یافتن پست: #خدایا

zoolal
zoolal
خدایا!!!!!!!!
تو آن مشترک مورد نظری
که همیشه در دسترسی
دیدگاه · 1393/02/29 - 22:44 ·
5
zoolal
zoolal
خدایا ......!
من که غصه هایم را سر وقت میخورم
پس چرا خوب نمیشود دردهایم....!
دیدگاه · 1393/02/29 - 22:43 ·
5
ReyHaNE (دختر همسایه)
ReyHaNE (دختر همسایه)
درست سر شب توی اوج اسمس بازیو اوج گرفتن بحث و دعـــــــــــوا دیگه جوابتونمیده یه اسمس دیگه دوتا اسمس دیگه سه تا....نه فایده نداره...جوابتو نمیده...حوصلتو نداره...چه فکرایی که درموردش نمیکنی...ناامید میشی گوشیو میذاری کنار...روی تختت کنار پنجرا دراز میکشی...پنجره بازه باد بهاریه شب که به گونه هات میخوره دوباره یادش میفتی....کم کم کم ارو اروم گریت میگیره...فقط اروم کسی نفهمه....اخه اگه بفهمن باید چی بگی؟چراگریه میکنی؟پس هــــــــــــــــــــــــــــیس اروم فقط اشک بریزو به بیرون و اسمون نگاه کن فقط وفقط...ازش گله کن..توی دلت بهش بگو چرا بام اینجوری رفتار میکنی؟چرا نمیگی حرفای اخرت شوخی بود؟چرا جواب نمیدی لعنتی؟...حرف کم میاری درموردش...میری سراغ خدا...خدایا چرا چرا چرا؟بعد کلی درد دل کردن باخدا اروم میشی دیگه اشکات از روی درد نیس..ازروی ارومیه....بلندمیشی نمازتو که از روی تنبلی قضا شده میخونی دیره ساعت از12 گذشته ولی بخون....یه ساعت با خداحرف بزن ازش بخواه که بجای عاشق بنده شدن بنده ای که همش دلتو میشکنه وهرکاری ازش برمیاد عاشق خودش خودش که خالق این بندس بشی....دیگه ارومی....فقط ازخدامیخای که کمکت کنه...دیگه ازونی که ازسرشب منتظرشی خبری نیس..ناامید شدی...چادر نمازتو درمیاریو با لبخند میری روتختو به اسمون دوباره نگاه میکنی خیلی ارومی ...تااشکاتو پاک میکنی که یهو صدای ویبره ی گوشی غافلگیرت میکنه...ساعت 1وشیش دقیقه اسمس از طرف اونی که بخاطرش اشک ریختی...نمیدونی بخندی یاگریه کنی...ولی گریرو ترجیح میدی همزمان میخندی...نمیدونی چیکارکنی...نوشته(دیرجواب دادم که خواب باشی صب بخونی..من عاشقتم وتواینو نمیفهمی چرا؟نمیدونم.تاحالا خیلی ناراحتم کردی ولی من چون دوست داشتم بروت نیاوردم حرفای امروزت سنگین بود بوی ضعف میداد بوی تحقیر....من بدون تو میمیرم...شب بخیر)
حالا بااین گریه ی دوباره چیکار کنی خدامیدونه ولی هـــــــــــــــــــــــــیس حالااروم اروم اروم بخواب ا
... ادامه
zoolal
zoolal
خدایا پشت حصار تکرار خطا هایم بنویس… جوان است!
دیدگاه · 1393/02/27 - 18:07 ·
8
کاپیتـان رستمی
کاپیتـان رستمی
خدایا یا پـــول بـــده یا اگـــه پول نــدادی عقــل درستـــو حســابی هـــم نده که شاد باشیـــم حـــداقل! واااااااااالا.
zoolal
zoolal
خدایا من صبورم اما
دلتنگی من چه می داند صبوری چیست ؟
دیدگاه · 1393/02/25 - 22:04 ·
5
zoolal
zoolal
خدایا کودکی اَم را گرفتی جوانی اَم را دادی ...
عقلم را گرفتی عشق را دادی ....
عشق را گرفتی و تنهایی را دادی ...
خنده هایم را گرفتی و غم را دادی ...
آرزوهایم را گرفتیو حسرت را دادی ...
خدایا برگرد!!!
من هنوز نفس میکشم ...
یادت رفت نفسم را بگیری .
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/24 - 21:30 ·
5
bamdad
bamdad
خدایا

پنجرهای احساسم را باز گذاشته ام

تا نسیم ملکوتیت را بر مشامم استشمام کنم

کاش لایق مهمانیت در زیر بارش رحمت آسمانت باشم
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/22 - 23:10 ·
8
zoolal
zoolal
یه روزی یه جایی یه وقتی ...
آره منتظر می مونم
خدایا تا...
خودت بهتر میدونی
دیدگاه · 1393/02/21 - 17:44 ·
4
zoolal
zoolal
خدایا ...
ما دنیا رو به خودمون غل و زنجیر کردیم، ولی آزادی و پرواز توقع داریم ..
دیدگاه · 1393/02/20 - 08:20 ·
1
متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
بعضی مردها شبیه ودکا هستن. با یخ، بدون یخ؛ با نوشابه، با اب پرتقال، با سودا، خلاصه همه جوره جواب میدن. همه چیزشون میزونه، مستی شون میزونه؛ بعد از مستی شون میزونه؛ بدیشون اینه که تقاضا براشون زیاده، اینه که چشمت رو که برگردونی می بینی بطری ت تو دست یکی دیگه س. با اینجور مردها باید یاد بگیری که اجازه بدی بقیه هم گاهی یه لبی تر کنن.( مثل متین )
... ادامه
zoolal
zoolal
خدایا اونی که تو زندگیمون نیست
تو خوابمونم نباشه خواهشا …
دیدگاه · 1393/02/19 - 13:15 ·
5
zoolal
zoolal
خدایا اگر دوزخت فرداست پس چرا امروز مرا میسوزانی.
zoolal
zoolal
خدایا"آلودگی" آدمها از حد گذشته...
دنیا را چند روز تعطیل نمی کنی؟
دیدگاه · 1393/02/17 - 23:54 ·
4
zahra
zahra
دیدگاه · 1393/02/17 - 21:16 ·
9
Noosha
1183947-2304c2afaf1b063ae8055a94d104aa1d-org.jpg Noosha
خدایا تمام خنده های تلخ امروزم را میدهم، یکی از آن گریه های شیرین کودکیم را پس بده! !!!{-128-}
Mohammad
2669850196.jpg Mohammad
خدایا بابت تمام داده وندادهات وگرفتاریات شکر ...........
Majid
Majid
ﺧﺪﺍﯾﺎﺍﺍﺍ ﻣﻦ ﺩﺍﺭﻡ ﺗﺎﻭﺍﻥ ﮐﺪﻭﻡ ﮔﻨﺎﻫﻤﻮ ﭘﺲ ﻣﯿﺪﻡ ؟
دیدگاه · 1393/02/15 - 08:55 ·
Majid
Majid
دلم که میگیرد… به آسمان نگاه میکنم و می گویم ؛خدایا راضیم به رضایت !! چون به بزرگیش ایمان دارم….!!

.
دیدگاه · 1393/02/15 - 08:50 ·
Majid
Majid
جغدی روی كنگره‌های قدیمی دنیا نشسته بود. زندگی را تماشا می‌كرد. رفتن و رد پای آن را. و آدم‌هایی را می‌دید كه به سنگ و ستون، به در و دیوار دل می‌بندند. جغد اما می‌دانست كه سنگ‌ها ترك می‌خورند، ستون‌ها فرو می‌ریزند، درهامی‌شكنند و دیوارها خراب می‌شوند. او بارها و بارها تاج‌های شكسته، غرورهای تكه پاره شده را لابه‌لای خاكروبه‌های قصر دنیا دیده بود. او همیشه آوازهایی درباره دنیا وناپایداری‌اش می‌خواند؛ و فكر می‌كرد شاید پرده‌های ضخیم دل آدم‌ها، با ا ین آواز كمی بلرزد. روزی كبوتری از آن حوالی رد می‌شد، آواز جغد را كه شنید، گفت:« بهتر است سكوت كنی و آواز نخوانی. آدم‌ها آوازت را دوست ندارند.غمگینشان می‌كنی. دوستت ندارند. می‌گویند بدبینی و بدشگون و جز خبر بد، چیزی نداری.»
قلب جغد پیرشكست و دیگر آواز نخواند.
سكوت او آسمان را افسرده كرد. آن وقت خدا به جغد گفت: آواز‌‌خوان كنگره‌های خاكی من!
پس چرا دیگر آواز نمی‌خوانی؟ دل آسمانم گرفته است.
جغد گفت: خدایا! آدم‌هایت مرا و آوازهایم را دوست ندارند.
خدا گفت: آوازهای تو بوی دل كندن می‌دهد و آدم‌ها عاشق دل بستن‌اند. دل بستن به هر چیز كوچك و هر چیز بزرگ. تو مرغ تماشاو اندیشه‌ای! و آن كه می‌بیند و می‌اندیشد، به هیچ چیز دل نمی‌بندد؛
دل نبستن سخت‌ترین و قشنگ‌ترین كار دنیاست. اما تو بخوان و همیشه بخوان كه آواز تو حقیقت است و طعم حقیقت، تلخ.
جغد به خاطر خدا باز هم بر كنگره‌های دنیا می‌خواند.
و آن كس كه می‌فهمد، می‌داند
آواز او پیغام خداست كه می‌گوید:
آن چه نپاید، دلبستگی را نشاید
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/15 - 07:30 ·
1
Majid
akserver.ir_13905088381.jpeg Majid
آهنگری بود که با وجود رنج های متعدد و بیماری اش عمیقاً به خدا عشق می ورزید .

روزی یکی از دوستانش که اعتقادی به خدا نداشت از او پرسید :

« تو چگونه می توانی خدایی را که رنج و بیماری نصیبت می کند دوست داشته باشی ؟

آهنگر سر به زیر آورد و گفت :« وقتی که می خواهم وسیله ای آهنی بسازم

یک تکه آهن را در کوره قرار می دهم . سپس آن را روی سندان می گذارم و می کوبم

تا به شکل دلخواهم درآید .

اگر به صورت دلخواهم درآمد می دانم که وسیله مفیدی خواهد بود

اگر نه آن را کنار می گذارم

. همین موضوع باعث شده است که همیشه

به درگاه خداوند دعا کنم که خدایا ! مرا در کوره های رنج قرار ده اما کنار نگذار ! »
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/15 - 07:21 ·
1
صوفياجون
صوفياجون
سلوووووو چقد این اندیشه سبز خزر مزخرفه خدایاااااا نزدیک چن ساعته نت دفتر قطعه و ما چن ساعته پشت خطش در صف انتظاریم :( :( حرصمو درآورد مخصوصا وقتی میگه از اینکه صبورانه منتظر هستین مچکریم :( :(
2 دیدگاه · 1393/02/14 - 16:14 توسط Mobile ·
10
رضا
رضا
زندگی در میان آدمهای اشتباهی .
bamdad
bamdad
خدایا


محکم بغلم کن


آنقدر که


محکمی طناب دار را


حس نکنم...


میخواهم گریه کنم


آنقدر که


چشمانم


ستاره را در آغوش شب


وتنهایی ماه را


نبیند....


خدایا


محکم بغلم کن...
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/12 - 20:56 ·
7
صفحات: 8 9 10 11 12

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ