مشخصات

موارد دیگر
مریم (آفلاين)
16 پست
0 ديدگاه
24 امتياز

دنبال‌کنندگان

(25 کاربر)

حس من


مریم
548844_312530748853688_1685393508_n.jpg مریم
به جهنم که زنم...
دلم میخواد توو خیابان راه برمو سیگار بکشم
و دودش و فووت کنم توو چش اونی که چشم دیدنمو نداره!
دیدگاه · 1391/09/29 - 14:29 ·
3
مریم
27903_526589354025752_304025680_n.jpg مریم
دلم کمی هوا می خواهد
هوای ابری که مه اش دود سیگارم باشد
دلم کنج کافه ای می خواهد وکمی تنهای
کمی خلوت
کمی سکوت
کمی تاریکی
کمی بی کسی
کمی موسیقی آرام کمی هم بدونه کلام باشد
پاکتی سیگار همان سیگار همیشگی
کمی مغز خالی
کمی قهوه ی تلخ تلخ
یک رمان کلاسیک
شاید کمی از شکسپیر
.
.
.
دلم کمی من را می خواهد من
شاید هم کمی مرگ
... ادامه
مریم
naghmehsara_com541.jpg مریم
خمیازه های کشدار سیگار پشت سیگار

شب گوشه ای به ناچار سیگار پشت سیگار

این روح خسته هر شب جان کندنش غریزی است

لعنت به این خود آزار سیگار پشت سیگار

یک استخوان و صد میخ آن پرده را دریدند

ناموس سایه بر دار سیگار پشت سیگار

در انجماد یک تخت این لاشه منفجر شد

پاشیده شد به دیوار سیگار پشت سیگار

بر سنگ فرش کوچه خوابیده بی سرانجام

این مرده ی کفن خوار سیگار پشت سیگار

صد صندلی در این ختم بی سرنشین کبودند

مردی تکیده، بیزار سیگار پشت سیگار

تصعید لاله ی گوش با جیغ های رنگی

شک و شروع انکار سیگار پشت سیگار

این پنج پنجه امشب همخوابگان خاکند

بدرود دست و گیتار سیگار پشت سیگار

مردم در این رهایی در کوچه های بن بست

انگار ها نه انگار سیگار پشت سیگار

ماسیده شد تلافی بر میله میله پولاد

در یک تنور نمدار سیگار پشت سیگار

مبهوت رد دودم، این شکوه ها قدیمی است

مومن به اصل تکرار سیگار پشت سیگار

لخت و پلید با اخم کنج اتاق تاریک

در بستری گنهکار سیگار پشت سیگار

صد لنز بی ترحم در چشم شهر جوشید

وین شاعران بیکار سیگار پشت سیگار

در لابلای هر متن این صحنه تا ابد هست

مردی به حال اقرار سیگار پشت سیگار
... ادامه
مریم
0.881794001335165688_jazzaab_ir.jpg مریم
سکوت استدلالی است که معانی دیگری را به دوش می‌کشد.
دیدگاه · 1391/09/16 - 13:31 ·
5
مریم
0.388308001310219230_jazzaab_ir.jpg مریم
«دستم بوی گل میداد، مرا به جرم چیدن گل محکوم کردند اما هیچ کس فکر نکرد شاید من شاخه گلی کاشته باشم.»
دیدگاه · 1391/09/16 - 13:30 ·
5
مریم
Contemplation.jpg مریم
دلا دیشب چه می کردی تو در کوی حبیب من
الهی خون شوی دل که تو هم گشتی رقیب من
دیدگاه · 1391/08/18 - 19:51 ·
5
مریم
8311ab43a6b6.jpg مریم
تمام روز خوابیده تمام شب به تنهایی
من و تو خوب میدونیم چرا این لحظه اینجاییم
تمومش كن تمومش كن
من انقدر غرق من هستم كه تو از خاطرم رفتی
و تا این قاعده بر جاست من و تو هر دو بدبختیم
تمومش كن تمومش كن نه اینجا جای این دیوونه بازی نیست
تمومش كن كه قلب من دیگه هیچ جوری راضی نیست
تمومش كن برو از دردم از شادی بمیر
تمومش كن واسه من ژست غمخواری نگیر
ماها تا جایی كه میشد به همدیگه بدی كردیم
تمومش كن كه ثابت شه تو از جنس منی ...
من انقدر بد شدم انگار و دنیام انقده كوره
كه هفتاد آسمون انگار خدا از زندگیم دوره
و من محو غرور خاك و دجالی كه میخندید
و میدونم تو هم با من چقدر اینجاشو همدردی
به چی ما ادعا داریم كه دردا رو دوا كردیم؟
نه ما امروزو خوابیدیم و فردا رو فدا كردیم
و این درد تموم ماست منم هم سنگ تو تقصیر
و تو هم سنگ من مستی
اگر این عصر كم نوریم مقصر كل ما هستیم
چرا چون خونه ویرونست نه فقط این نیست
تو درگیر خودت هستی
فراموش كردی مرد دخیلت رو كجا بستی
كجا این حرف ما بوده كجا این رسم آدم هاست
همه دنیا رو گشتم و فقط این رسم ما تنهاست
كه وقتی آدمیت رو شغالا بردن و خوردن
فقط من سیر باشم بقیه مردنم م
... ادامه
دیدگاه · 1391/08/18 - 01:02 ·
4
مریم
di-A5S2.jpg مریم
الانه که بیاد بیرون. : ) ♥
مریم
575727_336103856459752_2067302067_n.jpg مریم
نگاه می‌کنم از غم به‌غم که بیش‌تر است
‎‫به خیسی‌ی چمدانی که عازم سفر است
‎‫من از نگاه کلاغی که رفت، فهمیدم
‎‫که سرنوشت درختان باغ‌مان تبر است
‎‫به کودکانه‌ترین خواب‌های توی تن‌ات
‎‫به عشق‌بازی من با ادامه‌ی بدن‌ات
‎‫به هر رگی که زدی و زدم به حسّ جنون
‎‫به بچّه‌ای که توام! در میان جاری خون
‎‫به آخرین فریادی که توی حنجره است
‎‫صدای پای تگرگی که پشت پنجره است
‎‫به خواب رفتن تو روی تخت یک نفره
‎‫به خوردن ِ دم‌پایی بر آخرین حشره
‎‫به «هرگز»ات که سؤالی شد و نوشت: «کدام؟»
‎‫به دست‌های تو در آخرین تشنّج‌هام
‎‫به گریه کردن یک مرد آن‌ور ِ گوشی
‎‫به شعر خواندن ِ تا صبح بی هم‌آغوشی
‎‫به بوسه‌های تو در خواب احتمالی من
‎‫به فیلم‌های ندیده، به مبل خالی من
‎‫به لذّت رؤیایت که بر تن ِ کفی‌ام…
‎‫به خستگی تو از حرف‌های فلسفی‌ام
‎‫به گریه در وسط ِ شعرهایی از «سعدی»
‎‫به چای خوردن تو پیش آدم بعدی
‎‫قسم به این‌همه که در سَرم مُدام شده
‎‫قسم به من! به همین شاعر تمام شده
‎‫قسم به این شب و این شعرهای خط خطی‌ام
‎‫دوباره برمی‌گردم به شهر لعنتی‌ام
‎‫به بحث علمی بی مزّه‌ام در ِ گوش‌ات
‎‫دوباره برمی‌گردم به امن ِ آ
... ادامه
دیدگاه · 1391/08/18 - 00:54 ·
6
مریم
مریم
مهربانیت از دور

چقدر نزدیک است ...

عجیب حس میکنم

جغرافیا دروغ بزرگ تاریخ است !
مریم
6568606-b.jpg مریم
هَمیشه نمے شود
زد به بی خیالےو گفتــــ:

تنهـــــــــــا آمَــده امــ ٬ تنهـــــــا می روم...

یک وقت هایے

شاید حتے برای ساعتےیا دقیقه اے..

کم می آورے

دِل وآمــآنده اتـــ

یک نـَفــر را می خواهد!
... ادامه
مریم
53259491566230999785.jpg مریم
یه دریا اشـــــــــــــــک برای ریختن دارم…
یه دل گرفته…
یه زندگی پر از خالی…
من سرشارم از تنــهایـــــــــی…
دیدگاه · 1391/08/18 - 00:49 ·
7
مریم
28185.jpg مریم
هر کجا هستم باشم
آسمان مال من است
پنجره،فکر،هوا،عشق،زمین مال من است
چه اهمیت دارد
گاه اگر می رویند
قارچ های غربت
مریم
tus0toYj1f.jpg مریم
من به آغاز زمين نزديکم

نبض گل ها را مي گيرم

آشنا هستم با سرنوشت تر آب عادت سبز درخت

روح من در جهت تازه اشيا جاري است

روح من کم سال است

روح من گاهي از شوق سرفه اش مي گيرد

روح من بيکاراست

قطره هاي باران را ‚ درز آجرها را مي شمارد

روح من گاهي مثل يک سنگ سر راه حقيقت دارد
... ادامه
دیدگاه · 1391/08/18 - 00:46 ·
7
مریم
مریم
دست هایم سالیان درازی رو به آسمان بود
و نگاهم
و چشم های امیدم
و نجواهای مرد افکنم

ولی ناله ها و نامه هایم را پاسخی نبود
...
راه افتادم

تا ببینم نامه هایم را به کدامین نامردی
می فرستم که نه پاسخم را می دهد

و نه تسکینی است بر دردم

سفر سختی بود

هر چه بیشتر می رسیدم
کمتر می یافتم

آری نامه هایم همه پوسیده بود
در صندوق پست

مخاطبی نبود

بازگشتم به خودم
پشت پلک های سکوت

در پس تنهایی
سنگ ها را وا کندم

زندگی را با چه معنی بدهم
اینک من؟

نه خدایی یافتم
و نه خقیقت نه یقین

نگاهم را از آسمان به
زمین افکندم

خدا نیست
ولی انسان که هست

منجی نیست
ولی انسان که هست

آن دختر بیگانه با چه معنی می دهد
به زندگی اش مگر؟

آنکه در واژه نامه ی کشورش
هیچگاه واژه ی خدا و پیامبر
و منجی نبوده...

رفتم
تا به سهراب رسیدم
آب هست، سیب هست
ولی ایمان نیست

ایمان
قلاب زنگزده ای بود
که به دیواری ناپیدا انداخته بودیم


دست هایم را از آسمان پایین آوردم
و دستان کسانی را فشردم که
آنها هم سالیان سال دست به
آسمان داشتند ولی پاسخی
نگرفته بودند...

کسانی چون من
که
این همه سال برای یک خیال

نامه ها و ناله ها می فرستادند
از
... ادامه
مریم
مریم
سلام مریم به #شبکه_اجتماعی #نمیدونم خوش آمدی