یافتن پست: #بشکند

iman
iman
برای حرفی که میزنی فکر کن

چون دلی که بشکند صدایش را نمیفهمی

ولی نفرینش به زمین می اندازدت
دیدگاه · 1393/07/11 - 00:37 ·
8
مائده
مائده
تمام خاطراتت را از کاشت تا برداشت
از مزرعه تا گنجشک
سنگ پشت سنگ
نشانه رفتم
تا شاید بشکند در آفتاب نگاه من
طرز چرخش معصومانه نگاه تو
اما وقتی از تو می نویسم
از انگشتانم آفتاب می ریزد
گل آفتابگردان من...
... ادامه
دیدگاه · 1393/05/2 - 02:32 ·
7
zoolal
zoolal
ﮔﺎﻫﯽ ﺁﺭﺯﻭ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﺍﯼ ﮐﺎﺵ ﺩﻟﯽ ﻧﺒﻮﺩ
تا تنگ شود
ﺗﺎ ﺧﺴﺘﻪ ﺷﻮﺩ
ﺗﺎ ﺑﺸﮑﻨﺪ.....
دیدگاه · 1393/04/6 - 16:51 ·
3
soheil
soheil
زبان استخوانی ندارد ،

اما آنقدر قوی هست که

بتواند قلبی را بشکند.
دیدگاه · 1393/04/3 - 19:19 ·
5
zoolal
zoolal
گاهی ﺑﺮﺍﯼ ﺑﺎﻭﺭﻫﺎﯼ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺍﻡ دلم تنگ می شود
ﮔﺎﻫﯽ ﺩﻟﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﭘﺎﮐﯽ ﻫﺎﯼ ﮐﻮﺩﮐﺎﻧﻪ ﯼ قلبم میگیرد
ﮔﺎﻫﯽ ﺁﺭﺯﻭ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﺍﯼ ﮐﺎﺵ ﺩﻟﯽ ﻧﺒﻮﺩ
تا تنگ شود ﺗﺎ ﺧﺴﺘﻪ ﺷﻮﺩ ﺗﺎ ﺑﺸﮑﻨﺪ
... ادامه
متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
زبان استخوانی ندارد اما آنقدر قوی هست که بتواند قلبی را بشکند
مراقب حرفهایتان باشید
Majid
Majid
هر کسی گمشده ای دارد.
و خدا گمشده ای داشت.
هر کسی دوتاست و خدا یکی بود
و یکی چگونه می توانست باشد؟!
هر کسی به اندازه ای که احساس می کند، هست.
و خدا کسی که احساسش کند...نداشت!
عظمت ها همواره در جست و جوی چشمی است که آن را ببیند
خوبی ها همواره نگران، که آن را بفهمند
و زیبایی همواره تشنه ی دلی است که بر او عشق بورزد...
و قدرت نیازمند کسی است که در برابرش رام گردد.
و غرور در جست و جوی غروری است که آن را بشکند!
و خدا عظیم بود و خوب و زیبا و پراقتدار و مغرور...
اما کسی نداشت. و خدا آفریدگار بود و چگونه می توانست نیافریند؟!
زمین را گسترد و آسمان ها را بر کشید
کوه ها برخاستند و رودها سرازیر شدند و دریاها آغوش گشودند
و طوفان ها برخاست و صاعقه ها در گرفت.
و باران ها و باران ها و باران ها...
در آغاز هیچ نبود. کلمه بود و آن کلمه...خدا بود
و خدا یکی بود و جز خدا...هیچ نبود.
و با نبودن چگونه توانستن بود؟!
و خدا بود و با او عدم بود
و عدم گوش نداشت!
حرف هایی هست برای گفتن که اگر گوشی نبود، نمی گوییم.
و حرف هایی هست برای نگفتن.
و سرمایه های هر دل ، حرف هایست که برای نگفتن دارد!
حرف های بی قرار و طاقت فرسا.
که هم چون زبانه های بی تاب آتشند.
تحمل شان هر یک انفجاری را در دل به بند کشیده اند.
اینان در جست و جوی مخاطب خویش اند
اگر یافتند آرام می گیرند
و اگر نیافتند...
روح را از درون به آتش می کشند.
و خدا برای نگفتن ، حرف های بسیار داشت!
درونش از آن ها سرشار بود
و عدم چگونه می توانست مخاطب خدا باشد؟!
و خدا بود و عدم
جز خدا هیچ نبود...
با نبودن نتوان بودن
و خدا تنها بود.
هر کس گمشده ای دارد.
و خدا گمشده ای داشت...
و " تو " آن گمشده ای...!
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/15 - 07:29 ·
bamdad
bamdad
زمین دیگر ارزش ماندن ندارد...
این ور کوه باشی یا آن ور کوه ... همیشه کسی هست که دلت را بشکند...
این روزها گوسفندان هم گرگ شده اند...
میروم گرگ ها را به چرا ببرم...
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/2 - 23:53 ·
11
zahra
zahra
برای حرفی که میزنی فکر کن

چون دلی که بشکند صدایش را نمیفهمی

ولی نفرینش به زمین می اندازدت
دیدگاه · 1393/02/1 - 10:35 ·
6
zahra
zahra
آﻧﻘﺪر ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ زﻧﺪﮔﯽ ﮐﻦ

اﮔﺮ رازﻫﺎﯾﺖ ﻓﺎش ﺷﺪ ﺑﻐﺾ دﻧﯿﺎ ﺑﺸﮑﻨﺪ
دیدگاه · 1393/01/28 - 09:23 ·
5
ıllı YAŁĐA ıllı
c7d5f83e2007fc3c8f77ee679fe4b322-425.jpeg ıllı YAŁĐA ıllı
بشکند دستی که کوچکتر از خود را میزند!

لال شود زبانی که به ضعیف بد میگوید!

و بمیرد کسی که بیگناهی را آزار میدهد !

{-60-}{-60-}{-60-}
Noosha
اغوش Noosha
دلتنگ آغوشت می شوم...

وقتی که هوای حوصله ام ابریست!!!

دلم یک عصر دلگیر میخواهد

و یک پیاده رو بی انتها...

تا تمام دردهایم را در تن سردش جا گذارم.

آنقدر گلایه کنم...

که آسمان بشکند سد غرورش را...

و رد پایم را از دل سنگفرش های زخمی پاک کند...

تا شاید دل بی قرارم اندکی آرام گیرد...

شاید که لبخند درختان به وقت گریه ی ابر

اجابتی باشد...

و خدا آغوش بگشاید به روی تنهایی هایم....
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/25 - 01:46 ·
6
zoolal
zoolal
اگر یک انسان پایش بشکندمی گوید
خدا را شکر که هردو پایم نشکست و
اگر هر دو پایش بشکند می گوید خدا
شکر که گردنم نشکست
دیدگاه · 1393/01/20 - 18:43 ·
2
zoolal
zoolal
زبان استخوانی ندارد اما انقدر قوی است ک بتواند قلبیی را بشکند
しѺ√乇 MσstᗩƑᗩ ᵐ しѺ√乇
しѺ√乇 MσstᗩƑᗩ ᵐ しѺ√乇
نگاه کن!

آن دور دستها ...

یکی تنها به انتظار ایستاده ...

لبخندی عاشقانه بزن ...

دستی برایش تکان بده ...

شاید بشکند حصار سنگی تنهایی اش!
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/5 - 13:41 ·
6
ıllı YAŁĐA ıllı
6atgtz8zoi9tjss30s.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
گاهی باید به دور خود یک دیوار تنهایی کشید

نه برای اینکه دیگران رااز خودت دور کنی

بلکه برای اینکه ببینی برای چه کسانی اهمیت داری که این دیوار رابشکند.
... ادامه
soheil
025.jpg soheil
امروز معلم عشق گفت :

دو خط موازی هیچگاه به هم نمیرسند !

مگر اینکه یکی از آنها خود را بشکند .

گفتم : من خودم را شکستم پس چرا به او نرسیدم ؟

لبخند تلخی زد و گفت :

شاید او هم به سوی خط دیگری شکسته باشد …....!!
... ادامه
دیدگاه · 1392/11/27 - 23:18 ·
5
...
...
نمیدانم پس ازمرگم چه خواهدشد!نمیخواهم بدانم کوزه گرازخاک اندامم چه خواهدساخت!
ولی بسیارمشتاقم که ازخاک گلویم سوتکی سازد؛گلویم سوتکی باشدبه دست کودکی گستاخ وبازیگوش واویک ریز وپی درپی دم گرم خویش رادرگلویم سخت بفشاردوخواب خفتگان خفته راآشفته ترسازدبدین سان بشکند هردم سکوت مرگبارم را!
""این شعروخیلی دوس دارم""
... ادامه
صفحات: 1 2 3

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ