شبکه اجتماعی نمیدونم - جستجو در پست ها

#كدوم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟ {-29-}

20 دیدگاه · 1392/06/26 - 20:58 در نظرشماچیه... ·

11 دیدگاه · 1392/06/26 - 05:44 در عكس بازيگران ·

نگار

#احسان_علی_خانی

3 دیدگاه · 1392/06/25 - 13:33 در عكس بازيگران ·

من یه سوال دارم این ماشین اشغالی حتما هر شب دقیقا زیر پنجره اتاق من باید اشغالا رو فشرده کنه آیا؟ {-13-}

5 دیدگاه · 1392/06/25 - 03:31 ·

8

#دختر #استقلالي {-265-}

19 دیدگاه · 1392/06/23 - 16:58 ·

#مهناز

مائده #مائده
#ايمان

iman
سلام {-173-}

18 دیدگاه · 1392/06/23 - 13:22 ·

amir hossein

.

4 دیدگاه · 1392/06/22 - 00:17 در نظرشماچیه... ·

amir hossein

اگه دیدید یه مرد سینه شو سپر کرده، سرشو بالا گرفته و زبونش رو در آورده، تعجب نکنید اتفاق مهمی نیافتاده، داره زیپ شلوار شو می کشه بالا!

دیدگاه · 1392/06/21 - 13:53 ·

بدترین انسان اون کسی ست که حرف هایی رو به زبون بیاره اما خودش کوچکترین اعتقادی به اون نداره
#mostafa

8 دیدگاه · 1392/06/20 - 15:37 ·

MahnaZ

عذرخواهی دخترها :
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
ببخشید ولی تقصیر خودت بود! {-29-}

13 دیدگاه · 1392/06/20 - 03:41 ·

#خالق_من " #بهشتی " دارد، #نزدیک، #زیبا و #بزرگ؛

و " #دوزخی " دارد، به گمانم #کوچک و #بعید؛

و در پی دلیلیست که #ببخشد ما را ...

" #دکتر #علی #شریعتی "

... ادامه

8 دیدگاه · 1392/06/20 - 02:34 ·

5

mahya

یه واقعیت مهم زندگی که کشفش کردم اینه که:

وقتی زبونت از دهنت بیرونه نمی تونی بگی (ژژژژژ) ! {-29-}

دیدگاه · 1392/06/20 - 00:26 ·

8

صوفياجون

همزبونم باش

شب بلند و دل من در تب و تابه وای لحظه هام همه پر از حسرت خوابه وای
ذره ذره دل من آب میشه تو سینه آرزوی دیدنت مثل سرابه وای
بیا و ستاره ای تو آسمونم باش بیا و چلچله ی شیرین زبونم باش
مهربون من بیا تو همزبونم باش من بلا رو دوست دارم بلای جونم باش
حالا تو خون منی توی تنی یا نه از دل عاشق من دل میکنی یا نه
بگو هنوز مال منی عشق منی یا نه
نکنه خدا نکرده نکنی یادم نکنه عزیز من ز چشمت افتادم
نکنه تو قلبت خبری باشه نکنه دلت با دگری باشه
هر نگاه گرم تو امید فردام بود آخه عشقت عزیزم خون تو رگهام بود
آرزوی تو دینم و دنیام بود بی تو همدمم قطره ی اشکام بود
#حمیرا {-35-}

1 دیدگاه · 1392/06/19 - 22:02 ·

NILOOFAR

اونکه یه وقتی تنها کسم بود
تنها پناه دل بی کسم بود
تنهام گذاشت و رفت از کنارم
از درد دوریش من بیقرارم
هوم ههوووووم
خیال میکردم پیشم میمونه
ترانه عشق واسم میخونه
خیال می کردم یه همزبونه
نمیدونستم نامهربونه
هوم هووووووم
با اینکه رفته اما هنوزم
از داغ عشقش دارم میسوزم
فکر و خیالش همش باهامه
هرجا که میرم جلو چشامه جلو چشامه
دلم میخواد تا دووم بیارم
رو درد دوریش مرحم بزارم
اما نمیشه راهی ندارم
نمیتونم من طاقت بیارم
نمیتونم من طاقت بیارم

... ادامه

3 دیدگاه · 1392/06/19 - 20:59 ·

مائده

وقتی مَردان حرمت مَرد بودنشان را بدانند...
و زنان شوکت زن بودنشان را...
مَردان همیشه مَرد می مانند..و زنان همیشه زَن...
آنگاه هر روز نه روز "زن" نه روز "مرد" بلکه روز انسان است...

... ادامه

9 دیدگاه · 1392/06/17 - 16:40 ·

از #گیله مرد پرسیدم : علت #ترس از #تاریکی چیه ...
#تاملی کرد و گفت : زمانی از #تاریکی میترسیم که #تنها باشیم درسته ؟
گفتم : خب #بله ...
ادامه داد و گفت : هر #کاری که ما انجام میدیم #لقمه_ای برای #کشور_وجوده ...
اگر #کینه به #دل بگیریم #غذای #شتر_درون ،
اگر با #زبونمون #نیش و #کنایه به این و اون بزنیم #غذای #مار_درون ؛
اگر صرفا به #فکر #خور و #خواب و #شهوت باشیم #غذای #گاو_درون ؛
اگر #تعقل نکنیم و #جهالت پیشه کنیم #غذای #خر_درون ؛
اگر #مسخره و #استهزای دیگران رو #تفریح خودمون قرار بدیم #غذای #میمون_درون ،
اگر به #ناحق #خشم بگیریم و #عصبانی باشیم و به #دل بگیریم #غذای #گرگ_درون ،
اگر #مکر و #حیله کنیم #غذای #روباه_درون رو تامین می کنیم .
و #فقط و #فقط اگر #بفکر #خدا باشیم و بخاطر #او #کار_خوب انجام بدیم #غذای #فرشته_درون
رو تامین کردیم ...
در مورد سوالی که پرسیدی باید گفت : کاری که #تنهایی با ما میکنه اینه که ما رو به #پیله #درون و به #مملکت #وجودی که ساختیم فرو میبره ، فکر میکنی با دیدن اینهمه #حیوان #وحشی که با دیدن مون به سمت ما حمله ور میشن و #ندیدن اون #فرشته ی #دوست_داشتنی چه #حسی باید بهمون دست بده ...
بله دیدن #چهره #واقعی #خودمونه که #ما رو #میترسونه ...

6 دیدگاه · 1392/06/15 - 02:13 ·

NEGAR

طرف لکنت زبون داشته.زنگ میزنه اورژانس که بیان جنازه ی همسیاشو ببرن!
میگه:اااالو اااوورجانس ،این ههههمسسسایمووون ممممرده!
یه آمبولانس میفرررررستین؟!
…طرف میگه: آدرستون؟!
یارو تا میاد آدرسو بگه زبونش بند میاد میگه: ظظظظظ!
… … … طرف میگه :ظفر منظورته ؟
میگه: نننننننـــنه!
طرف فکر میکنه سرکاره قطع میکنه!
۲هفته بعد همین اتفاق میفته بازم طرف میگه :آدرستون؟
باز زبونِ یارو بند میاد میگه: ظظظ
ظ!
طرف میگه ظفر؟ میگه: ننننه!
باز مامور اورژانس فکر میکنه سرکاره قطع میکنه
۳! ماه رد میشه،باز طرف زنگ میزنه میگه:
اااااووووورژانس، این هههمسایمون ممممرده محلللمون بوی گند
گررررررفته یه آمبولانس بببفرستیییین!
طرف میگه :آدرستون؟!
باز زبون یارو بند میاد میگه: ظظظظ!
از اونور میگن :آقا منظورت ظفره؟!
طرف میگه :آآآآررررره آآآآشغااااال؛
آآآآررره کککککثافت
ککشووووندم آورددددمش ظفرببییییا بببرش‬‬‬‬‬‬‬‬

... ادامه

1 دیدگاه · 1392/06/13 - 10:14 ·

اینم #درخت #آناناس {-29-}

6 دیدگاه · 1392/06/11 - 13:19 ·

8

MahnaZ

بالاخره تموم شد.... {-74-}

63 صفحه لایک کردم..... {-8-}

خسته نباشم خدا قوت... {-3-}

13 دیدگاه · 1392/06/10 - 20:11 ·

5

دانا

شاید دیگه نیام اگه از دنیا رفتم

2 دیدگاه · 1392/06/2 - 00:16 ·

صوفياجون

علت حضوردخترها دراماکن مختلف! . . دانشگاه: پیدا کردن شوهر شبهای قدر: پیدا کردن شوهر شبهای احیا: پیدا کردن شوهر مترو: پیدا کردن شوهر اموزش رانندگی: پیدا کردن شوهر سیزده بدر: پیدا کردن شوهر فیس بوک:پیدا کردن شوهر
{-7-}

16 دیدگاه · 1392/06/1 - 20:40 در خنده بازار ·

آخرین 10 دیدگاه · نمایش همه »

آره دیگه خنده دار بعضی حقایق {-62-}
بحث هم همینجا می بندبم من میرم بخوابم (برم تا مهناز دست به چماغ نشده) {-126-}

1392/06/2 - 01:56

مصطفی... {-104-}

1392/06/2 - 01:58

{-119-}

1392/06/2 - 02:02

برادر عصبی نشو واسه قلبت خوب نیست {-188-} با ابن تصویر(انیمیشن) که گذاشتم میخاستم نشون بدم که همچین پسراییم هستند... {-19-}

1392/06/2 - 02:18

من املاءم خوب نیست ولی فکر کنم خواستن رو اینجوری مینویسن {-32-}
فکر کردم با منی اخه

1392/06/2 - 11:45

1392/06/5 - 14:09

فکر کنم اون دنیا یکی از اعضای پرسنلی هستی که اعمال ادمو میاره جلو چشش
حالا برسیم به ایراد هایی که از من گرفتی اولیش که کپی پیست بود من درش دخیل نبودم {-32-} بعدشم باز هم معنی میده اون اغا {-33-}
دومیش اشتباه تایپی بود نه املایی
سومیشم که الکی گیر دادی من درست نوشتم نکنه خودت اونجوری مینویسی {-18-} {-18-} {-18-} {-18-}
بعد مدرک من دیپلم هنوز که لیسانسو نگرفتم {-33-}

1392/06/5 - 15:15

تو هم یکی از اعضایی هستی که فقط به تایپ افراد نگاه میکنی و مخصوص ایراد گرفتنی... {-64-}
کسی که ایراد میگیره باید در همه حالات حواسش جمع باشه {-14-} مثلا میخاستم من معنی نخاستن میده واس منم همون معنیو میده {-309-}
برای منم اشتباه تایپی نه املایی من تو املا مشکل ندارم {-32-}
سومیش الکی نیست برادر برو بپرس ....
میگم ما لیسانس گرفتیم ما دیگه یادمون رفته شما که در حال تحصیل هستید نباید این اشتباهاتو داشته باشین... {-130-} {-131-}

1392/06/5 - 15:26

سومی رو توضیح دادم لینکشو برو ببین

1392/06/5 - 15:29

کجاست ؟؟؟ ندیدم... بزار بعد میام میبینم

1392/06/5 - 15:35

Majid

کاش نمی رفتی...

1 دیدگاه · 1392/05/30 - 22:35 ·

دیدگاه

Majid

کاش نمی رفتی...

هیچ وقت فکر نمی کردم روزی برسه که روزه ی تنهاییمو بشکنمو تنهایی رو از زندگیم دک کنم...

یادم میاد روزی رو که به تنهایی قول دادم که باهاش باشم اونم گفت تا وقتی پیشمه که من بخوام ، بهش گفتم برای همیشه می خوامت اما حالا....

این من بودم که زدم زیر قولم و با زبون بی زبونی ازش خواستم که بره

روزی که تنهایی با ساکش از دنیام خارج شد تو وارد زندگیم شدی ، تو با اون دو تا چشم زلالت

تویی که یهویی وارد دنیام شدی و گفتی دوسم داری ، منه سادم باورت کردم....

از رفتن تنهایی ناراحت بودم اما این ناراحتی در مقابل خوشحالیم بخاطر وجود تو ،تو زندگیم چیزی نبود

روزها گذشت و تو دنیای کوچیکمو بیشتر به تسخیر خودت در اوردی

قدرت چشمات بیشتر از اون چیزی بود که مقابل عظمت و قدرتشون به زانو در نیام ...

زمانی نگذشت که دیوانه وار عاشقت شدم . شدی همه ی وجودم

بخاطر همیشه بودن پیشم، دعا می کردمو فکر می کردم جواب دعاهامو گرفتم...

به جدایی فکر نمی کردم چون حتی فکرشم داغونم می کرد

با هم بودیم ، خوش بودیم مگه نه؟........

دیگه تو روزای ابری و بارونی دلم نمی گرفت چون آسمون دلم با وجود تو آفتابی بود.

گذشت ، گذشت ، گذشت.......

نمی دونم چقدر از بودنت پیشم می گذشت ، روزارو نمی شمردم چون فکر می کردم تا همیشه باهامی اما......

اما یهو ستون زندگیم سست شد ، یهو سقف زندگیم ریخت ، ویرون شد

مثل یهویی اومدنت ، یهویی هم می خواستی بری و رفتی....

انقدر یهویی بود رفتنت که حتی وقت نکردم که التماست کنم که نری

کاش برای یه لحظه هم که شده بود به من فکر می کردی که چی میشم با رفتنت

پوچ شدم خالیه خالی....

یه مرده ی متحرک بودم ، یه مرده که فقط حرکت می کرد و البته روی زمین بود به جای بودن زیر خواروارها خاک

با رفتن تو ، تنهایی برگشت پیشم دیگه اونم تسکین دردم نبود

دیگه اونم نمی خواستم ، تو تنها کسی بودی که می خواستمت ، تنها کسی که می خواستم پیشم باشه

هر روز به امید برگشتنت چشم به در دوختم اما هرگز برنگشتیو من تنها رو با تنهایی تنها گذاشتیو رفتی

رفتی برای همیشه کاش نمی رفتی،
کاش .....

1392/05/30 - 22:35

#خدایا

به من #تلاش در #شکست،

#صبر در #نومیدی،

#رفتن #بی_همراه،

#فداکاری در #سکوت،

#خدمت #بی_نان،

#مناعت #بی_غرور،

#عشق #بی_هوس

و ...

#دوست_داشتن بی آنکه #دوست_بدارند #روزی #کن

... ادامه

4 دیدگاه · 1392/05/28 - 00:33 در حسینیه ·