داستان اخراج استیو جابز از اپل،
شرکتی که خود از صفر ساخته بود!
وقتی كه فقط 30 سال داشتم هيات مديرهی اپل من را از شركت اخراج كرد. چطور يک نفر میتواند از شركتی كه خودش تاسيس کرده اخراج شود؟ خيلی ساده. در مورد استراتژی آينده شركت اختلاف پيدا كردیم و هيات مديره از شخص دیگری حمايت كرد. احساس میكردم كل دستاورد زندگیام را از دست دادهام، ولی يک احساس در وجودم شروع به رشد كرد. احساسی كه من خيلی دوستش داشتم و اتفاقات اپل خيلی تغييرش نداده بود.
احساس شروع كردن از نو. سنگينی موفقيت با سبكی يک شروع تازه جايگزين شده بود و من كاملا آزاد بودم. آن دوره از زندگی من پر از خلاقيت بود. در طول پنج سال بعد يک شركت به اسم نكست تاسيس كردم و يک شركت ديگر به اسم پيكسار و با يک زن خارقالعاده آشنا شدم كه بعدا با او ازدواج كردم.
پيكسار اولين انيميشن كامپيوتری دنيا را با اسم "توی استوری" به وجود آورد و الان موفقترين استوديوی توليد انيميشن در دنياست. در يک سير خارقالعادهی اتفاقات، شركت اپل نكست را خريد و اين باعث شد من دوباره به اپل برگردم و تكنولوژی ابداع شده در نكست انقلابی در اپل ايجاد كرد.
اگر من از اپل اخراج نمیشدم شايد هيچكدام از اين اتفاقات نمیافتاد. اين اتفاق مثل داروی تلخی بود كه به يک مريض میدهند ولی مريض واقعا به آن احتياج دارد. بعضی وقتها زندگی مثل سنگ بر سر شما میكوبد ولی شما ايمانتان را از دست ندهيد. من مطمئن هستم تنها چيزی كه باعث شد من در زندگیام هميشه در حركت باشم، اين بود كه كاری را انجام میدادم كه واقعا دوستش داشتم...
مخصوصا گوشی بیچاره من باهاش فیلم میبینم 24 ساعته توی تلگرام و اینستام یعنی دیگه تلویزیون اصن نگاه نمیکنم ایرانش که هیچی نداره ماهواره هم که یا فیلماش تکراریه سریالاش هم از بس کش میدن ادم اعصابش خورد میشه
1398/02/31 - 20:08من اصلا حوصله فیلم دیدن با موبایل رو ندارم صفحه کوچیکه جالب نیست .
1398/02/31 - 22:34اتفاقا برعکس خیلی هم عالی و مهیجه برام چون تنهایی نگاه میکنم حالا تلویزیون باشه همه نشستن کلی باید یه فیلم رو به بقیه توضیح بدم که چی شده مخصوصا خواهرم میبینه ها بازم میپرسه وسط فیلم من همه فیلما رو میبینم بعد خلاصه گویی میکنم که تهش چی میشه
1398/03/1 - 20:01آره اینم هست . اما من آخر شب تنهایی فیلم می بینم اتاق تاریک باشه اینجوری خیلی خوب میشه .
1398/03/1 - 23:06