یافتن پست: #قلب

raha
raha
يه چيزي بهم گفت بيا و بنويس.........

بيا و خودتو خالي كن........

از همه چيز.......

از همه چيزايي كه باهاشون درگيري............

اومدم تا ينويسم..........

از همه چيز..........

از همه دلهره هام..........

از همه مشكلاتم.........

از همه ناراحتيام............

خيليييييييييييييييييييي وقته كه دله خودمو خالي نكردم...........

برا همين هم باز يه چيزي مثه بغض نشسته رو ديواره قلبم...........

نميدونم بايد چيكارشون كنم............

مثه هميشه ميگم خدايا شكرت..........

شكرت خداجونم..........

بازم من دوست دارم.........

منظر نگاهتم.........
... ادامه
bamdad
bamdad
اگه نوشابه نخوری

قهوه نخوری

چایی نخوری

سیگار نکشی

روغن نخوری

فست فود نری

گوشت قرمز نخوری

در معرض هوای آلوده نباشی

سکته قلبی نمیکنی ..

ولی

آخرش افسرده میشی

مث سگ دق میکنی میمیری

{-105-}
صوفياجون
46ad41626e01.jpg صوفياجون

{-41-}{-35-}{-35-}
که شوق بال و پر دارد

ولی از بس که پُر شور است

دو صد بیم از سفر دارد

زنی را می شناسم من

که در یک گوشه ی خانه

میان شستن و پختن

درون آشپزخانه

سرود عشق می خواند

نگاهش ساده و تنهاست

صدایش خسته و محزون

امیدش در ته فرداست

زنی را می شناسم من

که می گوید پشیمان است

چرا دل را به او بسته

کجا او لایق آنست؟

زنی هم زیر لب گوید

گریزانم از این خانه

ولی از خود چنین پرسد

چه کس موهای طفلم را

پس از من می زند شانه؟

زنی آبستن درد است

زنی نوزاد غم دارد

زنی می گرید و گوید

به سینه شیر کم دارد

زنی با تار تنهایی

لباس تور می بافد

زنی در کنج تاریکی

نماز نور می خواند

زنی خو کرده با زنجیر

زنی مانوس با زندان

تمام سهم او اینست:

نگاه سرد زندانبان!

زنی را می شناسم من

که می میرد ز یک تحقیر

ولی آواز می خواند

که این است بازی تقدیر

زنی با فقر می سازد

زنی با اشک می خوابد

زنی با حسرت و حیرت

گناهش را نمی داند

زنی واریس پایش را

زنی درد نهانش را

ز مردم می کند مخفی

که یک باره نگویندش

چه بد بختی چه بد بختی!

زنی را می شناسم من

که شعرش بوی غم دارد

ولی می خندد و گوید

که دنیا پیچ و خم دارد

زنی را می شناسم من

که هر شب کودکانش را

به شعر و قصه می خواند

اگر چه درد جانکاهی

درون سینه اش دارد

زنی می ترسد از رفتن

که او شمعی ست در خانه

اگر بیرون رود از در

چه تاریک است این خانه!

زنی شرمنده از کودک

کنار سفره ی خالی

که ای طفلم بخواب امشب

بخواب آری

و من تکرار خواهم کرد

سرود لایی لالایی

زنی را می شناسم من

که رنگ دامنش زرد است

شب و روزش شده گریه

که او نازای پردرد است!

زنی را می شناسم من

که نای رفتنش رفته

قدم هایش همه خسته

دلش در زیر پاهایش

زند فریاد که: بسه

زنی را می شناسم من

که با شیطان نفس خود

هزاران بار جنگیده

و چون فاتح شده آخر

به بدنامی بد کاران

تمسخر وار خندیده!

زنی آواز می خواند

زنی خاموش می ماند

زنی حتی شبانگاهان

میان کوچه می ماند

زنی در کار چون مرد است

به دستش تاول درد است

ز بس که رنج و غم دارد

فراموشش شده دیگر

جنینی در شکم دارد

زنی در بستر مرگ است

زنی نزدیکی مرگ است

سراغش را که می گیرد؟

نمی دانم، نمی دانم...



شاعر : - از مجموعه شعر شبانه{-35-}{-35-}{-35-}{-35-}{-41-}
bamdad
bamdad
كجا باید رفت؟.....

ز كه باید پرسید؟!!

واژه عشق و پرستیدن چیست؟

جان اگر هست چرا در من نیست؟

من كه خود می دانم ..

راه من راه فناست

قصه عشق فقط یك رویاست....

اه ای راه سكوت...

اه ای ظلمت شب....

من همان گمشده ی این خاکم

به خدا عاشق قلبی پاكم


:(
bamdad
bamdad
سلام دوستان

کاربر قدیمی "امید" با همون اسم کاربری onil که یادتون نرفته؟
الان داشتم باهاش تلفنی صحبت میکردم
به همتون سلام رسوند و البته گفت که از طرفش بهتون عید فطر رو تبریک بگم

ازش خواستم که برگرده ولی متأسفانه قبول نکرد...

به هرحال وظیفه ی من بود که تبریکش رو به شما برسونم...

{-35-}
صوفياجون
صوفياجون
روزی ما دوباره کبوترهایمان را پیدا خواهیم کرد
و مهربانی دست زیبایی را خواهد گرفت
روزی که کمترین سرود
بوسه است
و هر انسان
برای هر انسان
برادری ست
روزی که دیگر درهای خانه شان را نمی بندند
قفل
افسانه ای است
و قلب
برای زندگی بس است...
{-35-}{-35-}
متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
دقت کردین اینایی که پیگیر جدی اخبار عید فطر و رویت ماه هستن
همونایی هستن که دم افطار منتظر بودن اذان بگه بعد شروع کنن ؟؟؟
و همونایی هستن که روزای ماه رمضون رو میشمردن ؟؟؟
و صدالبته همونایی بودن که اصلا روزه نمیگرفتن ؟؟؟
ولم کنید !!! نزارید بگم همونایی هستن که دمپایی توالت رو خیس میکردن …
... ادامه
Majid
Dlovan-Big-06.jpg Majid
شب است....
کلنجار میروم با خودم...

با دلتنگی هایم...

با قلب له شده ام...

با غرور شکسته ام....

سراغش را بگیرم؟ ...نگیرم؟ ... بگیرم؟...نگیرم؟...

نزدیک صبح است...

دل را به دریا زدم...

"مشترک مورد نظر در حال مکالمه میباشد"
... ادامه
دیدگاه · 1393/05/4 - 02:57 ·
4
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
مورد داشتیم پسره سر جلسه امتحان کف دستش عدد پنج نوشته واسه رسوندن تقلب، نشونه دختره داده بعد دختره فک کرده قلبه!از ذوقش امتحانو که گند زده هیچ، همونجا بله رو هم گفته{-7-}
soheil
soheil
خوب من به نام تو می نویسم قصه ای تازه از الهه عشق تو ، ای شروع دلپذیر و مثل خورشید بی نظیر، به تو تقدیم می کنم عشقم را از من بپذیر ، ای قشنگترین بهانه واسه گفتن ترانه ، من عشق جاودانم را به تو تقدیم می کنم ، در این غربت شبانه با صداقت ، عاشقانه قلبم را با این ترانه به تو تقدیم می کنم ای طلوع ماندگار ، گل همیشه بهار، به تو تقدیم میکنم هر آنچه را که هست
... ادامه
دیدگاه · 1393/05/3 - 21:22 ·
8
soheil
soheil
چشـــــــــــم چشـــــــــــم دو ابـــــــــــــرو
نگـــــــــــــــــــــــــاه من به هر ســـــــــــــــو
پس چـــــرا نيستي پيشـــــــــــــــــــــــــــــم
نگـــــــــــــــــــــاه خيس تو کــــــــــــــــــــــــو؟
گوش گوش،دوتا گـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــوش
يه دست بــــــــــــــــاز يه اغـــــــــــــــــــــــــوش
بيا بگيرقلبمو؛يادم تورا فرامــــــــــــــــــــــــــــــوش
چوب چوب يه گــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــردن
يه وقت نري تو بي من،دق ميکنم ميِِِِـــــــــــميــــرم
اگــــــــــــــــــــــــر دور بشي از مـــــــــــــــــــــن
دست دست دوتــــــــــــــــــــــآپـــــــــــــــــــــــا
ياده تو مونده اينجــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــا
يادت مياد که گفتي بي تو نميرم هيچ جــــــــــا
مـــــــن؟مــــــــن؟يه عاشــــــــــــــــــــــــــــــــق
همون مجنـــــــــــــــــــــــــــــــون سابــــــــــــــق
... ادامه
رضا
b48c5caa270b97eebb29a18949290e5d_500.jpg رضا
اگر حوصله داشته باشن کنیم .

فقط چند تا نکته رو رعایت کنید :
1. فقط یک بیت از شعر رو تو نظرات بنویسید و حتما اسم شاعر هم همراهش باشه در صورت امکان بزنید مثلا و...

2. شعری که می نویسید حرف اولش باید مشابه آخرین حرف شعری باشه که نفر قبلی نوشته .

3. طوری شعرها رو اضافه کنید تا بقیه هم مشارکت کنن یعنی بعد از نوشتن یک بیت شعر صبر کنید نفر بعدی جواب بده .

4. نظرات اضافی حذف میشن .

من یک بیت از حافظ رو میگذارم تا بقیه ادامه بدن .
دل خرابی می‌کند دلدار را آگه کنید/زینهار ای دوستان جان من و جان شما
Majid
احساس.jpg Majid
اگر چه رو به احساسم در قلبت رو میبندی
دیدگاه · 1393/05/3 - 02:57 ·
7
bamdad
bamdad
سرنوشت تصمیم میگیره که تو در زندگی با چه کسی ملاقات کنی ، اما تنها قلب توست که میتونه تصمیم بگیره چه کسی در زندگیت باقی بمونه.
دیدگاه · 1393/05/2 - 22:24 ·
6
bamdad
bamdad
وقتی می گویم دوستت دارم،
به دستانم نگاه نکن!
اینکه می گویند...
قلب هر انسانی به اندازۀ مشت خودش است،
حقیقت ندارد!
لااقل وقتی پای عشق در میان باشد،
محبت توی یک مشت جا نمی شود

{-253-}
دیدگاه · 1393/05/2 - 15:06 ·
5
bamdad
1284252670_.jpg bamdad
نامه جودی به بابا لنگ دراز:
بابا لنگ دراز عزیزم!
تمام دلخوشی دنیای من این است که ندانی و دوستت بدارم
وقتی می فهمی و می رانی ام ... چیزی درون قلبم فرو میریزد
چیزی شبیه غرور
بابالنگ دراز عزیزم لطفا گاهی خودت را به نفهمیدن بزن و بگذار دوستت بدارم
بعداز تو هیچکس الفبای روح و خطوط قلبم را نخواهد خواند
نمی گذارم ... نمی خواهم
بابالنگ دراز من همین که هستی دوستت دارم

حتی سایه ات که هرگز به ان نمی رسم...

{-35-}
دیدگاه · 1393/05/1 - 21:40 ·
8
Majid
1.jpg Majid
میمیرم بعد تو من میرم جای تو از قلبم حقمو میگیرم
دیدگاه · 1393/05/1 - 12:58 ·
5
bamdad
bamdad
اثر انگشت ما، از قلب هائی که لمسشان کرده ایم

هیچوقت پاک نمی شود...

... چارلز بوکوفسکی ...
Majid
10557282_551261088333605_2255832902924655253_n.jpg Majid
شبا وقتی که بیداری .. خدا هم با تو بیداره
تا وقتی که نخوابی تو .. ازت چش ور نمیداره
خدا می‌بینه حالت رو .. خدا میدونه حست رو
از اون بالا میاد پایین .. خدا می‌گیره دسِت رو
خدا میدونه تو قلبت .. چه اندازه تو غم داری
خدا میدونه تو دنیا .. چه چیزی رو تو کم داری
خدا نزدیک قلب توست .. با یک آغوش وا کرده
نذار پلک‌هاتو روی هم .. اگه قلبت پره درده
خدا رو میشه حسش کرد .. توی هر حالی که باشی
فقط باید تو با یادش .. توی هر لحظه همراشی
... ادامه
دیدگاه · 1393/04/31 - 02:45 ·
3
Majid
az19.jpg Majid
دستمال کاغذی به اشک گفت:
قطره قطره‌ات طلاست
یک کم از طلای خود حراج می‌کنی؟
عاشقم.. با من ازدواج می‌کنی؟
اشک گفت: ازدواج اشک و دستمال کاغذی!؟


تو چقدر ساده‌ای خوش خیال کاغذی!
توی ازدواج ما، تو مچاله می‌شوی
چرک می‌شوی و تکه‌ای زباله می‌شوی
پس برو و بی‌خیال باش
عاشقی کجاست؟ تو فقط دستمال باش!
دستمال کاغذی، دلش شکست
گوشه‌ای کنار جعبه‌اش نشست
گریه کرد و گریه کرد و گریه کرد…
در تن سفید و نازکش دوید خون درد
آخرش، دستمال کاغذی مچاله شد
مثل تکه‌ای زباله شد
او ولی شبیه دیگران نشد
چرک و زشت مثل این و آن نشد
رفت اگرچه توی سطل آشغال
پاک بود و عاشق و زلال
او با تمام دستمال‌های کاغذی فرق داشت
چون که در میان قلب خود دانه‌های اشک کاشت.
... ادامه
دیدگاه · 1393/04/31 - 02:43 ·
2
bamdad
bamdad
درد میکند...

تمام احساس درونی ام...

تارو و پودهای قلبم پوسیده اند...

شبیه درخت جوانی که می داند تا چند صبای دیگر

قطع می شود..!

درد دارم..........

:(
دیدگاه · 1393/04/30 - 19:51 ·
7
صوفياجون
صوفياجون
رضا
فردا خورشید شادمانه‏ترین طلوعش را خواهد کرد و دنیا رنگ دیگری خواهد گرفت،

قلبها به مناسبت آمدنت خوشامد خواهند گفت فرشته آسمانی پیشاپیش سالروز زمینی شدنت مبارک{-35-}{-35-}{-35-}{-21-}{-21-}{-21-}
{-21-}
{-217-}{-217-}
[لینک]
صفحات: 10 11 12 13 14

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ