سلامتی کارگری که صاحب کارش به نا حق زد تو گوشش
رفت که لباسشو عوض کنه بره خونه اما...
یاد خرج مادر مریضش افتاد...
یاد اجاره خونه...
جهیزیه دخترش...
شهریه دانشگاه پسرش...
برگشت به صاحب کارش گفت منو ببخشید...
soheil چه حس قشنگیه وقتی میشی مَحرمِ دل یکی…
یکی که بهش اعتماد داری …
بهت اعتماد داره …
از دلتنگی هاش برات میگه …
از دلتنگی هات براش میگی …
آروم میشه …
آروم میشی …
حسی که هیچ وقت به تنفر تبدیل نمیشه …
این حس مثل قطره های باران پاکه…
لئونارد
1393/01/28 - 12:25لامک
لوط
لطف الله
لطیف
1393/01/29 - 12:52زیاد بوده پس خبر نداشتیم
1393/01/29 - 20:14بقول یکی از دوستا ،وقتی اسم فامیل بازی می کردیم و کم می آورد مثلا می گفت :
1393/01/29 - 20:16لمحمد ، لمرتضی ...هه
خخخخخخخخخخخ باهال بود دمت گرم
1393/01/29 - 20:19باحال
1393/01/29 - 20:20لوس
1393/02/16 - 13:33لطف الله
1393/02/16 - 18:17