من آریایی ام، بهشت من آزادی است.عید من مهرگان و نوروز است؛محراب من دل است؛دین من عشق و دانش است؛ایمان من خرد است

مشخصات

موارد دیگر
0$D->usr->favs) ) { ?>
siavash (آفلاين)
55 پست
38 ديدگاه
120.5 امتياز
0000-00-00
m - متاهل
مازندران
دیپلم
درودگر
وزن: 75 - قد: 165
رفته ام
نمی کشم
موسیقی بیشتر از نوع سنتی

دنبال‌کنندگان

(60 کاربر)

آخرین بازدید کنندگان

حس من


siavash
siavash
*می خواهم برگردم به روزهای کودکی آن زمان ها که :
پدر تنها قهرمان بود .*
* عشــق، تنـــها در آغوش مادر خلاصه میشد *
*بالاترین نــقطه ى زمین، شــانه های پـدر بــود ... *
*بدتـرین دشمنانم، خواهر و برادر های خودم بودند . *
*تنــها دردم، زانو های زخمـی ام بودند. *
*تنـها چیزی که میشکست، اسباب بـازیهایم بـود *
*و معنای خداحافـظ، تا فردا بود...!*
... ادامه
دیدگاه · 1392/08/28 - 23:13 ·
7
siavash
siavash
سلام به همگی{-29-}
siavash
siavash
شب همه خوش خدا نگهدار
siavash
siavash
آنگاه که آوار تنهايي روحت را در هم شکست ،
گوشه ي قلبت را بنگر ، من آنجا به انتظارت هستم
دیدگاه · 1392/08/28 - 00:45 ·
6
siavash
siavash
ياد تو مثل خورشيدي در شبهاي تنهايي ام مي درخشد
و همه ي ستارگان را مجاب مي کند.
وقتي تو باشي ، شب قابل تحمل است .
تو يک روياي نديده اي .
... ادامه
دیدگاه · 1392/08/28 - 00:41 ·
6
siavash
siavash
سلام به همه دوستان
siavash
siavash
اي آبي ترين صبح ، تو از تبار بهاري و من از قبله پاييز .
زير اين حجم سنگين تنهايي ، در ميان کوچه هاي گمنام زندگي به تو مي انديشم.
سالهاست که اشک ديدگانم ارمغان کوير گونه هايم شده است .
تو نميداني کوچه باغ خاطره پر از پاييز شده است ، پر از سکوت تنهايي
... ادامه
دیدگاه · 1391/12/13 - 01:10 ·
5
siavash
siavash
شب همتون خوش تا گفتگویی دیگر بدرود و خدا نگهدار
siavash
siavash
اولین مرحله شناخت آفرینش همانا خرد است چشم و گوش و زبان سه نگهبان اویند که لاجرم هر چه نیکی و شر است از همین سه ریشه می گیرد .و افسوس که بدنبال کنندگان خرد اندکند باید که به سخن دانندگان راه جست و باید جهان را کاوش نمود و از هر کسی دانشی آموخت و یک دم را هم برای آموختن نباید از دست داد . فردوسی
... ادامه
دیدگاه · 1391/12/1 - 01:51 ·
3
siavash
siavash
سلام به همه
خوبین؟
siavash
siavash
دلداده ها
دل دادند و باختند
دلشان را

اما
او که دل نداد
دلدار ماند

دلِ من دل مده
که اگر دل دادی
یعنی
باختی
دلدار بمان دلم...
... ادامه
دیدگاه · 1391/08/17 - 21:22 ·
6
siavash
302qa2e.jpg siavash
نگرانم...نگران حال تو
می شود از خوشی هایت بیشتر برایم بنویسی تا نگرانی ام کم شود؟!
می شود اصلا برایم بنویسی؟!
یا لااقل بخوانی این نامه را...؟!
می دانم که می شود ولی نمی خواهی...
یادت هست وقتی می رفتی گفتی نگران نباش ، من زود بر میگردم.
خواستم فریاد بزنم به خدا نگرانم نرو...
ولی تو رفتی...
... ادامه
دیدگاه · 1391/08/17 - 21:18 ·
6
siavash
siavash
امیدوارم از شعر فریدون مشیری که در سه پست متوالی براتون فرستادم لذت ببرید دوستان گلم
siavash
siavash
یادم آید که : دگر از تو جوابی نشنیدم
پای در دامن اندوه کشیدم
نگسستم ، نرمیدم
رفت در ظلمت غم ، آن شب و شبهای دگر هم
نه گرفتی دگر از عاشق آزرده خبر هم
نه کنی دیگر از آن کوچه گذر هم …
بی تو، اما، به چه حالی من از آن کوچه گذشتم !
... ادامه
دیدگاه · 1391/08/16 - 01:04 ·
6
siavash
siavash
خوشه ماه فرو ریخته در آب
شاخه ‌ها دست برآورده به مهتاب
شب و صحرا و گل و سنگ
همه دلداده به آواز شباهنگ
یادم آید ، تو به من گفتی : از این عشق حذر کن
لحظه ‌ای چند بر این آب نظر کن ،
آب ، آیینه عشق گذران است
تو که امروز نگاهت به نگاهی نگران است ،
باش فردا ، که دلت با دگران است !
تا فراموش کنی ، چندی از این شهر سفر کن
با تو گفتم :‌ حذر از عشق !؟ – ندانم
سفر از پیش تو؟ هرگز نتوانم
نتوانم
روز اول ، که دل من به تمنای تو پر زد
چون کبوتر، لب بام تو نشستم
تو به من سنگ زدی ، من نه رمیدم ، نه گسستم …
باز گفتم که : تو صیادی و من آهوی دشتم
تا به دام تو درافتم همه جا گشتم و گشتم
حذر از عشق ندانم ، نتوانم !
اشکی از شاخه فرو ریخت
مرغ شب ، ناله تلخی زد و بگریخت …
اشک در چشم تو لرزید ،
ماه بر عشق تو خندید !
... ادامه
دیدگاه · 1391/08/16 - 01:03 ·
6
siavash
siavash
بی تو، مهتاب‌ شبی ، باز از آن کوچه گذشتم
همه تن چشم شدم، خیره به دنبال تو گشتم
شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم
شدم آن عاشق دیوانه که بودم
در نهانخانة جانم ، گل یاد تو درخشید
باغ صد خاطره خندید،
عطر صد خاطره پیچید :
یادم آمد که شبی باهم از آن کوچه گذشتیم
پر گشودیم و در آن خلوت دلخواسته گشتیم
ساعتی بر لب آن جوی نشستیم
تو، همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت
من همه، محو تماشای نگاهت
آسمان صاف و شب آرام
بخت خندان و زمان رام
... ادامه
دیدگاه · 1391/08/16 - 01:02 ·
6
siavash
siavash
درفیلم کمال الملک، ناصرالدين شاه خطاب به مدير مدرسه هنر مي‌گويد:
هنر مزرعه بلال نيست كه محصولش بهتر شود از ستاره‌هاي آسمان هم يكي مي‌شود كوكب درخشان، الباقي اي، سوسو مي‌زند
... ادامه
دیدگاه · 1391/08/5 - 18:37 ·
8
siavash
siavash
عشق ، عشق می آفریند . عشق ، زندگی می بخشد . زندگی ، رنج به همراه دارد . رنج ، دلشوره می آفریند . دلشوره ، جرات می بخشد . جرات ، اعتماد می آورد . اعتماد ، امید می آفریند . امید ، زندگی می بخشد . زندگی ، عشق به همراه دارد . عشق ، عشق می آفریند. (مارکوس بیکل)
... ادامه
دیدگاه · 1391/07/9 - 23:39 ·
7
siavash
siavash
حیف نون میره بهشت
رو دیوار مینویسه :
لعنت بر پدر و مادر کسی که اینجا سیب بخورد !
دیدگاه · 1391/07/9 - 23:30 ·
6
siavash
siavash
انقد بدم میاد از اینایی که از من بدشون میاد !!{-33-}{-33-}{-33-}
دیدگاه · 1391/07/9 - 23:25 ·
6
siavash
siavash
دیگه باید خداحافظی کرد شب همه خوشش و بدرود ایرانیان برومند
siavash
siavash
درد تنهایی کشیدن ... مثلِ کشیدنِ خطهایِ رنگی‌ روی کاغذِ سفید ... شاهکاری میسازد... به نامِ دیوانگی...! و من این شاهکارِ را ... به قیمتِ همهٔ فصلهایِ قشنگِ زندگیم خریده ام ... "تــــــــــــو" هر چه میخواهی‌ مرا بخوان ... دیوانه ... خود خواه ... بی‌ احساس ... نمیــــــــفروشــــــــــم...!!!
... ادامه
دیدگاه · 1391/06/14 - 00:44 ·
5
siavash
2ujp30w.jpg siavash
وقتی نگاهت غمگینه...... قطره های پشت شیشه هم بغض می کنن... غم نگاهت چشمام رو خیس میکنه.......... چشم هات رو که می بندی احساس میکنم دنیام تاریک میشه........ لبخند بزن عشقم......................... من به خندۀ تو محتاجم
... ادامه
دیدگاه · 1391/06/13 - 23:42 ·
5
siavash
siavash
من آن گلبرگ مغرورم که می میرم ز بی آبی ولی با منت و خواری پی شبنم نمی گردم.

من اون خاکم به زیر پا ولی مغرور مغرورم به تاریکی منم تاریک ولی پر نور پر نورم

اگه گلبرگ بی آبم به شبنم رو نمیارم

اگه تشنه تو خورشیدم به سایه تن نمی کارم

من اون دردم که هر جایی پی مرحم نمی گرده

چه غم دارم اگر دنیا به کام من نمی چرخه

من اون عشقم که با هرکس سر سفره نمی شینه

من اون شوقم که اشکامو به جز محرم نمی بینه

اگه من ساقه ی خشکم به دریا دل نمی بندم

اگه بارون پربارم به صحرا دل نمی بندم
... ادامه
دیدگاه · 1391/06/10 - 23:18 ·
7
siavash
siavash
یارو رو برای بار پنجم به جرم دزدی می‌برن دادگاه قاضی میگه: خجالت بکش این دفعه‌ی پنجمیه که میای دادگاه. طرف میگه: خودت خجالت بکش که هر روز اینجاییi/icons/s29.gif
{-18-}
صفحات: 1 2 3