یافتن پست: #برگشته

bamdad
photo_۲۰۱۹-۰۵-۱۵_۱۱-۵۲-۵۳.jpg bamdad
گربه زده سیم هدفون صاحبش رو داغون کرده، صاحبش هم دعواش کرده، گربه هم ول کرده رفته، یه ساعت بعد با یه مار کوچیک برگشته، که بیا بدبخت کولی بازی نداره یه هدفون نو برات گرفتم
{-26-}{-26-}{-26-}{-7-}{-7-}{-7-}

+بعد هی میگین چرا انقد گربه دوست داری
رضا
رضا
ظهر خبر دادن که اگر قراردادش رو با تیم ترکیه ای فسخ کنه باید غرامت بده الان گفتن برگشته ایران و با پرسپولیس قرارداد بسته {-15-}
دیدگاه · 1395/04/26 - 21:21 ·
5
bamdad
bamdad
ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺗﺎﺯﻩ ﻓﻮﻕِﺩﻳﭙﻠﻤشو ﺗﻮ ﺭﺷﺘﻪ ﭘﺮﻭﺭﺵ ﭘﺮﻧﺪﮔﺎﻥ ﺍﻫﻠﻲ
ﺍﺯ ﺩﺍﻧﺸﮑﺪﻩ ﻏﻴﺮﺍﻧﺘﻔﺎﻋﻲ ﻭ ﻏﻴﺮﺣﻀﻮﺭﻱ ﻋﻠﻤﻲﮐﺎﺭﺑﺮﺩﻱ
ﺗﻮ ﻗﺮﻳﻪﻱ ﻣﺴﻠﻢﺁﺑﺎﺩ ﺍﺯ ﺗﻮﺍﺑﻊ ﻳﺎﻗﻮﺕﺷﻬﺮ ﺳﻔﻠﻲ ﻣَﻤَﺴﻨﻲ ﺑﻪﺯﻭﺭ
ﺳﻪ ﺗﺮﻡ ﻣﺸﺮﻭﻃﻲ ﻭﺩﻭ ﺟﻠﺴﻪ ﺗﺸﮑﻴﻞﺷﻮﺭﺍ
ﻭﻧﺎﻣﻪ ﺍﺯﺍﻣﺎﻡ ﺟﻤﺎﻋﺖ ﻣﺴﺠﺪﺷﻮﻥ ﮔﺮﻓﺘﻪ
ﺍﻭﻧﻮﻗﺖ ﺑﺮﮔﺸﺘﻪ ﻣﻴﮕﻪ:ﺍﺯﺍﻳﻦ ﻣﻤﻠﮑﺖ ﺑﺎﻳﺪﺭﻓﺖ ،ﺳﻘﻒ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﻭﺍﺳﻪﻣﻦﮐﻮﺗﺎﺱ!
ﺧﻮﺏ ﻋﺰﻳﺰﻡ ﻛﻴﻠﻴﭙﺲتو ﺑﺮﺩﺍﺭ ….!!

{-18-}
مرجان بانو :)
مرجان بانو :)
دوس پسرم زنگ زده ميگه كجايى . . . . . . .
منم تو مترو بودم گفتم من امام خمينی ام... برگشته ميگه عه آقا سلام ،
ببخشيد من ميخواستم به دوس دخترم زنگ بزنم اشتباهى خط رو خط شده مثل اينكه
التماس دعا آقا ، خداحافظ قطع كرد
بعد بازم بگید پسرا باهوشن{-7-}{-7-}{-7-}
دیدگاه · 1394/06/8 - 07:26 توسط Mobile ·
5
Mohammad
Mohammad
سر جلسه امتحان از بغل دستیم میپرسم جواب سوال 7 چی میشه؟
برگشته میگه عجب خنگی هستی تو صفحه 328 جوابش اومده بود دیگه :||||||||
.
انصافا مراقبا جلومو گرفتن نکشمش
شماره صفحه سوالارو هم حفظ کرده بود{-7-}
دیدگاه · 1394/05/18 - 15:13 ·
5
مرجان بانو :)
مرجان بانو :)
Mohammad
امروز هم تو سایت دیده نشده !!!

رضا
bamdad
شماها قضاوت کنین یعنی از مرز خارج شده با گونی های پول؟ یا وارد شده؟{-2-}
میگن رفته پولهای بلوکه شده رو بریزه تو گونی بیاره ایران{-7-}
صوفياجون
150227030532_lupita_nyongo_624x351_afp_nocredit.jpg صوفياجون
{-16-}{-16-}{-15-}{-8-}لباس ۱۵۰هزار دلاری لوپیتا نیونگو که در مراسم جوایز ‫#اسکار‬ امسال به تن کرده بود، در دزدیده شده است. روی این لباس دست دوز که توسط شرکت کلوین کلاین تهیه شده، ۶ هزار مروارید سفید طبیعی دوخته شده است.
لباس ۱۵۰هزار دلاری لوپیتا نیونگو که در مراسم جوایز اسکار امسال به تن کرده بود، در هالیوود دزدیده شده است.
روی این لباس دست دوز که توسط شرکت کلوین کلاین تهیه شده، ۶ هزار مروارید سفید طبیعی دوخته شده است.
گزارش ها حاکی از آن است که در زمانی که نیونگو از اتاقش در هتل لندن بیرون رفته بود به سرقت رفته است.
نیونگو در سال ۲۰۱۴ برای بازی در فیلم ۱۲ سال بردگی جایزه اسکار بهترین بازیگر زن نقش مکمل را برد و در مراسم اسکار امسال نیز برای اعلام برنده اسکار بهترین بازیگر مرد نقش مکمل روی سن رفت.
پلیس از بررسی فیلم دوربین های مداربسته خبر داده است.
گزارش های ضد و نقیضی در این زمینه منتشر شده و هنوز مشخص نیست که این لباس سه شنبه شب یا در طول روز چهارشنبه دزدیده شده است.
طراحی این لباس را فرانسیسکو کاستا برای کلوین کلاین بر عهده داشت و ۲۵ نفر به مدت ده هفته این شش هزار مروارید را با دست به آن دوختند.
لوپیتا نیونگو که متولد کنیاست، روی فرش قرمز مراسم اسکار به خبرگزاری اسوشیتدپرس گفت که با مرواریدها و جواهراتش خواسته است که به پرینس، خواننده ادای احترام کند.
این بازیگر ۳۱ ساله درباره لباسش گفته بود ما [با طراح لباس] درباره این حرف زدیم که لباس طرحی سیال و روان داشته باشد. می خواستم یادی باشد از دریا.
هنوز هیچ کس در این خصوص بازداشت نشده و نمایندگان کلوین کلاین نیز حاضر به اظهار نظر نشده اند.
رضا
رضا
از ظهر پنج شنبه تا پایان روز جمعه ساعات خلوت تو هست از صبح شنبه محمد و مرجان مشغول شخم زنی کل سایت میشن :)
√√★nima★√√
√√★nima★√√
{-11-}اﻣﺮوز دﺧﺘﺮﻩ ﺑﻬﻢ ﺷﻤﺎرﻩ داد رﻓﺘﻢ ﺧﻮﻧﻪ ﺑﻬﺶ زﻧﮓ زدم ﮔﻮﺷﯽ رو ﺑﺮداﺷﺖ ﮔﻔﺖ ﺷﻤﺎ؟ !ﮔﻔﺘﻢ ﻫﻤﻮﻧﻢ ﮐﻪ ﺑﻬﺶ ﺷﻤﺎرﺗﻮ دادی دﯾﮕﻪ ﺑﺮﮔﺸﺘﻪ ﻣﯿﮕﻪ ﻣﻦ اﻣﺮوز ﺑﻪ ﭼﻬﻞ ﻧﻔﺮ ﺷﻤﺎرﻩ دادم ﺗﻮ ﮐﺪوﻣﺸﻮﻧﯽ؟ !!!ﻓﮑﺮ ﻧﮑﻨﻢ 118 ﻫﻢ اﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﻣﺨﺎﻃﺐ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻪ
... ادامه
دیدگاه · 1393/10/20 - 13:57 ·
2
Mohammad
Mohammad
مورد ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ ﭘﺴﺮﻩ ﺗﻮ ﺻﻒ ﺑﺎﻧﮏ ﺑﻪ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﮔﻔﺘﻪ ﭼﻨﺪ ﻧﻔﺮﺟﻠﻮﺗﻦ
ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺑﺮﮔﺸﺘﻪ ﮔﻔﺘﻪ ﻭﺍﻻ ﺩﻭﺗﺎ ﺧﻮﺍﻫﺮ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﺩﺍﺭﻡ ﮐﻪ ﺟﻠﻮﻡ ﻫﺴﻦ ﻭﻟﯽ ﺍﺷﮑﺎﻝ ﻧﺪﺍﺭﻩ ﺍﮔﻪ ﻣﯿﺨﺎﯼ ﺑﯿﺎ ﻣﻨﻮ ﺑﮕﯿﺮ|:
.
..
.
ﻧﺨﻨﺪﯾﻦ ﺧﺐ ﺣﻖ ﺩﺍﺭﻥ ﺷﻮﻫﺮ نیست اقا :|
مرجان بانو :)
مرجان بانو :)
مورد داشتیم پسره زده تو گوش همکلاسیش
همکلاسیش برگشته گفته : نزن رژ گونم پاک میشه !
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
تلویزیون داره میگه : جوونا باید مسیر زندگیشونو مشخص کنن تا موفق بشن ... یهو مامانم برگشته میگه : مسیرشون مشخصه دیگه ... اینترنت ..آشپزخونه... اینترنت...دستشویی... اینترنت...تخت خواب ...!!{-7-}
soheil
soheil
این روزها

احساسم که بر کاغذ می نشیند

پاک می شود!

آمار حاکی ست

ورق برگشته

روی کاغذ,

همه باخته ایم!
دیدگاه · 1393/04/27 - 15:21 ·
7
bamdad
bamdad
دلم خواست
برگشته باشی،
و به کسی شبیه خودم
گفته باشی
دوستت دارم.
کسی که شبیه خودم
باور نکرده
که رفته باشی...

:(
دیدگاه · 1393/04/13 - 18:14 ·
4
soheil
soheil
{-95-} همگی توجه نمایید {-95-}
داداش متین بعد از مدت ها از مسافرت برگشته
و سلامی گرم به تک تک بچه رسوند{-35-}{-35-}
... ادامه
دیدگاه · 1393/04/5 - 19:44 ·
5
zoolal
zoolal
با همه‌ی بی سر و سامانی‌ام
باز به دنبال پریشانی‌ام
طاقت فرسودگی‌ام هیچ نیست
در پی ویران شدنی آنی‌ام
آمده‌ام بلکه نگاهم کنی
عاشق آن لحظه‌ی طوفانی‌ام
دلخوش گرمای کسی نیستم
آمده‌ام تا تو بسوزانی‌ام
آمده‌ام با عطش سال‌ها
تا تو کمی عشق بنوشانی‌ام
ماهی برگشته ز دریا شدم
تا تو بگیری و بمیرانی‌ام
خوب‌ترین حادثه می‌دانمت
خوب‌ترین حادثه می‌دانی‌ام؟
حرف بزن ابر مرا باز کن
دیر زمانی است که بارانی‌ام
حرف بزن، حرف بزن، سال‌هاست
تشنه‌ی یک صحبت طولانی‌ام
ها به کجا میکشی‌ام خوب من؟
ها نکشانی به پشیمانی‌ام!
... ادامه
دیدگاه · 1393/03/28 - 18:27 ·
6
sam
sam
ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺗﻮ ﺧﻴﺎﺑﻮﻥ ﺟﻠﻮﻡ ﺭﺍﻩ ﻣﻴﺮﻓﺖ ....
.
.
ﭘﻮﻟﺶ ﺍﻓﺘﺎﺩ .... ﺑﻬﺶ ﮔﻔﺘﻢ ﺧﺎﻧﻢ ﭘﻮﻟﺘﻮﻥ ﺍﻓﺘﺎﺩ ...
ﺑﺮﮔﺸﺘﻪ ﻣﻴﮕﻪ ﺧﺮ ﺧﻮﺩﺗﻲ ﮐﺜﺎﻓﺖ ﺁﺷﻐﺎﻝ .....
ﻣﻨﻢ ﭘﻮﻟﺸﻮ ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﻢ ﺭﻓﺘﻢ ﻳﻪ ﺁﯾﺲ ﭘﮏ ﺧﺮﻳﺪﻡ ...
ﻋﺎﻳﺎ ﺍﻳﻦ ﺁﯾﺲ ﭘﮏ ﺣﺮﺍﻣﻪ؟
ﻟﻄﻔﺎﮐﻤﮑﻢ ﮐﻨﻴﺪ
کسی شماره زلال احکام رو داره؟؟؟؟
... ادامه
bamdad
bamdad
یک روز سطری از این شعر

مثل سوت قطاری از کنار گوشَت عبور می کند

واژه ها برایت دست تکان می دهند

خاطره ها

مثل آشنایان دورت به تو نزدیک می شوند

و فکر می کنی

چرا نبض این شعر برای تو اینقدر تند می زند ؟





- نگاهم می کنی

و چشم هایت چقدر خسته اند !

انگار از تماشای منظره ای دور برگشته اند –





نگاه می کنی به من

برفی که بر موهایم باریده

راه تمام آشنایی ها را بسته است

انگشتانم استخوانی تر از آن شده اند

که نوازشی را یادت بیاورند

و تمام این سال ها

آنقدر میان خطوط موازی دفترم

دست به عصا راه رفته ام

که بردن نامت کمر واژه هایم را خواهد شکست







واژه ها

دوباره برایت دست تکان می دهند

خاطره ها

مثل آشنایان نزدیکت از تو دور می شوند

و این شعر

برای همیشه حافظه اش را از دست می دهد ...

{-15-}
دیدگاه · 1393/03/2 - 19:23 ·
5
mostafa AZ
mostafa AZ
دختر همسایمون ۳ سالشه خورده بود زمین گفتم بیا بوسش کنم خوب شه، برگشته میگه :
.
.
.
....
.
.
.
.
.
نمیخوام؛ تو زندگی زخم هایى هست که فقط یه نفر خاص باید بوس کنه تا خوب شه!!! من سن این بودم تو یخچال دنبال اون یارویی میگشتم که وقتی در یخچالو میبندیم لامپشو خاموش میکنه!!!!!
... ادامه
Majid
438892_0kI0ArkO.jpg Majid
شخصی به نام پل یک دستگاه اتومبیل سواری به عنوان عیدی از برادرش دریافت کرده

بود. شب عید هنگامی که پل از ادارهاش بیرون آمد متوجه پسر بچه شیطانی شد که

دور و بر ماشین نو و براقش قدم می زد و آن را تحسین می کرد. پل نزدیک ماشین که

رسید پسر پرسید: " این ماشین مال شماست ، آقا؟"


پل سرش را به علامت تائید تکان داد و گفت: برادرم به عنوان عیدی به من داده است".


پسر متعجب شد و گفت: "منظورتان این است که برادرتان این ماشین را همین جوری،

بدون این که دلاری بابت آن پرداخت کنید، به شما داده است؟ آخ جون، ای کاش..."


البته پل کاملاً واقف بود که پسر چه آرزویی می خواهد بکند. او می خواست آرزو کند. که

ای کاش او هم یک همچو برادری داشت. اما آنچه که پسر گفت سرتا پای وجود پل را به

لرزه درآورد:

" ای کاش من هم یک همچو برادری بودم."


پل مات و مبهوت به پسر نگاه کرد و سپس با یک انگیزه آنی گفت: "دوست داری با هم تو

ماشین یه گشتی بزنیم؟"


"اوه بله، دوست دارم."


تازه راه افتاده بودند که پسر به طرف پل بر گشت و با چشمانی که از خوشحالی برق

می زد، گفت: "آقا، می شه خواهش کنم که بری به طرف خونه ما؟"


پل لبخند زد. او خوب فهمید که پسر چه می خواهد بگوید. او می خواست به

همسایگانش نشان دهد که توی چه ماشین بزرگ و شیکی به خانه برگشته است. اما

پل باز در اشتباه بود.. پسر گفت: " بی زحمت اونجایی که دو تا پله داره، نگهدارید."


پسر از پله ها بالا دوید. چیزی نگذشت که پل صدای برگشتن او را شنید، اما او دیگر تند و

تیـز بر نمی گشت. او برادر کوچک فلج و زمین گیر خود را بر پشت حمل کرده بود.


سپس او را روی پله پائینی نشاند و به طرف ماشین اشاره کرد :" اوناهاش، جیمی،

می بینی؟ درست همون طوریه که طبقه بالا برات تعریف کردم. برادرش عیدی بهش داده

و او دلاری بابت آن پرداخت نکرده. یه روزی من هم یه همچو ماشینی به تو هدیه خواهم

داد ... اونوقت می تونی برای خودت بگردی و چیزهای قشنگ ویترین مغازه های شب

عید رو، همان طوری که همیشه برات شرح می دم، ببینی."


پل در حالی که اشکهای گوشه چشمش را پاک می کرد از ماشین پیاده شد و پسربچه

را در صندلی جلوئی ماشین نشاند. برادر بزرگتر، با چشمانی براق و درخشان، کنار او

نشست و سه تائی رهسپار گردشی فراموش ناشدنی شدند.
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/15 - 07:05 ·
orkhan
orkhan
بابام فور اس گرفت دیروز {-7-}برگشتم بهش میگم بابا ور اسو باباها برنمیدارن بهشون میخندن اینجور گوشیا برای پسر باباهاست بابام برگشته بهم میگه پسر بابا هر وقت معدلش بالا 17شد منم این گوشو میدم بهش یعنی نامرد خیلی میدونه معدلم بالا 15 نمیشه {-60}
دیدگاه · 1393/02/10 - 23:42 ·
5
bamdad
bamdad
اینجور که داره پیش میره...

فکر کنم کم کم فتوا صادر کنن هرکس طالب یارانه گرفتن باشد...

از دین برگشته و مرتد میباشد...

همانا ریختن خون او واجب و اجر اخروی دارد..!

والله...
:)
bamdad
bamdad
رفتی
و برای من دست تکان دادی
یعنی که زود بر می گردم
هنوز چشمانم
براه است
نمی دانم
زمان را گم کرده ای
یا مرا
یا خودت را

وقتی تو رفتی

كسي عشق گدایی نمی كرد

مرغان مهاجر سفرشان را آغاز نكرده بود

چندمين بار است كه رفته اند و

برگشته اند

ولي درافق چشمانم

جایت همچنان خالی

این چندمین
نامه است می نویسم؟
نمی دانم
می دانم
هرگز بدستت نمی رسد
چون هیچوقت پُستشان نکرده ام
یعنی کرده ام
پستچی گفت:
ماچنین آدرسی نداریم


((پاي تپه ديدار كمي آنسوتر درجنگلستان بادام
برسد بدست مهر بان ترين ...دنیا

{-60-}
zoolal
zoolal
دختر همسایمون ۳ سالشه خورده بود زمین گفتم بیا بوسش کنم خوب شه، برگشته میگه :
.
.
.
.
.
.
.
.
.
نمیخوام؛ تو زندگی زخم هایى هست که فقط یه نفر خاص باید بوس کنه تا خوب شه!!! من سن این بودم تو یخچال دنبال اون یارویی میگشتم که وقتی در یخچالو میبندیم لامپشو خاموش میکنه!!!!!
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/22 - 13:16 ·
2
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ