یافتن پست: #توبه

مرجان بانو :)
1426849597554111.png مرجان بانو :)
bamdad
bamdad
ایرانیا از هیچ چی راضی نیستن به جز ماه تولدشون
{-15-}
رضا
رضا
یک عکس کوچیک رو تو پیت باز کردن پینت هنگ کرد ازش نا امید شدم .
رضا
رضا
اشاره نمی کنم اما حضور یک فرد مشکوک بعد از چندین روز غیبت در نمیدونم حس شده {-7-} Mohammad
bamdad
photo_2016-02-29_16-48-58.jpg bamdad
{-15-}
رضا
download.png رضا
وقتی اینترنت ندارید رو باز کنید با تصویر روبرو شدید قبل از زدن اسپیس چند لحظه بهش نگاه کنید بهتون چشمک میزنه {-7-}
Mohammad
Mohammad
دوستان من زنده ام، جای خاصی نرفتم، انشاءالله به زودی بر میگردم :D
Mohammad
uuIxrl47dr.jpg Mohammad
Mohammad
Mohammad
بن بست زندگی آنجایی است که

شیطان در گوشمان زمزمه کند

تو راه توبه وبازگشت نداری

وما دست روی دستمان بگذایم

وخودرا در طوفان زندگی رها سازیم
... ادامه
مرجان بانو :)
مرجان بانو :)
می ترسم.......... خیلی می ترسم{-118-}
صوفياجون
10919009_1570146059886149_5839544259553694695_n.jpg صوفياجون
منو بگیره {-8-}{-7-}{-197-}{-185-}
مرجان بانو :)
مرجان بانو :)
تو بخوان قصه مردان حساب و عدد و سود و زیان و قلم و ثبت و سیاق، کز همان روزهای نوروز در انبار بمانند و بگیرند و ببندند و شمارند و نویسند دو صد مشق در آن دفتر پیچیده به قیطان، که اگر خط بخورد یا که شود دیر، بهراسند از آن هیبت آن هیات سه مرد قلندر، همان هیات تشخیص علی الراس و اگر مانده حسابی نشود جمع، بر سر و صورت خود جمله بکوبند و دو صد لعن فرستند بر آن مرد ونیزی، همان لوکه پاچولی، که همه تی اکانت و دو طرف ثبت حساب از کرامات و افاضات هموست.
آن دگر خرده بگیرند از آن دسته اول که چرا آن ننوشتی و دگر چیز نوشتی که اگر این بشود شرط و شروط است و عدم، رد نظر.
هرگه این مرد سیه روز شود دیر به خانه، بخرامد به اتاقی و چپد زیر لحافی که بماند ز امان از خم ابروی زن و طعنه فرزند، که چه شد سهم تو از آن همه اعداد که بنوشتی و زدی جمع و چه شد وعده دریا و لب آب و نه حتی دو قدم پارک. این چه حرفه ست که نه چون کله پزان صنفی و جایی و نه چون آن مرد قدم رنجه به بازار مالی و منالی و نه یک باغ و حیاطی، که اگر یار برفت و تو در سوگ نشینی، آن جنازه تو به غسال سپاری که گزارش سر موقع توبه مجمع برسانی.
پس بگفتا گنهم چیست که جز این حرفه ندانم. این حرفه همان حرفه محبوب جهان است که در این دیر خریدار ندارد. من نه آن میرزا نویس در دکان و دم حجره ی آن بی هنرم، من دگر ممبر آن آیفک بین المللم.
آخر قصه: آخر قصه همه غصه و بس ناله نی که خراج دولت از آن سود به توافق به سر آید و در آن مجمع غدار بخورند و بگفتند و شنودند و دو صد سود و دو پاداش به تقسیم سپردند و ندیدند از پس پرده ی اعداد و رقم، آن همه خون جگر، دربدری، سوته دلی.
رضا
رضا
واقعا جوانان نمیدونم را چه شده ؟ فید رو نگاه میکنی فلسفی و سنگین نظرات رو باز میکنی پارتی و رقص {-7-}
صوفياجون
Alissa1.jpg صوفياجون
Majid
10353723_557930257666688_4557534942399704323_n.jpg Majid
بی تابم با خیالت هرشب
ای دل کم طاقت توبه کن لامصب
دیدگاه · 1393/05/8 - 00:49 ·
4
رضا
رضا
خانمها هر چی می فرمایند اطاعت کنید و روی حرفشان حرفی نزنید فقط تایید کنید و بعد بروید کاری که دلخواهتان است انجام دهید .
... ادامه
Majid
index.jpg Majid
شعر زیبای حمید مصدق

توبه من خنديدي و نمي دانستي

من به چه دلهره از باغچه همسايه

سيب را دزديدم

باغبان از پي من تند دويد

سيب را دست تو ديد

غضب آلوده به من كرد نگاه

سيب دندان زده از دست تو افتاد به خاك

وتو رفتي و هنوز،

سال ها هست كه در گوش من آرام،آرام

خش خش گام تو تكراركنان

مي دهد آزارم

و من انديشه كنان

غرق اين پندارم

كه چرا ، خانه كوچك ما سيب نداشت



جواب بسیار زیبای فروغ فرخ زاد :

من به تو خندیدم
چون که می دانستم
تو به چه دلهره از باغچه ی همسایه سیب را دزدیدی
پدرم از پی تو تند دوید
و نمی دانستی باغبان باغچه همسایه


پدر پیر من است
من به تو خندیدم

تا که با خنده خود پا

سخ عشق تو را خالصانه بدهم
بغض چشمان تو لیک

لرزه انداخت به دستان من و

سیب دندان زده از دست من افتاد به خاک

دل من گفت: برو

چون نمی خواست به خاطر بسپارد

گریه تلخ تو را

و من رفتم و هنوز

سالهاست که در ذهن من آرام آرام

حیرت و بغض تو تکرار کنان

می دهد آزارم

و من اندیشه کنان غرق در این پندارم
که چه می شد اگر باغچه خانه ما سیب نداشت...
... ادامه
دیدگاه · 1393/04/31 - 02:27 ·
1
حامد@ پسر تنها
حامد@ پسر تنها
توبه بر لب
سبحه بر کف
دل پر از شوق گناه
معصیت را خنده می اید ز استغفار ما.
دیدگاه · 1393/04/31 - 01:36 ·
6
مائده
1398109638661242_large.jpg مائده
گناه میکنیم
توبه میکنیم
توبه میشکنیم
گناه میکنیم
توبه ...
خدایا
از این رفت و برگشت ها خسته ایم
کمک کن همیشه فقط بیاییم
به سمت تو بیاییم
......
soheil
soheil
میگن تو جهنم چهل تا دختر میارن می چینن جلوت بعد تو باید به تک تکشون یاد بدی چطوری پارک دوبل بزنن !
من رفتم توبه کنم !!{-33-}
دیدگاه · 1393/04/27 - 15:53 ·
5
mehrab
mehrab
ای اهل ایمان خداترس باشید و با راستگویان بپیوندید / توبه آیه ۱۱۹
دیدگاه · 1393/04/17 - 14:55 ·
1
mehrab
mehrab
وبگو:جز آنچه خدابر ما خواسته ، به ما هرگز نخواهد رسید ، والبته اهل ایمان به خدا توکل خواهند نمود/ توبه
دیدگاه · 1393/04/17 - 14:54 ·
1
رضا
رضا
زلف آشفته و خوی کرده و خندان لب و مست/پیرهن چاک و غزل خوان و صراحی در دست

نرگسش عربده جوی و لبش افسوس کنان/نیم شب دوش به بالین من آمد بنشست

سر فرا گوش من آورد به آواز حزین/گفت ای عاشق دیرینه من خوابت هست

عاشقی را که چنین باده شبگیر دهند/کافر عشق بود گر نشود باده پرست

برو ای زاهد و بر دردکشان خرده مگیر/که ندادند جز این تحفه به ما روز الست

آن چه او ریخت به پیمانه ما نوشیدیم/اگر از خمر بهشت است وگر باده مست

خنده جام می و زلف گره گیر نگار/ای بسا توبه که چون توبه حافظ بشکست




غزل شماره ۲۶
mehrab
mehrab
وهرگاه آنان که به آیات ما ایمان آورند نزد تو بیایند ، بگو : سلام برشماباد، پروردگارتان رحمت ومهربانی را بر خود واجب نمود ، که هرکس از شما به نادانی عمل زشتی انجام داد وبعد از آن توبه واصلاح نمود، البته خداوند بخشنده ومهربان است / انعام آیه ۵۴
... ادامه
دیدگاه · 1393/04/14 - 18:27 ·
2
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ