یافتن پست: #قضاوت

شهريار
شهريار
قبل از این که بخواهی در مورد من و زندگی من قضاوت کنی .
کفشهای من را بپوش و در راه من قدم بزن
از خیابانها، کوهها و دشت هایی گذر کن که من کردم
اشکهایی را بریز که من ریختم
دردها و خوشیهای من را تجربه کن
...سالهایی را بگذران که من گذراندم
روی سنگهایی بلغز که من لغزیدم
دوباره و دوباره برپاخیز و مجدداً در همان راه سخت قدم بزن
همانطور که من انجام دادم ...
بعد ، آن زمان می توانی در مورد من قضاوت کنی
... ادامه
نگار
نگار
پیش از آنکه درباره زندگی، گذشته و شخصیت من قضاوت کنی… خودت را جای من بگذار، از مسیری که من گذشته ام عبور کن، با غصه ها، تردیدها، ترسها، دردها و خنده هایم زندگی کن… یادت باشد هرکس سرگذشتی دارد. هرگاه به جای من زندگی کردی آنگاه میتوانی درباره من قضاوت کنی.
... ادامه
دیدگاه · 1391/10/2 - 01:16 ·
5
iman
iman
خداوندا پرسشی دارم؟؟؟رها کن آسمان هارا.بیا اینجا قضاوت کن.ببینم در زمین یک مرد پیدا میکنی یا نه؟بندگانت را از ننگ آدم بودن .مبرا میکنی یا نه؟برای آخری پرسش؟قیامت را بگو؟مردانه برپا میکنی یا نه؟
... ادامه
دیدگاه · 1391/09/30 - 14:41 ·
5
salar
salar
مهم نیست از بیرون چه طور به نظر میام ! کسایی که درونمو می بینن واسم کافین ! واسه اونایی که از رو ظاهرم قضاوت می کنن حرفی ندارم ! همون بیرون بمونن واسشون بسه !
... ادامه
دیدگاه · 1391/09/23 - 00:48 ·
4
آرماندو
آرماندو
مرا قضاوت نکــن رفیق !!!
.
تو
.
فقط چهره ام را می بینی،نه سرگـــذشتم را !!!
دیدگاه · 1391/09/9 - 02:03 ·
11
saeid
625025_fFzPlq76.jpg saeid
کیوروگی

لفظ کره ای کیوروگی به مبارزات جذاب و دیدنی تکواندو اطلاق می‌شود. مبارزات تکواندو نسبت به سایر رشته‌های رزمی از سطح حفاظتی ویژه‌ای برخوردار است و کارشناسان این رشته با بهره گیری از لوازم محافظ، امنیت و سلامتی را برای ورزشکاران به همراه آورده‌اند. بهره گیری از ساق بند، کاپ، لثه، هوگو و کلاه توسط تکواندو کاران در مبارزات باعث شده تا آسیب‌های ورزشی این رشته در حد صفر باشد و کمترین مصدومیتی متوجه ورزشکاران فعال در تکواندو باشد. حفظ سلامتی در کنار کسب موفقیت در میادین قهرمانی جزء تاکیدات این رشته در بخش کیوروگی که پر متقابل ترین بخش تکواندو است، تلقی می‌شود. در واقع مبارزات تکواندو به نحوی طراحی شده‌است که ضریب آسیب دیدگی به حداقل ممکن تقلیل یابد و این امر استقبال کودکان و نوجوانان را در جهت انجام مبارزات تکواندو و رشد در بخش المپیکی تکواندو است افزایش داده‌است.
مبارزات تکواندو در ۳ راند ۲ دقیقه‌ای برگزار می‌شود و ورزشکاران در این زمان روی تشک مسابقه تکواندو که شیاپ چانگ خوانده می‌شود به قضاوت یک داور وسط و ۴ داور کنار برای کسب امتیاز و پیروزی به مبارزه می‌پردازند.
... ادامه
Majid
jonam majid&moein.jpg Majid
www.majidkharatha.net
خودتون قضاوت كنيد......كي لايقه؟
سلطان احساس يا...............تقلب مثل بعضي ها
Majid
mohammad.p-Small-26.jpg Majid
با کی صحبت میکنی

چند روزه توی اتاقم دارم از دوریت می میرم
دل من هواتو کرده هی شمارتو می گیرم
اگه برداری میفهمی کی پشت خط چشم به راته
اونی که خودت رومیخواست حالاراضی به صداته
انقدر میگیرمت شاید که برداری یه روز
تو که از حال خراب من خبر داری هنوز
نگو از یاد تو رفتم آخه قلبم بی گناهه
لااقل یه لحظه بردار بگو اصلا اشتباهه
زود قضاوت کردی اما مثل خونی تو رگم
کلی حرف آماده کردم اگه برداری بگم
این همه می گیرمت خوب چرا قطع می کنی
پشت خط موندم دوباره با کی صحبت می کنی ؟
انقدر میگیرمت شاید که برداری یه روز
تو که از حال خراب من خبر داری هنوز
نگو از یاد تو رفتم آخه قلبم بی گناهه
لااقل یه لحظه بردار بگو اصلا اشتباهه ...
... ادامه
MONA
MONA
در 4 فصل, از دید 4 نفر, 1 درخت, بسیار متفاوت است...!

پس زود قضاوت نکنیم!
دیدگاه · 1391/07/5 - 00:00 ·
7
رضا
mascot_2014_brazil_1_512x288_fifa.jpg رضا
سمبل شد ستاره سابق فوتبال برزیل روز یک شنبه در یک برنامه تلویزیونی "آرامادیلو" را بعنوان سمبل رسمی جام جهانی ۲۰۱۴ برزیل را معرفی کرد.
... ادامه
Mostafa
Mostafa
طرف اسم آیدیشو گذاشته جوجه طلایی,میگم چند سالته؟میگه 38
شما قضاوت کنید آخه این جوجه طلاییه یا شترمرغ بالغ؟
Mostafa
Mostafa
در زمان حضرت موسی مرد فقیری بود که خیلی به خدا شکایت میکرد بابت فقرش . حضرت موسی به خدا گفت : خدایا چرا به این مرد رزق نمیدی تا اینقدر شکوه نکنه ! خدا گفت موسی زود قضاوت نکن. به اون مرد بگو امروز از فلان راه بره روزیش اونجاست . حضرت موسی به مرد گفت . مرد راه افتاد. وسطای راهش یه پل بود که همیشه ازش عبور میکرد . گفت بزار اینبار با چشم بسته از این پل رد شم. چشماشو بست و از پل رد شد... غافل از اینکه یک صندوق پر از طلا درست کنار پل بودو اون با چشم بسته ازش گذشت .
نتیجه اینکه : خیلی وقتا خود ما ادما فرصت های سر راهمون رو نمی بینیم و ازش میگذریم و بعد خدا رو سبب ناموفق بودنمون میدونیم.
... ادامه
دیدگاه · 1391/06/20 - 00:17 ·
3
MONA
420006_261408367309300_1196774918_n.jpg MONA
چه خوب میشه اگه از روی ظاهر آدما قضاوتشون نکنیـم:(



شب همگی خوش:)
Mostafa
Mostafa
پس از رسيدن يک تماس تلفنی برای يک عمل جراحی اورژانسی، پزشک با عجله راهی بيمارستان شد ،او پس از اينکه جواب تلفن را داد، بلافاصله لباسهايش را عوض کرد و مستقيم وارد بخش جراحی شد .

او پدر پسر را ديد که در راهرو می رفت و می آمد و منتظر دکتر بود. به محض ديدن دکتر، پدر داد زد: چرا اينقدر طول کشيد تا بيايی؟ مگر نميدانی زندگی پسر من در خطر است؟ مگر تو احساس مسئوليت نداری؟

پزشک لبخندی زد و گفت: “متأسفم، من در بیمارستان نبودم و پس از دريافت تماس تلفنی، هرچه سريعتر خودم را رساندم و اکنون، اميدوارم شما آرام باشيد تا من بتوانم کارم را انجام دهم “.

پدر با عصبانيت گفت:”آرام باشم؟! اگر پسر خودت همين حالا توی همين اتاق بود آيا تو ميتوانستی آرام بگيری؟ اگر پسر خودت همين حالا ميمرد چکار ميکردی؟”
پزشک دوباره لبخندی زد و پاسخ داد: “من جوابی را که در کتاب مقدس انجيل گفته شده ميگويم” از خاک آمده ايم و به خاک باز می گرديم، شفادهنده يکی از اسمهای خداوند است ، پزشک نميتواند عمر را افزايش دهد ، برو و برای پسرت از خدا شفاعت بخواه ، ما بهترين کارمان را انجام می دهيم به لطف و منت خدا .


پدر زمزمه کرد: (نصيحت کرد
... ادامه
abbasali
abbasali
زندگی زیباست،این چیزا رو بیخیال :D
abbasali
abbasali
یک روز عربی ازبازار عبور میکرد که چشمش به دکان خوراک پزی افتاد از بخاری که از سر دیگ بلند میشد خوشش آمد تکه نانی که داشت بر سر آن میگرفت و میخورد ! هنگام رفتن صاحب دکان گفت تو از بخار دیگ من استفاده کردی وباید پولش را بدهی !!! مردم جمع شدن مرد بیچاره که از همه جا درمانده بود بهلول را دید که از آنجا میگذشت از بهلول تقاضای قضاوت کرد ... بهلول به آشپز گفت آیا این مرد از غذاي تو خورده است؟ آشپز گفت نه ولی از بوی آن استفاده کرده است. بهلول چند سکه نقره از جیبش در آورد و به آشپز نشان داد وبه زمین ریخت وگفت : ای آشپز صداي پول را تحویل بگیر. آشپز با کمال تحیر گفت :این چه قسم پول دادن است؟ بهلول گفت مطابق عدالت است : کسی که بوی غذا را بفروشد در عوض باید صدای پول دریافت کند !
... ادامه
رضا
رضا
هرگز شادي آدمها را از ميزان خنده هايشان نسنجيد هرگز تنهايي آدمها را از تعداد دوستانشان قضاوت نكنيد هرگز تحمل آدمها را از ميزان ايستادگي شان تخمين نزنيد هرگز...
... ادامه
دیدگاه · 1390/08/12 - 23:03 ·
1
abbasali
abbasali
آری تو راست می گویی آسمان مال من است / پنجره ، فکر ، هوا ، عشق ، زمین ، مال من است/ اما سهراب تو قضاوت کن بر دل سنگ زمین جای من است!!? من نمی دانم که چرا این مردم ، دانه های دلشان پیدا نیست.صبر کن ای سهراب...!!! قایقت جا دارد...!؟؟ من هم از همهمه ی داغ زمین بیزارم....
... ادامه
دیدگاه · 1390/08/7 - 15:47 ·
1
abbasali
1738-04-3455209i188-565.jpg abbasali
گاهی داستان این کرگدن، حکایت حال ما میشود؛
البته ما شاخی جلوی چشمانمان نداریم که همه جهان را در دو سوی یک شاخ ببینیم
اما ذهنمان پر است از پیشفرض ها و پیش داوری ها…

همه ما تصور می کنیم که بی طرفانه قضاوت می کنیم و منطبق با واقع…ا
مثلِ همین کرگدنِ رئالیست!
مثل او تصور می کنیم، که میانِ همه جهان شاخی است زیبا و جهان دو نیمه است:

نیمی این سوی شاخ، نیمی آن سوی شاخ!
غافل از اینکه به ذهنمان عینکی است، نادیده!
عینکی که پیش فرض های ذهنمان در جلو چشم هایمان قراره داده.
سخت است کنار گذاشتن پیش فرض ها و دیدن آن چه واقعیت دارد
... ادامه
mohsen0123
mohsen0123
خداوند كساني را كه راحت قضاوت و از مردم كراهت دارند به خود واميگذارد...
دیدگاه · 1390/04/29 - 14:51 ·
صفحات: 4 5 6 7 8

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ