دوست داشتن ، ساده ترین و زیباترین احساس است.... دوست داشتن یعنی ..... بعد از ظهر یک روز تعطیل سه ساعت روی مبل ، درآغوش هم و جاذبه ، وِلــو، هر دو در سکوت فکر می کنیم ... گاهی بلند بلند فکرمان را با هم شریک می شویم بلند بلند از ته دل می خندیم .... ساعت چند است ؟ سه ساعت ؟؟؟ به ساعت روی دیوار شک می کنیم و سیگاری از پاکتش در می آوریم و به دنبال فندک که زیر یکی از ما گم شده، می گردیم و سیگاری شریکی روشن می کنیم و ناگهان در معجزه ای عجیب ، هر دو هوس چای می کنیم ..... فقط من و تو می دانیم که در این لحظه سخت ترین کار دنیا ، بلند شدن و رفتن به آشپزخانه است خود را به مردن می زنم و هرچه کلک بلدم رو می کنم که تو بروی واینقدر مهربانی که گول می خوری در راه آشپرخانه می خندی و زیر لب می گویی : * بدجنس * من بر می گردم و نگاهت می کنم باورم نمی شود ولی از اینکه اینجا نیستی ، دلم برایت تنگ می شود دوست داشتن یعنی جای خالیت احساس شود حتی اگر در آشپزخانه ای ..... ( من ِ بد ِ دوستداشتنی )
... ادامه
سلام منا خوبی؟ دوست قدیمی چه عجب اینورا . امروز با محمد یادت افتادیم .
1394/11/10 - 21:49سلاااام..خوبم..خوبی؟ بیادتون هستم همش..اصن امروز بدجوری هواتونو کردم یهویی..گفتم هر جور ک هست ی سر بزنم..پس سراغمو گرفته بودین
1394/11/10 - 23:00 توسط Mobileسلام ممنون . چه خبر؟
1394/11/10 - 23:10رضا، مونا دیگه خانم دکتر شده اینورا نمیاد
1394/11/11 - 11:55من فکر کنم یک دامداری مجهز 5000 راسی راه انداخته سرش شلوغه این طرفها نمیاد
1394/11/11 - 13:36امکانش هست
1394/11/11 - 14:12البته خودش باید بیاد توضیح بده، فک کنم 6 ماه دیگه بیاد
آره سرش شلوغه ممکنه 6 ماه بعد بیاد .
1394/11/11 - 14:14کمتر غیبتمو بکنین
1394/11/13 - 23:01اگه بیشتر حضور داشته باشی دیگه نمیشه غیبت کنیم
1394/11/13 - 23:16