یافتن پست: #بغلش

مرجان بانو :)
500x619_1501166200983007.png مرجان بانو :)
غذا به این قشنگی و نازی {-168-}
اون سیب زمینی چیه انداختن بغلش {-182-}
رضا
رضا
برفی که از دیشب بارید به اندازه ای نیست که مدارس تعطیل بشه به این میگن .
مرجان بانو :)
image.jpeg مرجان بانو :)
امروز عصر يهويي پي نوشت: اگر جايي عقاب ديديد و اهلي بود حتما بهش دست بزنيد حس فوق العاده اي داشت امروز تجربه اش كردم فقط روم نشد بوسش كنم ي كم بغلش كردم و نازش كردم عالي بود
... ادامه
3 دیدگاه · 1395/04/14 - 22:42 توسط Mobile ·
3
bamdad
bamdad
این متن رو تو یه وبلاگی خوندم
خیلی تحت تأثیر قرار گرفتم ، خیلی :( :

"دیروز به مادرم زنگ زدم

بعد از مرگش تلفن ثابت خانه اش را جمع نکردیم

نمی خواهم ارتباطمان قطع شود

هر وقت دلم هوایش را می کند بهش زنگ میزنم

تلفنش بوق میزند

بوق میزند

بوق میزند

وقتی جواب نمی دهد با خودم فکر می کنم

یا برای خرید رفته بیرون یا خانه همسایه است

الان سه ماه و 17 روز می شود

هر وقت دلم هوایش را می کند دوباره زنگ می زنم

شماره ی بیرون را هم ندارم زنگ بزنم بگویم " به مادرم بگید بیاد خونه اش دلم براش تنگ شده "

دوست من اگر مادر تو هنوز خانه است و نرفته بیرون

امروز بهش زنگ بزن

برو پیشش

باهاش حرف بزن

یک عالمه بوسش کن

صورتتو بچسبون به صورتش

محکم بغلش کن

بگو که دوستش داری

و گرنه وقتی بره بیرون خیلی باید دنبالش بگردی

تازه مطمئن باش پیداش نخواهی کرد ، چون که

باور کنید بیرون شماره ندارد"

{-61-}
دیدگاه · 1394/02/4 - 11:23 ·
5
متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
دقایقی در زندگی هستند


که دلت برای کسی آنقدر تنگ میشود که


میخواهی او را از


رویاهایت بیرون بکشی


و در دنیای واقعی


بغلش کنی....
... ادامه
دیدگاه · 1393/11/17 - 23:12 ·
4
Morteza
Morteza
کتابش رو بستم. جامدادی رو که چند دقیقه پیش از شدتِ عصبانیت پرت کرده بودم برداشتم. مداد هاش رو یکی‌ یکی‌ گذاشتم سر جاش. کنارش نشستم، بغلش کردم. بوسیدمش. سرش رو بوسیدم، موهای عرق کرده‌اش رو، پیشونیش رو، گونه ی بر افروخته‌اش رو. گفتم نمیخوام هیچی‌ بشی‌. نمی‌خوام دکتر و مهندس بشی‌. می‌خوام یاد بگیری مهربون باشی‌ .نمی‌خوام خوشنویسی یا چند تا زبون یاد بگیری. می‌خوام تا وقت داری کودکی کنی‌. شاد باش و سر زنده . قوی باش حتی اگر ضعیف‌ترین شاگردِ کلاس باشی‌. پشتِ همون میز آخر هم می‌شه از زندگی‌ لذت برد. بهش گفتم تو بده بستون درس و امتحان و نمره هر چی‌ تونستی یاد بگیر ولی‌ حواست باشه از دنیای قشنگِ خودت چیزی مایه نگذاری. کنارِ هم نشستیم ، پاپکورن خوردیم و فیلم دیدیم و من تمام مدتِ به خودم و به یک زندگی‌ فکر می‌‌کردم که آنقدر جدی گرفته بودم. زندگی‌ که برای من مثل یک مسابقه بود و من در رویای مدال‌هایش تمام روز هاش رو دویده بودم. هیچکس حتی برای لحظه‌ای مرا متوقف نکرده بود. هیچکس نگفته بود لحظه‌ای بایستم و کودکی کنم. هیچکس نگفته بود زرنگ‌ترین شاگردان، خوشبخت‌ترین‌ها نیستند.
... ادامه
دیدگاه · 1393/07/28 - 23:14 ·
7
Morteza
Morteza
انصافا خوندنیه
.....................
درددل یک جوان ایرانی
يه خونه مجردي با رفيقامون درست کرده بوديم، اونجا شده بود خونه گناه و معصيت...دیگه توضیحش باخودتون....
شب عاشورا بودهرچي زنگ زدم به رفيقام، هيچکدوم در دسترس نبودند
نه نماز، نه هیئت، نه پیراهن مشکی هيچي
ميگفتم اينارو همش آخوندا درآوردند، دو تا عرب با هم دعواشون شده به ما چه
ماشينو برداشتم برم يه سرکي، چي بهش ميگن؟ گشتي بزنم
تو راه که ميرفتم يه خانمي را ديدم، خانم چادري وسنگینی بود کنارخیابون منتظرتاکسی بود
خلاصه اومدم جلو و سوار ماشينش کردم یه دفعه یه فکری مثل برق توذهنم جرقه زد بله شیطان خوب بلده کجاواردبشه ازچندتاخیابون عبورکردم ورسیدم به میدون ورفتم سمت خونه مجردیمون خانمه که دید مسیری که اون گفته بودنمیرم گفت نگهدارومنم سرعتوبیشترکردموهرچی جیغ ودادمیزدتوجه نمیکردم شانس آوردم درهای ماشین قفل مرکزی داشت وگرنه خودشومینداخت پایین
خلاصه، بردمش توي اون خانه ي مجردي
اينم مثل بيد ميلرزيد و گريه ميکرد و ميگفت بابا مگه تو غيرت نداري؟ آخه شب عاشوراست!!!! بيا به خاطر امام حسين حيا کن
گفتم برو بابا امام حسين کيه؟ اينارو آخوندا درآوردند، اين عربها با هم دعواشون شده به ما ربطي نداره
خانومه که دیگه امیدی به نجات نداشت با گريه گفتش که: خجالت بکش من اولاد زهرام، به خاطر مادرم فاطمه حيا کن!!! من اين کاره نيستم، من داشتم ميرفتم مجلس عزای سیداشهداعزیز فاطمه
گفتم من فاطمه زهرا هم نميشناسم، من فقط يه چيز ميشناسم: جواني، جواني کردن
اينارو هم هيچ حاليم نيست من اینقدرغرق تواین کاراشدم مطمئنم جهنم ميرم پس دیگه آب که ازسرگذشت چه یک وجب چه صدوجب خانمه که ازترس صداش میلرزید باهمون صدای لرزان گفت: تو ازخداوعذاب جهنم نمیترسی درسته ولی لات که هستي، غيرت لاتي داري يا نه؟من شنیدم لاتهااهل لوتی گری ومردونگی هستن
_ خودت داري ميگي من زمين تا آسمون پر گناهم ، اين همه گناه کردي، بيا امشب رو مردونگي کن به حرمت مادرم زهرای مظلومه گناه نکن، اگه دستتو مادرم زهرا نگرفت برو هرکاري دلت ميخواد بکن
آقامن که شهوت جلوچشاموگرفته بود هیچی حالیم نمیشداماباشنیدن کلمه زهرای مظلومه که باصدای لرزان وهمراه باگریه اون زن همراه بود تنم لرزید آقایه لحظه بدنم یخ کرد غيرتي شدم
... ادامه
bamdad
bamdad
در آینه مردی دارد بغض می کند
بیایید بغلش کنید
پشتش را بمالید

به او بگویید همه چیز درست می شود
دلش می خواهد کمی دروغ بشنود
آینه را پایین تر نصب کنید
گمانم دیگر به زانو در آمده...

:(
دیدگاه · 1393/06/8 - 22:04 ·
2
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
دیدین تو بچهه تو خاب جیغ میکشه همه میرن بغلش میکنن که نترس و این حرفا؟ اینا همش دروغه من یه بار جیغ کشیدم داداشم همچین با لگد زد توو شکمم که دیگه چن ساله جیغم نمیاد{-15-}
iman
iman
مرد رویایی کسیه که

اگه مثل سگ و گربه هم به جون هم افتادین

شب نذاره از بغلش جم بخوری

بگه آشتی نکردیمااااااا

ولی من بی تو خوابم نمیبره....
... ادامه
دیدگاه · 1393/05/3 - 16:16 ·
8
mostafa AZ
mostafa AZ
دیدین تو فیلما بچه توی خواب جیغ میکشه همه میرن بغلش می کنن و از این حرفا؟ خلاصه اومدم بگم اینا همش دروغه، من یه بار جیغ کشیدم مامانم همچین با لگد زد تو شکمم که دیگه چند ساله جیغم نمیاد...!!!
... ادامه
دیدگاه · 1393/04/20 - 03:56 ·
6
mostafa AZ
mostafa AZ
ﻭﻟﯿﻦ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺩﻟﺖ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﺩ ﺍﻻﻥ
ﺑﻐﻠﺶ ﮐﻨﯽ ﻭ
ﺑﺒﻮﺳﯿﺶ ﮐﯿﻪ ؟؟؟ ﯾﻪ ﻋﺪﺩ ﺍﺯ 1 ﺗﺎ 22
ﺑﻨﻮﯾﺲ !! ﭘﺎﯾﯿﻨﻮ
ﻧﺨﻮﻧﯿﻦ . . . . . . . . . . !!
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
-1 ﺑﺎﻟﺸﺖ
-2 ﻋﺸﻖ ﺍﻭﻟﺖ
-3 ﺑﻘﺎﻝ ﺳﺮﮐﻮﭼﻪ
-4 ﺩﺧﺘﺮ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ
-5 ﺑﺎﺑﺎﺕ
-6 ﺧﻮﺍﻫﺮ ﺯﺍﺩﺕ
-7 ﻣﻦ
-8 ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﺑﯽ ﺩﻧﺪﻭﻥ
-9 ﭘﯿﺮﺯﻥ ﺑﯽ ﺩﻧﺪﻭﻥ
-10 ﮔﻮﺳﻔﻨﺪ
-11 ﭘﺘﻮ
-12 ﻣﺎﺩﺭﺕ
-13 ﺩﻭﺳﺖ
-14 ﻫﯿﭽﮑﺲ
-15 ﻧﻔﺮ ﻗﺒﻠﯽ
-16 ﻧﻔﺮ ﺑﻌﺪﯼ
-17 ﺑﺮﺍﺩﺭﺕ
-18 ﻋﺸﻘﺖ
-19 ﭘﺴﺮ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ
-20 ﻋﻤﻪ ﻧﻔﺮ ﻗﺒﻠﯽ
-21 ﻋﻤﻪ ﻧﻔﺮ ﺑﻌﺪﯼ
-22 ﻣﺎﻣﻮﺭ ﮔﺸﺖ ﺍﺭﺷﺎﺩ. .
... ادامه
محسن
محسن
دیدگاه · 1393/03/6 - 08:36 ·
6
ıllı YAŁĐA ıllı
خ.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
... {-137-}

خیلی لذت بخشه وقتی
از غریبه ای توی خیابان چیزی میپرسی و او با لبخند و حوصله جوابت رامیدهد
وقتی مهمونات دستور غذایی رو ازت میپرسن
وقتی هدیه ات را باز میکند و چشمهایش از خوشحالی برق میزند
از خیابان که رد میشوی راننده ای که حق تقدم با اوست برایت میایستد و با خوشرویی اشاره میکند که رد شوی
وقتی دیر رسیده ای و میگوید خودش هم الان رسیده اس
وقتی کسی را میخندانی
وقت حرف زدن کلمه ای را گم میکنی و او زود حدسش میزند
عجله داری که از چهار راه رد شوی و چراغ سبز میماند
مسیرت با مسیر بعدی تاکسی یکی است
فوت کردن قاصدک
وقتی تو رو میرسونه و تا داخل خونه نشدی راه نمی افته
نسیم خنک تو تابستون
لحظه بیدار شدن از خوابی بد
پیچ آخر جاده و سوسوی چراغ های شهر
وقتی اخم کرده اما نمیتواند جلوی خنده اش را بگیرد
وقتی به جای خداحافظی میگوید....میبینمت
وقتی کسی یادش میماند که از چه چیزهایی خوشت میاید
هوای توی گل فروشی
بوی عطر گل نرگس
کودکی در آغوش دیگری است اما دستانش را دراز میکند تا تو بغلش کنی
وقتی سر امتحان یهو جواب یک سوال یادت بیاد
آخر شب که همه خوابند ..آرامش و سکوت

{-41-}{-35-}{-41-}
ıllı YAŁĐA ıllı
1377396699151165_large.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
... ادامه
bamdad
bamdad
اصفهانيه از تهرانيه ميپرسه كه چيكار ميكنيد كه زنهاتون دوستتون دارند؟ تهرانيه ميگه: وقتى ظرف ميشوره بغلشون ميكنيم، نازشون ميكنيم، بوسشون ميكنيم.


اصفهانيه ميگه: شيرم همينجورى باز؟!!!

{-7-}
mostafa AZ
mostafa AZ
به دوستم گفتم گ*ه نخور. خیلی شاکی شد. رفتم بغلش کردم گفتم: به خدا واسه سلامتیت میگم!!! وگرنه بخور{-7-}
متین (میراثدار مجنون)
7.jpg متین (میراثدار مجنون)
دقایقی در زندگی هستندکه دلت برای کسی آنقدر تنگ میشود که میخواهی اورا از رؤیاهایت

بیرون بکشی و در دنیای واقعی بغلش کنی.
دیدگاه · 1392/12/9 - 18:04 در دوستها ·
8
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
1b63b36ba67b.jpg shaghayegh(پارتی_السلطنه)
پسر ایده آل
باید ادکلنش ﺗﻠﺦ ﺑﺎﺷﻪ،
ﻭﻗﺘﯽ ﺣﺴﻮﺩﯼ ﻣﯿﮑﻨﯽ ﺑﻐﻠﺖ ﮐﻨﻪ ﻭ ﺑﮕﻪ ﻣﻦ ﻓﻘﻂ
ﻣﺎﻝ توﺍﻡ ﺩﯾﻮﻭﻧﻪ ...

ﻭﻗﺘﯽ ﺧﻮﺩﺗﻮ ﻟﻮﺱ ﻣﯿﮑﻨﯽ ﻗﻨﺪ ﺗﻮ ﺩﻟﺶ ﺁﺏ ﺑﺸﻪ ﻭ ﺑﺒﻮﺳﺘﺖ،
ﻭﻗﺘﯽ ﺩﺳﺘﺎﺷﻮ ﻣﯿﮕﯿﺮﯼ ﭼﻨﺪ ﻟﺤﻈﻪ ﯾﻪ ﺑﺎﺭ ﺩﺳﺘﺎﺗﻮ ﻓﺸﺎﺭ ﺑﺪﻩ ﮐﻪ
ﺑﻔﻬﻤﯽ ﺣﻮﺍﺳﺶ ﺑﻬﺖ ﻫﺴﺖ...

ﯾﻪ ﭘﺴﺮ ﺍﯾﺪﻩ ﺁﻝ ﺩﺭ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ ﻧﻤﯿﮕﻪ ﻣﻨﻢ ﻫﻤﯿﻨﻄﻮﺭ،
ﻣﯿﮕﻪ ﻣﻦ ﻋﺎشقتم!
ﯾﻪ ﭘﺴﺮ ﺍﯾﺪﻩ ﺁﻝ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻐﻠﺶ ﺑﻮﯼ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﺑﺪﻩ،ﻧﻪ ﻫﻮﺱ،
ﻭﻗﺘﯽ ﻣﯿﺒﯿﻨﺘﺖ ﺍﻭﻝ ﻟﭙت ﻣﯿﺒﻮس ﻭ ﺳﺮﺗﻮ ﺭﻭﯼ ﺳﯿﻨﺶ ﻣﯿﺬﺍﺭﻩ...
ﯾﻪ ﭘﺴﺮ ﺍﯾﺪﻩ ﺁﻝ ﺑﺎﯾﺪ ﻣـــــــــــــــــــﺮﺩ ﺑﺎﺷﻪ…{-41-}
صفحات: 1 2 3 4 5 6

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ