مشخصات

موارد دیگر
0$D->usr->favs) ) { ?>
soheil (آفلاين)
638 پست
1732 ديدگاه
2689 امتياز
غمگین
1370-01-04
m - مجرد
اسلام
لیسانس
رفته ام
نمی کشم

دنبال‌کنندگان

(81 کاربر)

آخرین بازدید کنندگان

حس من


برچسب ‌های کاربردی

چت روم نمیدونم
برای ورور به چت روم نمیدونم
کلیک کنید
soheil
soheil
عشق محکومی است که محاکمه نمی شود
دیوانه ایست که معالجه نمی شود
بیگانه ایست که شناخته نمی شود
سکوتی است که شکسته نمی شود
وفریادی ایست که ارام نمی شود
... ادامه
دیدگاه · 1393/04/31 - 14:21 ·
6
Majid
59753537513152551970.jpg Majid
زندگی گل پسرای ایرانی
چندسال پیش یه روز جلوی تلویزیون دراز کشیده بودم،
فوتبال نگاه می کردم و تخمه می خوردم.
ناگهان پدرو مادر و آبجی بزرگ و خان داداش سرم هوار شدن و فریاد زدن که:
« ای عزب! ناقص! بدبخت! بی عرضه! بی مسئولیت! پاشو برو زن بگیر ». رفتم خواستگاری؛
دختر پرسید: « مدرک تحصیلیت چیه »؟ گفتم:
« دیپلم تمام »! گفت: « بی سواد! اُمل! بی کلاس! ناقص العقل! بی شعور! پاشوبرو دانشگاه ».
رفتم چهار سال دانشگاه لیسانس گرفتم ...... برگشتم؛
رفتم خواستگاری؛ پدر دختر پرسید: « خدمت رفتی »؟ گفتم: « هنوز نه »؛ گفت:
« مردنشده نامرد! بزدل! ترسو! سوسول! بچه ننه! پاشو برو سربازی ». رفتم دو سال خدمت سربازیُ انجام دادم برگشتم؛
رفتم خواستگاری؛ مادر دختر پرسید: « شغلت چیه »؟ گفتم: « فعلا کار گیر نیاوردم »؛ گفت: « بی کار! بی عار! انگل اجتماع! تن لش! علاف! پاشو برو سر کار ». رفتم کار پیدا کنم؛ گفتند: « سابقه کار می خوایم »؛ رفتم سابقه کار جور کنم؛ گفتن: « باید کار کرده باشی تا سابقه کار بدیم ». دوباره رفتم کار کنم؛ گفتن: « باید سابقه کار داشته باشی تا کار بدیم». برگشتم؛ رفتم خواستگاری؛ گفتم: « رفتم کار کنم گفتن سابقه کار، رفتم سابقه کار جور کنم گفتن باید کار کرده باشی ». گفتن: « برو جایی که سابقه کار نخواهد ». رفتم جایی که سابقه کار نخواستند. گفتن: « باید متاهل باشی ». برگشتم؛ رفتم خواستگاری؛ گفتم: « رفتم جایی که سابقه کار نخواستن گفتن باید متاهل باشی ». گفتن: « باید کار داشته باشی تا بذاریم متاهل شوی ». برگشتم؛ رفتم نیم کیلو تخمه خریدم دوباره دراز کشیدم جلوی تلویزیون و فوتبال نگاه کردم!
... ادامه
دیدگاه · 1393/04/31 - 04:10 ·
6
اين ارسال را بازنشر کرده است.
حامد@ پسر تنها
539515_346843412061622_1533741185_n.jpg حامد@ پسر تنها
واقعا کاش{-14-}
دیدگاه · 1393/04/31 - 01:53 ·
7
اين ارسال را بازنشر کرده است.
soheil
soheil
شیشه نازک احساس مرا دست نزن !

چندشم می شود از لک انگشت دروغ

آن که میگفت که احساس مرا میفهمد

کو کجا رفت ؟ که احساس مرا خوب فروخت . . . !
... ادامه
حمید
1عشقق.jpg حمید
اشتباه نکن
نه زیبایی تو
نه محبوبیتِ تو
مرا مجذوب خود نکرد،
تنها آن هنگام که روح زخمی مرا بوسیدی...
من عاشقت شدم !
اين ارسال را بازنشر کرده است.
soheil
soheil
چه کلمه مظلومى است"قسمت"؛
تمام "نامردیها" رابه عهده میگیرد!!
دیدگاه · 1393/04/30 - 12:35 ·
6
soheil
soheil
امروز را به خاطر بسپار....
سخت بود ولی گفتم چون این را از تو یاد گرفتم که حداقل کاری که در زمان نابچاری میتوانم انجام دهم اینست که با خودم رو راست باشم..
ناچارم به سپردن زمام به دست قلب سنگی ات....
ازین پس این تو و این دلی که در حسرتت ذره ذره میسوزد..
... ادامه
دیدگاه · 1393/04/30 - 12:23 ·
5
soheil
soheil
اي كافه چي .
ميزهايت را تكي بچين
مگر نميبيني همگي تنهاييم
دیدگاه · 1393/04/29 - 21:38 ·
6
soheil
soheil
اگر مایلید به کسی لب بدهید به نکات زیر توجه کنید:
خاک بر سرم مگه مایلید؟؟
بابا مملکت اسلامی هستا!!
میخوایید بهشت و به یه بوسه بفروشی؟؟؟
نکن برادرمن، خواهر من بده زشته، قباحت داره
... ادامه
soheil
soheil
وقتی آدم از خاکـــــــــــــه
تعجبی نداره که
کرم داشته باشه
دیدگاه · 1393/04/29 - 16:50 ·
5
soheil
soheil
اگر کسی احساست را نفهمید مهم نیست
سرت را بالا بگیر و لبخند بزن
فهمیدن احساس کار هر آدمی نیست !
دیدگاه · 1393/04/29 - 16:49 ·
8
soheil
soheil
گــــــــــــــاهي بايد

سكوتــــــــ كرد؛

خـــــدا پاسخ گو

خواهد بود...

شكـــــــ نكن...!
دیدگاه · 1393/04/29 - 12:42 ·
4
soheil
soheil
مــــــــــــــــــــــرد اونـــــــه کـــه صبــح که از خـــواب پــا میشـــه با مُـشـت بکوبه زمین و دااااااد بزنـــــه: عیــــــــــــــــــــاااااااااااااااااااااااااااااال پس مـــاچ ِ صبحگاهـــی من چی شــــــــــــــــــــــــــــــــــد !!!!!!!!
... ادامه
soheil
soheil
داداش حامد خووووووووش اومدی{-35-}{-35-}
bamdad
bamdad
خــــــدای من
نه آن قدر پاکم که کمکم کنی و نه آن قدر بدم که رهایم کنی
میان این دو گمم
هم خود را و هم تو را آزار میدهم
هر چه قدر تلاش کردم نتوانستم آنی باشم که تو خواستی
و هرگز دوست ندارم آنی باشم که تو رهایم کنی
آنقدر بی تو تنها هستم که بی تو یعنی “هیچ” یعنی “پوچ”
خدایــا هیچ وقت رهـــایم نکن

{-47-}
اين ارسال را بازنشر کرده است.
soheil
soheil
اگر بجای بوی یاس گاهی یأس مشامت را پر میکند،

گناه من نیست که در هیچ کلاسی یادم نداده اند

کدام گل در چه فصلی پا میگیرد...
دیدگاه · 1393/04/28 - 19:38 ·
5
soheil
soheil
دیگران را ببخش. نه به این خاطر که سزاوار بخششند! به این خاطر که تو سزاوار ارامشی....
soheil
soheil
بیا ساقی آن می نشان ده مرا
از آن داروی بیهشان ده مرا
بدان داروی تلخ بیهش کنم
مگر خویشتن را فراموش کنم نظامی
دیدگاه · 1393/04/28 - 18:20 ·
2
soheil
soheil
یه مررررررررد
باس یه جوری عطسه کنه که اَمواجش پرده گوش همسایه بغلی رو که داره جارو برقی میکشه پاره کنه :))))
پسری که دو ساعت فیگور بگیره و آخرش بگه : " چ "
پسر نیس که جوجه جوجه طلاییه ^_^
دیدگاه · 1393/04/28 - 15:17 ·
4
soheil
soheil
هیچوقت زن هایتان را به خاطر عیب هایی که داره سرزنش نکنید

چون اون بنده خدا ، به خاطر همین عیب ها بوده که نتونسته از شما بهترشو پیدا کنه
... ادامه
دیدگاه · 1393/04/28 - 15:05 ·
2
soheil
soheil
گاهی آرام می خواهم صدایت کنم و بگویم حواسم به تو هست گرچه در کنارت نیستم اما با خودم می گویم حواسش را پرت نکن او اکنون دلش با دل دیگریست پس آرام نگاهت می کنم آرام دعایت می کنم قسمت نبود یا حکمت آرام نگاهت می کنم آرام جانم شاد باش شادی تو شادی من است شاد باش دوست من.
... ادامه
دیدگاه · 1393/04/28 - 14:46 ·
4
soheil
soheil
از تنهایی ام ژاکتی بافته ام ، به گرمی آغوش تو نیست ولی بی منت است و همیشگی
دیدگاه · 1393/04/28 - 14:45 ·
4
soheil
soheil
شب پر از ترانه میشه با تو !

قصه عاشقانه میشه با تو !

باغ پاییزی تنهایی من

باغ پر از جوانه میشه با تو !
دیدگاه · 1393/04/28 - 11:16 ·
4
soheil
soheil
این روزها پر طرفدارترین بازی در بین آدم ها

بازی با احساسات است!!!
دیدگاه · 1393/04/28 - 11:14 ·
3
soheil
soheil
چه خوش گفت مولانا ..
شرح حال امروز ما ..

ای قـوم بــه حج رفتـه کجایید کجایید
معشــوق همیــن جـاست بیایید بیایید

معشــوق تــو همسـایه و دیــوار به دیوار
در بادیه ســـرگشته شمـــا در چــه هوایید

گــر صـــورت بی‌صـــورت معشـــوق ببینیــد
هــم خـــواجه و هــم خانه و هم کعبه شمایید

ده بـــــار از آن راه بـــدان خـــانه بـــرفتیــــد
یــک بـــار از ایـــن خانــه بــر این بام برآیید

آن خانــــه لطیفست نشان‌هـــاش بگفتیــد
از خــواجــــه آن خــــانـــــه نشانـــی بنماییـــد

یک دستـــه گــل کــو اگـــر آن بـــــاغ بدیدیت
یک گـــوهر جــــان کـــو اگـــر از بحر خدایید

با ایــــن همـه آن رنج شما گنج شما باد
افسوس که بر گنج شما پرده شمایید
مولانا

چراغى كه به خانه رواست به مسجد حرام است ..
از زيادى مال خود به هموطنان خود انفاق كنيد نيكو تر است ..
قبله اى ما در كنار ما واطراف ما است نه در بت كده اى دشت هاى حجاز ..
چشم بصيرت ميخواهد كمى چشمانمان را باز تر كنيم ..
... ادامه
دیدگاه · 1393/04/28 - 11:10 ·
4
صفحات: 5 6 7 8 9