مشخصات

موارد دیگر
0$D->usr->favs) ) { ?>
sam (آفلاين)
193 پست
189 ديدگاه
478.5 امتياز
1374-03-29
m - مجرد
اسلام
اصفهان
دیپلم
معاف
نمی کشم
mohammad7429.blogfa.com

دنبال‌کنندگان

(53 کاربر)

آخرین بازدید کنندگان

حس من


sam
sam
در فوتبال :
اگر تاریخ را میخواهید ، پس هوادار لیورپول شوید !
اگر افتخار را مي خواهيد ، پس منچستري شويد !
اگر وفاداری را میخواهید ، پس هوادار آرسنال شوید !
اگر غرور میخواهید ، پس هوادار يوونتوس شوید !
اگر عشق میخواهید ، پس طرفدار میلان شوید !
اگر اشتیاق میخواهید ، پس بایرن مونیخی شوید !
اگر تماشاگر مي خواهيد ، پس هوادار دورتمند شويد!
اگر جادوي فوتبال مي خواهيد ، پس رئالي شويد !
اگر گل میخواهید ، پس هوادار بارسلونا شوید !
.
.
.
و اگر همه ی اینها را در یک تیم میخواهید ، پس بدون شک پرسپولیسی شوید ...
... ادامه
sam
sam
یه سوال از خانم ها دارم....
زشته بخدا...
از سوسک میترسی؟؟
آخه شما تو شکم سوسک جا میشی؟
نه جامیشی؟؟
نه خب بگو میخام بدونم
sam
sam
ﮔﻔﺖ: ﮐﯿﮏ
ﮔﻔﺘﻢ: ﺷﮑﻼﺗﯽ
ﺧﻨﺪﯾﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﻻﯾﻦ؟
ﮔﻔﺘﻢ: ﻓﻘﻂ ﻻﯾﻦ ﺳﺒﻘﺖ
ﺧﻨﺪﯾﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﺗﺎﻧﮕﻮ؟
ﮔﻔﺘﻢ: ﻧﻪ ﺑﻨﺪﺭﯼ
ﺧﻨﺪﯾﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﺩﯾﺪﯼ ؟
!ﮔﻔﺘﻢ: ﻧﻪ ﻭﺍﻻ ﻫﻨﻮﺯ ﻧﺪﯾﺪﻡ
ﺩﯾﮕﻪ ﺩﺍﺷﺖ ﺯﻣﯿﻨﻮ ﮔﺎﺯ ﻣﯽ ﮔﺮﻓﺖ
ﯾﻪ ﻫﻤﭽﯿﻦ ﺑﭽﻪ ﯼ ﺁﻓﺘﺎﺏ ﻣﻬﺘﺎﺏ ﻧﺪﯾﺪﻩ ﺍﯼ
ﻫﺴﺘﻢ ﻣﻦ =))
دیدگاه · 1393/03/18 - 20:31 ·
4
sam
sam
ﺗﻮﯼ ﻫﻤﺎﯾﺶ ﺭﻭﺍﺑﻂ ﺯﻧﺎﺷﻮﺋﯽ ، ﺳﺨﻨﺮﺍﻥ ﺍﺯ
ﺧﺎﻧﻤﻬﺎﯼ ﺣﺎﺿﺮ ﺩﺭ ﺟﻠﺴﻪ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺗﺎ ﺩﺭ ﻫﻤﻮﻥ
ﻟﺤﻈﻪ ﺑﻪ ﺷﻮﻫﺮﺍﺷﻮﻥ ﺑﺎ ﺍﺱ ﺍﻡ ﺍﺱ ﺑﮕﻦ "
ﻋﺎﺷﻘﺘﻢ " ﻭ ﺑﻌﺪ ﺟﻮﺍﺑﻬﺎ ﺭﺳﯿﺪﻩ ﺭﻭ ﺑﻠﻨﺪ ﺩﺭ ﺳﺎﻟﻦ
ﺑﺨﻮﻧﻦ :
ﺣﺎﻻ ﺑﻪ ﺗﻌﺪﺍﺩﯼ ﺍﺯ ﺟﻮﺍﺑﻬﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﮐﻨﯿﺪ :
-1 ﺑﺎ ﻣﻦ ﺑﻮﺩﯼ ؟؟؟؟ !!!
-2 ﻣﺘﻮﺟﻪ ﻣﻨﻈﻮﺭﺕ ﻧﻤﯿﺸﻢ ؟
-3 ﺑﺎﺯ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺭﻭ ﮐﺠﺎ ﮐﻮﺑﻮﻧﺪﯼ ؟
-4 ﭼﻘﺪﺭ ﭘﻮﻝ ﻻﺯﻡ ﺩﺍﺭﯼ ﺣﺎﺷﯿﻪ ﻧﺮﻭ .
-5 ﭼﯿﻪ ﺑﺎﺯ ﺍﻣﺸﺐ ﻣﺎﻣﺎﻧﺖ ﺍﯾﻨﺎ ﺩﻋﻮﺗﻦ ﺧﻮﻧﻤﻮﻥ ؟
-6 ﯾﻪ ﺭﺍﺳﺖ ﺑﺮﻭ ﺳﺮ ﺍﺻﻞ ﻣﻄﻠﺐ .....
-7 ﯾﺎ ﺧﺪﺍ ﺑﺎﺯ ﭼﻪ ﺩﺳﺘﻪ ﮔﻠﯽ ﺑﻪ ﺁﺏ ﺩﺍﺩﯼ ؟
-8ﺷﻤﺎ !
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
ﯾﻌﻨﯽ ﻣﻦ ﻫﻼﮎ ﺍﯾﻦ ﺷﻤﺎﺭﻩ 8 ﺷﺪﻡ ﮐﻪ ﺍﯾﻨﻘﺪﺭ
ﻋﺎﺷﻖ ﺯﻧﺸﻪ :|
دیدگاه · 1393/03/18 - 20:23 ·
4
sam
sam
دوستان ببخشید نمیتونستم یکی یکی دعوت کنم ولی الان اینجا میگم :
که همتون بدونید ، من نامزد کردم و آخر خرداد هم مراسم نامزدیمه
از همینجا هم از همتون دعوت میکنم که تشریف بیارید
آدرسم میدم : تهران - سعادت آباد - بلوار دریا - انتهای خیابان صرافها - شماره 37 - تالار پذیرایی امیتیس
از ساعت 19 الی 24 خوشحال میشم بیاید
عزیزان خواهشا گل ، کادو و شیرینی نیارید
..
..
.
.
.
..
فقط دوستان دارید میاید سر راه یه نامزد هم واسم بیارید فحش ندید من بد دهنما...
... ادامه
sam
thumbs_Amazing-Funny-Tattoos-1.jpg sam
خاکوبیییییییی
دیدگاه · 1393/03/15 - 12:24 ·
5
sam
amazing-tattoo-legs.jpg sam
واااااااااااای خاکوبی را ببین
sam
sam
زنها را بایـد کشت
جور دیگر باید زیـست
.
.
.
.
.
اوه اوه سهراب با زنش دعواش شده هیچی نگین
sam
sam
آقای مجری: فامیل نمیدونی کی به این ماهی چلو کباب میده؟!
فامیل: چی شده؟ اعتراض کرده؟ اینم دیگه واسه ما اعتراض میکنه! میخوری بخور، نمیخوری نخور!
مجری: یعنی چی؟ یعنی شما بهش میدی؟
فامیل: من؟؟چیه گفته به من کباب مونده داده؟؟
مجری: ایناها، اینجا، برنجا رو آب معلومه!
فامیل: هه هه کباباشو خورده، برنجاش مونده!
مجری: فامیل میشه خواهش کنم دیگه به ماهی چلوکباب ندی؟
فامیل: نمیدم دیگه آقای مجری، چشم! همون قیمه بستشه!
مجری: اِ اِ قیمه چیه؟؟ چرا بهش غذا میدی؟؟؟ این ماهیه! من خودم بهش غذای ماهی میدم،.
فامیل: غذای ماهی چیه آقای مجری؟ چرا بدعادتش میکنین؟ من از دور اومدم، شما به من غذای دوری دادین؟! آشِ در دوره تاحالا یبار درست کردین بدین به من؟؟!!
مجری: نه ببین فرق میکنه، من چه جوری توضیح بدم...
فامیل: آقای مجری دهن داره دیگه! کسی که در دهنشو باز کنه، هرچی گذاشتن جروش تشکر میکنه میخوره!
... ادامه
sam
sam
همه مخاطب خاص دارن ما هم داريم!!!!!
اونم نه یکی !!!!!
4 تا !!!!!!!
.
.
اوليش ايرانسله!!!
دوميش 7575 !!!!
سوميشم 8282 !!!!
چهارمیشم Pishvaz !!!!
تازشم دعوامونم نميشه:)))))
قهرم نميکنيم :)))
همه هم باهم به خوبی و خوشی زندگی میکنیم تا کور شود هر آنکه نتوان دید
دیدگاه · 1393/03/7 - 19:39 ·
8
sam
sam
دانشجویی پس از اینکه در درس منطق نمره نیاورد به استادش گفت: قربان، شما واقعا چیزی در مورد موضوع این درس می دانید؟

استاد جواب داد: بله حتما. در غیر اینصورت نمیتوانستم یک استاد باشم.

دانشجو ادامه داد: بسیار خوب، من مایلم از شما یک سوال بپرسم ،اگر جواب صحیح دادید من نمره ام را قبول میکنم در غیر اینصورت از شما میخواهم به من نمره کامل این درس را بدهید .

استاد قبول کرد و دانشجو پرسید: آن چیست که قانونی است ولی منطقی نیست، منطقی است ولی قانونی نیست و نه قانونی است و نه منطقی؟

استاد پس از تاملی طولانی نتوانست جواب بدهد و مجبور شد نمره کامل درس را به آن دانشجو بدهد .

بعد از مدتی استاد با بهترین شاگردش تماس گرفت و همان سوال را پرسید. و شاگردش بلافاصله جواب داد :

قربان شما 63 سال دارید و با یک خانم 35 ساله ازدواج کردید که البته قانونی است ولی منطقی نیست.

همسر شما یک معشوقه 25 ساله دارد که منطقی است ولی قانونی نیست.واین حقیقت که شما به معشوقه همسرتان نمره کامل دادید در صورتیکه باید آن درس را

رد میشد نه قانونی است و نه منطقی
... ادامه
دیدگاه · 1393/03/1 - 10:12 ·
5
sam
sam
دل می تپد از لحظه دیدار پرستار

در سینه مرا هست دلی یارپرستار

هر لحظه شب باز کنم دیده خود را

بینم به برم دیده بیدار پرستار

چون بعد خدا اوست نگه دار مریضان

یارب تو خودت باش نگهدار پرستار

خود سوختن و نور نمودن به بر جمع

چون شمع شب افروز بود کار پرستار

آزرده کند خلق و رسولان خدا را

هر کس که بود در پی آزار پرستار

معیار پرستار چو پرسند بگویم

زینب بود اینجا همه معیار پرستار

مائیم دعا گوی پرستار و خدا نیز

باشد همه جا یار و ممد کار پرستار

«سیمرغ»چنین گفت که بهبودی بیمار
باشد همه از ارزش وآثار پرستار
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/30 - 21:51 ·
6
sam
sam
شب شعر:
آقای مجری: یکی از شعرایی رو که بلد هستین رو بگین، فامیل، اگر در بند در ماند قبول نیستا! یه شعر جدید بخون.
فامیل دور: از در درآمدی و من از خود به در شدم...
آقای مجری: این دیوونم کرد از دست این دره!
فامیل دور: ما بدین در نه پی حشمت و جاه آمده‌ایم... که با این درد اگر در بند در مانند ، درمانند...
آقای مجری :اینوکه ۳۰ بار خوندی .حالا معنیش چیه؟
فامیل دور: این معنیش خیلی عمیقه !!! درمورد درهای در مانند هست آقای مجری ، یعنی دری که واقعا در نیست شبیه درهست . کنار خیابون دیدی نقاشی در کشیدن؟ فکر میکنی در هست ولی در نیست ، در ماننده !؛ یعنی این دردها مارو شبیه اون درها میکنه!
ببعی :
It's nice to be important, but it's more important to be nice
آقای مجری: نه شعر فارسی بخون.
ببعی :در گلستانه چه بوی علفی می آمد ، به به!
کلاه قرمزی :دستم استخون نداره ، نون خورده و جون نداره ، دیلا دیلای لالای لای لای
پسرعمه زا: سلطان غم مادر، بی تو پسر نمی‌شود!
آقای مجری: نه بچه جان! یه شعر قشنگ؛ باید میم هم داشته باشه.
پسرعمه زا: می تو پسر نمی‌شود... خوبه؟! آقای مجری این می‌تو پسر نمی‌شود یعنی چی؟
آقای مجری: بی تو به سر نمی شود
پسر عمه: چی نمی شود؟
آقای مجری: به سر نمی شود ، یعنی نمیتونم بی تو زندگی کنم.
پسرعمه: با پسرش؟
آقای مجری: پسر نیست که ، بی تو به سر نمی شود.
کلاه قرمزی: یعنی کلاه ما رو میگه دیگه ، میگه اگه تو نباشی من به سرم نمیرم
آقای مجری: نه نه ، بچه ها ، خیلی ساده ست . یعنی من بدون تو نمیتونم زندگی کنم.
فامیل دور : منو میگی آقای مجری؟ منم بدون تو نمیتونم زندگی کنم ، من از بچگی آرزوم بود شما بگید به من نمیتونید بدون من زندگی کنید!!!!!!!
ببعی: مرنجان دلم را که این مرغ وحشی، ز بامی که برخاست، مشکل نشیند، ببببعععع! عین بده...
پسرعمه زا: سلطان غم مادر!!!
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/26 - 11:40 ·
7
sam
sam
اینجا سرزمین کلمات معکوس است:
جایی که گنج، جنگ می شود
درمان، نامرد می شود
قهقهه، هق هق می شود اما دزد همان دزد است و درد همان درد
sam
sam
اگر یک زندگی را نجات دهید شما یک قهرمانید
اما اگر شما1000تا زندگی را نجات دهید شما یک "پرستارید
sam
sam
روزی ، یک پدر روستایی با پسر پانزده ساله اش وارد یک مرکز تجاری میشوند.
پسر متوّجه دو دیوار براق نقرهای رنگ میشود که بشکل کشویی از هم جدا
شدند و دو باره بهم چسبیدند، از پدر میپرسد، این چیست ؟ پدر که تا بحال
در عمرش آسانسور ندیده میگوید پسرم، من تا کنون چنین چیزی ندیدم، و
نمیدانم .
در همین موقع آنها زنی بسیار چاق را میبینند که با صندلی چرخدارش به آن
دیوار نقرهای نزدیک شد و با انگشتش چیزی را روی دیوار فشار داد، و دیوار
براق از هم جدا شد ، و آن زن خود را بزحمت وارد اطاقکی کرد، دیوار بسته
شد، پدر و پسر ، هر دو چشمشان بشماره هائی بر بالای آسانسور افتاد که از
یک شروع و بتدریج تا سی رفت، هر دو خیلی متعجب تماشا میکردند که
ناگهان ، دیدند شمارهها بطور معکوس و بسرعت کم شدند تا رسید به یک، در
این وقت دیوار نقرهای باز شد، و آنها حیرت زده دیدند، دختر ۲۴ ساله مو
طلایی بسیار زیبا و ظریف ، با طنازی از آن اطاقک خارج شد.

پدر در حالی که نمیتوانست چشم از آن دختر بردارد، به آهستگی، به پسرش گفت سريع برو مادرت رو بيار اينجا{-18-}
دیدگاه · 1393/02/24 - 14:59 ·
3
sam
sam
رفیقم رفته دسشویی -یهو داد زد “واااااای”

گفتم چی شد؟ گفت :”مسواکم افتاد تو اون سوراخه!

بهش گفتم خونسرد باش بابا، فک کردم چی شده!

دیدم خیلی خونسرد اومد مسواکشو شست گزاشت دهنش!

یعنی من اینقد تاثیر گذارم
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/21 - 23:58 ·
7
sam
sam
ﻣﯿﺪﻭﻧﯿﺪ ﺍﮔﻪ ﻣﻼ‌ﻧﯽ ﺑﺎ ﺁﺭﻣﯿﻦ 2AFM ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﮐﻨﻪ ﺑﭽﺸﻮﻥ ﭼﯽ ﻣﯿﺸﻪ؟؟
ﻣﯿﺸﻪ ﻣﻼ‌ﻣﯿﻦ
=)))))))
دیدگاه · 1393/02/20 - 22:25 ·
8
sam
sam
ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﺩﺍﻧﺸﺠﻮﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﻏﺬﺍ ﻣﯽ ﺭﻩ
ﺳﻠﻒ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ. ﻣﺴﺘﻘﯿﻢ ﻣﯿﺮﻩ ﺳﺮ ﻣﯿﺰ ﺍﺳﺎﺗﯿﺪ . ﺟﻠﻮ
ﺍﺳﺘﺎﺩﺵ ﺷﺮﻭﻉ ﻣﯽ ﮐﻨﻪ ﺑﻪ ﻏﺬﺍ ﺧﻮﺭﺩﻥ . ﺍﺳﺘﺎﺩﺵ
ﻋﺼﺒﺎﻧﯽ ﻣﯿﺸﻪ ﻭ ﺑﻪ ﺷﺎﮔﺮﺩﺵ ﻣﯿﮕﻪ ﺗﺎ ﺣﺎﻻ
ﺩﯾﺪﯼ ﮔﺎﻭ ﻭ ﭘﺮﻧﺪﻩ ﯾﻪ ﻏﺬﺍ ﺑﺨﻮﺭﻥ. ﺷﺎﮔﺮﺩ ﺑﺎ
ﺧﻮﻧﺴﺮﺩﯼ ﮐﺎﻣﻞ ﻣﯿﮕﻪ ﺑﺎﺷﻪ ﭘﺲ ﻣﻦ ﭘﺮﻭﺍﺯ ﻣﯽ
ﮐﻨﻢ ﻣﯿﺮﻡ ﯼ ﺟﺎ ﺩﯾﮕﻪ . ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻋﺼﺒﺎﻧﯽ
ﻣﯿﺸﻪ ﻭ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﻩ ﺑﻌﺪ ﺟﻠﺴﻪ ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ
ﺩﻫﻨﺸﻮ ﺳﺮﻭﯾﺲ ﮐﻨﻪ . ﻣﻮﻗﻊ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺪﻥ ﺟﻠﺴﻪ
ﺍﺳﺘﺎﺩ ﻣﯽ ﺑﯿﻨﻪ ﺭﺍﻫﯽ ﻧﺪﺍﺭﻩ ﻭﺍﺳﻪ ﺭﺩ
ﮐﺮﺩﻧﺶ .ﻣﯿﮕﻪ ﺍﺯﺕ ﯾﻪ ﺳﻮﺍﻝ ﻣﯽ ﭘﺮﺳﻢ ﺍﮔﻪ
ﻣﻨﻄﻘﯽ ﺟﻮﺍﺏ ﺑﺪﯼ ﺑﻬﺖ ﻧﻤﺮﻩ ﻣﯽ ﺩﻡ ﺷﺎﮔﺮﺩ
ﻗﺒﻮﻝ ﻣﯽ ﮐﻨﻪ. ﺑﻬﺶ ﻣﯽ ﮔﻪ ﺩﻭﺗﺎ ﮐﯿﺴﻪ ﻫﺴﺘﻦ ﮐﻪ
ﺩﺍﺧﻞ ﯾﮑﯽ ﭘﺮ ﭘﻮﻟﻪ ﻭ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﻋﻘﻞ ﻭ ﺷﻌﻮﺭ ﺷﻤﺎ
ﮐﺪﻭﻣﻮ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ ﺷﺎﮔﺮﺩ ﮐﯿﺴﻪ ﭘﺮ
ﭘﻮﻝ . ﺍﺳﺘﺎﺩ ﻣﯽ ﮔﻪ ﻭﻟﯽ ﻣﻦ ﮐﯿﺴﻪ ﻋﻘﻞ ﻭ ﺷﻌﻮﺭ
ﺭﻭ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻡ .ﺷﺎﮔﺮﺩ ﺑﻠﻪ ﺩﻗﯿﻘﺄ ﻫﺮ ﮐﯽ ﻫﺮ
ﭼﯽ ﺭﻭ ﮐﻪ ﻧﺪﺍﺭﻩ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻣﯽ ﮐﻨﻪ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﮐﻪ ﺩﯾﮕﻪ
ﺧﻮﻧﺶ ﺑﻪ ﺟﻮﺵ ﺍﻭﻣﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺯﯾﺮ ﺑﺮﮔﻪ ﻓﻘﻂ ﻣﯽ
ﻧﻮﯾﺴﻪ ﮔﺎﻭ. ﺷﺎﮔﺮﺩ ﻫﻢ ﺑﻬﺶ ﻧﮕﺎﻩ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﻪ ﻭﻟﯽ
ﺑﻌﺪ ﭼﻦ ﻟﺤﻈﻪ ﺑﺮ ﻣﯽ ﮔﺮﺩﻩ ﻣﯽ ﮔﻪ ﺑﺒﺨﺸﯿﺪ
ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺷﻤﺎ ﺍﺳﻤﺘﻮ ﻧﻮﺷﺘﯽ ﻭﻟﯽ ﺍﻣﻀﺎ ﻧﮑﺮﺩﯼ
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/19 - 16:44 ·
4
sam
sam
ﻧﻮﺷﺘﻪ ﻯ ﻳﮏ ﭘﺰﺷﮏ
ﺩﯾﺮﻭﺯ ﮐﻠﯿﻨﯿﮏ ﺑﻮﺩﻡ ﭘﺴﺮﯼ
ﺍﻭﻣﺪ ﯾﻪ ﺧﺎﻟﮑﻮﺑﯽ ﺍﺳﻢ ﺩﺧﺘﺮ ﺭﻭ ﺩﺳﺘﺶ ﺑﻮﺩ ﮔﻔﺖ ﻣﯿﺨﻮﺍﻡ
ﭘﺎﮐﺶ ﮐﻨﻢ ...ﮔﻔﺘﻢ ﺍﺳﻢ ﮐﯿﻪ ﮔﻔﺖ ﺍﺳﻢ ﻋﺸﻘﻢ...
ﻣﯿﺨﻮﺍﻡ ﭘﺎﮐﺶ ﮐﻨﻢ ﯾﻪ ﺍﺳﻢ ﺩﯾﮕﻪ ﺑﻨﻮﯾﺴﻢ '''' ﮔﻔﺘﻢ ﺍﯾﻦ ﭼﻪ
ﻋﺸﻘﯽ ﺑﻮﺩ ﭘﺲ ﮐﻪ ﺩﺭﺩ ﺧﺎﻟﮑﻮﺑﯽ ﺭﺍ ﺗﺤﻤﻞ ﮐﺮﺩﯼ ''' ﮔﻔﺖ
ﺩﺍﺩﺍ ﺩﯾﺮﻭﺯ ﺟﻠﻮ ﺩﻓﺘﺮ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﻭﻗﺘﯽ ﺩﯾﺪﻡ ﻋﺸﻘﻢ ﺩﺍﺭﻩ
ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﻣﯿﮑﻨﻪ ﺭﻓﺘﻢ ﭘﺸﺖ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﺩﯾﺪﻡ ﻋﺸﻘﻢ ﺍﺳﻤﺸﻮ
ﺍﺷﺘﺒﺎﻫﯽ ﺑﻬﻢ ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﻗﺒﻼ ''' ﻭ ﺣﺎﻻ ﺍﻭﻣﺪﻡ ﺍﺳﻢ ﻭﺍﻗﻌﯿﺸﻮ
ﺑﻨﻮﯾﺴﻢ ''' ﺍﻭﻥ ﻟﺤﻈﻪ ﺁﺭﺯﻭ ﮐﺮﺩﻡ ﯾﻪ ﺷﯿﺸﻪ ﻣﺸﺮﻭﺏ ﭘﯿﺸﻢ
ﺑﻮﺩ ﺗﺎ ﺣﺪﺍﻗﻞ ﭼﻨﺪ ﺳﺎﻋﺘﯽ ﺗﻮﯼ ﺍﯾﻦ ﺩﻧﯿﺎﯼ ﭘﺴﺖ ﻧﺒﺎﺷﻢ ﻭ
ﺑﺰﻧﻢ ﻫﻤﺸﻮ ﺑﻪ ﺳﻼﻣﺘﯽ ﭘﺴﺮﻩ
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/19 - 12:23 ·
6
sam
sam
عروس خانم چیکاره هستن ؟؟؟
معلم هستن .
به به ، معلمی شغل انبیاست !!!
معلم چی هستن حالا ؟؟؟

رقص عربی

معلم :|
انبیا :|
شغل :|
دیدگاه · 1393/02/19 - 12:20 ·
6
sam
sam
ﭘﺴﺮ ﻟﺮ : ﺑﻮﻭ ﯾﺨﭽﺎﻝ ﮐﯽ ﺭﺍﺳﺖ ﮐﺮﺩ؟
ﺑﺎﺑﺎﺵ : ﻧﻮﻧﻮﻡ
ﺭﺍﺩﯾﻮﻧﻪ ﮐﯽ ﺳﺎﺧﺖ
... : ﻧﻮﻧﻢ
ﻣﺎﺷﯿﻨﻪ ﮐﯽ ﺳﺎﺧﺖ
... : ﻧﻮﻧﻢ
ﻣﺎﺩﺭ ﻟﺮﻩ : ﺑﭽﻪ ﮐﻢ ﺳﻮﺍﻝ ﺑﭙﺮﺱ ﺑﻮﻭﺗﻪ
ﺧﺴﺘﻪ ﻧﮑﻦ
ﺑﺎﺑﺎﺵ : ﻭﻟﺲ ﮐﻦ ﺑﯿﻞ ﺳﻮﺍﻝ ﮐﻨﻪ
ﻣﻌﻠﻮﻣﺎﺗﺲ ﺑﺮﻩ ﺑﺎﻻ
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/17 - 01:07 ·
2
sam
sam
بازم عشق اول امیرتتلو با اهنگ فوق العادش:
مرسی ، وقتی که نداشتم به خیلیا حسّی ، انرژیا رسید
مرسی ، حتی از گِلِگیا مرسی ، ممنون
مرسی ، وقتی که نداشتم به خیلیا حسّی ، انرژیا رسید
مرسی ، حتی از گِلِگیا مرسی ، هرچی از دلت میاد بده بیاد انرژیات رسید

هه ، باورم نمیشه همه باهام خوبن ، منی که یه سربار واسه بابام بودم
باورم نمیشه باهام عکس میندازن هی ، همه جا آهنگا که من میسازمه
من ، همیشه تنها بودم ، همیشه استرس داشتم همه جا حتی اونور
همیشه ، نگرانِ کارا و حرفامونم ، همیشه ، به دور از همه جمعا موندم
دعوا اونقد داشتیم اونقد بد راه اومد این روزِگار با ما ، ما موندیم سرپا اونوقت
همیشه چشا قرمز دستامون یخ ، اَه ، وقتامون کم میومد درسامون سخت
همیشه حواسم به خرج کردنم بوده امید دارم حتی وقتی فقط چند برگ ازم مونده
همیشه گفتم واسه برگشتنم زوده ما تا تَش هستیم دستِ حق هم بدرقم بوده ، با اینکه مسیرامون بد بدرقم بوده
همیشه آماده ، نگران مضطرب ، حواس جمع ، با همه راه اومدم
اما بازم اونا که دوسَم داشتن ، آخرش واسه گنده شدن تو محل ، منو با چاقو زدن ، آدما چه بد بار اومدن
همیشه آماده بودم ، که هرچی دارم و آنن یه جا باهم بدم ، من یه عالَم گِلَم ، یه عالم حرفم بذا بازم بگم
همیشه تَشو دیدم ، نمونده هیچ چیزی که بخوان یادم بدن ، نمونده حتی واسم دلم ، دیگه نمیشه گفت آدم به من

اما مرسی ، وقتی که نداشتم به خیلیا حسّی ، انرژیا رسید
مرسی ، حتی از گِلِگیا مرسی ، حتی از گِلِگیات مرسی به من انرژیات رسید

یادمه که انقدِ بد بودش همه چی ، مادرم هَمَش عینه یه مَرد کار میکرد
جُفت چشامم تا حدِ مرگ خار دیدن که میشینم اینجوری شعرای درددار میگم
از بچگی میگفتم که حالا چی تو راهته ، میفهمیدم بابام ۲ ساعت واس چی توالته
میدونستم رویاهام بعیدن با این پول ، بچه بودم ، ولی بد حالیم بود
پدرم اما خدایی مَرد بود ، واسه ما بد بود ، ولی تو محل بهترین آدم بود
بینِ همسایه ها محبوب ، یه مَردِ واقعاً خوب
هرچند نذاشته واسم پول و نمونده هیچ چیزِ خاص از اون ، ولی خُب بازم بود
میزد از خوراکِ خودمون از شیکم میکم و راحت ، از خیلی از چیزای دیگَم میکَند
خودمون نون نداشتیم نگرانِ این و اون بود ، اون موقع ما نمیفهمیدیم داشت چی جمع میکرد
خلاصه نه پولِ کسی رو خورد نه ، سَرِ سفره نفرین و نحسی آورد
هرچیَم داشت حال به این و اون میداد ، آخ
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/12 - 18:40 ·
3
sam
sam
من تتلو نیستم که وقتی بهم خیانت کردی ببرمت تو بیابون خودمو اتیش بزنم
من آرمینم زنده به گورت میکنم.......!!
دیدگاه · 1393/02/11 - 21:16 ·
3
sam
sam
ﺩﯾﺸﺐ ﻣﺎﻣﺎﻥ ﺑﺎﺑﺎﻡ ﺩﻋﻮﺍﺷﻮﻥ ﺷﺪ ...
ﺑﺎﺑﺎﻡ ﮔﻔﺖ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺧﻮﻧﻪ ﻣﯿﺮﻡ ﺑﯿﺮﻭﻥ،ﺩﯾﮕﻪ ﺟﺎﯼ ﻣﻦ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﻧﯿﺲ !!!
ﻣﻨﻢ ﮐﻪ ﻣﻨﺘﻈﺮﻩ ﺳﻮﮊﻩ ﮐﻠﯽ ﺑﻪ ﺣﺮﻓﺶ ﺧﻨﺪﯾﺪﻡ ...
ﺗﺎ ﺭﻓﺖ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺑﻬﺶ ﺍﺱ ﺩﺍﺩﻡ) "ﺧﻮﻧﻪ ﺧﻮﺑﻪ ("
ﺍﻭﻥ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺧﺒﺮﯼ ﻧﯿﺲ ﺑﻪ ﺟﺰ ﭼﺸﻤﻬﺎﯼ ﺑﺎﺭﻭﻧﯽ،
ﺑﻪ ﺟﺰ ﺁﺩﻣﻬﺎﯼ ﻣﺠﺒﻮﺭ ﻣﺜﻪ ﺧﻮﺩﺕ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺍﺟﺒﺎﺭﻩ ﺑﺎ ﺍﻭﻧﯽ ...
ﺑﻌﺪ ﺩﯾﺪﻡ ﺝ ﻧﺪﺍﺩ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺍﺱ ﺩﺍﺩﻡ: ﺧﯿﻠﯽ ﺩﺭﺩ،ﺧﯿﻠﯽ ﻣﺸﮑﻼﺕ،ﺧﯿﻠﯽ ﺑﯽ ﭘﻮﻟﯽ ﺩﺍﺷﺘﯽ،
ﭼﻘﺪﻩ ﺑﻬﺖ ﮔﻔﺘﻢ ﻣﯽ ﻣﻮﻧﺪﯼ ﮐﺎﺷﮑﯽ،ﺣﺎﻻ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﺧﻮﻧﻪ ﯼ ﻣﺎ ﺟﺎﯼ ﭘﯿﺰﻭﺭﯾﺎﺵ ﻧﯿﺲ ...
ﺑﺎﺑﺎﻡ: ﺯﺭ ﻧﺰﻥ ﺣﻮﺻﻠﻪ ﺷﻮﺧﯽ ﻧﺪﺍﺭﻡ،ﻣﻦ ﻭ ﻣﺎﻣﺎﻧﺖ ﺍﯾﻨﺎ ﺭﻭ ﯾﺎﺩﺕ ﺩﺍﺩﯾﻢ ﺑﯿﺸﻌﻮﺭ؟؟؟
ﻣﻦ ﺩﻗﺎﯾﻘﯽ ﺑﻌﺪ :ﺧﯿﻠﯽ ﺟﺎﻫﺎ ﺧﻮﺭﺩﯼ ﭘﺲ ﮔﺮﺩﻧﯽ،
ﺩﯾﮓ ﻭﻗﺖ ﻗﻬﺮ ﻭ ﻧﺎﺯ ﮐﺮﺩﻥ ﻧﯿﺲ،
ﯾﺎﺩ ﮔﺮﻓﺘﯿﻢ ﮐﺘﮏ ﺑﻌﻀﯽ ﻣﺎﻣﺎﻧﺎ ﺧﻮﺷﻤﺰﻩ ﺗﺮﻩ ﺍﺯ ﺑﺴﺘﻨﯽ ...
ﺑﺎﺑﺎﻡ:ﺑﺮﻭ ﭘﯿﺶ ﺩﮐﺘﺮ،ﺗﻮ ﺑــﯿـــﻤـﺎﺭﯼ ﺑــﻪ ﺧﺪﺍ،ﺑــــﯿـــــ ﻣــــﺎﺭ !!!
ﻣﻦ: ﻣﻦ ﺑﺎ ﯾﻪ ﻣﻮﺝ ﺑــﯿـﻤــﺎﺭ،ﺗﮑﯿﻪ ﺑﻪ ﮐﻨﺞ ﺩﯾﻮﺍﺭ،
ﺧﺴﺘﻪ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﺧﺴﺘﻪ ﺍﺯﺟﺎﯼ ﺧﺎﻟﯽ ﺑﺎﺑﺎﻡ ﮐﻨﺎﺭﻩ ﻣﺮﻏﻪ ﻣﯿﻨﺎﺵ !!!
ﺑﺎﺑﺎﻡ:ﺍﯼ ﺯﻫﺮ ﻣﺎﺭ،ﺗﻮ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﺯﺑﻮﻥ ﺭﻭ ﺍﺯ ﮐﺠﺎ ﺁﻭﺭﺩﯼ ﺁﺧﻪ ﺑﭽﻪ !!! ﻧﺮﻭ ﺭﻭ ﺍﻋﺼﺎﺑﻢ،ﻣﻦ ﺩﺍﺭﻡ ﻣﯿﺮﻡ ﺧﻮﻧﻪ ﻋﺰﯾﺰ ﺍﯾﻨﺎ ﺩﯾﮕﻪ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺯﻧﮓ ﻧﺰﻧﯿﺪ ﭘﺎﻣﻮ ﺗﻮ ﺍﻭﻥ ﺧﻮﻧﻪ ﻧﻤﯿﺬﺍﺭﻡ،ﺧﺪﺍﺣﺎﻓﻆ ﻭﺍﺳﻪ ﻫﻤﯿﺸﻪ!!!
ﻣﻦ: ﺳﻼﻣﺘﯽ ﺑﺎﺑﺎﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺑﯽ ﻟﻄﻔﯽ ﺧﺪﺍﻓﻈﯽ ﮐﺮﺩﻥ،
ﺳﻼﻣﺘﯽ ﻫﻤﻪ ﺯﻥ ﺫﻟﯿﻠﻬﺎ،ﺳﻼﻣﺘﯽ ﮐﺘﮏ ﺧﻮﺭﻫﺎ،
ﺳﻼﻣﺘﯽ ﺭﺿﺎ ﻣﺴﺘﻘﯿﻢ ﻫﺎ،ﺳﻼﻣﺘﯽ ﺑﭽﻪ ﻧﻨﻪ ﻫﺎ!!!
ﺑﺎﺑﺎﻡ:ﺍﯼ ﻧﻤﯿﺮﯼ ﺗﻮ ﺗﺮﮐﯿﺪﻡ ﺍﺯ ﺧﻨﺪﻩ ﮐﺼﺎﻓﻂ،ﺗﻮ ﺍﻭﺝ ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ ﻫﻢ ﺁﺩﻡ ﺭﻭ ﻣﯽ ﺧﻨﺪﻭﻧﯽ توله خر ,ﺍﻻﻥ ﻣﯿﺎﻡ ﺧﻮﻧﻪ ... ﯾﻪ ﻫﻤﭽﯿﻦ ﺑﺎ ﻧﻤﮑﯿﻢ ﻣﻦ!!!
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/11 - 17:36 ·
3
صفحات: 1 2 3 4 5