#یغما_گلرویی
حالا مدام...
حالا مدام از پی نشانی تو
فنجان های قهوه را دوره می کنم
مدام این چشم بی قرار را
با بغض و بهانه ی باران آشنا می کنم
مدام این دل درمانده را
با باور برودت عشق
آشتی می دهم
باید این ساده بداند
بانوی برفی بیداری ها
دیگر به خانه ی خواب و خاطره
باز نخواهد گشت.
7 امتیاز + /
0 امتیاز - 1393/03/30 - 00:31 در
شعر و داستان