یافتن پست: #زندگي

bamdad
bamdad
خدا براى حفاظت از شما بعضى آدمارو از زندگيتون خارج ميكنه. دنبالشون ندويد...
دیدگاه · 1396/10/20 - 23:42 ·
2
مرکز بستری ترک اعتیاد خانه سپید
230.jpg مرکز بستری ترک اعتیاد خانه سپید
ترک اعتیاد

روان درمانی ترک اعتیاد

عوامل زيادي در ايجاد اعتياد و درمان آن نقش دارند . بر اي مثال : ژنتيک ، خانواده ، محيط زندگي ، بيماريهاي پايه مانند اضطراب و افسردگي ، مهارتهاي فردي اجتماعي . ….
درمان جامع و کامل شامل دو مرحله است
1 . درمان بستري يا سرپايي با هدف قطع کامل مواد ( سم زدايي )

2 . درمانهاي روانشناختي با هدف مهارت آموزي پيشگيري از هر موردي

در ارائه آنچه در مرکز بستري خانه سپيد به عنوان درمان جامع اعتياد به مددجويان ارائه مي شود را در دو مرحله توضيح خواهيم داد

مرحله اول روان درمانی ترک اعتیاد

اين مرحله با ايجاد انگيزه ترک و قطع کامل مواد آغاز مي شود . بيمار داوطلبانه و با همت خانواده به مرکز معرفي مي شود . دوره کوتاه بستري به بيمار کمک ميکند تا در محيط کنترل شده و عاري از مواد با نظارت تيم پزشکي اقدام به قطع مصرف مواد نمايد بيماران به محض بستري به دقت تحت معاينات کامل پزشکي و بررسي سلامت بدني قرار مي گيرند ( نوار قلب ، کنترل علايم حياتي ، آزمايشات و …. ) طي مدت اقامت بيمار در مرکز با هدف کنترل علايم ترک مصرف مواد زير نظر پزشک از داروهاي غير مخدري استفاده مي شوند که اين داروها فرايند سم زاديي را براي بيمار آسانتر مي کند . همچنين بيمار روزانه توسط روانشناسان مرکز ويزيت ميشود که در صورت وجود بيماري زمينه اي مانند افسردگي ، اضطراب و جنون شيشه درمانهاي مورد نياز در حين بستري به بيماران ارائه مي شود و از طرفي روانشناس با ويزيتهاي روزانه سعي مي کند انگيزه ترک را در بيماران ايجاد نمايد و مهارتهاي اوليه بهبودي را به مراجعين بياموزد . نهايتا بعد از اتمام دوران بستري بيماران تحت سم زدايي قرار مي گيرند . در صورت داشتن انگيزه ترک و مهارت کنترل وسوسه از مرکز ترخيص مي شود . مهم است بدانيد بعد از اتمام سم زدايي و ترخيص از مرکز خانه سپيد بيمار دارد مرحله جديد مشاوره و روان درماني قرار مي گيرد . در واقع ايجاد بيماري اعتياد سالها طول کشيده است پس مي توان انتظار داشت که درمان آن نيز يک فرايند است که با يک دوره بستري و سم زدايي کامل نمي شود .

مرحله دوم روان درمانی ترک اعتیاد

اين مرحله جلسات روان درماني و مشاوه است که به محض ترخيص بيمار از مرکز آغاز مي شود

درمان بيماري اعتياد يک فرايند درماني تخصصي است که توسط تيم درمان با قطع مصرف مواد ، سم زدايي شروع مي شود
... ادامه
[لینک]
دیدگاه · 1396/07/20 - 10:40 ·
مرکز بستری ترک اعتیاد خانه سپید
javanan.jpg مرکز بستری ترک اعتیاد خانه سپید
اعتياد در نوجوانان و جوانان

اعتياد يک بيماري است که عوامل متعدد فردي ، محيطي ، اجتماعي در بروز و شکل گيري و تداوم آن به صورت تعامل بايکديگر دخيل هستند .
مواد مخدر موادي است که از طريق کشيدن ، تنفس ، تزريق و ….. وارد بدن شده و با ورود به گردش خون و در نهايت با تاثير بر روي مغز نحوه احساس ، تفکر ، دريافت و يا رفتار مصرف کننده را تغيير مي دهد .

انگيزه اصلی در مصرف مواد اعتیاد آور:

تکرار تاثيرات تجربه شده است مواد مخدر صنعتي با تاثيرات مخرب خود با سرعت جوامع انساني را آلوده کرده و مشکلات زيادي را براي خانواده ها به وجود آورده است . نقش خانواده ، مدرسه ، ماهواره در اعتياد نوجوانان تاثير بسزايي دارد .
دلايل متعددبراي مصرف مواد در نوجوانان وجود دارد :
1 . من که هميشه سيگار نمي کشم ، فقط آخر هفته ها اون هم عشقي …..”
اين جمله اي که از زبان بعضي نوجوانان مي شنويم . ممکن است هدف چنين نوجواناني صرفا تفريح باشد ، اما نوجوان بايد بداند که استفاده از اين مواد همواره علاوه بر تاثيرات منفي و گاهي لذت بخش داراي خطراتي جدي است . بعضي از نوجوانان با گذر از دوره کودکي و ورد به دوره نوجواني به فکر تجربه کردن مواد مخدر مي افتد و وقتي نوجوان مخفيانه به مصرف سيگار يا مواد مخدر روي مي آورند در جواب والدين خود مجبور به دروغ گفتن مي شود . بيرون رفتهاي شبانه مکرر با دوستي که تجربه ي مصرف مواد را دارد مي تواند باعث به دام افتادن در دام اعتياد يا حداقل مصرف موادشود
. نوجواناني که در مصرف مواد زياده روي مي کنند که باعث تغييراتي شديد و منفي در تصميم گيري ها و نگرشها مي شود و نسبت به زندگي و آينده ي خود و ديگران کاملا بي تفاوت و بي اعتنا مي شوند . از جمله رفتارهايي که نوجوان در خود احساس مي کنند : توجه شديد به خود ، بي صبري براي ارضاي بلافصله تمام خواسته ها ، تنفر از تصميم گيرندگان بزرگسال ، حس فرديت شديد تصميم مصرانه به زندگي در خارج از سيستم موجود ، اهميت بيش از حد به همسالان و دوستانش ، کم شدن ارتباطات با خانواده و منزوي شدن در اتاق دروغ گفتن براي کسب آزاديهاي بيشتر .
3 . نوجوانان به طور روز افزودن مستعد تصميم گيريهاي نامناسب در زندگي مي شوند ممکن است از وسايل خانه و افراد خانواده سرقت کنند، فروختن مواد به همسالان خود ، سرقت از فروشگاه هاي بزرگ ، به مرور از رفتن به مدرسه خودداري مي کند .
... ادامه
[لینک]
دیدگاه · 1396/07/20 - 10:01 ·
bamdad
photo_۲۰۱۷-۰۹-۱۷_۱۶-۱۵-۰۴.jpg bamdad
گوسفند مانکس که چهار شاخ دارد.
كه در جزيره (مان) در انگلستان زندگي ميكند
دیدگاه · 1396/06/27 - 23:02 ·
3
bamdad
bamdad
بهترين راه موفقيت در زندگي عمل كردن به توصيه هايي است كه به ديگران مي كنیم.
دیدگاه · 1396/01/5 - 17:37 ·
2
bamdad
bamdad
عاشق شدن باگ زندگيه ، جورى كه با هيچ آپديتى درست نميشه{-60-}{-60-}
دیدگاه · 1395/12/28 - 17:16 ·
2
bamdad
bamdad
توى زندگيم هر وقت به دو راهى رسيدم، بدون استثنا ميدونستم راه درست كدومه، ولى هميشه راه اشتباهو انتخاب كردم!

ميدونيد چرا؟
چون راه درست لعنتى هميشه سخت تر بود...

آل پاچينو
{-6-}
دیدگاه · 1395/11/19 - 14:10 ·
2
مرجان بانو :)
مرجان بانو :)
زماني اون بنفشه رو خريدم ك خيلي حال روحي ام بد بود بطور اتفاقي رفتم نمايشگاه گل و گياه اونم براي اولين بار! بنفشه هاي آفريقايي رو ديدم خيلي خوشم اومد ك گياهاني هستن خاص گياهاني ك آب خوردنشون با بقيه گياه ها فرق داره آب كلر دار نميتونن بخورن، مثل بقيه گياهها نيستن ك غرق آب شون كنيم! اصلا از بالا آب نميخورن بايد توي زير گلدونيشون آب بريزيم از زيرگلدوني خودشون آب رو ميكشن! از باد بدشون مياد ! آفتاب نبايد مستقيم بخورن! و خيلي چيزاي جذاب ديگه ك انقدر علاقمند شدم فقط خدا ميدونه حالا ديگه حالم خوبه نزديك ٦ ماهه تو محل كارم دارم باهاشون زندگي ميكنم از اون حال خيلي بد در اومدم به همه توصيه ميكنم ي گياه جذاب داشته باشين وقتي داشتم گياهچه مي خريدم اصلا اميد نداشتم نگهش دارم براي همين رفتم قلمه گياهچه رو خريدم ك اگر از بين رفت دلم نسوزه اون خانم بهم گفت بنفشه اعتياد مياره و علاقمند ميشي ب بنفشه:) واقعا همينجورن اين دوتا رو نبينم اصلا حالم خوب نميشه بخصوص وقتي ب برگاي مخملي شون دست ميزنم ؛)
دیدگاه · 1395/08/30 - 23:13 توسط Mobile ·
5
Mohammad
Mohammad
ما كسايي كه به فكرمون هستن رو به گريه مي اندازيم
ما گريه مي كنيم براي كسايي كه به فكرمون نيستن
و ما به فكر كسايي هستيم كه هيچوقت برامون گريه نمي كنن
اين حقيقت زندگيه
عجيبه ولي حقيقت داره
اگه اين رو بفهميم هيچوقت براي تغيير دير نيست
... ادامه
دیدگاه · 1395/06/28 - 10:42 ·
6
bamdad
bamdad
بعد از جنگ و مريضى و كشت و كشتار، بلاتكليفى بزرگترين فاجعه ى زندگيه...
رضا
رضا
مرجان بانو :)
مرجان بانو :)
[Forwarded from Donya] اگر در دل کسي جایي نداري، فرش زیر پایش هم نباش... جایي که بودن و نبودنت هیچ فرقي نداره، نبودنت رو انتخاب کن. اینگونه به بودنت احترام گذاشتي... محبوب همه باش، معشوق من مهرت را به همه هدیه کن، عشقت را به من... با هر رفتني اشڪ نریز و با هر آمدني لبخند نزن شاید آنکه رفته باز گردد و آنکه آمده برود، آنقدر محکم و مقتدر باش که با این محبت ها و بي مهري ها زمین گیر نشوي... چنان برقص و شادی کن که دشمن از گفته خود پشیمان و دوست از کرده اش شاد شود... لازم است گاهي در زندگي، بعضي آدمها را گم کني تا خودتو پیدا کني ... بعضي از آدمارو باید دوست داشت، اما بعضي از آدمارو فقط باید داشت... .
... ادامه
دیدگاه · 1394/08/12 - 17:55 توسط Mobile ·
3
bamdad
bamdad
همسر يکي از فرمانده‌هانِ پاسگاه،
که به تازگي ازدواج کرده،
و چندين ماه از زندگي‌شان،
دور از شهر و بستگان،
در منطقه‌ی خدمتِ همسرش مي‌گذشت،
بدجوري دلتنگِ خانواده‌ی پدري‌اش شده بود..

او چندين بار از شوهرش درخواست مي‌کند
که براي ديدنِ پدر و مادرش،
به شهرشان، به اتفاقِ هم،
يا به تنهايي مسافرت کند،
ولي شوهرش،
هربار، به بهانه‌اي از زير بارِ موضوع شانه خالي مي‌کرد..

زن که در اين مدت،
با چگونه‌گيِ برخوردِ مامورانِ زير دستِ شوهرش،
و مکاتبه‌ی آن‌ها برايِ گرفتنِ مرخصي و سایر امورِ اداری،
کم و بيش آشنا شده بود،
به فکر مي‌افتد که
حالا که همسرش به خواسته‌ی وي اهميت نمي‌دهد،
او هم به‌صورتِ مکتوب،
و همانندِ سایرِماموران،
براي رفتن و ديدار با خانواده‌اش،
درخواست مرخصي بکند.

پس
دست به کار شده و
در کاغذي،
درخواستِ کتبي‌ای، به اين شرح،
خطاب به همسرش مي‌نويسد:

از :سمیرا
به :جناب آقای حسن . . . فرمانده‌ی محترم پاسگاه . . .

موضوع : درخواستِ مرخصی

احتراما به استحضار می رساند که
اين‌جانب سمیرا
همسرِ حضرت‌عالي،
که مدت چندين ماه است،
پس از ازدواج با شما،
دور از خانواده و بستگانِ خود هستم،
حال که شما به‌دليلِ مشغله‌ی بيش از حد،
فرصتِ سفر و ديدار با بستگان را نداريد،
بدين‌وسيله از شما تقاضا دارم که با مرخصيِ اين‌جانب،
به مدتِ 15 روز،
براي مسافرت و ديدنِ پدر و مادر واقوام، موافقت فرمایيد....

با احترام
همسر دلبند شما سمیرا

و نامه را در پوشه‌ی مکاتباتِ همسرش مي‌گذارد...
چند وقت بعد،
جوابِ نامه، به اين مضمون،
به دست‌اش رسید:

سرکار خانم سمیرا همسر عزیز من

عطف به درخواستِ مرخصيِ سرکارِ عالي،
جهت سفر، برايِ ديدار با اقوام،
بدین‌وسیله اعلام می‌دارد،
با درخواستِ شما،

به‌ شرطِ تعیينِ جانشين،
موافقت مي‌شود....

فرمانده‌ی پاسگاه

{-7-}
bamdad
bamdad
زندگي يعني بميري در هواي يک نفر

مرده باشي جان بگيري با صداي يک نفر



عمر اگر بسيار باشد، عمر اگر کم؛ هرچه هست

محض لبخند يکي باشي، فداي يک نفر



عاشقانه- هرچه داري لابه لاي شعر هات-

گفته باشي ..

{-35-}
دیدگاه · 1394/08/5 - 19:46 ·
4
مرجان بانو :)
مرجان بانو :)
“ﺁﻫﻨﮓ” ﺯﻧﺪﮔﻴﺖ ﺭﺍ، ﺧﻮﺩﺕ ﻣﯽ ﻧﻮﺍﺯﯼ !…
ﺑﻪ ﺯﻭﺩﯼ ﺧﻮﺍﻫﯽ ﻓﻬﻤﻴﺪ، ﻣﻬﻢ ﻧﻴﺴﺖ ﭼﻨﺪ ﻧﻔﺮ ﻣﻬﻤﺎﻥ “ﻣﻮﺳﻴﻘﯽ” ﺯﻧﺪﮔﯾﺖ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ …
ﻣﻬﻤﺎﻥ ﻫﺎ ، ﻣﯽ ﺁﻳﻨﺪ ﻭ ﻣﯽ ﺭﻭﻧﺪ … ﻭ
ﻓﻘﻂ ﺧﻮﺩﺕ ﺗﺎ ﺁﺧﺮ ” ﺷﻨﻮﻧﺪﻩ” ﺧﻮﺩﺕ ﺧﻮﺍﻫﯽ ﻣﺎﻧﺪ !…
ﻳﺎﺩﺕ ﺑﺎﺷﺪ ،
ﻣﻬﻢ ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ
ﻃﻮﺭﯼ “ﺑﻨﻮﺍﺯﯼ” ﻛﻪ ﺗﺎ ﺁﺧﺮ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ” ﻣﻮﺳﻴﻘﯽ” ﻟﺬﺕ ﺑﺒﺮﯼ ﻭ ﺑﻠﻨﺪ ﺷﻮﯼ !…
ﻭ ﺑﺮﺍﻱ ﺧﻮﺩﺕ ” ﺩﺳﺖ” ﺑﺰﻧﯽ !!
... ادامه
دیدگاه · 1394/07/29 - 23:28 توسط Mobile ·
5
bamdad
footbal.jpg bamdad
زندگي مثل يه بازي فوتبال مي مونه ،
بياين وقتي خدای مهربون بهمون اعتماد مي كنه ومارو مي فرسته توی زمين و ميگه بنده من برو بازي كن ،
برو زندگي كن، ببینم چیکارمیکنی؟
مي خوام پیش ملائک سرافرازم كني ،
خيلي خوب اون چيزايي رو كه بهمون ياد داده و مورد رضا ي اونه رو توي زندگيمون اجراء كنيم .
تا وقتيکه بازي تموم شد ، خدا به استقبالمون بياد ، در آغوشمون بكشه و بهمون بگه باريكلا بنده ی گلم ،
عالي بازي كردي ، خيلي ازت راضي ام .
نشون دادی لیاقتش رو داری که تو بهشت ثابت بازی کنی ...

{-35-}
bamdad
bamdad
وقتي ردپاي خدا را در زندگي پيدا كردم...
فهميدم ميتوانم پاهايم را از گليمم درازتر كنم!!!
و خواسته هايم از قد خودم بزرگتر باشند!!!
و حتي آرزوهايم محال!!!
وقتي لبخند خدا را درميان دعاهايم ديدم...
"ترس" برايم معنايش را از دست داد...
و جايش را "ايمان" پر كرد...
هنوز از ياد نبرده ام...
چه گله هايي كردم براي سختي راه...

و خدا چگونه مرا به بالاي كوه هدايت كرد...
و فراموش نكرده ام كه چه نااميدانه...
درپي جرعه اي آب بودم...
و خداوند چگونه سيرابم كرد...
وعده ي خدا اين است:
"دستانت را به من بده...
تا فتح كني دنيا را...
و ممكن كني،ناممكن ها را...

:)
bamdad
bamdad
خدايا !

آدم هاي خوب سر راهم بگذار …

حس بسيار خوبيست هنگامي كه در لحظه هجوم غم يا نا اميدي يا پريشاني

بي هوا كسي سر راه آدم سبز بشود

كلامش،

نگاهش ،

حتي نوشته اش

آرامش و شادي و اميد بپاشد به زندگيت

فقط از دست خود خدا بر مي آمده كه آن آدم را

براي آن لحظه خاص سر راه زندگي ما بگذارد….

{-47-}{-35-}
bamdad
bamdad
انگار حتماً بايد آسمان به زمين بيايد،

بايد اتفاق خاصي بيفتد.

مثلاً معجزه اي رخ دهد كه از زندگي لذت ببريم.

گاهي آنقدر در روزمرگي غرق مي شويم

كه فراموش مان ميشود ساده ترين داشته هاي ما شايد آرزوي فرد ديگري باشد.

ما از امر و نهي پدر كلافه باشيم

و ديگري در آرزوي شنيدن صداي پدرش.

ما از باب ميل نبودن غذا به جان مادرمان غر بزنيم

و ديگري در حسرت صدا كردن نامش و شنيدن جواب.

صداي زنگ تلفن از خواب بعد از ظهر بيدار مان كندو ما از بد خواب شدن بناليم

و ديگري تشنه ي شنيدن صداي آشنا از پشت گوشي تلفن است.

هميشه شاكي هستيم انگار...

از گرما مي ناليم.

از سرما فرار مي كنيم.

در جمع، از شلوغي كلافه مي شويم

و در خلوت، از تنهايي بغض مي كنيم.

تمام هفته منتظر رسيدن روز تعطيل هستيم

و آخر هفته هم بي حوصلگي مان را گردن غروب جمعه مي اندازيم.

شايد بهتر باشد گاهي فكر كنيم تمام زندگي مان معجزه است.

همين كه مي خوابيم، بيدار مي شويم، نفس مي كشيم.

همين كه خورشيد طلوع مي كند، مهتاب مي تابد، باران بي منت مي بارد

و هنوز مي شود كسي را دوست داشت.

تمام اين ها بهانه ي ساده اي است براي يك لبخند :)

{-35-}{-35-}{-35-}
شهرزاد
شهرزاد
نامه ي پسر ﺑﻪ ﭘﺪﺭ ﺭﻓﺘﮕﺮﺵ:
ﭘﺪﺭﻋﺰﯾﺰﻡ، ﻣﻦ ﺑﻪ ﺧﻮﺑﯽ مي فهمم ﮐﻪ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺑﺎﺷﺮﻑ ﺍﺳﺖ ﺁن كس ﮐﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﺑﯿﻦ ﺁﺷﻐﺎﻟﻬﺎ ﻧﺎﻥ ﭘﯿﺪﺍﮐﻨﺪ، ﺗﺎ ﺁن كس ﮐﻪ ﺁﺷﻐﺎﻝ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﺑﯿﻦ ﺍﻧﺴﺎﻧﻬﺎ ﻧﺎﻥ ﭘﯿﺪﺍﮐﻨﺪ !
ﺩﺭﺩﯼ ﮐﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺳﮑﻮﺕ ﻭﺍ مي دﺍﺭﺩ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺳﻨﮕﯿﻦ ﺗﺮ ﺍﺯ ﺩﺭﺩﯾﺴﺖ ﮐﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﻭﺍ ﻣﯿﺪﺍﺭﺩ!

ﻭ ﺍﻧﺴﺎﻧﻬﺎ ﻓﻘﻂ ﺑﻪ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﻫﻢ ﻣﯿﺮﺳﻨﺪ،

ﻧﻪ ﺑﻪ ﺳﮑﻮﺕ ﻫﻢ !

2.قديم تر ها وقتي شيشه ماشينت پايين بود وقتي چيزي بيرون در جا مي ذاشتي يكي زنگ خونه رو مي زد و مي گفت آقا كليد رو درتون جا مونده!

الان وقتي شيشه ماشينو يادت بره بدي بالا ،برگردي مي بيني ضبطت نيست...

يه چيزي تو ما عوض شده . وقتي مي بينيم يه آدم شريف داره آشغالهارو ميگرده دماغمونو چين ميندازيم و وقتي موبايل يه بنده خداييو جايي پيدا ميكنيد از خوشحالي بال درمياريم كه خدا رسونده. بعضي چيزها تو زندگي هست، ظاهرش قشنگ نيست ولي شرف داره مردي كه تو آشغالها مي گرده ولي از ديوار خونه ي كسي بالا نميره شرف داره به برج سازي كه پول رشوه و رانت پله هاي ترقيشن!{-61-}
bamdad
bamdad
اينقد پول دارم که ميتونم تا آخر عمرم راحت زندگي کنم

البته به شرطي که همين پنج شنبه بميرم!!!!!

{-7-}
bamdad
bamdad
هميشه تو زندگيتون تغييير ايجاد كنيد!!!

مثلا من الان رو تلويزيون نشستم دارم مبل نگاه ميكنم

{-15-}
bamdad
bamdad
فكر ميكردم
دوستت كه داشته باشم
گره كور زندگي شل ميشود
خوشبختي سرش به سنگ ميخورد
بهشت را ميگذارد
براي خدايي
كه عشق را تبعيد كرد
و برميگردد...
ميخواستم
با هر چرخ اين زمين گرد
به تو برسم

ميخواستم
بخوانم چرخ چرخ عباسي...
و خوشبختي
مرا بندازد توي آغوشت
اما نشد كه نشد كه نشد
حالا هر لحظه
گره دو دست از درون
روي گردنم فشرده تر ميشود
و نبضم
كندترو كــــــندتــــــر و
كـــ نـــ د تــــ ر و
كـــــــــــ نــــــــ د
________

واقعيت دارد؛ دوستم نداري
و ديگر
نه زمين
نه خوشبختي
نه حتي خدا
هيچ كس نميتواند
دست مرگ را از گلويم بردارد

{-109-}
دیدگاه · 1394/01/23 - 22:01 ·
7
مرجان بانو :)
مرجان بانو :)
این متن رودتقدیم میکنم به خانمهای شاغل
کفش های مردانه ام را پایم مى کنم
صبح های زود ، زودتر از همه از خانه بیرون و زندگی را آغاز می کنم .
به اندازه ی تمام روز می دوم .
اعتراف می کنم که سالهاست پاهایم درد می کند .
هوا تاریک می شود به خانه بر می گردم و حالا...
کار های زنانه ام را شروع می کنم .
مو هایم را شانه می کنم لباسم را عوض می کنم رژ می زنم
به دستانم لاک می زنم و ....
تمام سعی ام را می کنم که این دو نقش را اشتباه نکنم ...
زن بودن با تمام زیبای هایش خیلی سخت است
خصوصا اگر شاغل باشی
و آرزو های بزرگ براي زندگي هم داشته باشی ....
فاصله ی مرد و زن بودنم "درب " خانه است
موقع ورود و خروج جنسیتم عوض می شود
در خارج از خانه شبیه مردها می شوم
مثل آنها نگاه می کنم و حتی حرف می زنم
روزها مرد می شوم و شب ها زن "
چقدر ایفای این دو نقش در کنار هم ... دو جنس بودن ... سخت است .... "
صبح ها زودتر از همه بیدار شدن و
شب ها دیر تر از همه خوابیدن عشق مى خواهد ...
{-41-} عــــــــــ ــــ ـــ ــ ـ ـشق{-41-}
دیدگاه · 1393/12/16 - 08:02 توسط Mobile ·
3
Majid
Majid Kharatha - Atre Talkh.jpg Majid
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ