khodet ghezavatkon

مشخصات

موارد دیگر
hamid (آفلاين)
14 پست
7 ديدگاه
28 امتياز
داغون
1371-01-06
m - مجرد
اسلام
آذربایجان غربی
فوق دیپلم
loks yadake khodro
وزن: 85 - قد: 187
معاف
royayeghamzade.blogfa.com

دنبال‌کنندگان

(25 کاربر)

آخرین بازدید کنندگان

حس من


برچسب ‌های شخصی

hamid
hamid
مي روم شايد فراموشت كنم
من پذيرفتم شكست خويش را

پندهاي عقل دور انديش را

من پذيرفتم كه عشق افسانه است

اين دل درد آشنا ديوانه است

مي روم شايد فراموشت كنم

با فراموشي هم آغوشت كنم

مي روم از رفتنم دل شاد باش

از عذاب ديدنم آزاد باش

گرچه تو تنهاتراز ما مي روي

آرزو دارم ولي عاشق شوي

آرزو دارم بفهمي درد را

تلخي برخوردهاي سرد را
... ادامه
دیدگاه · 1391/10/3 - 20:09 ·
3
hamid
hamid
اما ...

اما عزيز خسته و داغدار من...
با همه اشتياقم...

بگذار در سوداي با تو بودن بمانم

بگذار هيچ جلوه اي از زمين در تصوير عاشقانه و خدايي خيال من نباشد

بگذار در اشتياق ديدار تو بمانم...

بگذار نفسهايم در آرزوي ديدار تو به شماره افتد...

بگذار همه آن چيزهايي كه خدا بي حضور مادي تو

بر من بخشيده است...دست نخورده بماند

بگذار لطافت انتظار را در سينه پر اندوه خود

به تمامي لمس كنم.....

بگذار افقهاي خيالم را براي ديدار تو

به نظاره بنشينم....

بگذار خلوتگاه درونم با هاله اي از نور خدايگونه روحت پوشانده شود...

بگذار در حسرت ديدار تو بمانم...

بگذار سوز و گداز سينه ام....پر جوش بماند...

بگذار پر التهاب بمانم....

بگذار هميشه و براي ابد....

دلتنگ تو بمانم...
... ادامه
دیدگاه · 1391/10/3 - 20:07 ·
3
hamid
hamid
چه زيباست بخاطر تو زيستن

وبراي تو ماندن بپاي تو مردن وبه عشق تو سوختن؛

وچه تلخ وغم انگيز است، دور از توبودن، براي تو گريستن؛

و به عشق و دنياي تو نرسيدن؛ ايكاش مي دانستي بدون تو،

مرگ گواراترين زندگيست؛ بدون تو وبه دور ازدستهاي مهربانت،

زندگي چه تلخ وناشكيباست. ايكاش مي دانستي مرز خواستن كجاست،

وايكاش ميديدي قلبي راكه فقط؛

براي تو مي تپد

دوست دارم تا اخرين باقيمانده ي جانم تو را عاشق كنم

زندگي من در زلالي چشمان تو خلاصه شده

زندگي من در نفس هاي بازدم تو جاري شده

زندگي من در همين از تو نوشتن ها وسعت يافته

نفس كشيدن من تنها با ياد اوري زنده بودن تو امكان پذير است

همين كه گاه نگاه چشمان پر از عشق يا سردي تو را ميبينم برايم كافي است و قانع

كننده است كه زندگي زيباست

اگر روزي از ديار من سفر كني با چشماني نابينا شده از گريستن در نبودت جاي

قدمهايت را بر روي سنگفرش خيابان گل باران ميكنم
... ادامه
دیدگاه · 1391/10/3 - 20:05 ·
3
hamid
hamid
ای دل نگفتمت که گرفتار می شوی

با دست خود اسیر شب تار می شوی

ای دل نگفتمت که بمان و سکوت کن

دست از کسان بدار که بی یار می شوی

رفتی و بال بال زدی در هوای عشق

دیدی چه زود خسته و بیزار می شوی

با تو نگفتم ای گهر اشک بی دریغ

بر گونه ام مریز که تب دار می شوی

دیدم که می روی پی دیدار

گفتم مرو فسرده و بیمار می شوی

گفتم اگر که عاشقی ات پیشه هست و راه

رسوا چو عشق بر سر بازار می شوی

ای دل نگفتمت که تو هم با مرور عمر

آخر به دست دور زمان خوار می شوی

رفتی، هنوز هم به تو اندیشه می کنم

دانم که زود خسته از این کار می شوی
... ادامه
دیدگاه · 1391/10/3 - 20:03 ·
3
hamid
hamid
قانون تو تنهایی من است و تنهایی من قانون عشق

عشق ارمغان دلدادگیست و این سرنوشت سادگیست

چه قانون عجیبی! چه ارمغان نجیبی و چه سرنوشت تلخ و غریبی!

که هر بار ستاره های زندگیت را با دستهای خود راهی آسمان پر ستاره کنی

و خود در تنهایی و سکوت با چشمهای خیس از غرور پیوند ستاره ها را به نظاره نشینی

و خاموش و بی صدا به شادی ستاره های از تو گشته جدا دل خوش کنی

و باز هم تو بمانی و تنهایی و دوری...
... ادامه
hamid
hamid
چه عاشقانه است این روزهای ابری

چه عاشقانه است قدم زدن زیر باران غم تنهایی

چه عاشقانه است شکفتن گلهای اقاقیا

چه عاشقانه است قدم زدن در سر زمین عشق

و من

چه عاشقانه زیستن را دوست دارم

عاشقانه لا لایی گفتن را دوست دارم

عاشقانه سرودن را دوست دارم

عاشقانه نوشتن را دوست دارم

عاشقانه اشک ریختن را...

دفتر عاشقانه ی من پر از کلمات زیبا در نثار

بهترین و عاشقانه ترین کسانم...

و من

عاشقانه می گریم...

عاشقانه می خندم...

عاشقانه می نویسم...

و در سکوت تنهایی عاشقانه می میرم...
... ادامه
دیدگاه · 1391/10/3 - 20:00 ·
4
hamid
hamid
پر میکرد یادت، همه حجم خالی فضایم را

و خواستنت شیطنت میکرد، در مسیر نبض رگهایم

بوته نورس احساسم، ریشه دوانده بود در تری اشکهایم

همه روزه، میشنیدم صدای عشق را

حتی در قیژ قیژ، لولای در قدیمی

همه شب;

پشت پرده، سایه ای از جنس تو اردو زده بود

رویای هم آغوشیت نخ بادبادکی بود

که مرا بالا میکشاند تا دب اکبر

و در مجادله ناکوک دل و عشق،

کوچکتر از باخته شده بود "عقلم"

تو میدانستی;

رویای شیرینم، یخیست

"هایش" کردی

چه ساده تبخیر شد از گرمی نفسهایت
... ادامه
دیدگاه · 1391/10/3 - 19:58 ·
4
hamid
hamid
چه سخته عاشقش باشی نباشه
به یاد اون باشی ولی نباشه
چه سخته انتظارش كشیدن
چه تلخه مزه ی غمُ چشیدن
چه سخته لحظه های بی قراری
به یاد خاطراتش غم بباری
چه سخته آرزوهاتو ربودن
تو تنهایی از عشق و غم سرودن
چه سخته دلخوشیت بشه نگاهی
چه سخته تا همیشه چشم به راهی
چه سخته بی نفس نفس كشیدن
نباشه طرح چشماشو كشیدن
چه سخته لحظه ی سرد جدایی
یه دنیا حرف و درد و بی صدایی ...
... ادامه
hamid
hamid
آنقدر چیزها اتفاق می افتد که نمی دانم از کدامشان شروع کنم.



احساس می کنم در فیلمی بازی می کنم با حرکت تند.



احساس می کنم زمان به سرعت می گذرد.



شاید برای این است که روزها کوتاه و کوتاهتر می شوند.



گویی از کنار لحظه ها می گذرم



این روزها بدون اینکه آنها را زندگی کرده باشم.



انسانی هستم سرما خورده با خوشمزه ترین غذا



که در دهانش عاری از هر گونه مزه و طعمی است.



همه چیز در ذهنم معلق است.



در باره همه چیز میتوانم بنویسم



و لی نمی دانم



چرا همیشه آنقدر طولش می دهم که دیر می شود



و موضوع اهمیتش را از دست می دهد.



آنوقت نوشتن می شود یک لیوان چای سرد



که دیگر میل نوشیدنش را ندارم.



حالت آدمی را پیدا می کنم



که دیر سر قرارش رسیده باشد.
... ادامه
دیدگاه · 1391/10/1 - 18:23 ·
4
hamid
hamid
اگه یکی رو دیدی که وقتی داری رد میشی برمیگرده

نگات میکنه بدون براش مهمی


اگه یکی رو دیدی که وقتی داری می افتی برمیگرده

وبا عجله میاد سمت تو بدون براش عزیزی

اگه یکی رو دیدی که وقتی داری می خندی برمیگرده

نگات میکنه بدون واسش قشنگی

اگه یکی رو دیدی که وقتی داری گریه میکنی برمیگرده

باهات اشک می ریزه بدون دوستت داره

اگه یکی رو دیدی که وقتی داری با یه نفر دیگه حرف

میزنی ترکت میکنه بدون عاشقته

اگه یکی رو دیدی که وقتی داری ترکش میکنی

فقط سکوت میکنه بدون دیوونته

اگه یکی رو دیدی که از نبودنت داغون شده

بدون که براش همه چی بودی

اگه یکی رو دیدی که یه روز از بی تو بودن

می ناله بدون که بدون تو میمیره

اگه یکی رو دیدی که بعد رفتنت لباس سفید

پوشیده بدون که بدون تو مرده

اگه یه روز دیدیش که یه گوشه افتاده ویه پارچه سفید

روش کشیدن بدون واسه خاطر تو مرده
... ادامه
hamid
hamid
زندگي را با تو مي خواهـــــــــــــــــم




خنده هاي شيرين را بر لبان گرم تو مي خواهم



جزء تو هرگز با كسي از عشــق امروز و فرداها نخواهم گفت



زندگي را با تو مي خواهــــــــــــــــم



زندگي بي تو سراسر درد و انــــــدوه است

با تو ميگريم، با تو ميخنــــــــــــــدم



و روزي در آغوش گـــــــــــرم تو مي ميرم



دلتنــــــگم.... مهم نيست...... خوش باش



امروز تنهاييم را كسي نفهميــــــــــــد



اشكهاي بيچــــــــــــــــاره عاجز شدند دلتنگـــــــــــــــت بـــــــــــــودم



اي تو كه تمام آرزوهاي مرا به بـــاد دادي



اما هنوز هم خـــــــــــــــواب ديدن تو برايم به تمام عمـــــــــــــر مي ارزد....



كـــــــــــــــــــــــــاش ميديدم چيست آنچـــــــــه از چشمـــــــــــــــت تـا اعمــــــــــــاق قلبم جاريـــــــــــست.
... ادامه
دیدگاه · 1391/09/23 - 20:50 ·
4
hamid
hamid
این بار از عشق نمینویسم عشق تو دلم مرده
سرنوشت منو به عشقی که میخواستم نرسوند
تا تهش بخون کنار تو نرو تا بگم داستان هزار توامنو
هزاری که بابتش جون هدیه کنی
هزاری که نباشه باید خون گریه کنی
خون گریه کنی وختی کرده خستت زمونه
وختی از خدا میخوای گرسنه بچت نمونه
وختی زنت تو جونی داره حس یه پیر زن
وختی از بی پولی داره حسه بیوزن
مثل بیوای که نداشت قرص اعصاب سرشو
واسه خرید اون قرص فروخت اعظای تنشو
اون زن از دسه بیچاره گی کلیشو فروخت...
و دختر بی خونه ای که دربست پا میده
سر هزاری کثیف با هر کس خوابیده
و خونواده ای که اونو از قسط ندیده
گرفتنش اونم خستس از بس نالیده
اون دختر قوربونی مردای کزای شد
اون دختر بازیچیه دستان کسانی شد
که ابروی ایرانو از تو ریشه کندند
سر هزاری خون مردمو تو شیشه کردند
بوی هزاری بیاد از دم بیهوشن
باهاشون باشه خداوپیغمبر کیلو چند
سر هزاری مردومو به قسم میکشند
داری منو میبینی که از زمونه بیزارم با وجود خستگیو دستای سست
قلم برمیدارم مینویسم شبونه بیدارم
کاغذ خطخطیه از درون بیمارم بهم تهمت میزنن میگن شرور دیوانه
ولی مهم نیس چون من جوونه ایرانم
... ادامه
دیدگاه · 1391/09/23 - 14:26 ·
6
hamid
hamid
زندگي را با تو مي خواهـــــــــــــــــم




خنده هاي شيرين را بر لبان گرم تو مي خواهم



جزء تو هرگز با كسي از عشــق امروز و فرداها نخواهم گفت



زندگي را با تو مي خواهــــــــــــــــم



زندگي بي تو سراسر درد و انــــــدوه است

با تو ميگريم، با تو ميخنــــــــــــــدم



و روزي در آغوش گـــــــــــرم تو مي ميرم



دلتنــــــگم.... مهم نيست...... خوش باش



امروز تنهاييم را كسي نفهميــــــــــــد



اشكهاي بيچــــــــــــــــاره عاجز شدند دلتنگـــــــــــــــت بـــــــــــــودم



اي تو كه تمام آرزوهاي مرا به بـــاد دادي



اما هنوز هم خـــــــــــــــواب ديدن تو برايم به تمام عمـــــــــــــر مي ارزد....



كـــــــــــــــــــــــــاش ميديدم چيست آنچـــــــــه از چشمـــــــــــــــت تـا اعمــــــــــــاق قلبم جاريـــــــــــست
... ادامه
hamid
hamid
سلام hamid به #شبکه_اجتماعی #نمیدونم خوش آمدی