یافتن پست: #خاطره

Mohammad
fardin2.jpg Mohammad
خاطره ای خواندنی از محمدعلی فردین

خاطره ای به نقل از یلدا شهسواری: حدودا پاییز سال 75 یا 76 من و حمید دلشکیب و آقای محمدعلی فردین به تئاتر شهر می رفتیم.

هوا بسیار سرد بود و فردین کت چرم بسیار زیبایی به تن داشت. بنده رفتم سه تا چای بگیرم. موقع برگشت دیدم فردین کت خودش را که از ایتالیا برایشان فرستاده بودند را از تن درآوردند و بخشیدند به مرد فقیری که در حال گدائی بود.
فردین فقط در فیلم ها مرد نبود، در زندگی واقعیشان هم مرد تر از مرد بودند. روحش شاد...
شرح عکس: عکس مربوط به رستوران هانی. با تشکر از آقای اکبر تهرانی برای ارسال این عکس کمتر دیده شده از جهان پهلوان فردین.
... ادامه
bamdad
bamdad
اینایی که کسی از کاراشون سردرنمیاره،


اینایی که کاراشونو همیشه ساکت و آروم انجام میدن،


اینایی که عشقشون لباس مشکیه،


اینایی که دلشون نمیاد وقتی که خوابی بیدارت کنن،


اینایی که روزا براشون بی معنی شده و شبا فقط کار میکنن،


اینایی که با دیواره خونه ها یه دنیا خاطره دارن،


اینا رو خیلی زیاد مواظبشون باشید،


این لامصبا دزدن !

{-16-}
zoolal
zoolal
از بعضی ادمها خاطره می ماند
از بعضی های دیگر هیچ
خاطره ساختن لیاقت می خواهد
دیدگاه · 1393/02/29 - 16:30 ·
2
bamdad
bamdad
مـی گـویـنـد بـاران کـه بـبـارد

بـوی ِ خـاک بـلـنـد مـی شـود . .

پـس چـرا ایـنـجـا

بـاران کـه مـی بـارد

عـطـر خـاطـ ـره هـا مـی پـیـچـد ؟ . . .
... ادامه
zoolal
zoolal
نه تو می مانی و نه اندوه
و نه هیچیک از مردم این آبادی ...
به حباب نگران لب یک رود قسم،
و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت،
غصه هم می گذرد،
آنچه که فقط خاطره ای خواهد ماند ...
لحظه ها عریانند.
به تن لحظه خود، جامه اندوه مپوشان هرگز. {-35-}
دیدگاه · 1393/02/25 - 21:42 ·
3
bamdad
bamdad
دنیا کوچکتر از آن است که گمشده ای را در آن یافته باشی
هیچکس اینجا گم نمیشود
آدمها به همان خونسردی که آمده اند
چمدانشان را می بندند و ناپدید می شوند
یکی در مه ... یکی در غبار ... یکی در باران.... یکی در باد و بیرحم ترینشان در برف.... آنچه بر جا می ماند رد پایی است و خاطرهایی که هر از گاه پس می زند مثل نسیم، پرده های اتاقت را...
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/24 - 21:14 ·
5
zoolal
zoolal
آب را گل نکنیم ؛ پدرم در خاک است …
وقتی دیروز باران بارید
“آن مرد در باران آمد” را به یاد آوردم
“آن مرد با نان آمد”
یادم آمد که دیگر پدرم در باران
با نانی در دست
و لبخند بر لب
نخواهد آمد
دیروز دلم تنگ شد و با آسمان و دلتنگی‌اش
با زمین و تنهائیش
با خورشید و نبودنش
به یاد پدر سخت گریستم
پدرم وقتی رفت سقف این خانه ترک بر میداشت
پدرم وقتی رفت دل من سخت شکست
خاطر خاطره ها رخ بنمود
زندگی چرخش یک خاطره است
خاطر خاطره ها را نبریدش از یاد
پدرم وقتی رفت آسمان غمزده بود
و زمین منتظر …..
زندگی چرخش ایام و گذار من و توست
و کسی گفت به من:
آب را گل نکنید
پدرم در خاک است
زندگی می‌گذرد
کاش یک فاتحه مهمان شقایق باشیم
و زمین کوچک نیست
دل ما تنگ و نفس سنگین است
کاش میشد آموخت که سفر نزدیک است
خاطر خاطره‌ها را نبریدش از یاد
زندگی می‌گذرد
کاش یک فاتحه مهمان شقایق باشیم

بیاد همه‌ی پدرای دنیا
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/22 - 23:46 ·
6
Mohammad
Mohammad
زندگی رویاست ، زندگی خاطره ست ، زندگی آرزوست ، زندگی شادیست
یکی به من بگه چرا زندگی جعفر نیست ، چرا بهرام نیست ، چرا قنبر نیست ؟ چرا فرق میزارن ؟ مگه پسرا چشونه ؟!؟{-7-}{-7-}
دیدگاه · 1393/02/21 - 14:10 ·
5
...
...
1همیشه1است؛شایددرتمام عمرش نتواندبیشتراز1باشد،امابعضی اوقات میتواندخیلی باشد؛یک نگاه،یک سرنوشت،یک عمر،یک خاطره یایک دوست..
"1دونه ای سامی"
... ادامه
bamdad
bamdad
این شب
این جاده
این آهنگ
نباید تمام شوند
جنون وار
به صبح می‌‌اندیشم
به رسیدن
به خطِ پایان
جنون وار
به تو می‌‌اندیشم
به آخرین نت از آخرین خاطره...
.
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/19 - 13:39 ·
6
zoolal
zoolal
تلخ ترين چيز در اندوه امروزمان ، خاطره شادماني ديروزمان است
دیدگاه · 1393/02/19 - 10:26 ·
5
zoolal
10337753_594381734008339_2001191950984678699_n.jpg zoolal
بی تو، مهتاب شبی، باز از آن کوچه گذشتم
همه تن چشم شدم، خیره به دنبال تو گشتم
شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم
شدم آن عاشق دیوانه که بودم .
در نهانخانه جانم، گل یاد تو، درخشید
باغ صد خاطره خندید
عطر صد خاطره پیچید
یادم آمد که شبی با هم از آن کوچه گذشتیم
پر گشودیم و درآن خلوت دلخواسته گشتیم
ساعتی بر لب آن جوی نشستیم
تو همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت .
من همه محو تماشای نگاهت .
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/17 - 23:22 ·
6
Majid
Majid
چ تلخ است
علاقه ای ک عادت شود
عادتی ک باور شود
باوری ک خاطره شود
و خاطره ای ک درد شود..
دیدگاه · 1393/02/15 - 08:53 ·
Majid
Majid
ﻣﻌﻠﻢ ﺑﻪ ﺷﺎﮔﺮﺩ ﻣﯿﮕﻪ :ﻣﻦ ﺩﻭﯾﺪﻡ ﺗﻮ ﺩﻭﯾﺪﯼ ﺍﻭ ﺩﻭﯾﺪ ﻣﺎﻝ ﭼﻪ ﺯﻣﺎﻧﯿﻪ؟؟؟؟
ﺷﺎﮔﺮﺩ :ﻣﺎﻝ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﯾﺎﺭﺍﻧﻪ ﻫﺎﺭﻭ ﻣﯿﺮﯾﺰﻥ ﺑﻪ ﺣﺴﺎﺏ!!!!

ﺩﺍﺭﯾﻢ ﺁﺑﮕﻮﺷﺖ ﻣﯿﺨﻮﺭﯾﻢ, ﮔﻮﺵ ﮐﻮﺏُ ﮔﺮﻓﺘﻢ ﺩﺳﺘﻢ، ﺗﯿﺮﯾﭗ
ﺧﺎﻃﺮﻩ ﻫﺎﯼ ﮐﻮﺩﮐﯽ…. ﺑﻪ ﺑﭽﻪ ﺧﻮﺍﻫﺮﻡ ﻣﯿﮕﻢ :ﺩﺍﯾﯽ ﺟﻮﻥ ﺍﯾﻦ
ﮔﻮﺵ ﮐﻮﺏ ﺳﻨﺶ ﺍﺯ ﻣﻨﻢ ﺑﯿﺸﺘﺮﻩ…. ﻣﺎﺩﺭﻡ ﺍﺯ ﺍﻭﻥ ﻭﺭ
ﻣﯿﮕﻪ :ﻓﺎﯾﺪﺷﻢ ﻫﻤﯿﻦ ﻃﻮﺭ!!

یعنی درکی که استامینوفن نسبت به دردای آدم داره هیشکی نداره!!!!
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/15 - 07:52 ·
✔♥Дℓɨ♥✔
1238384_725290434196851_504371248024653801_n.jpg ✔♥Дℓɨ♥✔
کاش آدمها وقتی که می رفتن خاطره هاشونم با خودشون می بردن...
تویی که دوس دخترت واسه همه خاطره سازه ؛ خفه شو (;
دیدگاه · 1393/02/14 - 18:35 ·
4
Morteza
Morteza
اینم یه دیس لاو از اهنگای البوم نظر بدید لطفا

ببین عزیزم
یادته بهم میگفتی بازیچه بودی واسه تفریحم ؟
ولی الان اینو من بهت میگم
بازیچه ای واسه تفریحم
اینو واسه اونایی میخونم که بازیچه ی دست اینو اون میشن

حیف خدا از این روزگار من
که نتای گیتار رفتن روی فاز غم
باشه من بد ، اصلا فدای سرت
انگار روزگار سخت فقط برای منه
که تو خوش باشی ، منم از غم بگم
تو که خوشحال میشی وقتی پشتم بد میگن
گلم فکر نمیکردم پشت رو شی
واسش ذوق مرگ میشی آره پشت گوشی
من که عکسم قاب بود گوشه ی اتاقت
دیدم انداختیش تو سطل زباله
ای دل اونکه میگفت فقط تورو داره
اونم شبا به یاد یکی دیگه ای بیداره
وقت رفتنت داشتم حسرت به چشم
الان پیش اونی به من میگی حسرت بکش
نمیدونی ، نه نمیدونی
تو که می گفتی تا تهش پیشم میمونی
باشه حالا بخند ، تو که درکم نداری
کاش میشد دستاتو توی دستم بزاری
درست مثل قدیما که خیلی دوستم داشتی
تو الان شعر نفرتو رو سینم کاشتی
همه دارن میگن که تو چقدر تغییر کردی
تو که عشقو جلو خودم تعبیر کردی
اما الان میگی واسه شروع خیلی دیره
رضا جلو چشات ، آره میزاره میره

نگیر سراغ از چشم گریون دل داغون
عمرمو دادم زندگیم سوخت اشتباه بود
داغ رو سینم بد میسوزونه رد میشی آروم
این عاشق دیوونه چشم به رات بود
میرم عزیزم من که از عشقت خیری ندیدم
نبین اشکامو از زمونه از خودم دلگیرم
بی ستارس شبای تار آسمونم
خستم از این دنیا دیگه بریدم

داری میخندی ؟ به این روزگار من ؟
کاش صدا خندت میشد آره زیر صدای من
اشکام چکید رو عکسای دو نفره
تو هم بد بگو پشتم پیش همه
تو که رفتی ، منم پر از استرسم
اما گریه نکن تو با قصه ی من
بخند ، به این روزای سختم
یه روز میشه میای سر سنگ قبرم
بخند ، خنده هام مال خودت
همه خوشی های زندگیم مال توئه
باهات پایه بودم همه جوره تو روزای بدت
دیگه منو میخوای چیکار ؟ همه هستن دورو ورت
همه دارن میگن سرت چقدر شلوغه
کاش میشد بگی اینا همش دروغه
میگن تو روزای بدت منو یادت میاری
کسی هست که سرتو روی شونش بزاری ؟
آره بزار قلبت انقدر آروم باشه
من که رفتم اصلا بی آبرو باشه
هرچی خدا بخواد ، هرچی قسمت باشه
اصلا بزار یکی دیگه توی قصه ت باشه
من که نبودم واست فرد ایده آلی
ولی رو اون یکی عقیده و ایده داری
تو که رفتی ، ازم فاصله داری
یادت باشه فقط توی خاطره هامی

نگیر سراغ از چشم گریون دل داغون
عمرمو دادم زندگیم سوخت اش
... ادامه
zoolal
zoolal
جلوی بعضی از خاطره ها باید نوشت : آهسته یادآوری شوید ، خطر ریزش اشک
دیدگاه · 1393/02/13 - 08:01 ·
5
bamdad
bamdad
مي روي بعد تو پاي سفرم مي شكند
مهره به مهره تمام كمرم مي شكند

مرگ مي آيد و در آينه ها مي بينم
زندگي مثل پلي پشت سرم مي شكند

چار ديوار اتاق از تو و عكست خالي ست
يك به يك خاطره ها دور و برم مي شكند

من كه مغرورترين شاعر شهرم بودم
به زمين مي خورم و بال و پرم مي شكند

نقشه ها داشت برايم پدر پيرم ...آه
بغض من پاي سكوت پدرم مي شكند

هيچ كس مثل تو در سينه ي خود سنگ نداشت
بعد از اين هرچه كه من دل ببرم مي شكند

مي تراود مهتاب و غم اين خفته ي چند
خواب در پنجره ي چشم ترم مي شكند

{-150-}
bamdad
bamdad
جز خاطره هر که رفت

دگر باز نیامد....
دیدگاه · 1393/02/11 - 23:23 ·
6
zahra
zahra
بهار! سرسبزیت رابه رخم نکش
به چه دردم میخورد
وقتی چشمانم در پاییز نگاهش مانده
وقتی تاریخ فقط تا زمستان باما بود
وقتی دستانش از برف پاکتر بود...
من با خاطره هایم در زمستان حبس شده ام
بهار زودتر برو...
رنج دوریش را بیشترنکن
سفیدی میخواهم...
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/11 - 08:47 ·
1
صفحات: 5 6 7 8 9

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ