یافتن پست: #پرواز

متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
آخرین حرف تو چیست؟
قصه از حنجره ایست که گره خورده به بغض
صحبت از خاطره ایست که نشسته لب حوض
یک طرف خاطره ها!
یک طرف پنجره ها!
در همه آوازها! حرف آخر زیباست!
آخرین حرف تو چیست که به آن تکیه کنم؟
حرف من دیدن پرواز تو در فرداهاست
... ادامه
دیدگاه · 1392/09/6 - 16:57 در دوستها ·
6
iman
iman
این روزها به هرکی پر و بال بدی به جای اینکه باهات پرواز کنه ، واست دم در میاره …
دیدگاه · 1392/09/5 - 17:20 ·
8
ReyHaNE (دختر همسایه)
ReyHaNE (دختر همسایه)
.
پدربزرگم گاهى انقدر چایى شیرینُ هم میزنه
که هرآیینه ممکنه با همون استکان به پرواز دربیاد !
دیدگاه · 1392/09/2 - 20:12 در Lawless ·
10
ReyHaNE (دختر همسایه)
ReyHaNE (دختر همسایه)
جاری آرام آبی … دوستت دارم
آبگیری … آفتابی … دوستت دارم !

نرم نرمک تازه شد در من هوای تو …
جنس پرواز حبابی … دوستت دارم
دیدگاه · 1392/09/2 - 19:20 ·
5
HamidReza
HamidReza
هي ....
رسم ما اين نبود ،
پر كشيدن از تو
دل گرفتن از من !
سكوت از تو
"شيون"از من !!!
رسم ما ،
اين نبود
در بي قراري هاي هم
پرواز از تو ،
پريشاني از من !!!!!
... ادامه
دیدگاه · 1392/09/1 - 13:28 ·
4
Mohammad
efat-tejaratchi2.jpg Mohammad
خلبان زن ایرانی 70 سال پیش + عکس
شاید برای شما نیز جالب باشد که بدانید نخستین زنِ خلبان ایرانی که بوده است و چند سال پیش اقدام به پرواز نموده است!


بنابه گواهی اسناد و متون تاریخی، نخستین زنِ ایران که موفق به پروازی مستقل گردید، عفت تجارتچی می باشد. وی نخستین کارآموز و زن خلبان ایرانی بود که در سال 1318 شمسی پس از تاسیس ‏باشگاه هواپیمایی برای آموزش فنون خلبانی نام نویسی نمود. تاریخ شروع کار تجارتچی 5 مهر ماه 1318 شمسی بود و نخستین پرواز ‏مستقل او 27 آبان ماه 1319شمسی انجام گرفت.
او در سال های میانی عمر به ادبیات و شعرسرایی روی آورد و در ‏سال 1337«دیوان برگ های پراکند» را به چاپ رساند و سر انجام پس سال ها فعالیت در عرصه هوایی کشور در 82 سالگی به فاصله یک روز پس از مرگ همسرش درگذشت.
... ادامه
samyar
samyar
ای کاش که من پیر شوم در بغلت
با دست تو زنجیر شوم در بغلت
پرواز پر از حس رهایی ست ولی
ای کاش زمین گیر شوم در بغلت
دیدگاه · 1392/08/30 - 11:10 ·
2
samyar
samyar
ای عشق ، ای عشق

همه لرزش دست و دلم
از آن بود که عشق پناهی گــردد

پروازی نه گریز گاهی گردد

ای عشق ، ای عشق

چهره آبی‌ات پیدا نیســت

و خنکای مرحمی بر شعله زخمی

نه شور شعله بر سرمای درون

ای عشق ، ای عشق

چهره سرخت پیدا نیســــت


غبار تیره تسکینی بر حضور ِ وهن

و دنج ِ رهائی بر گریز حضور

سیاهی بر آرامش آبی

و سبزه برگچه بر ارغوان

ای عـشــــــق ، ای عشق

رنگ آشنایت پیدا نیست
... ادامه
دیدگاه · 1392/08/30 - 10:49 ·
2
HamidReza
HamidReza
نباید شیشه را با سنگ بازی داد ...
نباید مست را ، در حال مستی ... دست قاضی داد !
نباید بی تفاوت ! چتر ماتم را به دست خیس باران داد ...
کبوترها که جز پرواز آزادی نمی خواهند !
نباید در حصار میله ها ، با دانه ای گندم ،
به او تعلیم ماندن داد ..
... ادامه
دیدگاه · 1392/08/29 - 23:43 ·
9
متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
تقدیم به همه بچه های سایت همه حتی سعید
مثنوی باز تو و درد دل خونی من
پاک شرمنده ام ای باعث مجنونی من
مثنوی جان تو و جان غزل حرف بزن
مئنوی قهر مکن ، چند بغل حرف بزن

شوق یک چلچله پرواز مرا خواهد کشت
مثنوی ناز مکن ، ناز مرا خواهد کشت

مثنوی جان ! به کجا می برد این خواب مرا
که جدا کرده از اندیشه مهتاب مرا

نرسیده به خدا جرم مرا جار زدند
دو درخت آن طرف باغ مرا دار زدند

دو درخت آن طرف سایه دلتنگی من
گریه می کرد کسی در حرم سنگی من

مثنوی گرچه که یک آینه درکم نکنی
از تو می خواهم یک روزنه ترکم نکنی

دل من تنگ تر از تنگ نگاه من و توست
عشق سرمایه تفسیر گناه من و توست
... ادامه
samyar
samyar
دریا و تا چشم می نوشد

آبی

آفتاب می رقصد

بر پوستم

خوابِ نسیم

بر پلک هایم می وزد

ورویا

می شکفد

در باغ ِآرزو.

من حسرت پرواز

کبوتر صدا را تا بیکرانه بال گشودن

در رنگین کمان لحظه ها ترا خواندن

¤

تنها ترانه شاعر

عطر باران دارد

و اوست

که در گرم ترین روز سال

روی لبخندِ خورشید

می نویسد:

«زیبا تر از عشق چیست

نقشی به یادگار!»
... ادامه
دیدگاه · 1392/08/26 - 16:03 ·
7
samyar
samyar
مسافری باچمدانی
خالی از
اذوقه
خوراک شبهای بی فروغ
افتاده به راه
هدیه ی دیوار
سایه ی کلاغ
سکوت به هم ریخته ی دریچه
بی قامت نور
ستاره ی بی فروغ
برخیال شب
گامهای پرنده
درانتهای پرواز
... ادامه
دیدگاه · 1392/08/26 - 16:01 ·
6
samyar
samyar
صدای مردن ارزوها

پروازپرنده

به وقت فراموشی لبخندها

خاطره ی اشنایی ها

به وقت فراموشی یادها
دیدگاه · 1392/08/26 - 16:01 ·
6
nader melody
nader melody
همه لرزش دست و دلم از آن بود
که عشق پناهی گردد،
پروازی نه
گریزگاهی گردد.
آی عشق آی عشق
چهره ی آبی ات پیدا نیست. (شاملو)
دیدگاه · 1392/08/24 - 21:33 ·
9
Noosha
2a48acf46d7dfbb4d55a5a6fd9089eee-425 Noosha
برخیز که غیر از تو مرا دادرسی نیست
گویی همه خوابند، کسی را به کسی نیست

آزادی و پرواز از آن خاک به این خاک
جز رنج سفر از قفسی تا قفسی نیست

این قافله از قافله سالار خراب است
اینجا خبر از پیش‌رو و باز پسی نیست

من در پی خویشم، به تو بر می‌خورم اما
آن‌سان شده‌ام گم که به من دسترسی نیست

امروز که محتاج توام، جای تو خالی است
فردا که می‌آیی به سراغم نفسی نیست

در عشق خوشا مرگ که این بودن ناب است
وقتی همه‌ی بودن ما جز هوسی نیست ...


هوشنگ ابتهاج{-35-}
ıllı YAŁĐA ıllı
gifa140104.gif ıllı YAŁĐA ıllı
Mostafa
funny-pictures-radsms-34.jpg Mostafa
من توی این موندم این چه پرنده ای بوده O.o

حالا خدا رحم کرده رو سر کسی نریخته ضربه مغزی شه !{-15-}
صفحات: 8 9 10 11 12

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ