاق نشسته بود، یه دفعه دید که صدای دعوا میاد !

چند لحظه بعد با دست بند ، رضا رو آوردن تو اتاق ، انداختنش
رو زمین و گفتن : " این کیه آوردید جبهه ؟! ....... "

رضا شروع کرد به فحش دادن، فحشای رکیک !

اما چمران مشغول نوشتن بود.

دید شهید چمران توجه نمیکنه ، یه دفه داد زد :
" هووی کچل با توام ...! "

یکدفعه شهید چمران با مهربانی سرش رو بالا آورد :
" بله عزیزم ! چی شده عزیزم ؟ چیه آقا رضا ؟ چه اتفاقی افتاده ؟ "

قضیه این بود ؛ آقا رضا داشت میرفت بیرون ، بره سیگار بگیره و برگرده

با دژبان دعواش شده بود .

شهید چمران : " آقا رضا چی میکشی ؟!! برید براش بخرید و بیارید ...! "

شهید چمران و آقا رضا ... تنها تو سنگر ...

آقا رضا : میشه یه دو تا فحش بهم بدی ؟! کشیده ای، چیزی !!

شهید چمران : چرا ؟!

آقا رضا : من یه عمر به هرکی بدی کردم ، بهم بدی کرده ...
تا حالا نشده بود به کسی فحش بدم و اینطور برخورد کنه ...

شهید چمران : اشتباه فکر می کنی ...! یکی اون بالاست ،
هر چی بهش بدی می کنم ، نه تنها بدی نمیکنه ، بلکه با خوبی
بهم جواب میده ... هی آبرو بهم میده ...

تو هم یکیو داشتی که هی بهش بدی میکردی
بهت خوبی می کرده ...! گفتم بذار یه بار یکی بهم فحش بده
بگم بله عزیزم ...

یکم مثل اون شم ...!

آقا رضا جا خورد ، تلنگر خورد به شخصیت معنویش ،
رفت تو سنگر نشست ، آدمی که مغرور بود و زیر باز کسی نمیرفت
زار زار گریه می کرد ...عجب !

یکی بوده هرچی بدی کردم بهم خوبی کرده ؟

اذان شد؛ آقا رضا اولین نماز عمرش بود ، رفت وضو گرفت .

سر نماز ، موقع قنوت صدای گریش بلند بود .

وسط نماز، صدای سوت خمپاره اومد ، صدای افتادن یکی روی زمین

شنیده شد ...

آقا رضا رو خدا واسه خودش جدا کرد ،
... ادامه
bamdad
bamdad
گاهی خوب است آدم بداند . . .
وقتش رسیده دست بکشد و رها کند. . .
و قبول کند که جنگیدن بس است. . .
گاهی باید بگذاری سرنوشت بیاید. . .
و روزگار خودی نشان بدهد . . .
و همه چی دست به دست هم بدهند. . .
تا اوضاع رقم بخورد
و تو . . .
ساکت و سرد ، تنها رقم بخوری...
... ادامه
دیدگاه · 1392/12/20 - 14:41 ·
6
orkhan
orkhan
بازی رایانه ای مبارزان جنگل که با عنوان The Jungle Warriors شناخته می‌شود نام یکی از بازی‌های رایانه‌ای مدل اول شخص است که به داستان زندگی میرزا کوچک‌خان جنگلی مبارز ملی مذهبی ایران می پردازد.
بخش زیادی از زمان تولید بازی مربوط به تحقیق درباره شخصیت میرزا کوچک‌خان جنگلی بوده است.
نامگذاری بازی به نظر مجموعه تبیان كه حامی مالی طرح است، بستگی دارد اما نظر تیم بازی ساز برای قسمت اول، مبارزان جنگل بوده است به زودی {-7-}{-21-}{-21-}
دیدگاه · 1392/12/19 - 21:02 ·
5
orkhan
1348161580.jpg orkhan
Noosha
این چندمین تولد توست؟
و چندمین انبساط مجدد کائنات؟
این جندمین بارخلقت است؟
و چندمین انفجار سکوت؟
چندمین لبخند آفرینش؟
خورشید را چندمین بار است که میبینی؟
و پروانه ساعتها چندمین بار است که میچرخد؟
و ثانیه چندمین بار است که به احترام تو برمیخیزد؟
چندمین بار است که مجدداً نفس میکشی؟
چندمین دم!؟
چندمین آن!؟
آه که تو چقدر خوشبختی!
و جهان چه پرغوغاست ……
که بینهایتمین تولد تو را جشن میگیرد
صفحات: 36 37 38 39 40

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ