یافتن پست: #گریه

√√★nima★√√
1419776937695503_orig.jpg √√★nima★√√
...ﺳﺮد ﺑﻮد...ﺧﺎک را ﻣﯿﮕﻮﯾﻢ...ﺑﺪﻧﺶ ﻫﻢ ﺳﺮد ...ﺻﺪای ﮔﺮﯾﻪ ﻫﺎ را ﻣﯿﺸﻨﯿﺪ...و ﺗﻨﺶ ﻣﯿﻠﺮزﯾﺪ...ﺗﺎ آن ﻫﻨﮕﺎم ﮐﻪ دﻟﺘﻨﮕﯽ ﻫﺎ را ﻣﯽ دﯾﺪ و دم ﻧﻤﯿﺰد ...آرام ﺷﺪﻧﺪ...ﻫﻤﻪ رﻓﺘﻨﺪ...و او ﻣﺎﻧﺪ ...ﻧﺸﺴﺖ ﺑﻪ روی ﻗﺒﺮش و دﺳﺘﺶ را رو ﺧﺎک ﮔﺬاﺷﺖ ...ﺳﺨﺖ ﺑﻮد...ﺳﯽ ﺳﺎل ﭼﯿﺰ ﮐﻤﯽ ﻧﯿﺴﺖ...آرام آرام ﺑﺎﯾﺪ ﻓﺮاﻣﻮش ﻣﯿﮑﺮد اﯾﻦ ﺳﺎﻟﻬﺎ را و ﻣﯽ رﻓﺖ ...ﻓﻘﻂ ﭼﻬﻞ روز ﻓﺮﺻﺖ داﺷﺖ ...درد ﻣﯽ ﮐﺸﯿﺪ از دوری ... ﺳﺮد ﺑﻮد...ﺧﺎﮐﻬﺎ را ﻣﯿﮕﻮﯾﻢ و ﺗﻨﺶ ﻫﻢ ﺳﺮد ﻫﻤﻪ ﺑﺮاﯾﺶ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯿﮑﺮدﻧﺪ..ﺗﺎ آن ﻫﻨﮕﺎم ﮐﻪ ﺧﺎﮐﺴﭙﺎری ﺑﻪ ﭘﺎﯾﺎن رﺳﯿﺪ درد ﻣﯽ ﮐﺸﯿﺪ از دوری ... ...ﺳﺨﺖ ﺑﻮد...دوری را ﻣﯿﮕﻮﯾﻢ ...ﻓﺸﺎر ﻗﺒﺮ را ﻣﯿﮕﻮﯾﻢ ...دﻟﺘﻨﮕﯽ را ﻣﯿﮕﻮﯾﻢ ...ﺗﺎ آن ﻫﻨﮕﺎم ﮐﻪ

ﺻﺪا ﻫﺎﯾﯽ آﻣﺪ...از ﺟﺎ ﺑﻪ ﺟﺎی ﮔﻮرﺳﺘﺎن .......ﺑﺴﻢ اﻟﻠﻪ اﻟﺮﺣﻤﻦ اﻟﺮﺣﯿﻢ ...و اﻟﻠﻬﻢ ﺻﻞ ﻋﻠﯽ ﻣﺤﻤﺪ و آل ﻣﺤﻤﺪ وﺑﻌﺚ ﺛﻮاﺑﻬﺎ اﻟﯽ ﻗﺒﺮ ﻣﺮﺗﻀﯽ ﭘﺎﺷﺎﯾﯽ

...آرام ﮔﺮﻓﺖ آرام ﺑﻮد...ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ را ﻣﯿﮕﻮﯾﻢ....ﻣﺮﺗﻀﯽ را ﻣﯿﮕﻮﯾﻢ
... ادامه
دیدگاه · 1393/10/12 - 14:23 ·
1
bamdad
bamdad
خدایا وقتی دلت میگره چیکارمیکنی...؟


میری یه گوشه میشینی...

هی با نگات بازی میکنی که...یادت بره میخواستی گریه کنی...؟!

یه لیوان آب میخوری که همه ی بغضاتو قورت بدی...؟!

اونوقت یادت میاد خدایی وباید تنها باشی؟

خداجون نمیدونی این روزا چقدر خدا بودم..

:(
مرجان بانو :)
مرجان بانو :)
خیلی ام!

دو هفته تمام فقط تلاش کردم، خیلی شبها همش گریه می کردم از نگرانی و استرس،
برای این پایان نامه لعنتی شب یلدا تو خونه موندم و کلی گریه کردم...
امیدوارم به خوبی بگذره دیگه آخراشه....{-35-}
Majid
wlgz8q0ndh1tm9nwr3s5.jpg Majid
اگه برگردی میبینی من به گریه هات می خندم
در این خونه که بازه ، در قلبمو رو به تو می بندم !
دیدگاه · 1393/10/9 - 02:28 ·
4
bamdad
bamdad
معلم عصبی دفتر را روی میز کوبید و داد زد : سارا…دخترک خودش را جمع و جور

کرد ، سرش را پایین انداخت و خودش را تا جلوی میز معلم کشید و با صدای

لرزان گفت : بله خانم؟

معلم که از عصبانیت شقیقه هایش می زد ، به چشمهای سیاه و مظلوم

دخترک خیره شد و داد زد : ((چند بار بگم مشقاتو تمیز بنویس و دفترت رو

سیاه و پاره نکن ؟ ها؟فردا مادرت رو میاری مدرسه می خوام در مورد بچه ی

بی انظباطش باهاش صحبت کنم ))

دخترک چانه لرزانش را جمع کرد …بغضش را به زحمت قورت داد و آرام گفت :

خانوم …مادم مریضه … اما بابام گفته آخر ماه بهش حقوق میدن … اونوقت

میشه مامانم رو بستری کنیم که دیگه از گلوش خون نیاد …اونوقت میشه

برای خواهرم شیر خشک بخریم که شب تاصبح گریه نکنه … اونوقت …

اونوقت قول داده اگه پولی موند برای من هم یه دفتر بخره که من دفترهای داداشم

رو پاک نکنم و توش بنویسم …

اونوقت قول می دم مشقامو بنویسم …

معلم صندلیش را به سمت تخته چرخاند و گفت : بشین سارا …

و کاسه اشک چشمش روی گونه خالی شد …

{-109-}
bamdad
bamdad
تنها در کافه نشسته بود

مردی که نه حال قدم زدن داشت

و نه می توانست گریه کند...

کافه چی آمد

مرد،مرگ سفارش داد

و مُرد!

{-118-}
دیدگاه · 1393/09/30 - 20:13 ·
2
bamdad
bamdad
یه وقتایی هست ...
نه "گریه كردن" آرومت میكنه ..
نه "نفس عمیق" ...
نه "یه لیوان آب سرد"...
نه "داد زدن" ...
یه وقتایی هست كه
فقط
نیاز داری ،
بـــــــــمــــــــــیــــــــــــرِی ...
همین ..!

:(
دیدگاه · 1393/09/26 - 22:09 ·
1
Mohammad
Mohammad
سه چیز را با احتیاط بردار : قدم ، قلم ، قسم !
سه چیز را پاک نگه دار : جسم ، لباس ،خیال !
از سه چیز کار بگیر : عقل ، همت ، صبر !
از سه چیز خود را دور نگهدار: افسوس ، فریاد ، نفرین !
سه چیز را آلوده نکن : قلب ، زبان ، چشم !
اما سه چیز را هیچ گاه فراموش نکن : خدا ، مرگ و دوست …
... ادامه
bamdad
bamdad
از فردا بیشتر مراقب باش.. تقاص اشک های امشب من سنگین تر از تمام روزهایی است که عاشقانه گریه کردم...

:(
دیدگاه · 1393/09/17 - 21:41 ·
5
Majid
grye.jpg Majid
چقدر آسون تو رفتی و ندیدی
یکی پشت سرت خون گریه میکرد
دیدگاه · 1393/09/8 - 14:06 ·
7
متین (میراثدار مجنون)
securedownload (1).jpg متین (میراثدار مجنون)
ترجیحا پرنده داشته باشد برای تنهاییِ سوت و کورمان
خبره باشد در امور مربوط به رفع دلتنگی
آشنا به عصر دلگیر جمعه‌هابه غروب‌های دونفره‌ آبان
به وقت گریه
به حجم درد بیاید و در دفترِ دلِ ما،
بی‌بها و اجاره اسباب بچیند
بیاید و کشتی‌هایمان را از غرق شدن نجات دهد
بیاید و بخندد
عادتمان بدهد به خنده

به یک مورد شادی بی‌منت نیازمندیم
بیاید که بماند حتی اگر گاهی که با اشتیاق
زانوی غم را بغل کرده باشیم !
--
... ادامه
√√★nima★√√
images-195.jpeg √√★nima★√√
@, , , ,aghar daste man bood ...tamame shabhaye sal ra be namat mazadam...na yekshab ra........yadesh bekheyr, , , ,ki bood akhe be in hame khatere gand zad....{-38-}dishab khabeto didam ke kheyli narahat boodi...emshab in posto be eshghe khodet gozashtam...rasti akset basi ziba bood...hamchon perances ha{-41-}koli nagofte tome ke nemitonam begam...faghat toye ye jomle kholasash konam...★kheyli delam barat tang shode★. Taghdim be toee ke nashnakhtamat..{-35-}{-35-}{-35-}
bamdad
bamdad
باید از خاطرات ترسید مبادا باور زندگی را فلج کنند...


که وقتی خاطرات بی حیا شوند


دلتنگی، بزرگ تر از رسالت گریه می شود


دیگر فرقی نمی کند به شک دیوار تکیه دهی


یا پشت آبروی خیابان پناه بگیری...


این خاطرات، تمام نمی شوند که دوباره شروع... نــ / ـشوند..


می دانی..


مادامی که هرکس درون خودش خیابانی برای قدم زدن داشته باشد


بی اختیار در آن زمین گیر می شود...

:(
√√★nima★√√
√√★nima★√√
ﻣﺮﺗﻀﯽ؟؟ داداﺷﯽ؟؟ ﭘﺎﺷﻮ ﻣﯽ ﺷﻪ؟ ..ﻣﻨﻮ ﻫﻤﻪ ی ﺟﻮوﻧﺎی ﻏﻢ دﯾﺪﻩ ی ﮐﺸﻮرم ﻗَﺴَﻤِﺖ ﻣﯽ دﯾﻢ ﻣﯽ ﺷﻪ ﭘﺎﺷﯽ؟ ﯾﺎدﺗﻪ ﻣﯽ ﮔﻔﺘﯽ : ﯾﮑﯽ ﻫﺴﺴﺴﺴﺖ!؟؟؟ اﻻن ﭘﺎﺷﻮ ﺑﺒﯿﻦ ﭼﻨﺪ ﻧﻔﺮ ﭼﺸﻢ ﺑﻪ ﺻﺪات دارن ﮐﻪ دوﺑﺎرﻩ واﺳﺸﻮن ﺑﺨﻮﻧﯿﻮاوﻧﺎ ..ﺑﺎﻟﺸﺸﻮﻧﻮ ﺧﯿﺲ ﮐﻨﻦ ﻣﺮﺗﻀﯽ داداش؟ ﭼﺮا ﺗﻮ ﺑﺨﻮاﺑﯿﻮ اﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﺑﺪرد ﻧﺨﻮر ﻧﻔﺲ ﺑﮑﺸﻦ؟؟ ..ﭘﺎﺷﻮ ﺑﺬار اﯾﻦ ﺑﻐﻀﻤﻮن ﺑﺸﮑﻨﻪ و از ﺷﺎدﯾﻪ ﺑﺮﮔﺸﺘﻨﺖ ﮔﺮﯾﻪ ﮐﻨﯿﻢ

ﮐﺴﺎﯾﯽ ﮐﻪ اﯾﻦ ﭘﺴﺖ رو ﺧﻮﻧﺪن، اﮔﻪ ﺣﺘﯽ ﯾﮏ ﺑﺎر ﺑﺎ آﻫﻨﮕﺎش ﮔﺮﯾﻪ ﮐﺮدن اﯾﻨﻮﮐﭙﯽ ﮐﻨﻦ، ﺑﺰارن ﺗﻮ ﭘﺴﺘﺸﻮن ﻣﯽ ﺧﻮام ﺧﺪا ﺑﺪوﻧﻪ ﭼﻨﺪ ﺗﺎ دﻟﺸﮑﺴﺘﻪ دوﺳﺶ دارن، ﺷﺎﯾﺪ ..اﯾﻨﺠﻮری ﻣﻌﺠﺰﻩ ﺷﻪ
... ادامه
دیدگاه · 1393/08/20 - 21:38 ·
2
bamdad
bamdad
آسمان حال تو و حال دلم یک جور است.
تو چرا تیره شدی؟
نکند تنهایی؟
آسمان حال که اینگونه شدی،
عاشقان میگویند:که هواجفت شده!
آخ ببخشید غلط شد سخنم، یعنی امروز نباید تک بود.
هم قدم باید داشت زیر این بارش تو،دو نفر باید بود ، زیر یک چتر سیاه به تماشای تو و گریه تو!
آسمان حال تو و حال دلم یک جور است نگران از چه شدی؟
من هم امروز تک و تنهایم...
آسمان حال تو را میفهمم.

:(
دیدگاه · 1393/08/11 - 21:07 ·
2
ıllı YAŁĐA ıllı
2014-10-23_donbaler_1414047044441255_orig.jpeg ıllı YAŁĐA ıllı
خنده کنان می رود روز جزا در بهشت/هر که به دنیا کند گریه برای //گر به عزاخانه اش پا نهی آهسته نه/بال ملائک بود فرش عزای  /هاشم شکوهی {-35-}
متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
ـَﻌﻀـﯽ ﺍﺯ ﺁﺩﻣﺎ ﻋﯿﻦ ﺑـﺎﺭﻭﻥ ﻣـﯽ ﻣـﻮﻧﻦ

ﺍﻭﻟﺶ ﮐـﻪ ﻣﯿﺎﻥ ﺑﻬﺖ ﻃﺮﺍﻭﺕ ﻣﯿﺪﻥ ﺷﺎﺩﯼ ﻣﯿﺪﻥ

ﻭﻟﯽ ﺁﺧﺮﺵ …

ﺯﻧﺪﮔﯿﺘﻮ ﺑﺎ ﮔِﻞ ﻭ ﺷﻞ ﯾﮑﯿﺖ ﻣﯿﮑﻨﻦ ﻭ ﻣﯿﺮﻥ

ﻣﺮﺍﻗﺐ ﺁﺩﻣﺎﯼ ﺑﺎﺭﻭﻥ ﺻﻔﺖ ﺑﺎﺵ

ﺗﻮ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺍﻭﻧﻘﺪﺭ ﺧﺎﮐﯽ ﺑﺎﺷﯽ ﮐﻪ ﺁﺧﺮﺵ ﮔِﻞ ﺑﺸﯽ
... ادامه
ıllı YAŁĐA ıllı
29904282129246872305.jpeg ıllı YAŁĐA ıllı
تو عکساتم به گریه هام میخندی ./ : (
Majid
رفاقت.jpg Majid
تا حالا به رفاقت دوتا چشم دقت کردین؟ باهم باز میشن،با هم بسته میشن،باهم گریه میکنن...باهم میخندن... اما تا جنس مخالف میبینن فقط یکیشون چشمک میزنه... نتیجه
جنس مخالف گند میزنه به هرچی رفاقته....
... ادامه
دیدگاه · 1393/08/4 - 21:40 ·
3
Mohammad
Mohammad
{-35-}السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین علیه السلام{-35-}
محرمت رسید آقا جون، قبول کن امسال هم بتونیم واست خوب عزاداری کنیم {-109-}{-109-}
... ادامه
b,w,beauty,experimental,woman-7cbd607de2c8edef4c615614d1c56c58_h.jpg
او از غرق شدن می ترسید !
برای همین .. هیچ وقت شنا نمی کرد
سوار قایق نمی شد ..
حمام نمی کرد ..
و به آبگیری پا نمی گذاشت !..

شب و روز در خانه می نشست
در را به روی خود قفل می کرد
به پنجره ها میخ می کوبید
و از ترس اینکه موجی سر برسد..
مثل بید می لرزید و اشک می ریخت !..

عاقبت آن قدر گریه کرد
که اتاق پر شد از اشک !
و اورا درخود،غرق کرد ...

شل سیلور استاین ...
... ادامه
دیدگاه · 1393/08/2 - 16:42 ·
4
setareh 22
setareh 22
تویی که الان دلت واسه یه بی معرفت تنگه ...
تویی که میخوای بهش زنگ بزنی ولی غرورت نمیذاره...
تویی که بغضتو قورت میدی که یه وقت گریه نکنی ...
تویی که هر آهنگی گوش میدی یاد یه نفر میفتی...
تویی که تا میای یه کاری کنی میگی : بیخیال...
تویی که واسه خودت آواز میخونی....
تویی که این روزا توی دنیای مجازی غرق شدی...
تویی که حتی توی دنیای مجازی هم خودتو گم کردی...
تویی که نمیدونی چه ریختی خودتو خالی کن...
به ســـــلامتی تـــــو...
... ادامه
دیدگاه · 1393/08/1 - 16:54 ·
3
Majid
گ.jpg Majid
اولین بار نیست گریه میکنم ، اما اولین باره که گریه آرومم نمیکنه
دیدگاه · 1393/07/30 - 19:58 ·
3
Mohammad
Avazak_ir-Cake (20).jpg Mohammad
شکلاتی {-197-}
مرجان بانو :)
مرجان بانو :)
ﻣﺎﻫﯽ ﻫﺎ ﻧﻪ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ،
ﻧﻪ ﻗﻬﺮ ﻭﻧﻪ ﺍﻋﺘﺮﺍﺽ !!!
ﺗﻨﻬﺎ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ ﻗﯿﺪ ﺩﺭﯾﺎ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺯﻧﻨﺪ ...
ﻭ ﺗﻤﺎﻡ ﻣﺴﯿﺮ ﺭﻭﺩﺧﺎﻧﻪ ﺭﺍ ﺗﺎ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﻗﺮﺍﺭ ﻋﺎﺷﻘﯽ ﺷﺎﻥ ،،،
ﺑﺮﻋﮑﺲ ﺷﻨﺎ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ !!

" فروغ فرخزاد "
... ادامه
صفحات: 1 2 3 4 5

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ