ﻣﻤﻨﻮﻥ ﻣﯿﺸﯿﻢ ﺍﮔﻪ ﺧﻮﺩﺷﻮﻥ ﻫﻤﮑﺎﺭﯼ ﮐﻨﻦ
مال من
عشق پنهان
به به مال منو حدث نزدی
1392/08/29 - 23:44خب نمی دونستم حذفش می کنم
1392/08/29 - 23:50
نه داداش منظورم اجباری نبود برای اینکه بیشتر دیدگاه بگیری گفتم فکر میکردم بد متوجه بشی
داداش مصطفی حذفیدم
1392/08/30 - 00:11بلوتوث من baran
واسه شمارو نمیدونم
مرسی ک دیدگاه میذاری
1392/08/29 - 19:56حسم برا تو فقط اومده فلن
1392/08/29 - 19:57خداروشکر
مثهـ دوس دختر داداشک میمونی تونم همیشه میره پروفایلم تک تک پستامو میخونه,لایک میکنه,نظر میداره بعدش بازنشر میکنه
داداشم*
1392/08/29 - 20:07شب عروسيه، آخره شبه ، خيلي سر و صدا هست. ميگن عروس رفته تو اتاق لباسهاشو عوض کنه هر چي منتظر شدن برنگشته، در را هم قفل کرده. داماد سروسيمه پشت در راه ميره داره از نگراني و ناراحتي ديوونه مي شه. مامان باباي دختره پشت در داد ميزنند: مريم ، دخترم ، در را باز کن. مريم جان سالمي ؟؟؟ آخرش داماد طاقت نمياره با هر مصيبتي شده در رو مي شکنه ميرند تو. مريم ناز مامان بابا مثل يه عروسک زيبا کف اتاق خوابيده. لباس قشنگ عروسيش با خون يکي شده ، ولي رو لباش لبخنده! همه مات و مبهوت دارند به اين صحنه نگاه مي کنند. کنار دست مريم يه کاغذ هست، يه کاغذي که با خون يکي شده. باباي مريم ميره جلو هنوزم چيزي را که ميبينه باور نمي کنه، با دستايي لرزان کاغذ را بر ميداره، بازش مي کنه و مي خونه :
سلام عزيزم دارم برات نامه مي نويسم. آخرين نامه ي زندگيمو. آخه اينجا آخر خط زندگيمه. کاش منو تو لباس عروسي مي ديدي. مگه نه اينکه هميشه آرزوت همين بود؟! علي جان دارم ميرم. دارم ميرم که بدوني تا آخرش رو حرفام ايستادم. مي بيني علي بازم تونستم باهات حرف بزنم.
ديدي بهت گفتم باز هم با هم حرف مي زنيم. ولي کاش منم حرفاي تو را مي شنيدم. دارم ميرم چون قسم خوردم ، تو هم خوردي، يادته؟! گفتم يا تو يا مرگ، تو هم گفتي ، يادته؟! علي تو اينجا نيستي، من تو لباس عروسم ولي تو کجايي؟! داماد قلبم تويي، چرا کنارم نمياي؟! کاش بودي مي ديدي مريمت چطوري داره لباس عروسيشو با خون رگش رنگ مي کنه. کاش بودي و مي ديدي مريمت تا آخرش رو حرفاش موند. علي مريمت داره ميره که بهت ثابت کنه دوستت داشت. حالا که چشمام دارند سياهي ميرند، حالا که همه بدنم داره مي لرزه ، همه زندگيم مثل يه سريال از جلوي چشمام ميگذره. روزي که نگاهم تو نگاهت گره خورد، يادته؟! روزي که دلامون لرزيد، يادته؟! روزاي خوب عاشقيمون، يادته؟! نقشه هاي آيندمون، يادته؟! علي من يادمه، يادمه چطور بزرگترهامون، همونهايي که همه زندگيشون بوديم پا روي قلب هردومون گذاشتند. يادمه روزي که بابات از خونه پرتت کرد بيرون که اگه دوستش داري تنها برو سراغش.
يادمه روزي که بابام خوابوند زير گوشت که ديگه حق نداري اسمشو بياري. يادته اون روز چقدر گريه کردم، تو اشکامو پاک کردي و گفتي گريه مي کني چشمات قشنگتر مي شه! مي گفتي که من بخندم. علي حالا بيا ببين چشمام به اندازه کافي قشنگ شده يا بازم گريه کنم. هنوز يادمه روزي که بابات فرستادت شهر غريب که چشمات تو چشماي من نيافته ولي نمي دونست عشق تو ، تو قلب منه نه تو چشمام. روزي که بابام ما را از شهر و ديار آواره کرد چون من دل به عشقي داده بودم که دستاش خالي بود که واسه آينده ام پول نداشت ولي نمي دونست آرزوهاي من تو نگاه تو بود نه تو دستات. دارم به قولم عمل مي کنم. هنوزم رو حرفم هستم يا تو يا مرگ. پامو از اين اتاق بزارم بيرون ديگه مال تو نيستم ديگه تو را ندارم. نمي تونم ببينم بجاي دستاي گرم تو ، دستاي يخ زده ي غريبه ايي تو دستام باشه. همين جا تمومش مي کنم. واسه مردن ديگه از بابام اجازه نمي خوام. واي علي کاش بودي مي ديدي رنگ قرمز خون با رنگ سفيد لباس عروس چقدر بهم ميان! عزيزم ديگه ناي نوشتن ندارم. دلم برات خيلي تنگ شده. مي خوام ببينمت. دستم مي لرزه. طرح چشمات پيشه رومه. دستمو بگير. منم باهات ميام ….
پدر مريم نامه تو دستشه ، کمرش شکست ، بالاي سر جنازه ي دختر قشنگش ايستاده و گريه مي کنه. سرشو بر گردوند که به جمعيت بهت زده و داغدار پشت سرش بگه چه خاکي تو سرش شده که توي چهار چوب در يه قامت آشنا مي بينه. آره پدر علي بود، اونم يه نامه تو دستشه، چشماش قرمزه، صورتش با اشک يکي شده بود. نگاه دو تا پدر تو هم گره خورد نگاهي که خيلي حرفها توش بود. هر دو سکوت کردند و بهم نگاه کردند سکوتي که فرياد دردهاشون بود. پدر علي هم اومده بود نامه ي پسرشو برسونه بدست مريم اومده بود که بگه پسرش به قولش عمل کرده ولي دير رسيده بود. حالا همه چيز تمام شده بود و کتاب عشق علي و مريم بسته شده. حالا ديگه دو تا قلب نادم و پشيمون دو پدر مونده و اشکاي سرد دو مادر و يه دل داغ ديده از يه داماد نگون بخت! مابقي هر چي مونده گذر زمانه و آينده و باز هم اشتباهاتي که فرصتي واسه جبران پيدا نمي کنند…
وااسفا
من این متنوخونده بودم
وهربارباخوندنش بیشترمتأثرشدم...
هعی...
قبلا خونده بودمش دست درد نکنه
1392/08/28 - 13:44ممنون ک بازم خوندینش
شرمنده تکراری بود
فدات ماهک جونم....قابل چشماتو نداشت
1392/08/28 - 13:50قفونت عسیسم....
بوووووووووس تا فردا جیگرم.بابای
سلام خوش اومدي دوست عزيز به نميدونم
1392/08/27 - 08:56سلام خووووووش اوووومدی به جمع ما #نمیدونمیها
1392/08/27 - 10:36سلام خوش اومدی
1392/08/27 - 11:52سلام خوش اومدی
1392/08/27 - 12:36سلام خوش اومدی
1392/08/27 - 20:24مهناز مهمونو ننداز بالا شايد خوشش نياد
1392/08/27 - 20:30یلدا جدیدا وکالت خوندی بزا خودش بیاد شاید خوشش اومد
این شکلک مگه چشه خیلی هم دلش بخواد
سلام خوش اومدی
1392/08/27 - 20:46برو ديدگاهارو بخون متوجه ميشي تا بعد باي
1392/08/27 - 20:49دیدگاه کجا یلدایی... یعنی شکلکم انقد بده
1392/08/27 - 20:55حسین جان مهدی ام مهدی خسته دلم از بی وفایی ها شکسته حسین جانمهدی ام مهدی خسته دلم از بی وفایی ها شکستهحسین جانمانده ام تنهای تنها شده کرب و بلایم کوه و صحراحسین جانکاش من جای تو بودم چو یارانت بُدم گِرد وجودتشما گفتی ولی آنها نرفتندمرا یاران همه ، یک یک برفتندحسین جان مهدی ام مهدی خسته دلم از بی وفایی ها شکسته حسین جانسال ها در انتظارم هنوز حسرت به یاران تو دارمحسین جانانتقام نگرفته ام من به جای امّتم شرمنده ام منحسین جانقطعه قطعه جسم اکبر(ع) سر افتاده ی علی اصغر(ع)دو کتف خونی و مشک ابالفضل(ع)کنارعلقمه اشک ابالفضل(ع)صدای ناله ی جانسوز زهرا(س)فرار کودکان در دشت وصحراهمه منزل به منزل در اسارتچنان که شد به آل تو جسارت ...حسین جان مهدی ام مهدی خسته دلم از بی وفایی ها شکسته هر آنچه عمه ام زینب(س) کشیدهبود هر صبح و شام در پیش دیدهز قلبم میزند بیرون شرارهچه کاری سخت تر از انتظارهحسین جاناز شما شرمنده هستم گناه امّتم بسته دو دستمچه قدر دیگر بگویم من به امّتدعا باشد کلید قفل غیبت ...حسین جان مهدی ام مهدی خسته دلم از بی وفایی ها شکسته حسین جان امّتم بر تو بگریند نمیدانند که خود با من چه کردند هزارو یکصدو هفتادو پنج سالچه کم آنکس که پرسیده زمن حالهزارو یکصدو هفتادو پنج سالچه میداند کسی دارم چه احوالهزارو یکصدو هفتادو پنج سالبه دست و پای من زنجیر اعمالهزارو یکصدو هفتادو پنج سالبرای عمّه ام زینب میزنم پروبالهزارو یکصدو هفتادو پنج سالبه دل مانده هزار امید و آمالحسین جان مهدی ام مهدی خسته دلم از بی وفایی ها شکسته توی کرب و بلای این زمونهآدم قدر ابالفضل(ع) و نمی دونهتوی کرب و بلای این زمونهکسی وقت عمل باقی نمی مونهتوی کرب و بلای این زمونه چه قدر تیر گنه سویم روونهتوی کرب و بلای این زمونهندارم زینبی حرفم رسونهحسین جان مهدی ام مهدی خسته دلم از بی وفایی ها شکسته شما با آن مصیبت ها که دیدیبه امید ظهورم پر کشیدیخدا داند چه قدر در انتظاریز خون باری چشمم بی قراریحسین جانکاش بودند عاشقانی زبانی نه حقیقی یاورانی ...گناهان را به اشک خود بشویندظهورم را بخواهند از خداوندخدا اذن فرج میده به دعوتبرای انبیا اینگونه سنتاگر شیعه وفا میکرد به بیعتنبود تاخیر به روی عصرغیبتحسین جان مهدی ام مهدی خسته دلم از بی وفایی ها شکسته ...
1392/08/21 - 05:56متن قشنگی گذاشتی اگه میتونی متن خودت ی بار بخون و کلماتی که بهم چسبیده شده رو از هم جدا کن...
1392/08/21 - 12:50ممنون با تبلت گذاشتم پستو واسه همون اینجوری شد
حسین جان مهدی ام مهدی خسته دلم از بی وفایی ها شکسته
حسین جان مهدی ام مهدی خسته دلم از بی وفایی ها شکسته
حسین جانمانده ام تنهای تنها شده کرب و بلایم کوه و صحرا
حسین جان کاش من جای تو بودم چو یارانت بُدم گِرد وجودت شما گفتی ولی آنها نرفتند مرا یاران همه ، یک یک برفتندحسین جان مهدی ام مهدی خسته دلم از بی وفایی ها شکسته حسین جانسال ها در انتظارم هنوز حسرت به یاران تو دارم حسین جان انتقام نگرفته ام من به جای امّتم شرمنده ام من حسین جان قطعه قطعه جسم اکبر(ع) سر افتاده ی علی اصغر(ع)دو کتف خونی و مشک ابالفضل(ع)کنارعلقمه اشک ابالفضل(ع)صدای ناله ی جانسوز زهرا(س)فرار کودکان در دشت وصحرا همه منزل به منزل در اسارت چنان که شد به آل تو جسارت ...حسین جان مهدی ام مهدی خسته دلم از بی وفایی ها شکسته هر آنچه عمه ام زینب(س) کشیده بود هر صبح و شام در پیش دیده ز قلبم میزند بیرون شراره چه کاری سخت تر از انتظاره حسین جان از شما شرمنده هستم گناه امّتم بسته دو دستم چه قدر دیگر بگویم من به امّت دعا باشد کلید قفل غیبت ...حسین جان مهدی ام مهدی خسته دلم از بی وفایی ها شکسته حسین جان امّتم بر تو بگریند نمیدانند که خود با من چه کردند هزارو یکصدو هفتادو پنج سال چه کم آنکس که پرسیده زمن حال هزارو یکصدو هفتادو پنج سالچه میداند کسی دارم چه احوال هزارو یکصدو هفتادو پنج سال به دست و پای من زنجیر اعمال هزارو یکصدو هفتادو پنج سال برای عمّه ام زینب میزنم پروبال هزارو یکصدو هفتادو پنج سال به دل مانده هزار امید و آمالحسین جان مهدی ام مهدی خسته دلم از بی وفایی ها شکسته توی کرب و بلای این زمونه آدم قدر ابالفضل(ع) و نمی دونه توی کرب و بلای این زمونه کسی وقت عمل باقی نمی مونه توی کرب و بلای این زمونه چه قدر تیر گنه سویم روونه توی کرب و بلای این زمونه ندارم زینبی حرفم رسونه حسین جان مهدی ام مهدی خسته دلم از بی وفایی ها شکسته شما با آن مصیبت ها که دیدی به امید ظهورم پر کشید یخدا داند چه قدر در انتظاری ز خون باری چشمم بی قراری حسین جان کاش بودند عاشقانی زبانی نه حقیقی یاورانی ...گناهان را به اشک خود بشویند ظهورم را بخواهند از خداوندخدا اذن فرج میده به دعوت برای انبیا اینگونه سنتاگر شیعه وفا میکرد به بیعت نبود تاخیر به روی عصر غیبت حسین جان مهدی ام مهدی خسته دلم از بی وفایی ها شکسته ...
ممنون یلدایی الان حسش بهتر اومد واسه خوندن
1392/08/21 - 18:20خیلی شاهین گوش میکنم
سبک وترانه های خوبی هم داره..
من کاری به ترانه های اینجوریش ندارم...
ولی بی دلیل حس خوبی نسبت به شاهین دارم
جیگرش رودوست دارم
خیلی دل داره
همون چیزی که من فاقداونم
افسوس..
یلدا
افسوس
از این شخص متنفرم
1392/08/21 - 13:15عه چرا دیدگاه من نیومده دیروز
1392/08/20 - 06:05شرمنده صوفیا جون بخدا من دیروز جواب دادم
1392/08/20 - 06:09salam soofiya..
khosh omadi...
ممنون. چرا منشن عمل نکرد ؟
1392/08/17 - 23:20نمیدونم ولی راحت ارسال میشه کرد دیدگاه باز میشه ، میشه نظر ارسال کرد
1392/08/17 - 23:34آره . الان اینو با موبایل فرستادی؟ یعنی نسخه موبایل هست یا همین نسخه عادی از طریق موبایل ؟
1392/08/17 - 23:34سخه عادی هست
هربار خودبه خود نسخه هاش تغییر میکنه الان میتونم لایک کنم ولی با نسخه موبایل نمیشه ولی درکل خوب شده زمینه نسخه موبایل فونتش خوب بودن.
اشتباه نکن تو داری نسخه عادی رو با موبایل مرور میکنی که میشه لایک بزنی .
1392/08/17 - 23:47میدونم الان عادیه
1392/08/17 - 23:53جو و بلغور را از نيم ساعت قبل در مقداري آب سرد خيس كنيد . هويچ و سيب زميني را ريز خرد كنيد و كنار بگذاريد .
پياز را نگيني ريز خرد كنيد و همراه با مرغ و 4 ليوان آب، بگذاريد با حرارت ملايم بپزد .بعد از يك ساعت جو و بلغور و هويچ را به مرغ اضافه كنيد .
بعد از اضافه كردن مواد بالا ، يك ساعت صبر كنيد تا هويچ كاملا بپزد . بعد سيب زميني را به ظرف اضافه كنيد . ( دقت كنيد در تمام مراحل حرارت زير ظرف كاملا ملايم و درب ظرف بسته باشد )
وقتي مواد كاملا پختند ، درب ظرف را برداريد و اجازه دهيد تا كمي آب سوپ كشيده شود . ( اگر مرغي كه استفاده كرديد با استخوان بود ، در اين مرحله مرغ را از ظرف خارج كنيد و استخوانهاي آن را پاك كنيد و دوباره داخل سوپ بريزيد )
وقتي آب سوپ كشيده شد ، يك قاشق غذا خوري آرد را در يك ليوان شير سرد حل كنيد و داخل سوپ بريزيد و هم بزنيد . و بعد باقيمانده شير را ليوان ليوان به سوپ اضافه كنيد . ( توجه داشته باشيد كه يكباره تمام شير را داخل ظرف نريزيد چون مواد وا ميروند )
بعد از اضافه كردن شير ، تا آخرين مرحله پخت ، درب ظرف را باز بگذاريد و كمي حرارت را بيشتر كنيد و هرچند دقيقه يكبار ، سوپ را هم بزنيد .
معمولا يك ساعت بعد از اضافه كردن شير ، سوپ آماده مصرف است . از يك ساعت به بعد هرچه سوپ بيشتر روي حرارت باشد ، غليظ تر ميشود كه اين بستگي به ذائقه شما دارد .
دو _ سه دقيقه قبل از سرو ، جعفري را به سوپ اضافه كنيد و هم بزنيد و بعد حرارت زير ظرف را خاموش كنيد .
موقع سرو آبليمو را به سوپ اضافه كنيد ، نمك آن را اندازه كنيد و سوپ را در ظرف مورد نظر سرو كنيد .
نكته :
معمولا اين سوپ در دسته بندي غذاهاي بسيار رسمي قرار دارد .
بعضي ها براي رسمي تر شدن ظاهر اين سوپ و بعضي سوپ هاي ديگر، قبل از پختن كامل مواد ( در اين سوپ قبل از اضافه كردن شير ) نصف و یا كل مواد را ( بدون آب ) در ميكسر ميريزند و دوباره داخل سوپ برميگردانند . اينكار باعث غليظ و يكدست شدن سوپ ميشود .
طعم اين سوپ كاملا سليقه اي است و اگر دقت كرده باشيد در دستور پخت اين سوپ اصلا از روغن استفاده نشده است . بنابراين و به دليل داشتن مقدار زيادي هويچ و شير ، براي افراد سرماخورده بسيار مفيد است .
ممنون خانومی بابت طرز تهیه این سوپ
1392/08/16 - 19:54محمد توام درست کن خانومو آقا نداره آشپزی کردن که
1392/08/16 - 20:12خواهش ندا جون
1392/08/16 - 20:53چون شیر توشه میونم که نمیتونم بخورم...
1392/08/17 - 00:28نخود و لوبيا چيتي را از شب قبل خيس كنيد و چند بار آب آن را عوض كنيد . در قابلمه مناسبي ( براي اين مقدار، قابلمه قطرحدود 30 سانتيمر و ارتفاع حدود 30-40 سانتيمتر مناسب است ) سه ليوان آب بريزيد و نخود و لوبيا چيتي را در آن بريزيد تا نيم پز شود . بعد از اينكه نخود و لوبيا چيتي تقريبا نيم پز شد ( كمي نرم شد ) عدس را به مواد بيفزاييد و بگذاريد با هم بپزند . اگر حين پخت چند بار آب مواد را عوض كنيد هم رنگ آش بهتر ميشود و هم براي كساني كه ناراحتي معده دارند كمتر ايجاد مشكل ميكند ( به خاطر اينكه حبوبات براي معده هاي ضعيف معمولا مشكل ساز است ) حدودا يك ساعت بعد از اينكه عدس را به مواد اضافه كرديد نيمي از پياز داغ را داخل مواد بريزيد و بعد از چند دقيقه سبزي آش را داخل قابلمه بريزيد و خوب هم بزنيد .
درب قابلمه را نگذاريد تا سبزي ها رنگشان يكباره تيره نشود . وقتي سه – چهار دقيقه از اضافه كردن سبزي ها گذشت و مواد را خوب با هم مخلوط كرديد درب ظرف را بگذاريد و اجازه دهيد آش با حرارت ملايم بپزد . براي پخت اين آش زماني نميشود تعيين كرد . چون بسته به حجم و نوع مواد زمان پخت متغير است .
ولي رشته را هنگامي به آش اضافه كنيد كه نهايتا 30 دقيقه بعد بخواهيد آش را سرو كنيد يا از روي حرارت برداريد. براي اينكه وقتي رشته را اضافه ميكنيد اگر از 30 دقيقه بيشتر روي حرارت باشد ( حتي حرارت كم ) به هم ميچسبد و كم كم ته ميگيرد و شما مجبوريد كه آش را هم بزنيد و رشته در اثر هم زدن خرد ميشوند و ظاهر و طعم آش را خراب ميكنند .
توجه كنيد كه موقع پختن آش رشته هرگز از ابتدا نمك را به مواد اضافه نكنيد . به خاطر اينكه رشته آش به اندازه كافي نمك دارد . بعد از اضافه كردن رشته و در واقع قبل از اينكه آش را در ظرف مناسب بريزيد نمك و فلفل و زرد چوبه آن را اندازه كنيد.
قبل از سرو كردن آش در ظرف مناسب مقداري از كشك را داخل آش بريزيد و هم بزنيد البته اگر كساني هستند كه آش را بدون كشك دوست دارند براي آنها آش بدون كشك كنار بگذاريد
و بعد آش را در ظرف بكشيد و روي آن را با كش و نعناع داغ و باقيمانده پياز داغ تزئين كنيد .
براي درست كردن نعناع داغ ، براي اينكه رنگ آن زياد تيره نشود ، در تابه كوچكي مقدار كمي روغن بريزيد و منتظر داغ شدن آن نمانيدنعناع را سريع به آن اضافه كنيد و همين كه چند بار هم زديد نعناع را از روي حرارت برداريد تا رنگ آن تيره نشود.
براي اينكه پياز داغ هايي با ظاهر بهتر داشته باشيم بهتر است ابتدا موقع خرد كردن پيازها توجه كنيد كه اندازه آنها يكدست باشد تا موقع سرخ شدن رنگشان تيره و روشن نشود و بعد از سرخ شدن ، پياز ها را داخل يك آب كش پخش كنيد تا روغن اضافي آن گرفته شود و پيازها به هم نچسبند .
تجربه نشان داده سرخ كردن پياز در روغن جامد و حرارت ملايم ، هم رنگ پياز ها را بهتر ميكند و هم عطر و مزه آنها را.
بعد از سرخ شده پيازها در روغن و تفت دادن آنها با مقدار كمي زرد چوبه ، اگر كمي پودر زعفران خشك روي آنها بپاشيد و بلافاصله هم بزنيد رنگ پيازداغ بسيار بهتر ميشود و همچنين عطر آن .
این یکی رو خوب بلدم.خیلی خوب درستش میکنم
1392/08/16 - 19:54ایول
1392/08/16 - 20:56بچه ها اینجا همه آشپزن.... من فقط خوردنشو خوب بلدم... انقد قشنگ میخورم که نگو....
1392/08/17 - 00:25یلدااااااااااااااااااااااا چرا اینکارو با من میکنی نصف شبی....میکشمت در ملا عام
1392/08/17 - 02:54جو و نخود و لوبیا را از چند ساعت قبل خیس کنید ، قابلمه را روی حرارت قرار دهید سپس جو خیس شده را همراه برنج ، نخود ، لوبیا ، گوشت ، 1 پیاز داخل آن بریزید ، چند لیوان آب اضافه کنید و اجازه دهید با حرارت ملایم بپزد.
برای تهیه پیاز داغ و سیر داغ باید 4 پیاز را پوست کنده و خلالی خرد کنید ، سیرها را نیز رنده کنید و هر کدام ( سیر و پیاز ) را جداگانه نمک بزنید و در مقداری روغن سرخ کنید و کنار بگذارید.
برای تهیه نعناع داغ باید نعناع را با روغن تفت دهید تا رنگ آن کمی تغییر کند ( سیاه نشود ) سپس بردارید.
پس از اینکه گوشت نرم شد پیاز را از قابلمه خارج کنید. گوشت را کمی بکوبید تا از هم باز شود.
یک ملاقه از حبوبات را داخل غذاسار له کنید و به آش اضافه کنید تا آش لعاب بهتری داشته باشد. سبزی های خرد شده ، نصف سیر داغ و نصف پیاز داغ را به آش اضافه کنید سپس اجازه دهید با حرارت ملایم آش جا بیفتد.
پس از جا افتادن آش کشک را اضافه کنید و بگذارید کشک در آش کاملاً بجوشید سپس آش را در ظرف کشیده و روی آن را با مقداری کشک ، سیر داغ ، نعناع داغ و … تزئین کنید.
نکته:
سبزي آش جو بايد كاملاً ريز باشد به عكس آش رشته.
در بعضي از شهرها به جاي گوشت از سيرابي گوسفند در آش جو استفاده ميكنند به این صورتکه تكههاي كوچك سيرابي را پخته و با قيچي به قطعات مورد نظر خرد كرده و در آش اضافه كنيد.
در آش جو ميتوان از مقدار مساوي جو و بلغور گندم استفاده كرد.
آش جو را بدون گوشت نيز ميتوانيد درست كرد كه سبكتر و زود هضمتر ميشود.
آش جو را با نخود و عدس بدون لوبياها ميتوانيد بپزید.
مقدار 1 قاشق غذاخوري زردچوبه آش همراه با كشك رنگ خوبي به آش ميدهد.
ممنون یلدایی.دستت درد نکنه
1392/08/16 - 19:56قابلی نداشت
1392/08/16 - 20:56دوست دارم... دست شما درد نکونه...
1392/08/17 - 00:50برنج رو با مقدار کافی آب بذارید تا بپزه و خوب دونه هاش باز بشه تو این مدت اصلا برنج رو هم نزنید چون باعث میشه لعاب برنج بیرون بیاد و ته بگیره .
شلغم ها رو اندازه حبه قند و یا ریزتر خرد کنید ( یا رنده کنید ) و با عدس تو یک قابلمه بذارید بپزه. اگه شلغم و عدس رو با برنج بذارید برای پختن لعاب برنج جلو پختشون رو میگیره و سفت میمونند.
وقتی همه مواد پخت عدس و شلغم رو به همراه سبزی آش به برنج اضافه کنید و آب آش رو اندازه کنید و اجازه بدید تا آش جا بیافته.
پیاز رو سرخ کنید ، وقتی طلایی شد ، زردچوبه رو اضافه کنید و کمی تفت بدید تا خامی زردچوبه گرفته بشه ، یعد نعنا رو اضافه کنید ، نعنا رو زیاد تفت ندید چون تلخ میشه.
حالا این مخلوط رو به آش اضافه کنید . مخلوط پیاز داغ و نعنا رنگ خوبی به آش میده و باعث خوش طعم شدنش میشه.
نمک و فلفل غذا رو اندازه کنید و بعد از جا افتادن آش همراه با آبلیمو یا آب نارنج تازه میل کنید.
نکته :
میتونید برای پخت این آش از آب گوشت و یا عصاره گوشت استفاده کنید که در اینصورت طعم خیلی خوبی به آش میده.
در صورت تمایل میتونید با مقداری گوشت چرخ کرده و پیاز رنده شده کوفته قلقلی درست کنید و همراه با عدس و شلغم به آش اضافه کنید و مقداری رو برای تزیین روی آش نگه دارید.
حالا این مخلوط را تو قابلمه آش بریزین هم رنگ خیلی قشنگی به آش میده هم طعمش را عالی می کنه .
بذارین آش جا بیفته و غلظتش هم به اندازه دلخواهتون برسه نمک و فلفلش را هم میزون کنید.
پیشنهاد میکنم این آش رو با آب نارنج تازه میل کنید
ای وای یلداااااااااااااا شلغم.الفرار
1392/08/16 - 19:55فرار نکن بخور برا سلامتیت خوبه
1392/08/16 - 20:58لپه را بذارین 6 -7 ساعت خیس بخوره بعد آبشو دور بریزید و با مقداری آب بذارین بپزه. وقتی لپه پخت آنرا در قابلمه مناسب ریخته برنج شسته شده را اضافه کنید همراه با 6 -7 لیوان اب و بذارین برنج بپزه و نرم بشه .
گوشت چرخ شده را با یک عدد پیاز کوچک رنده شده و یک قاشق آرد سفید و مقداری نمک و فلفل و زردچوبه مخلوط کنید ورز بدین تا چسبندگی پیدا کنه و باهاش کوفته قلقلی درست کنید
دو قاشق از پیاز داغ را داخل یک ماهیتابه بریزید نصف قاشق غذاخوری زردچوبه به آن اضافه کنید و تفت بدین یک لیوان آب جوش هم اضافه کنید وقتی که آب شروع به قل قل کرد کوفته قلقلی ها را به آن اضافه کنید و بذارین کوفته قلقلی ها بپزن.
وقتی برنج آش پخت رب انار را هم اضافه کنید همراه با سبزی آش و بذارین آش جا بیفته و بپزه .اگه احساس کردین آشتون آبش کمه بهش مقداری آب جوش اضافه کنید .کوفته قلقلی های پخته را همراه با آبی که داخل ماهیتابه باقیمانده داخل آش بریزید و بذارین یک ربع با هم بپزن و مزه هاشون خوب قاطی بشه . نمک آش را بهش اضافه کنید و آش شما آماده است.
در صورت تمایل یک انار را هم دون کنید و وقتی آش پخت بهش اضافه کنید .
میتونید به جای رب انار دو سه لیوان آب انار به آشتون اضافه کنید. اینجوری باید 2 3 لیوان آب کمتر داخل آش بریزید.
برای تزئین از دانه های انار - پیاز داغ - ماست و نعنا داغ استفاده کنید.
باید خوشمزه باشه.
1392/08/16 - 19:57حتما
1392/08/16 - 20:56خدایی حیف انار بریزی تو آش؟
1392/08/16 - 22:31فر رو روی 350 درجه فارنهایت یا 180 درجه سانتی گراد روشن میکنیم.
کره ای که به دمای محیط رسیده و نرم شده و شکر رو با هم خوب مخلوط میکنیم. تخم مرغ ها رو یکی یکی همراه کمی وانیل اضافه میکنیم و چند دقیقه هم میزنیم و بعد از اون شیر.
مواد خشک رو تو ظرف دیگه ای با هم مخلوط میکنیم: آرد، پودر کاکائو، نمک و بکیینگ پودر. در 2 یا 3 مرحله به مواد کیک اضافه میکنیم و هم میزنیم. این اضافه کردن باید همراه الک کردن انجام بشه.
کف و دیواره های قالب رو کاملا چرب میکنیم، مایع کیک رو داخلش میریزیم و داخل فر میگذاریم، به مدت 60 تا 70 دقیقه.
قبل از خارج کردن کیک از فر بهتره با وارد کردن یه سیخ چوبی نازک پختن داخل کیک رو چک کنیم.از فر که خارجش کردیم 15 دقیقه صبر میکنیم تا کمی خنک بشه و از قالب درش میاریم.
برای آماده کردن سس روی کیک همه مواد رو با هم داخل قابلمه کوچکی میریزیم و روی حرارت میگذاریم. کمی هم میزنیم تا کره اب بشه و مواد مخلوط بشند و صبر میکنیم تا بجوشه و غلیظ بشه، غلظتی تقریبا در حد عسل.
سس رو وقتی حاضر میکنیم که کیک رو از قالب خارج کردیم و خنک شده.
سس شکلات رو همونطور گرم روی کیک میدیم. کار بهتری که قبلش میشه کرد اینه که کیک رو از وسط برش بدیم و یه لایه از سس روی کیک بمالیم و صافش کنیم. لایه دوم رو روش بذاریم و بعد سس شکلاتی رو روی کیک بدیم.
برای تزیین این کیک از گاناش و یا کرم شکلاتی پنیری هم میتونید استفاده کنید.
ممنونم یلدا جونم.حتما درستش میکنم ببینم چطوری میشه
1392/08/16 - 20:00خواهش درست کن بذار عکسشو تو سایت
1392/08/16 - 20:53طلایه جون اوف ب خودت بفرماااااااااااااااا
صوفیا اصن برا تو درست شده ک چاق شی
فر رو روی 180 درجه سانتیگراد روشن کنید
در یک ظرف بزرگ ارد و نمک و بکینگ پودر و دارچین رو الک کنید.
شکر رو با تخم مرغ و وانیل خوب هم بزنید تا یکدست بشه و رنگش روشن بشه و پف کنه و حجمش 2 برابر بشه.
روغن رو به مخلوط بالا اضافه کنید.
پوره سیب رو اضافه کنید و مواد رو مخلوط کنید بعد آرد رو به آرومی اضافه کنید و در نهایت سیب خورد شده رو به مایه کیک اضافه کمید و به آرومی مواد رو هم بزنید.
قالب مورد نظرتون رو کره بمالید و آرد بپاشید مایه کیک رو بریزید توی قالب و به مدت 30 دقیقه داخل فر بذارید تا بپزه.
بعد از پخت صبر کنید تا کیک سرد بشه بعد از قالب درش بیارید.
در صورت تمایل میتونید مقداری مغز گردو به مایه کیک اضافه کنید.
اینو بلدم یه جور دیگشو.
1392/08/16 - 20:01آفرین ب تو
1392/08/16 - 21:00مصطفی شکمو بفرما
صوفیا بفرما میل کن
آرد را همراه روغن در ظرفي خوب مخلوط کنيد و ورز دهيد تا خمير شود.
در ظرفي ديگر، ماست، بيکينگ پودر، زرده هاي تخم مرغ و زعفران دم کرده را با قاشق مخلوط کنيد و به خمير آماده شده اضافه کنید و با قاشق خوب مخلوط کنيد. از ترکيب اين مواد، خمير چسبنده اي به دست مي آيد، اين خمير را 2 ساعت در يخچال استراحت دهيد تا چسبندگي خمير از بين برود.
بعد از 2 ساعت، خمير را بين دو لايه نايلون به قطر نيم سانتيمتر باز کنيد. خمير را با قالب يا دهانه ليوان به شکل دايره گرد قالب بزنيد.
سپس از مواد مياني کلمپه برداريد و وسط خمير قرار دهيد. بعد لايه اي ديگر از خمير قالب زده را روي آن قرار دهيد و روي آن را با مهر مخصوص کلوچه و شيريني مهر بزيند. دقت داشته باشيد که حتماً قبل از مهر زدن، مهر چوبي بايد آغشته به آرد شود. بعد دور خمير را مانند سمبوسه بپيچيد.
اگر مهر نداشتید از ظرفهای بلور کوچک که کفش نقش و نگار داره استفاده کنید.
کلمپه هاي آماده را در سيني فر بچينيد و آنها را 15 تا 20 دقيقه در فري با دماي 160 درجه سانتيگراد بپزيد.توجه داشته باشيد نبايد رنگ اين شيريني هنگام پخت تغيير کند.
طرز تهيه مواد مياني کلمپه:
خرما را پوست گرفته،هسته آن را جدا کنید و همراه گردو و پودر هل و دارچین و روغن در غذا سازه پوره کنید تا یکدست بشه.
متونید برای روی شیرینی ها ار کمی پور پسته استفاده کنید.
وااااااااااااااای چه جالبه.باید اینم خوشمزه باشه ها.شهرزاد بیاد بپرسم ببینم چه طعم و مزه ای داره
1392/08/16 - 20:02آره حتما خوشمزس
1392/08/16 - 21:01صوفیا بدو بیا ک تهشه
1392/08/19 - 07:44رضاجان:
یه چندساعتیه نه دیدگاهها..نه ارسالهاو...
کارنمیکنندبالینک مستقیم ولی میشه دیدگاه گذاشت البته به سختی...
با نسخه تحت وب یا موبایل ؟
1392/08/13 - 13:55...وب ...
نسخه موبایل خیلی آس
کارمیکنه...
حداقل توی این شبکه هایی که من دیدم نسخه موبایل شمااگرغلونکرده باشم ونگفته باشم بینظیر...کم نظیره..
برای وب واقعا عجیبه همزمان با تو خیلی های دیگه آنلاین بودن کسی شکایت نکرد که مشکل داره .
1392/08/13 - 23:08ما هم خوبیم خداروشکر... این قافله عمر میگذرد... خوشحالمون میکنی گهگاهی به ما سر میزنی...
1392/08/13 - 13:14مرسی خوف میباشم
1392/08/13 - 13:14چقدرسپیده خانوم محبوب دلهاهستند
بایه سلام
کلی دیدگاه دشت کردن..
...
فدااااااااااااااااااااااااااااااااااات مهناز ژونم....ا این ب بد بیشتر میام.....قفونت
خدا رو شکر داداش نیما....
شرمنده میکنی داداشی...دوستا ب من لطف دارن...ممنون ا همتون
خوش اومدی . اما سعی کن زودتر سر بزنی
1392/08/13 - 13:32ممنون داداش رضا....حتما میام....زودتر میام...
1392/08/13 - 13:54سلام خووووبی؟؟؟؟؟؟من نبودم ببینمت بازم بیا
1392/08/13 - 22:29سیلااااااااااااااااااااااااااااااام صوفیا ژووووووووووووووونم...خوفی نانا؟دلم برات تنگولیده بودا
1392/08/14 - 11:24سلام گلم.شرمنده که اومدی و نبودم.امیدوارم هر جاهستی تنت سالم باشه.
1392/08/15 - 08:06مخسی نوشا ژوووووووووووووووونم..همینطور نانا
1392/08/15 - 16:10
1392/08/30 - 00:50ایمان منو میزنی ها
1392/08/30 - 01:03ایمان بیا بیم صاحب پست بیاد ببینه اقدر دیدگاه گذاشتیم یه چیزیمیگه
من که رفتم
الان میاد پیش خودش فکر میکنه چ خبره
1392/08/30 - 01:06بریم...