پیام مجید خراطها در سایت رسمی خود به هواداران با احساس:::::::
سلام به تمام دوستانی که اینروزها در انتظار آهنگ جدید هستند و هر روز با ذوقی بیشتر پیگیر اخبار جدید میشود .
در توضیح کار جدید باید بگم که مطمئنا از پر طرفدارترین کارها خواهد شد
پس ...
" نمیگم چی ؟ میگم کی تو سرت بود ؟؟؟ "
رو به خاطر داشته باشید ...
خدا کاری بکن, زودباش خدا, صبرم همین قدر بود
بگو حرفاشو بخشیدم, بگو گنجایشم کم بود
بگو تقصیر من بوده, بگو حق داره می دونم
بگو به فکر جبرانه, بگو قدرش رو میدونم
دیگه میرم ... نمی خوااااام زندگی رو
بعد از ایــــــن برای تو ســــــخت کنم
درستــه ... هیچی نــــبودم ... امااااا
آرزوم بـــــــود تو رو خوشبـــــخت کنم
نه اینکه عاشق نباشم
نه اینکه دوست ندارم
میخوام تو اوج بیکسی سر روی شونت بذارم
صبر منم حدی داره
منی که حتی گریه هام واسه تو تکراری شده
تو حرف مردمو نزن نگو که جات خالی شده
نگاه سردت هنوزم با خندهات زجرم میده
خدااااااااااا خودت منو به این در به دری عادت بده
بهخند شاید که ارومم کنه
منو ببخش که بی خبر تو خلوتت پا میذارم
مقصرش تنهاییه منم گناهی ندارم
در انتظار تک آهنگ های سلطان احساس.
کنسرت بزرگ مجید خراطها بزودی...در همین مرداد ماه.
داداشــــی
ای خدا فکر نمیکردم
که یک روز ازم جدا شه
باورش سخته که دیگه
سایه اش رو سرم نباشه
گرچه سرده دست گرمت
اما واسه من همونی
با تمام خاطراتت
توی ذهن من میمونی
داداشی چشماتو وا کن
داداشی چشماتو وا کن
بذار دستاتو بگیرم
دوباره بیا به خوابم
دارم از دوریت میمیرم
ای خدا من اونو میخوام
اما تو ازم گرفتی
دستشو گذاشت تو قلبم
خاطراتش مثل آتیش
باورم نمیشه رفته
گرچه اون برنمیگرده
داداشی غمهای دنیا
ببین با دلم چه کرده
داداشی چشماتو بستی
نمیگیری تو سراغم
دیگه تنها دلخوشیمه
عکس تو تووی اتاقم
داداشی چشماتو وا کن
بذار دستاتو بگیرم
دوباره بیا به خوابم
دارم از دوریت میمیرم
ای خدا من اونو میخوام
اما تو ازم گرفتی
دستشو گذاشت تو قلبم
خاطراتش مثل آتیش
ای خدا فکر نمیکردم
که یک روز ازم جدا شه
باورش سخته که دیگه
سایه اش رو سرم نباشه
گرچه سرده دست گرمت
اما واسه من همونی
با تمام خاطراتت
توی ذهن من میمونی
داداشی چشماتو وا کن
داداشی چشماتو وا کن
داداشــــی
ای خدا فکر نمیکردم
که یک روز ازم جدا شه
باورش سخته که دیگه
سایه اش رو سرم نباشه
گرچه سرده دست گرمت
اما واسه من همونی
با تمام خاطراتت
توی ذهن من میمونی
داداشی چشماتو وا کن
داداشی چشماتو وا کن
بذار دستاتو بگیرم
دوباره بیا به خوابم
دارم از دوریت میمیرم
ای خدا من اونو میخوام
اما تو ازم گرفتی
دستشو گذاشت تو قلبم
خاطراتش مثل آتیش
باورم نمیشه رفته
گرچه اون برنمیگرده
داداشی غمهای دنیا
ببین با دلم چه کرده
داداشی چشماتو بستی
نمیگیری تو سراغم
دیگه تنها دلخوشیمه
عکس تو تووی اتاقم
داداشی چشماتو وا کن
بذار دستاتو بگیرم
دوباره بیا به خوابم
دارم از دوریت میمیرم
ای خدا من اونو میخوام
اما تو ازم گرفتی
دستشو گذاشت تو قلبم
خاطراتش مثل آتیش
ای خدا فکر نمیکردم
که یک روز ازم جدا شه
باورش سخته که دیگه
سایه اش رو سرم نباشه
گرچه سرده دست گرمت
اما واسه من همونی
با تمام خاطراتت
توی ذهن من میمونی
داداشی چشماتو وا کن
داداشی چشماتو وا کن
نرفته قولم از یادم، هنوزم ساده و صافم
دارم اندازهی قلبت، با اشکام، عشق می بافم
تا روزی که تو برگردی، به این در خیره می مونم
اگرچه دوری از دستم، تو دوستم داری، می دونم
هنوز خالیه جات اینجا، هنوزم من وفادارم
هنوزم توی این خونه، من از هرچی دوتا دارم
یه وقتایی دوتا بشقاب میچینم، تو میگی سیرم
یه وقتایی بدون تو، باهات مهمونی می گیرم
منم کابوس شبهات، تویی رویای هر روزم
واسه هرشب دعا کردن، دارم سجاده می دوزم
اگر پای درختی خشک، با اشکام، آب میریزم
خودم حالیمه بی جونه، ولی از عشق، لبریزم
همش حس می کنم هستی، نمی خوام دیگه تنها شی
یه حسی می گه که باید، همین دور و ورا باشی
تو از شمعی، من از بادم، تو از شیشه، من از سنگم
ولی برگردی قول می دم، دیگه باهات نمی جنگم
درخت خشک این خونه، با اشکام خیس و نم داره
اگرچه جون نمی گیره، دلم تنهاش نمی ذاره
از اون روزی که تو رفتی، هوای خونمون سرده
دیگه چند روز که، عطرت، از این خونه، سفر کرده
بذار بد باشه رفتارت، بهم بی مهری کن بازم
فقط برگرد که من بی تو، با این دنیا نمی سازم
تو پیشم نیستی اما من، می خندم توی تنهایی
تو رویاهام یا من اونجام، یا تو، همیشه اینجایی
چــــه مـرگـــمه
عزیزم دلخوری هام زیاد شده
انگاری فصل خزون برگمه
می خوام سفره دلمو وا کن
به خدا اینبار می گم چه مرگمه
اگه هی بیخودی دعوا می کنم
خوب می خوام بهم محبت بکنی
به خدا بعضی روزا فکر می کنم
که داری من و تحمل می کنی
جلوی غریبه ها خیلی بده
دستت و از توی دستام می کشی
خودم و گاهی به مردن می زنم
تا شاید منت من رو بکشی
ارزومه یه دفعه جایی می ری
بپرسی میشه برم یا که نرم
مطمئن باش که بهت می گم برو
اما زود برگردی دردت به سرم
وقتی می بینم باهام غریبه ای
فکر رفتن هی میفته تو سرم
اما چون طاقت رفتن ندارم
می زنم به بی خیالی می گذرم
بی محلیات داره زجرم می ده
دیگه از این وضعیت خسته شدم
چرا هی دروغ می گم نمی دونم
انگاری زیادی پا بسته شدم
وقتی بی خودی می گم مریض شدم
دوست دارم یه کمی دلواپس بشی
به خدا چیز زیادی نمی خوام
چی میشه اگه یه کم عوض بشی
وقتی که سراغ تو نمی گیرم
چی میشه یه بار سراغم بگیری
واسه این که بهت محبت بکنم
دور از جونت تو هم یک بار بمیری
حالا که تموم شد تو هم داری می ری
مبادا دست کسی رو بگیری
خدایا نگاه کن درست تو چه وقتی
پر از اشکم اما می خندم به سختی
گلوم و رها کن تو ای هق هق من
می موندم من و اون نبود عاشق من
مبادا که عشقم تو قلبش بمیره
می ترسم که دست کسی رو بگیره
بگین کار اینبار ازم بر نیومد
بگین کم آوردم یا صبرم سر اومد
بگین باز بیاد و به قلبم بشینه
بگین جای اسمش هنوز نقطه چینه
تو احساس من رو چه راحت ربودی
اگه من شکستم مقصر تو بودی
مگه من رو در حد مردن ندیدی
تو دلخور نبودی چرا دل بریدی
دل روز و شب رو تو تنهایی سر کرد
اگر که تموم دعاهاش اثر کرد
بگین اون و دست خدامون سپردم
مقصر نبودم ولی پاش و خوردم
بگین خیلی وقته که صبرم سر اومد
بگین کاری کرده که دادم در اومد
بگین خیسه اشکه همه تار و پودم
بگین تا بدونه مقصر نبودم
راستی الان عزیز من سرت رو شونه کیه
صدای خنده های تو الان تو خونه کیه
روزای خوب زندگی تمومشون صرف تو شد
می گفتی راهمون جداست آخرشم حرف تو شد
خــــاکـم نکـــنید
خاکم نکنید بزارید اونم برسه
بزاری اونو ببینم وقتی به حرفم میرسه
خاکم نکنید هنوزعشقمو ندیدم
این همه آماده شدم یه کفن دورم کشیدن
تابوت منو بزارید اونم بگیره
حس کنم عاشقمه وقتی که گریش میگیره
اشکای اونو کی به جای من کنه پاک
خداحافظ عشقم که منو بردن زیر خاک
خاکم نکنید بزارید اونم ببینه (ببینه)
پیکره آشفتی من میرم از روی زمینه
خاکم نکنید بهش بگین حالا که مردم
تو این جشن خشک و خالی اونو به خودا سپردم
اونو به خودا سپردم
بعد رفتن من دو سه روز تنهاش نزارید
روی سنگ قبرم آینه و شمدون بزارید
می بینید چی شد عشق ما با تو عاشق تو مرده
مـــــــــــــــجید خـــــــــــــراطها
دیگــه مــجبور نیستــی
دیگه مجبور نیستی هر جا که میری
ازم اجازه ی رفتن بگیری
میشه با هر کی که میخوای بچوشی
اصلا هر چی دلت می خواد بپوشی
به هر کی میخوای دل ببندی
یا با غریبه ها بگی بخندی
وقتی دیر میکنی یا میری جایی
دیگه نیستم بهت بگم کجایی
دیگه نیستم بهت بگم کجایی
نرو تنهام نذار با درد و غم هام
اگر چه دلخوری از خیلی حرفام
به قرانی که از سایش گذشتم
به مرگ هر دوتامون خیلی تنهام
نگو میبینمت یه روز دیگه
اخه احساس من اینو نمیگه
نمی تونم قبول کنم نباشم
ترو خشکت کنه یه مرد دیگه
ترو خشکت کنه یه مرد دیگه
خداحافظ همیشه بهتر از من
همیشه که یا هرجا سر تر از من
توچشات بهترین بودم تو دنیا
نمی دیدی اگر چه کمتر از من
خداحافظ که رفتم بی بهونه
از این خونه دلم بد جوری خونه
به جای سر به روی شونه های من
تو یادم خاطرات تو می مونه
تو یادم خاطرات تو می مونه
اگه کوه طلا واست بیاره
اگه دنیارو زیر بات بذاره
بازم دستای خالیم خوب میدونن
که هیشکی قدمن دوست نداره
گلت خشک شد ولی هرگز نمرده
زمان بوی تو رو از خونه برده
دلم خوش بود میای یه شب تو خوابم
ولی چند ماهه که خوابم نبرده
مـــواظـــب خـــودت بـــاش
اون طور منو نگاه نكن
دست توی دست من بذار
برو یه وقت مریض میشی
بغضت رو هی نگه ندار
فدات بشم فدات بشم فدات بشم بذار برو
محاله باورش كه من دیگه نمی بینم تو رو
صدات می لرزه عشق من
اسمم رو هی صدا نكن
طناب و دور گردنم
بنداز دیگه نگام نكن
بمیرم واسه بغض تو
فكر منو نكن برو
دل و اسیر من نكن
اگه دوستم داری برو
تو رو خدا گریه نكن
تصمیم آخرو بگیر
چهارپایه رو بكش برو
چهارپایه دستاشو بگیر
با دست عاشقت بذار
طنابو دور گردنم
می خوام فقط ادا كنم
حقی كه مونده گردنم
حقی كه مونده گردنم
من بشكنم برنجم
فدای تار موهات
مهم تویی نرنجی
برس به آرزوهات
مواظب خودت باش
با قلب من چه كردی
دلواپسم نباشم
به اشك كی بخندی
اگر سراغمو گرفت
بگین نشونه ای نذاشت
بگین از اینجا رفته و
چاره ی دیگه ای نداشت
اگر سراغمو گرفت
این نامه رو بهش بدین
بگین كه جا گذاشته بود
پرسید كجا هیچی نگین
اگه بازم پرسید ازم
اگه نكردش اشکاشو پاک
چاره ای نیست بهش بگین
فلانی رفته زیر خاك
……………………………………..
دلــــتنگـــی
خدا نشونه شو از كی بگیرم
دارم دق می كنم بذار بمیرم
آخه هنوز دلش از جنس سنگه
هنوز دلم واسه دلتنگی تنگه
چطور دلش