خسته ام مثل جوانی که پس از سربازی,
بشنود يک نفر از نامزدش دل برده...
مثل يک افسر تحقيق شرافتمندی,
که به پرونده ی جرم دخترش برخورده...
خسته ام مثل پسر بچه که درجای شلوغ ,
بين دعوای پدر مادر خود گم شده است ...
خسته مثل زن راضی شده به مهر طلاق,
که پس از بخت بدش سوژه ی مردم شده است...
خسته مثل پدری که پسر معتادش,
غرق در درد خماری شده فریاد زده...
مثل يک پيرزنی که شده سربار عروس,
پسرش پيش زنش بر سر او داد زده...
خسته ام مثل زنی حامله که ماه نهم,
دکترش گفته به درد سرطان مشکوک است...
مثل مردی که قسم خورده خيانت نکند,
زنش اما به قسم خوردن آن مشکوک است...
خسته مثل پدری گوشه ی آسايشگاه,
که کسی غير پرستار سراغش نرود...
خسته ام بيشتر از پير زنی تنها که ,
عيد باشد نوه اش سمت اتاقش نرود...
خسته ام کاش کسی حال مرا می فهميد,
غير از اين بغض که در راه گلو سد شده است...
شده ام مثل مريضی که پس از قطع اميد,
در پی معجزه ای راهی مشهد شده است...
... سيمين بهبهانی ...
اینجا چه خبره هر سری میرم و میام یه اسم جدید میبینم #خجسته #محسن #فرهاد
1393/12/26 - 23:37اینا معشوق های رضا و مرجان هستن
1393/12/27 - 08:59
1393/12/27 - 10:30 توسط Mobileمعشوقه نیستن خواستگارن موردای من....
واسه رضا قضیه عشقی کشکی هست.... خخخخخخ
واسه خودت کشکیه، واسه رضا اصلیه اصلیه :
1393/12/27 - 10:38صوفیا حرف اینا رو جدی نگیر
1393/12/27 - 12:20محمد مشت تو چشمت
مرجان
آبجی حرف من جدیه جدیه
1393/12/27 - 12:36محمد امین پیام آور
من دیگه رو حرف داداش محمد حرف نمیزنم
1393/12/28 - 08:57صوفیا جونم واسه رضا قضیه اش اورجیناله...
مرجان چقدر مظلوم شدی صوفیا به حرفشون توجه نکن همه شایعه هست .
1393/12/28 - 13:08