یافتن پست: #سوخت

...
...
شنیدی که دلم گفت:بمان ایست نرو
بخداوقت خداحافظی ات نیست نرو
کندفکرکنی دردل من مهرتونیست
گوش کن نبض دلم زمزمه اش چیست نرو
کاش این ساده دلی های مراکرده قبول
بخدادردل من مهرکسی نیست نرو
حجم شب طی شدومن پشت سرت دادزدم
که بمان عشق توزیباست نرو
سراین چهارمسیری که دلم ایست زند
جزتوایدوست بگویاردلم کیست نرو
گرچه دل دفترعاشق شدنم سوخت ولی
بازازآن مانده هنوزاسم تودرلیست نرو
... ادامه
دیدگاه · 1392/07/8 - 19:04 ·
5
MahnaZ
شکیرا3.jpg MahnaZ
و پسرش
ıllı YAŁĐA ıllı
A255.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
ای پدر سوخته ! اگه پیشت بودم دیگه واست لوپ نمیذاشتم {-62-}
رضا
رضا
اسپمرهای ایمیلی دست به کار شدن سفر به با کمترین قیمت . 2 تا ایمیل از این نوع داشتم امروز .
iman
iman
گفتم بیا … گفت پاهایم یخ زده !
و من به پایش سوختم !!!
گرم شد …
رفت به سوی دیگری !
دیدگاه · 1392/07/5 - 23:14 ·
7
صوفياجون
thumb_HM-20135654119149526811380228409.9169.jpg صوفياجون
❤اگه فکر میکنید با وجود سوختگی هنوز خوشگلم لایکم کنید یکی از قربانیان آتش سوزی مدرسه درودزن ❤
{-35-}{-35-}{-35-}{-35-}{-41-}{-41-}{-41-}{-41-}{-47-}{-47-}{-35-}{-23-}
♥هـــُدا♥
99796555574514091879.gif ♥هـــُدا♥
به ته سیگارهایتان احترام بگذارید...

نیندازیدشان زیرپا...

چرا آدم ها عادت دارند...

هرکه به پایشان سوخت را...

می اندازند زیر پا؟
... ادامه
دیدگاه · 1392/07/4 - 10:35 ·
7
...
...
””جوانی””
افسوس که جوانی به آنی گذشت
پیری زره آمد٫جوانی بگذشت
شب وروزازپی هم آمدورفت
عمربی آنکه بدانی گذشت
عمروایام شباب٫به بطالت طی شد
هیهات ودریغ!زندگانی بگذشت
سوخت پای زندگانی٫عاقبت عمروجوانی
زندگانی افسوس مه چه فانی بگذشت
مپرسیدازشباب وعاشقی ووصل یار
که ازعشق وجوانی٫زمانی بگذشت
دل بسان عابری گم کرده ره
آخرازکوچه عشق٫بی نشانی بگذشت
شوروشوق وبزم ومستی وطرب
همره عمروجوانی٫به آنی بگذشت
غم مخورنیما زبگذشته شباب
به پای این جوانی٫جهانی بگذشت
شعراز:نیماراد
{-35-}
دیدگاه · 1392/07/1 - 18:44 ·
7
iman
iman
از من پرسید امروز میخوام تکلیفمو مشخص کنی ...

یا من یا سیگار؟؟؟

نگاهی به سیگار توی دستم کردم که انگار سوختنش شدت گرفته و داره بهم میگه

عشقت مهمتره ...

یه پک دیگه زدم ... نگاش کردم و گفتم ... خداحافظ
... ادامه
دیدگاه · 1392/07/1 - 15:47 ·
7
MahnaZ
73635085927279062774.jpg MahnaZ
كه از دهانم بيرون مياد نيست !
...
... ادامه
♥هـــُدا♥
♥هـــُدا♥
همیشه چوب سوختنی نیست...خوردنی هم هست.ما گاهی چوب سادگیمون رو میخوریم.
دیدگاه · 1392/06/30 - 14:58 ·
6
MahnaZ
lsikq950a1tmy68iomtz.gif MahnaZ
سوختم بزن شاید تــو ڪنے

شاید امشب این زخم هارا ڪم ڪنے

آه بـــاران مـــن ســـراپاے وجــــودم است

پس بــزن بزن شــاید تو ڪنے
♥هـــُدا♥
جــدایی (1301).jpg ♥هـــُدا♥
غم هایی که؛
چشمانت را خیس نمی کنند؛
دلت را به آتش می کشند؛
بی صدا سوختن دردناک است ...
دیدگاه · 1392/06/26 - 19:16 ·
3
MahnaZ
MahnaZ
به !! (طنز)

به ، گفت، بنشین که دارم،

ام ، ، شده ام،
چون که امروز شده ام،
که در کوچه ای همین اطراف،
با و ،
سخت گفت و گو بودی ،
چه از او ؟ چه ؟
رفته بالا ای گاگول،
کرده ام مطابق معمول،
ای ، بدم الان ،
را درآورد ،
میروی " " میشوی حالا؟
فکر کردی که من ، ها؟
بزنم توی تو همچین،
که بیاید به کُل پایین؟
است،
ای تو ، هنوز است،
آن چه می نالید؟
بر داشت می مالید؟
بست لابد برای تو ،
وای از این !
آنگاه بعد از این ،
گفت خیالتان ،
من فقط بار او کردم ،
نثار او کردم،
پیش اهل محل به او گفتم :
به تو هم می شود که گفت ؟
، پس کجاهایی؟
چرا نمی آیی؟
تا که این سخن بشنید،
به ،
اش روی اش شد،
اش مثل این که شد
... ادامه
MahnaZ
MahnaZ
امروز رفتم از دستگاه خودپرداز پول بگیرم مبلغ رو زدم 50000 تومان .
یه ده هزار تومنی داد! سه تا پنج هزار تومنی داد!
پنج تا دو هزار تومن داد! پونزده تا هزاری!
یه لحظه دلم واسه دستگاه سوخت،نزدیک بود پولو برگردونم تو دستگاه!
طفلی خودشو کشت 50 تومن منو جور کرد!
... ادامه
شهرزاد
شهرزاد
ماهیگیر دلش سوخت...
اینبار ماهی بود که از تنهایی قلاب را رها
نمی کرد!
صوفياجون
Mahsun (87).jpg صوفياجون
yasin
32583306663946994138.jpg yasin
وقتی پدرو مادر شدید معنیشو میفهمید
من که دلم سوخت شما چی؟{-60-}
دیدگاه · 1392/06/23 - 20:31 ·
3
صوفياجون
f3965aadb12116a3a63c9bbbb920c702_500.jpeg صوفياجون
گاهی مجنون می شود ...

و لیلی ...!!!

خنده های روی لبانشان را ببین!!


ما و مجنون درس عشق از یک ادیب آموختیم

او به واقع گشت عاشق ما به واقع سوختیم{-35-}{-35-}{-35-}{-35-}{-41-}{-41-}{-41-}{-23-}
دیدگاه · 1392/06/22 - 23:37 ·
8
LeilA
LeilA
او ریش دارد و من نه
آدمی میشناسم از دوزخ خوف وتشویش دارد ومن نه

بس که میترسد از عذاب خدا حول از آتیش دارد ومن نه

دایما ذکر گوید و تسبیح در کف خویش دارد و من نه

قلبی آکنده از خدا وسری باطن اندیش دارد ومن نه

بس عجول است در رکوع وسجود گویی او جیش دارد ومن نه

تا رسد ز آسمان به او الهام دو سه تا دیش دارد ومن نه

گوییا با خدا بود فامیل اوکه این کیش دارد و من نه

بهر ماموریت ز بیت المال هی سفر پیش دارد و من نه

برنگشته ز انگلیس هنوز سفر کیش دارد ومن نه

بهر حج تمتع وعمره کو پن وفیش دارد ومن نه

زندگی تخته نرد اگر باشد او دو تا شیش دارد ومن نه

پانزده تا مغازه یک پاساژ توی تجریش دارد و من نه

در دزا شیو باغ و در قلهک خانه از خویش دارد و من نه

پانزده تا عیال صیغه و عقد بی کم و بیش دارد و من نه

گرچه با گرگها بود دمخور ظاهر میش دارد و من نه

دانی او اینهمه چرا دارد چونکه او ریش دارد ومن نه
... ادامه
Mostafa
Mostafa
گنـجـشکی بــا عـجله و تــمام تــوان بــه آتـش نــزدیکــ مــیشد و بــرمـیگشت پــرسیـدند : چــه میــکنی ؟
پــاسخ داد : در ایـن نـزدیکی چشمــه آبی هســت و مــن مــرتــب نـوک خود را پـــر از آب مــیکنم و آن را روی آتـش میـــریزم
گفتنــد : حــجم آتـــش در مقــایســه بــا آبی کــ تــو می آوری بـسیار زیــاد است و ایـن آب فایـــده ای نــدارد
گفـــت : شــاید نتــوانم آتـش را خـــاموش کنم ، امــا آن هنگــــام کــه خداوند میپــرسد: زمـــانی کــــ دوســتت در آتـش میــسوخت تــو چــه کـــردی؟
پـــاسخ میــدهــم : هــر آنـچه کــه از مـــن بــر می آمد. . .
... ادامه
صفحات: 12 13 14 15 16

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ