یافتن پست: #جلوتر

چاپگر سه بعدی
چاپگر سه بعدی
انقلاب صنعتی با پرینتر سه بعدی

توسعه تکنولوژی پرینتر سه بعدی به سرعت در حال شتاب گیری است. در حال حاضر ده ها برند پرینترهای سه بعدی با قیمت های متفاوت در جهان وجود دارد و هر یک سعی می کنند با افزودن قابلیت های عملکردی و کیفیت محصولات خود از رقبای خود پیشی بگیرند .البته صدر نشینان این شرکت ها تولید کنندگانی مثل stratasys ، 3D Systems ، EOS و …. هستند که با فاصله بسیار زیادی از الباقی جلوتر هستند.


پرینترهای متفاوتی وجود دارند که غذا چاپ می کنند، از لیزر استفاده می کنند، فلزات را سینتر می کنند و اشیای کاملا رنگی تولید می کنند. پرینتر IR3 می تواند اجسام پلاستیکی با مسیرهای هادی بسازد و در مرحله بعد اجزای الکترونیکی را سرهم کرده تا محصول نهایی را تولید کند. این پرینتر برای ساخت سیم کشی و سرهم بندی رادیو کوچک برای ماشین استفاده شده است. اما محدودیت هایی برای این پرینتر نیز وجود دارد. قطعه مورد نظر باید داخل محفظه پرینتر قرار بگیرد باید ورقه فولادی داشته باشد تا آهنربای مغناطیسی قسمت بالایی پرینتر بتواند آن را جذب کند و باید اتصالات خاصی داشته باشد تا با ماده رسانای داخل پلاستیک و سایر قطعات هماهنگی داشته باشد.
اکنون، مواد رسانای مورد استفاده نوعی پلاستیک خاص هستند که مانند مواد مصرفی در پرینترهای سه بعدی FDM به شکل فیلامنت بوده و با اکسترودر تولید می شوند. فیلامنت های رسانا یا کنداکتیو در حال حاضر رسانایی الکتریکی بالایی ندارد ولی تکنولوژی فیلامان ها به سرعت در حال تغیر و تحول است.
ایده های اولیه بسیاری برای ساخت پرینتر سه بعدی با قابلیت های بسیار زیاد وجود دارد. پرینتر سه بعدی برای ساخت اجزا بدن انسان ، چاپگر سه بعدی برای ساخت تجهیزات و لوارم یدکی در مکان هایی که دسترسی به لوازم یدکی تجهیزات وجود ندارد ، چاپگر سه بعدی برای آماده سازی غذا همراه المنت های حرارتی برای پخت و … .
به زودی و در آینده نه چندان دور متوجه خواهید شد که پرینت سه بعدی چه تحولات بزرگی در زندگی بشر ایجاد کرده اند.
... ادامه
[لینک]
دیدگاه · 1395/12/5 - 20:01 ·
Mohammad
Mohammad
دو سال و هفت ماه دیوانه وار یک نفر دوست داشتم
آنقدر دوست داشتم که جرات نمیکردم بگویم
bamdad
bamdad
نشستم تو تاکسی گفتم مستقیم؟
گفت چقدر جلوتر میری؟
گفتم ۵۰۰ متر
گفت پونصد متر که نمیشه؛ یه جایی برو بتونیم بحث سیاسی کنیم؛ حداقل تکلیف انتخابات رو مشخص کنیم!!!
{-15-}
مرجان بانو :)
مرجان بانو :)
ﻣﯿﮕﻦ ﻫﯿﭻ ﻋﺸﻘﯽ ﺗﻮ ﺩﻧﯿﺎ ﻣﺜﻞ ﻋﺸﻖ ﺍﻭﻟﯽ ﻧﯿﺴﺖ … . . . . . . . . . . . . . . ﺯﺭ ﺯﺩﻩ ﻫﺮ ﮐﯽ ﺍﯾﻨﻮ ﮔﻔﺘﻪ … ﺍﺗﻔﺎﻗﺎ ﻫﺮﭼﯽ ﺟﻠﻮﺗﺮ ﻣﯿﺮﯼ ﺑﻪ ﻣﻮﺍﺭﺩ ﺑﻬﺘﺮﯼ ﺑﺮﻣﯿﺨﻮﺭﯼ !!! ﺍﺻﻼﺧﻮﺩﺗﻮﻧﻮ ﻣﺤﺪﻭﺩ ﻧﮑﻨﯿﺪ...
... ادامه
دیدگاه · 1394/05/31 - 23:17 توسط Mobile ·
6
bamdad
725130_oOFHweG7.jpg bamdad
باید بِچشَد عذاب تنهایی را

فردی که ز عصر خود جلوتر باشد


:(
دیدگاه · 1394/03/18 - 20:08 ·
7
رضا
رضا
چون نپیچوندم این شده وگرنه میشد خیلی جلوتر باشم .
دیدگاه · 1394/02/11 - 22:43 ·
4
Noosha
7481716-4088-m.jpg Noosha
دوستای گلم امروز که روز تولدمه دلم میخواد ازتون یه جمله یادگاری داشته باشم به عنوان هدیه.هرچی که باشه قبوله.ممنون میشم ازتون
Mohammad
Mohammad
ıllı YAŁĐA ıllı

خاطرات یه مشهدی در روز عاشورا (طنز) :d :d
ﺭﻭﺯ ﻋﺎﺷﻮﺭﺍ ﭼﯿﮑﺎﺭ ﮐِﺮﺩﯼ ﯾَﺮﻩ ؟
ﻫﯿﭽﯽ… ﺻُﺒﺶ ﺟﺎﺕ ﺧﺎﻟﯽ ﺗﻮ ﺧﯿﺎﺑﻮﻥ ﺍَﺑﮑﻮﻩ
ﯾﮏ ﺧﯿﻤﻪ ﺩﺍﺷﺖ ﻟﻮﺑﯿﺎ ﻣِﺪﺍﺩ
ﺩﻭﺗﺎ ﮐﺎﺳﻪ ﻟﻮﺑﯿﺎ ﺑﺎ ﻧﻮﻥ ﺯﺩﻡ ﺗﻮ ﺭﮒ!
ﺑﻌﺪﺵ ﻫﻤﻮﺟﻮﺭ ﭘﯿﺎﺩﻩ ﺭَﻓﺘﻢ ﻓﻠﮑﻪ ﺩﺭﻭﺍﺯﻩ ﻗﻮﭼﺎﻥ
ﺩﯾﺪُﻡ ﺍﯾﻄﺮﻑ ﺩﺭَﻥ ﭼﺎﯾﯽ ﻣﺪَﻥ ، ﺍﻭﻃﺮﻑ ﺷﯿﺮﮐﺎﮐﻮ!
ﺍﻭﻝ ﺭﻓﺘﻢ ﺷﯿﺮﮐﺎﮐﻮ ﺭﻩ ﺧﻮﺭﺩُﻡ ﺟﺎﺕ ﺧﺎﻟﯽ…
ﺑﻌﺪﺷﻢ ﺍﻣﺪﻡ ﭼﺎﯾﯽ ﺑﺨﻮُﺭﻡ ﺩﯾﺪﻡ ﺭﻭ ﺷﯿﺮﮐﺎﮐﻮ ﺣﺎﻝ ﻧِﻤﺪﻩ !
ﻣِﺰﻩ ﺷﯿﺮﮐﺎﮐﻮ ﺭﻩ ﻣُﺒﺮﻩ ! ﻧِﺨﻮﺭﺩُﻡ !
ﺍﻣﺪُﻡ ﺑﺮُﻡ ﻃِﺮﻑ ﺣَﺮَﻡ ﺩﯾﺪﻡ ﯾَﮏ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﻭﺍﺳﺘﺎﺩ ﺍﺯ ﺻﻨﺪﻭﻕ ﻋﻘﺒﺶ ﺷﻠﻪ ﺯَﺭﺩ ﺩﺭﺍﻭﺭﺩ
ﺯﻭﺩ ﺩﻭﯾﺪُﻡ ﯾﺎ ﻋﻠﯽ ! ﯾَﮏ ﺷﻠﻪ ﺯﺭﺩ ﮔﺮﯾﻔﺘﻢ
ﺩﻭﺗﺎ ﻗﺎﺷﻖ ﺧﻮﺭﺩُﻡ ﺩﯾﺪُﻡ ﻣِﺰﻩ ﺍﺏ ﻣِﺪﻩ ... ﺍِﻧﺪﺍﺧﺘﻢ ﺗﻮ ﺟﻮﺏ !
ﻧﺰﺩﯾﮏ ﻣﯿﺪﻭﻥ ﺷﻬﺪﺍ ﮐﻪ ﺭﺳﯿﺪُﻡ ﺩﯾﺪُﻡ ﯾﮏ ﯾﺎﺭﻭ ﺩﺭﻩ ﺳﺎﻧﺪﻭﯾﭻ ﺗﺨﻢ ﻣﺮﻍ ﻣِﺪﻩ
ﺭﻓﺘﻢ ﯾﮏ ﺳﺎﻧﺪﻭﯾﭻ ﮔﺮﯾﻔﺘﻢ ﺧﻮﺭﺩُﻡ
ﮔﻠﻮﻡ ﮔﯿﺮﯾﻔﺖ. ﺭﻓﺘﻢ ﺟﻠﻮﺗﺮ ﯾﮏ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﭼﺎﯾﯽ ﺧﻮﺭﺩُﻡ ﺗﺎ ﺭﺳﯿﺪُﻡ ﺣﺮﻡ !
ﯾَﮏ ﺳِﻼﻡ ﻣَﺸﺪﯼ ﺩﺍﺩُﻡ ﺑﻪ ﺍﻗﺎ ﮔﻔﺘﻢ ﻧﻮﮐﺮﺗﻢ ﺭﻓﺘﻢ ﺗﻮ ﺣَﺮﻡ!
ﺗﻮ ﺣَﺮﻡ ﯾَﮑﻢ ﺳﯿﻨﻪ ﺯﺩُﻡ ﺧﯿﻠﯽ ﺣﺎﻝ ﺩﺍﺩ
ﯾَﮏ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﺗﻮ ﮐﻮﮎ ﺳﯿﻨﻪ ﺯﺩﻥ ﻣﺎ!
ﻣﺎﯾَﻢ ﺷﻮﺭ ﺣﺴﯿﻨﯽ ﮔﺮﯾﻔﺘِﻤﺎ ﺑﺰﻥ ﮐﻪ ﻣِﺰﻧﯽ
ﺍﻻﻥ ﺍﯼ ﻗﻔﺴﻪ ﺳﯿﻨَﻢ ﺩﺭﺩ ﻣُﮑﻨﻪ ﺑَﺪﺟﻮﺭ!
ﻧﻮﺣﻪ ﮐﻪ ﺗﻤﻮﻡ ﺭَﻓﺖ ﺍﻣﺪُﻡ ﺷﻤﺎﺭﻩ ﺗﻠﯿﻔﻮﻥ
ﺑﺪُﻡ ﺑﻬﺶ ﻧﻤﺪﻧﻢ ﮐﺠﺎ ﺭَﻓﺖ
الانم اسهال رفتوم
سید محمد محمدی
chicken-soup-for-the-soul.jpg سید محمد محمدی
داستانی زیبا از کتاب سوپ جوجه برای روح(مجموعه داستان های واقعی روحیه بخش): یک روز بعد از ظهر وقتی اسمیت داشت از کار برمی گشت خانه، سر راه زن مسنی را دید که ماشینش خراب شده و ترسان توی برف ایستاده بود. اون زن برای او دست تکان داد تا متوقف شود.اسمیت پیاده شد و خودشو معرفی کرد و گفت من اومدم کمکتون کنم.زن گفت صدها ماشین از جلوی من رد شدند ولی کسی نایستاد، این واقعا لطف شماست.وقتی که او لاستیک رو عوض کرد و درب صندوق عقب رو بست و آماده رفتن شد، زن پرسید: "من چقدر باید بپردازم؟"و اسمیت به زن چنین گفت: "شما هیچ بدهی به من ندارید. من هم در این چنین شرایطی بوده ام. و روزی یکنفر هم به من کمک کرد. همونطور که من به شما کمک کردم.اگر تو واقعا میخواهی که بدهیت رو به من بپردازی، باید این کار رو بکنی.نگذار زنجیر عشق به تو ختم بشه!" چند مایل جلوتر زن کافه کوچکی رو دید و رفت تو تا چیزی بخوره و بعد راهشو ادامه بده ولی نتونست بی توجه از لبخند شیرین زن پیشخدمتی بگذره که می بایست هشت ماهه باردار باشه و از خستگی روی پا بند نبود.او داستان زندگی پیشخدمت رو نمی دانست و احتمالا هیچ گاه هم نخواهد فهمید. وقتی که پیشخدمت رفت تا بقیه صد دلار شو بیاره ، زن از در بیرون رفته بود، درحالیکه بر روی دستمال سفره یادداشتی رو باقی گذاشته بود.وقتی پیشخدمت نوشته زن رو می خوند اشک در چشمانش جمع شده بود. در یادداشت چنین نوشته بود: "شما هیچ بدهی به من ندارید. من هم در این چنین شرایطی بوده ام و روزی یکنفر هم به من کمک کرد، همونطور که من به شما کمک کردم اگر تو واقعا می خواهی که بدهیت رو به من بپردازی، باید این کار رو بکنی. نگذار زنجیر عشق به تو ختم بشه!". همان شب وقتی زن پیشخدمت از سرکار به خونه رفت در حالیکه به اون پول و یادداشت زن فکر می کرد به شوهرش گفت: اسمیت پول دارو ها جور شد نگران نباش همه چیز داره درست میشه..." به دیگران کمک کنیم بلاخره یک جا یکی به ما کمک میکنه و قول بدیم که نگذاریم هیچ وقت زنجیر عشق به ما ختم بشه
... ادامه
دیدگاه · 1393/05/5 - 18:24 ·
4
رضا
رضا
اگر تو خیابون دیدین خانم یا آقایی دارن قدم میزنن یه بچه کوچولو جلوتر یا پشت سرشون داره تاتی میکنه بدونین بصورت وایرلس بهشون متصله {-7-}
دیدگاه · 1393/02/14 - 22:23 ·
8
zahra
zahra
کنار خیابون دست تکون دادم برای یه تاکسی
یه 50 مترجلوتر نگه داشت . بعد از یه دقیقه اومد پایین گفت
من برای شما نگه داشتم ها !
گفتم اونجایی که شما میخوای منو سوار کنی من میخوام پیاده شم
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/8 - 10:54 ·
6
bamdad
bamdad
ساعت ها یک ساعت جلو کشیده شدن

میشود آمدنت را یک روز جلوتر بیندازی؟
دیدگاه · 1393/01/29 - 19:10 ·
6
bamdad
bamdad
خیلی وقت ها خیلی دیر آدمهای اطرافت را می شناسی

آن وقت تازه یاد میگیری به خیلی ها بگویی
لطفا جلوتر نیا !
دیدگاه · 1393/01/9 - 19:15 ·
6
sam
sam
یه روز یه آقایی با بچه ش ميرن سينما ميبينن جلوشون يه كچل نشسته!
آقاهه به بچه ش ميگه:اگه زدى پسه كله اين كچله يه ساندويچ بهت ميدم.
بچهه ميزنه توسر کچله!!
کچله برميگرده ميگه: چرا مىزنى؟
ميگه:به به عباس کچل خوبي؟
کچله ميگه عباس کچل کيه!
پسره ميگه:آخ ببخشيد فك كردم دوستم عباس كچله!
دو ديقه بعد دوباره آقاهه ميگه اگه دوباره بري بزنى پسه كله ش 10 هزار تومن بهت ميدم!
باز ميزنه تو سره کچله!
کچله ميگه :باز ديگه چرا زدى؟؟
ميگه:آقا ناموساً توعباس کچل نيستى؟
کچله ميگه:نه بخدااااا.
کچله ميبينه هى داره کتک ميخوره ميره 20 تا صندلى جلوتر ميشينه.
باز آقاهه ب بچه ش ميگه:اگه برى اونجا وبزنى پسه كله ش 20 هزار تومن بهت ميدم!
بچه ش ميگه باشه.ميره پشت سر وكچله محكم ميزنه تو سرش ميگه:عباس کچل تو اينجا نشستي من يكساعته اون بيچاره رو ميزدم :|
دیدگاه · 1392/12/25 - 21:48 ·
3
zoha
zoha
دیدگاه · 1392/11/1 - 17:21 در دوستها ·
7
...
...
بالاخره یک روزبه آرزویم میرسم
درصف اول نماز
جلوتراز
پیش نمازمی ایستم
وهمه به من اقتداخواهندکرد
نمازکه تمام شد
همه به سمت من خواهند آمد
چقدر
عزیز خواهم شد
بعدازچندقدم
که
حرکت کنم
کسی فریادمیزند:
بلندبگو؛
""لااله الاالله""
{-48-}
صوفياجون
صوفياجون
محسن
خیلی وقته ندیدمت کووووجایییی؟ هان؟؟؟؟/ {-184-}{-184-} {-287-}{-35-}{-35-}
مرجان
مرجان
ﺩﺧﺘﺮ ﻋﻤﻢ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﻣﯿﮑﺮﺩ :
ﻣﺎﻧﺘﻮ ﺯﺭﺩ ﭘﻮﺷﯿﺪﻡ ﺭﻓﺘﻢ ﺑﯿﺮﻭﻥ, ﯾﻪ ﭘﺴﺮﻩ ﺍﺯ ﺟﻠﻮﻡ ﺭﺩ ﺷﺪ
ﺑﻬﻢ ﮔﻔﺖ : ﺷﻠــــــــــــــﻪ ﺯﺭﺩ |:
ﻣﻨﻢ ﻣﺤﻠﺶ ﻧﺬﺍﺷﺘﻢ, ﺑﻌﺪ ﮐﻪ ﯾﺨﻮﺭﺩﻩ ﺭﻓﺘﻢ ﺟﻠﻮﺗﺮ ﺻﺪﺍﻡ
ﮐﺮﺩ : ﺧﺎﻧــــــــــــــــــــــ ــــــﻮﻡ ? ? ﻣﻨﻢ ﻓﮏ ﮐﺮﺩﻡ ﻣﯿﺨﻮﺍﺩ
ﭼﯿﺰﯼ ﺑﭙﺮﺳﻪ, ﮔﻔﺘﻢ ﺑﻠﻪ ? ? ﮔﻔﺖ : ﭘﺸﺖ ﮐﻤﺮﺕ ﺑﺎ ﺩﺍﺭﭼﯿﻦ
ﺑﻨﻮﯾﺲ ﯾﺎ ﺣﺴﯿﻦ
... ادامه
دیدگاه · 1392/09/26 - 19:02 ·
9
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
اينکه پسرا مشکل “چي بپوشم؟” ندارن ربطي به ژنتيک و … نداره کلا يه دست لباس تميز بيشتر ندارن !
{-102-}دخـــــیــــــــــا پـــــــــــــرچــــــــــــــما بالـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــآ{-102-}
صوفياجون
1466074_656444694378150_1152239232_n.jpg صوفياجون
من
بعدش همه کارخونه ها رفتن تو کار اشی مشی طلایی چی توز طلایی ...
دلم براش خیلی تنگولیده {-60-}{-137-}
رضا
رضا
هر چی جلوتر میرم با برنامه نویسهای بیشتری حرف میزنم و به نتایج بهتری میرسم . انشالله سایت کامل بشه نسخه مخصوص و سفارشی اندروید نمیدونم رو هم دوستم قراره آماده کنه :)
صفحات: 1 2 3 4

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ