یافتن پست: #وسط

رضا
1390649843_0419.jpg رضا
متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
به بعضیام باید گفت :
شما از انسان بودن فقط دو حرف اولشو هستی !
bamdad
bamdad
نمونه سوالات دختران:
سوال اول فیزیک:
دختری به جرم 45 kg از کلیپسی به 3kg جرم آویزان است. اگر این کلیپس حرکت دختر را 40 درصد کاهش دهد سرعت متوسط او را حساب کنید.

سوال اول دین و زندگی:...
دختری که از کلیپس استفاده می کند در طبقه ی چندم جهنم قرار خواهد گرفت؟

سوال اول زیست:
یک کلیپس چه ضررهایی به موها و گردش خون سر خواهد رساند؟

سوال اول ریاضی:
مساحت کلیپسی گرد مانند به شعاع 10cm را حساب کنید

سوال اول شیمی:
اگر یه کلیپس با عدد اتمی 18 داشته باشیم چه یونی خواهد ساخت؟

زبان خارجه:
why maryam like kelips?

ادبیات:
کلیپس گم گشته باز آید به دوران غم مخور!
مصرع بالا از چه شاعریست؟

سوال عربی:
*الکلیپس* معرفه است یا نکره؟

{-105-}
bamdad
bamdad
پسرها:
۱- با ماشین میرن به بانک، پارک میکنن، میرن دم دستگاه عابر بانک.
۲- کارت رو داخل دستگاه میذارن.
۳- کد رمز رو میزنن، مبلغ درخواستی رو وارد میکنن.
۴- پول و کارت رو میگیرن و میرن.


دخترها:
۱- با ماشین میرن دم بانک.
۲- در آینه آرایششون رو چک میکنن.
۳- به خودشون عطر میزنن.
۴- احتمالاً موهاشون رو هم چک میکنن.
۵- در پارک کردن ماشین مشکل پیدا میکنن.
۶- در پارک کردن ماشین خیلی مشکل پیدا میکنن.
۷- بلاخره ماشین رو پارک میکنن.
۸- توی کیفشون دنبال کارتشون میگردن.
۹- کارت رو داخل دستگاه میذارن، کارت توسط ماشین پذیرفته نمیشه.
۱۰- کارت تلفن رو میندازن توی کیفشون.
۱۱- دنبال کارت عابربانکشون میگردن.
۱۲- کارت رو وارد دستگاه میکنن.
۱۳- توی کیفشون دنبال تیکه کاغذی که کد رمز رو روش یاداشت کردن میگردن.
۱۴- کد رمز رو وارد میکنن.
۱۵- ۲دقیقه قسمت راهنمای دستگاه رو میخونن.
۱۶- کنسل میکنن.
۱۷- دوباره کد رمز رو میزنن.
۱۸- کنسل میکنن.
۱۹- دوستشون رو صدا میزنن که کد صحیح رو براشون وارد کنه.
۲۰- مبلغ درخواستی رو میزنن.
۲۱- دستگاه ارور (خطا) میده.
۲۲- مبلغ بیشتری رو درخواست میکنن.
۲۳- دستگاه ارور (خطا) میده.
۲۴- بیشترین مبلغ ممکن در خواست میکنن.
۲۵- انگشتاشون رو برای شانس رو هم میذارن.
۲۶- پول رو میگیرن.
۲۷- برمیگردن به ماشین.
۲۸- آرایششون رو توی آینه عقب چک میکنن.
۲۹- توی کیفشون دنبال سویچ ماشین میگردن.
۳۰- استارت میزنن.
۳۱- پنجاه متر میرن جلو.
۳۲- ماشین رو نگه میدارن.
۳۳- دوباره برمیگردن جلوی بانک.
۳۴- از ماشین پیاده میشن.
۳۵- کارتشون رو از دستگاه عابر بانک بر میدارن. (حواس نمی‌ذار برای آدم)
۳۶- سوار ماشین میشن.
۳۷- کارت رو پرت میکنن روی صندلی کنار راننده.
۳۸- آرایششون رو توی آینه چک میکنن.
۳۹- احتمالاً یه نگاهی هم به موهاشون میندازن.
۴۰- مندازن توی خیابون اشتباه.
۴۱- برمیگردن.
۴۲- میندازن توی خیابون درست.
۴۳- پنج کیلومتر میرن جلو.
۴۴- ترمز دستی رو آزاد میکنن. (میگم چرا انقدر یواش میره

{-105-}
رضا
رضا
دیدگاه · 1393/05/17 - 18:12 در گیلک ·
7
bamdad
bamdad
داستان باغبان و چیدن سیب(از زبان سیب)

دخترک خندید و
پسرک ماتش برد !که به چه دلهره از باغچه ی همسایه، سیب را دزدیده
باغبان از پی او تند دوید
به خیالش می خواست،
حرمت باغچه و دختر کم سالش را
از پسر پس گیرد !غضب آلود به او غیظی کرد !این وسط من بودم،
سیب دندان زده ای که روی خاک افتادم
من که پیغمبر عشقی معصوم،
بین دستان پر از دلهره ی یک عاشق
و لب و دندان ِ
تشنه ی کشف و پر از پرسش دختر بودم
و به خاک افتادم
چون رسولی ناکام !هر دو را بغض ربود…دخترک رفت ولی زیر لب این را می گفت:
” او یقیناً پی معشوق خودش می آید ! ”پسرک ماند ولی روی لبش زمزمه بود:
” مطمئناً که پشیمان شده بر می گردد ! ”سالهاست که پوسیده ام آرام آرام !عشق قربانی مظلوم غرور است هنوز !جسم من تجزیه شد ساده ولی ذرّاتم،
همه اندیشه کنان غرق در این پندارند:این جدایی به خدا رابطه با سیب نداشت

{-35-}
bamdad
bamdad
فقط یه دختر میتونه وسط جلسه کنکور به عکس کارتش نگاه کنه بگه چقدر بد افتادم

{-1-}
سید محمد محمدی
سید محمد محمدی
در قرون وسطا و دوران اوج قدرت کلیسا ها ، عقاید و خرافه های دینی که کشیش ها به وجود آورده بودند ، شدت گرفته بود و راهب ها به قدرت رسیده بودند... کشیش ها بهشت را به مردم می فروختند!! مردم نادان هم در ازای پرداخت کیسه های طلا ، دست نوشته ای به نام سند دریافت میکردند!!

فرد دانایی که از این نادانی مردم رنج می برد دست به هر عملی زد ، نتوانست مردم را از انجام این کار احمقانه باز دارد تا اینکه فکری به سرش زد... به کلیسا رفت و به کشیش مسئول فروش بهشت گفت:

قیمت جهنم چقدر است ؟

کشیش تعجب کرد و گفت: جهنم؟!

مرد دانا گفت: بله جهنم...!

کشیش بدون هیچ فکری گفت: 3 سکه

مرد فوری مبلغ را پرداخت کرد و گفت: لطفا سند جهنم را هم به من بدهید!

کشیش روی کاغذ پاره ای نوشت: سند جهنم

مرد با خوشحالی آن را گرفت از کلیسا خارج شد. به میدان شهر رفت و فریاد زد :

ای مردم! من تمام جهنم را خریدم و این هم سند آن است. دیگر لازم نیست بهشت را بخرید چون من هیچ کسی را داخل جهنم راه نمی دهم...

آن شخص مارتین لوتر بود...
... ادامه
دیدگاه · 1393/05/16 - 20:00 ·
3
Mohammad
uyuoKmq33L.jpg Mohammad
ساخت دنیاهای مینیاتوری بر روی وسایل روزمره توسط هنرمند ژاپنی
دیدگاه · 1393/05/14 - 15:48 ·
9
Mohammad
nfrDHRrSqk.jpg Mohammad
ساخت دنیاهای مینیاتوری بر روی وسایل روزمره توسط هنرمند ژاپنی
دیدگاه · 1393/05/14 - 15:48 ·
9
Mohammad
KREuQAEgyW.jpg Mohammad
ساخت دنیاهای مینیاتوری بر روی وسایل روزمره توسط هنرمند ژاپنی
دیدگاه · 1393/05/14 - 15:48 ·
6
Mohammad
x1zdFCoUmk.jpg Mohammad
ساخت دنیاهای مینیاتوری بر روی وسایل روزمره توسط هنرمند ژاپنی
دیدگاه · 1393/05/14 - 15:47 ·
6
Mohammad
FSTWQ3JhU6.jpg Mohammad
ساخت دنیاهای مینیاتوری بر روی وسایل روزمره توسط هنرمند ژاپنی
دیدگاه · 1393/05/14 - 15:47 ·
6
Mohammad
R216REAjmh.jpg Mohammad
ساخت دنیاهای مینیاتوری بر روی وسایل روزمره توسط هنرمند ژاپنی
دیدگاه · 1393/05/14 - 15:46 ·
6
Mohammad
SPl8fpp60X.jpg Mohammad
ساخت دنیاهای مینیاتوری بر روی وسایل روزمره توسط هنرمند ژاپنی
دیدگاه · 1393/05/14 - 15:46 ·
7
Mohammad
rrlOFjbB43.jpg Mohammad
ساخت دنیاهای مینیاتوری بر روی وسایل روزمره توسط هنرمند ژاپنی
دیدگاه · 1393/05/14 - 15:45 ·
7
Mohammad
fFKernBUn3.jpg Mohammad
ساخت دنیاهای مینیاتوری بر روی وسایل روزمره توسط هنرمند ژاپنی
دیدگاه · 1393/05/14 - 15:45 ·
6
Mohammad
GeCWUsxZU9.jpg Mohammad
ساخت دنیاهای مینیاتوری بر روی وسایل روزمره توسط هنرمند ژاپنی
دیدگاه · 1393/05/14 - 15:44 ·
6
Mohammad
BSDejUu6ZT.jpg Mohammad
ساخت دنیاهای مینیاتوری بر روی وسایل روزمره توسط هنرمند ژاپنی
دیدگاه · 1393/05/14 - 15:44 ·
6
Mohammad
cIgVmHZxgU.jpg Mohammad
ساخت دنیاهای مینیاتوری بر روی وسایل روزمره توسط هنرمند ژاپنی
دیدگاه · 1393/05/14 - 15:44 ·
7
Mohammad
vh14OIyb0j.jpg Mohammad
ساخت دنیاهای مینیاتوری بر روی وسایل روزمره توسط هنرمند ژاپنی
دیدگاه · 1393/05/14 - 15:44 ·
4
رضا
رضا
تا این لحظه 5900 مطلب ارسال کردم .
صفحات: 12 13 14 15 16

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ