یافتن پست: #گریه

bamdad
bamdad
الرژی های خاصی پیدا کرده ام

بی تو هوای خوب اصلا دلچسب نیست

بی تو غذا مزه خوبی ندارد

بی تو پای بیرون رفتن ندارم

بی تو دلخوشی ندارم

بی تو خواب به چشمم نمیرود

به بی تویی حساسیت دارم...

{-118-}
عسل
عسل
دیدید این فیلمارو که بچه گم میشه وقتی پدر مادرش پیداش میکنن،
نیم ساعت تو بغل همدیگه گریه میکنن
والا ما که بچه بودیم گم که میشدیم،
بعد از اینکه پیدامون میکردن نیم ساعت کتک میخوردیم
... ادامه
دیدگاه · 1393/03/18 - 15:53 ·
7
...
fhdfg0.jpg ...
خواهرجرج بوش...##
bamdad
08978.jpg bamdad
شاید در گذشته اشک ها بخاطر نبود محبت بود

اما حالا...

آنقدر یه بی مهری عادت کرده ایم که وقتی محبت میبینیم گریه میکنیم...!!!!!!!!!!!!!!!
... ادامه
دیدگاه · 1393/03/17 - 20:06 ·
5
bamdad
18689684927621339022.jpg bamdad
برو واسه همه باش من دلم رو به خاک سپردم
{-118-}{-118-}
mostafa AZ
mostafa AZ
دیشب یه پشه رو تو هوا گرفتم ، تا اومدم تو مشتم لهش کنم دیدم دستم خیس شد،….
فک کردم خونه، دستمو وا کردم دیدم داره گریه میکنه،گفتم چته؟!
خودتو زدی به موش مردگی؟
یهو بغضش ترکید و گفت: ای بابا! گوشت که خیلی وقته نمی‌خوریدمرغ هم که شده کیلوئی ۸۰۰۰ تومن، اونم دیگه کسی نمی‌خوره
خوناتون مزه ترب سفید میده…ما خودمون میخوریم ولی بچه هامون یه هفته‌اس لب به خون نزدن …
.دیگه بغض امونش نداد مـُرد …{-31-}{-31-}{-31-}{-31-}{-60-}{-60-}{-60-}{-60-}
bamdad
bamdad
@ElHaM14
بعضی چیزها را ” باید ” بنویسم

نه برای اینکه همه ” بخونن ” و بگن ” عالیه ”

برای اینکه ” خفه نشم ”

همین
کاپیتـان رستمی
کاپیتـان رستمی
خیلی سخته بغض خفت کنه

ولی نتونی گریه کنی

تا کسی نفهمه تودلت چی میگذره...
zoolal
zoolal
آمدم تا مست و مدهوشت کنم اما نشد
عاشقانه تکیه بر دوشت کنم اما نشد
آمدم تا از سر دلتنگی ام
گریه ی تلخی در آغوشت کنم اما نشد
نازنینم یاد تو هرگز نرفت از خاطرم
سعی کردم تا فراموشت کنم ، اما نشد ...........
... ادامه
دیدگاه · 1393/03/15 - 10:48 ·
3
zoolal
zoolal
لحظه هایی هستند
که هستیم
چه تنها ، چه در جمع
اما خودمان نیستیم
انگار روحمان می رود
همانجا که می خواهد
بی صدا
بی هیاهو
همان لحظه هایی که
راننده ی آژانس میگوید رسیدین
فروشنده می گوید باقی پول را نمی خواهی؟
راننده تاکسی میگوید صدای بوق را نمی شنوی
و مادر صدا میکند حواست کجاست ؟
ساعتهایی که
شنیدیم و نفهمیدیم
خوندیم و نفهمیدیم
دیدیم و نفهمیدیم
و تلویزیون خودش خاموش شد
آهنگ بار دهم تکرار شد
هوا روشن شد
تاریک شد
چایی سرد شد
غذا یخ کرد
در یخچال باز ماند
و در خانه را قفل نکردیم
و نفهمیدیم کی رسیدیم خانه
و کی گریه هایمان بند آمد
و
کی عوض شدیم
کی دیگر نترسیدیم
از ته دل نخندیدیم
و دل نبستیم
و چطور یکباره انقدر بزرگ شدیم
و موهای سرمان سفید
و از آرزوهایمان کی گذشتیم
و کی دیگر اورا برای همیشه فراموش کردیم
" یک لحظه سکوت برای لحظه هایی که خودمان نیستیم "
... ادامه
دیدگاه · 1393/03/15 - 09:32 ·
2
...
3477_2uK7sAsX.jpg ...
؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
bamdad
bamdad
توی زندگی یه روزی به عقب نگاه می کنی و

به آنچه گریه دار بود می خندی ...
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
فکر کن رفتی حموم
.
.
.
حولت یادت رفته!
.
.
.
داد می زنی: یکی حوله منو از رو تختم بده...
.
.
.
در یکم باز میشه یه دستی حوله رو میده بهت...
.
.
.
می گیری، تشکر می کنی... خودتو خشک می کنی... لباس می پوشی...
.
.
.
دستتو که میذاری رو دستگیره درو باز کنی بیای بیرون یادت میفته همه مسافرتن و تو تو خونه تنها بودی...!!!
حستو بگوووو{-52-}
Morteza
Morteza
@tarane هوا که ابری نبود...
.اون فرشته ها هستن که دارن گریه میکنن......
آخه یکی ازشون کم شده
مهربون ترین تولدت مبارک
ıllı YAŁĐA ıllı
ıllı YAŁĐA ıllı
خخخخヅ
ترکیدم ازخندهヅ پیجا عکس گذاشتن تهرران طوفان اومده حالا کامنتای مردم غیور ما ヅ:
.
.
.
.
.
ﻧﺎﻣﻮﺛﺎ ﺻﺤﻨﻪ ﺧﯿﻠﯽ ﺭﻣﺎﻧﺘﯿﮏ ﺑﻮﺩ. ﻫﻤﻪ ﺟﺎ ﺗﺎﺭﯾﮏ ... ﻫﻤﻪ ﺟﺎ
ﻗﺮﻣﺰ ... ﺍﺻﻦ ﯾﺎﺩ ﮐﺎﻝ ﺁ
ﻑ ﺩﯾﻮﺗﯽ ﺍﻓﺘﺎﺩﻡ .ﺩﺳﺘﻤﺎﻝ ﺑﺪﯾﻦ ﮔﺮﯾﻪ ﺍﻣﻮﻧﻢ
ﻧﻤﯿﺪﻩ ﻻﻣﺼﺐ
.
.
khoda maro nakhor :|
.
.
ﺍﻗﺎ ﯾﻪ ﺣﻮﻟﻪ ﮔﻞ ﮔﻠﯽ ﻃﻮﻓﺎﻥ ﺍﻭﺭﺩﻩ ﺧﻮﻧﻤﻮﻥ .. ﺻﺎﺣﺒﺶ ﺭﺍﺿﯽ ﺑﺎﺷﻪ
.
.
ﯾﮑﯽ ﺩﺳﺘﺶ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﺩﮐﻤﻪ ﻗﯿﺎﻣﺖ ﺩﺍﺷﺖ ﻟﻮﺩ ﻣﯿﺸﺪ ﻭﺳﻂ ﮐﺎﺭ
ﮐﻨﺴﻠﺶ ﮐﺮﺩﻥヅ
.
.
ﺧﻮﺏ ﺷﺪ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺗﻦ ﺗﺎﮎ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﭼﯿﺰﯾﻢ ﻧﺸﺪ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﺗﻦ
ﺗﺎﮎ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺷﻤﺎﻫﻢ ﭘﯿﺸﻨﻬﺎﺩ ﻣﯿﮑﻨﻢ
.
.
ﻭﻟﯽ ﺣﻖ ﺍﺭﻣﯿﺎ ﻧﺒﻮﺩ ﺍﻭﻝ ﺑﺸﻪ ......
.
.
ﻤﻨﻮﻧﻢ ﺍﺯ ﻃﻮﻓﺎﻥ ﺗﻬﺮﺍﻥ ﭘﺎﺭﺱ ﮐﻪ ﺩﺍﺭﻩ ﺧﻮﻧﻪ ﻣﺎﺭﻭ ﻣﯿﺒﺮﻩ
ﺗﺠﺮﯾﺶ
.
.
ﻣﻦ ﺳﺮ ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ ﻭﺻﺎﯾﺎ ﺍﻣﺎﻡ ﺧﻤﯿﻨﯽ ﺑﻮﺩﻡ .... ﺩﺍﺷﺘﻢ ﻭﺻﯿﺖ ﺧﻮﺩﻣﻢ
ﻣﯿﻨﻮﺷﺘﻢ
.
.
ﺍﯾﻦ ﻋﯿﺪ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﻧﺼﺎﺑﺎﻥ ﻣﺎﻫﻮﺍﺭﻩ ﺗﺒﺮﯾﮏ ﻭ ﺗﻬﻨﯿﺖ ﻋﺮﺽ ﻣﯿﮑﻨﻢ !ヅ
.
.
ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺗﻨﻬﺎ ﮐﺸﻮﺭﯾﻪ ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﯾﻪ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﺑﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﭘﺎﯾﺘﺨﺘﺶ ﻣﯿﺎﻓﺘﻪ ﺑﻘﯿﻪ
ﺷﻬﺮﻫﺎ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﺑﺪ ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ ﻣﯿﺸﻦ !!!!ヅ
.
.
ﺁﻗﺎ ﺍﮔﻪ ﮐﺴﯽ ﯾﻪ ﻟﯿﻒ ﺑﺎ ﯾﻪ ﮔﺮﺩﺍﻟﯽ ﺁﺑﯽ ﻭﺳﻄﺶ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﺮﺩ ﻣﺎﻝ
ﻣﻨﻪ ... ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩﻡ ﺁﻓﺘﺎﺏ ﺑﺨﻮﺭﻩ ﺑﺎﺩ ﺑﺮﺩﺵ!ヅ
.
.
ﻋﺠﺐ ﻃﻮﻓﺎﻧﯽ ﺑﻮﺩ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﺑﻮﺩ ﺗﻮﺑﻪ ﮐﻨﻢ ﻭ ﺍﯾﻤﺎﻥ ﺑﯿﺎﻭﺭﻡ
.
.
ﻧﻤﺎﺯ ﮔﻪ ﺧﻮﺭﺩﻡ ﭼﻨﺪ ﺭﮐﺘﻪ ؟ ヅ {-177-}
mostafa AZ
mostafa AZ
من که ترکیدم از خنده

عکس طوفانه تهرانو گزاشتن تو فیسبوک

اینم از کامنتای شهروندان همیشه در صحنــه:

*ناموسا صحنه خیلی رمانتیکی بود .همه جا تاریک همه جا قرمر،اصن یاده کالآف دیوتی افتادم دسمال بدین گریه کنم

*خدا مارو نخور

*آقا یه حوله گُل گُلی افتاده حیاطه ما صاحبش راضی باشه

*یکی دستش خورده بود داشت قیامت لود میشد فهمیدن کنسلش کردن

*خوب شد که من از تنتاک استفاده میکنم چیزیم نشد به شماهم توصیه میکنم استفاده کنید

*ولی حق ارمیا نبود اول بشه

*ممنونم از طوفان خونه ما مولوی بود داشت میبُرد تجریش

*این عید رو به تمامیِ نصابانِ ماهواره تبریک و تهنیت عرض میکنم

*آقا یه شرته منو باد برده هرکی پیدا کرد بهم خبر بده تازه یبار پوشیده بودمش ناموسا نپیچونید حرومه

*غلط کردم یارانمو پس میدم
... ادامه
دیدگاه · 1393/03/13 - 21:18 ·
7
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
مورد داشتیم پسره موبایلشو گم کرده سه شبانه روز گریه کرده… نه واسه گوشی دو میلیونیش، واسه اینکه pou سه روزه غذا نخورده!!!{-15-}
zoolal
s.jpg zoolal
کی میتونه جای اسمت
توی شعر من بشینه
توی این مرثیه امشب
جای اسمت نقطه چینه
طرح ساده ی نگاهت
دفتر خاطراه هات
مثه سایه روی خاک افتاده
بی تو از گریه پرم
لحظه هام رو میشمارم
آسمون بی تو پر از فریاده
آسمون بغزتو بشکن
اون دیگه برنمی گرده
نفس های گرمش امشب
هم نفس با خاک سرده
قاب عکست روبه رومه
دارم از نفس میوفتم
باورم نمیشه
اما من برات مرثیه گفتم
... ادامه
bamdad
ashk.jpg bamdad
Noosha
پسرکی از مادرش پرسید: مادر چرا گریه می‌کنی؟
مادر فرزندش را در آغوش گرفت و گفت: نمی‌دانم عزیزم، نمی‌دانم!
پسرک نزد پدرش رفت و گفت: چرا مامان همیشه گریه می‌کند؟ او چه می‌خواهد؟
پدرش تنها پاسخی که به ذهنش رسید این بود: همه‌ی زن‌ها گریه می‌کنند بی هیچ دلیلی!

پسرک از اینکه زن‌ها خیلی راحت به گریه می‌افتند، متعجب بود.
یک بار در خواب دید که دارد با خدا صحبت می‌کند؛ از خدا پرسید: خدایا چرا زن‌ها این همه گریه می‌کنند؟
خدا جواب داد: من زن را به شکل ویژه‌ای آفریده‌ام؛ به شانه‌های او قدرتی دادم تا بتواند سنگینی زمین را تحمل کند.
به بدنش قدرتی داده‌ام تا بتواند درد زایمان را تحمل کند، به دستانش قدرتی داده‌ام که حتی اگر تمام کسانش دست از کار بکشند، او به کار ادامه دهد.
به او احساسی داده‌ام تا با تمام وجود به فرزندانش عشق بورزد؛ حتی اگر او را هزاران بار اذیت کنند.
به او قلبی داده ام تا همسرش را دوست بدارد و از خطا های او بگذرد و همواره در کنار او باشد و به او اشکی داده‌ام تا هر هنگام که خواست فرو بریزد.
این اشک را منحصراً برای او خلق کرده‌ام تا هرگاه نیاز داشت بتواند از آن استفاده کند.
متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
به نام خدا سلام
bamdad
bamdad
میــــخندم . . .

دیـــــــگر تــــب هــــم نــــدارم . . .

داغ هــــم نیســــتم . . .

دیـــــگر به یاد تــــو هــــم نیستــــــم . . .

ســـرد ســـرد شـــده ام . . .

کســــی چـــه مـــــیداند شایــــد دق کـــــــرده ام . . .

{-118-}
bamdad
541140052496623629_10299820_237453949784860_1437408325_n.jpg bamdad
{-181-}
zoolal
zoolal
آدم گاهی دوست دارد برود ... ولی نرسد ...
دوست دارد گریه کند ... ولی کسی دلیلش را نپرسد ...
دوست دارد بغض کند ... ولی بی بهانه ...
آدم گاهی دوست دارد گوشه ای از این دنیا را ...
برای خودش پیدا کند ... خودش را بغل کند
و آرام آرام خودش را آرام کند
... ادامه
دیدگاه · 1393/03/5 - 21:16 ·
8
zoolal
zoolal
زن بارووووون `、ヽ、ヽ、ヽ`、ヽヽ`、ヽ、ヽ、ヽ`、 ببار آروم `、ヽ、ヽ、ヽ`、ヽヽ`、ヽ、ヽ、ヽ`、 `、ヽ、ヽ、ヽ`、ヽヽ`、ヽ、ヽ、ヽ`、 به روی پلک های خستم `、ヽ、ヽ、ヽ`、ヽヽ`、ヽ、ヽ、ヽ`、 بزن باروووون `、ヽ、ヽ、ヽ`、ヽヽ`、ヽ、ヽ、ヽ`、 `、ヽ、ヽ、ヽ`、ヽヽ`、ヽ `、ヽ、ヽ、ヽ`、ヽヽ`、ヽ、 تو میدونی هنوزم یاد اون هستم ` `、ヽ、ヽ、ヽ`、ヽヽ`、ヽ、ヽ、ヽ`、 、ヽ、ヽ、ヽ`、ヽヽ`、ヽ、ヽ、ヽ`、 بااینکه رفت و پژمردم ` `、ヽ、ヽ、ヽ`、ヽヽ`、ヽ、ヽ、ヽ`、 、ヽ、ヽ、ヽ`、ヽヽ`、ヽ、ヽ、ヽ`、 هزار بار از غمش مردم `、ヽヽ`、ヽ、ヽ、ヽ`、 ولی بازم دوسش دارم `、ヽ、ヽ、ヽ`、 `、ヽ、ヽ、ヽ`、ヽヽ`、ヽ、ヽ、ヽ`、 ヽヽ`、ヽ、ヽ、ヽ`、 فکرش تنها نمیذارم `、ヽ、ヽ、ヽ`、ヽヽ`、ヽ、ヽ、ヽ`、 بازم با گریه خوابم برد `、ヽ、ヽ、ヽ`、ヽヽ`、ヽ、ヽ、ヽ`、 بازم خواب تورو دیدم دوباره `、ヽ、ヽ、ヽ`、ヽヽ`、ヽ、ヽ、ヽ`、 چقدر غمگینمو تنهام `、ヽ、ヽ、ヽ`、ヽヽ`、ヽ、ヽ、ヽ`、 چقد میخوام که باز بارون بباره `、ヽ、ヽ、ヽ`、ヽヽ`、ヽ、ヽ、ヽ`、 بزن باروووون `、ヽ、ヽ、ヽ`、ヽヽ`、ヽ、ヽ、ヽ`、 `、ヽ、ヽ、ヽ`、ヽヽ`、ヽ、ヽ、ヽ`、 ببار آروم `、ヽ、ヽ、ヽ`、ヽヽ`、ヽ、、 به روی پلک های خستم `、ヽ、ヽ、ヽ`、ヽヽ`、ヽ、ヽ、ヽ`、 `、ヽ、ヽ、ヽ`、ヽヽ`、ヽ、ヽ、ヽ`、 بزن بارون، تو میدونی هنوزم یاد اون هستم `、ヽ、ヽ、ヽ`、ヽヽ`、ヽ、ヽ、ヽ`、 `、ヽ、ヽ、ヽ`、ヽヽ`、
... ادامه
دیدگاه · 1393/03/5 - 20:17 ·
8
.•*´•.♥.•`*•.هانیه .•*´•.♥.•`*•.
4768eb07495339fcd8450b20afc263cd-425 .•*´•.♥.•`*•.هانیه .•*´•.♥.•`*•.
یك لحظه سكوت برای لحظه هایی که هستیم اما خودمان نیستیم
لحظه هایی هستند
که هستیم
چه تنها ، چه در جمع
اما خودمان نیستیم
انگار روحمان می رود
همانجا که می خواهد
بی صدا........
بی هیاهو.......
همان لحظه هایی که
راننده ی آژانس میگوید رسیدین خانم/آقا
فروشنده می گوید باقی پول را نمی خواهی؟
راننده تاکسی میگوید صدای بوق را نمی شنوی
و مادر صدا میکند حواست کجاست ؟
ساعتهایی که
شنیدیم و نفهمیدیم
خواندیم و نفهمیدیم
دیدیم و نفهمیدیم
و تلویزیون خودش خاموش شد
آهنگ براى بار دهم تکرار شد
هوا روشن شد
تاریک شد
چایی سرد شد
غذا یخ کرد
در یخچال باز ماند
و در خانه را قفل نکردیم
و نفهمیدیم که رسیدیم خانه
و کی گریه هایمان بند آمد
و .........
کی عوض شدیم
کی دیگر نترسیدیم
از ته دل نخندیدیم
و دل نبستیم
و چطور یکباره انقدر بزرگ شدیم
و موهای سرمان سفید
و از آرزوهایمان کی گذشتیم
یك لحظه سكوت
... ادامه
صفحات: 6 7 8 9 10

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ