یافتن پست: #معیری

Mohammad
Mohammad
جز کوی تو جای من آواره ندارم
جولانگه برق است ولی چاره ندارم
یک جلوه کند ماه در آیینه صد موج
جز نقش تو بر سینه صد پاره ندارم

دیدگاه · 1393/10/7 - 13:02 ·
9
Mohammad
Mohammad
خیال انگیز
خیال انگیز و جان پرور چو بوی گل سراپایی
نداری غیر ازین عیبی که میدانی که زیبایی
من از دلبستگی های تو با ایینه دانستم
که بر دیدار طاقت سوز خود عاشق تر از مایی
بشمع و ماه حاجت نیست بزم عاشقانت را
تو شمع مجلس افرو.زی تو ماه مجلس آرایی
منم ابر و تویی گلبن که می خندی چو می گریم
تویی مهر و منم اختر که م یمیرم چو می ایی
مراد ما نجویی ورنه رندان هوس جو را
بهار شادی انگیزی حریف باده پیمایی
مه روشن میان اختران پنهان نمی ماند
میان شاخه های گل مشو پنهان که پیدایی
کسی از داغ و درد من نپرسد تا نپرسی تو
دلی بر حال زار من نبخشد تا نبخشایی
مرا گفتی : که از پیر خرد پرسم علاج خود
خرد منع من از عشق تو فرماید چه فرمایی
من آزرده دل را کس گره از کار نگشاید
مگر ای اشک غم امشب تو از دل عقده بگشایی
رهی تا وارهی از رنج هستی ترک هستی کن
که با این ناتوانی ها بترک جان توانایی

دیدگاه · 1393/10/7 - 13:00 ·
6
مائده
مائده
تورا خبرز دل بی قرار باید و نیست
غم تو هست غمگسار باید و نیست....
"رهی معیری"
دیدگاه · 1393/05/27 - 12:15 ·
8
صوفياجون
bbc6a99595.jpg صوفياجون
صوفياجون
03c5cf443a.jpg صوفياجون
رضا
b48c5caa270b97eebb29a18949290e5d_500.jpg رضا
اگر حوصله داشته باشن کنیم .

فقط چند تا نکته رو رعایت کنید :
1. فقط یک بیت از شعر رو تو نظرات بنویسید و حتما اسم شاعر هم همراهش باشه در صورت امکان بزنید مثلا و...

2. شعری که می نویسید حرف اولش باید مشابه آخرین حرف شعری باشه که نفر قبلی نوشته .

3. طوری شعرها رو اضافه کنید تا بقیه هم مشارکت کنن یعنی بعد از نوشتن یک بیت شعر صبر کنید نفر بعدی جواب بده .

4. نظرات اضافی حذف میشن .

من یک بیت از حافظ رو میگذارم تا بقیه ادامه بدن .
دل خرابی می‌کند دلدار را آگه کنید/زینهار ای دوستان جان من و جان شما
♥هـــُدا♥
نــظرشمـا (80).jpg ♥هـــُدا♥
{-29-}
شهرزاد
4-BC39D740-148773-800.jpg شهرزاد
خاطر بی آرزو از رنج یار آسوده است
خار خشک از منت ابر بهار آسوده است

گر به دست عشق نسپاری عنان اختیار
خاطرت از گریه بی اختیار آسوده است

هرزه گردان از هوای نفس خود سرگشته اند
گر نخیزد باد غوغاگر غبار آسوده است

پای در دامن کشیدن فتنه از خود راندن است
گر زمین را سیل گیرد کوهسار آسوده است

کج نهادی پیشه کن تا وارهی از دست خلق
غنچه را صد گونه آسیب است و خار آسوده است

هر که دارد شیوه نامردمی چون روزگار
از جفای مردمان در روزگار آسوده است

تا بود اشک روان از آتش غم باک نیست
برق اگر سوزد چمن را جویبار آسوده است

شب سرآمد یک دم آخر دیده بر هم نه رهی
صبحگاهان اختر شب زنده دار آسوده است


"رهی معیری"
... ادامه
Mohammad
Mohammad
باید خریدارم شوی تا من خریــــــــدارت شو م
وزجان و دل یارم شوی تا عاشق زارت شوم
من نیســــــتم چون دیگران بازیچه بازیگران
اول به دام آرم ترا و آنــــــگه گرفتارت شوم

دیدگاه · 1391/11/22 - 00:35 ·
7
Mohammad
1358716743488233_large.jpg Mohammad
تا تـــــــو مراد من دهی
کشته مـــــرا
فراق تـــــــو

تا تـــــــو به داد من رسی
مــــن به خدا رسیده ام...

iman
iman
به به !!!!!!!

خاطر بی آرزو از رنج یار آسوده است
خار خشک از منت ابر بهار آسوده است

گر بدست عشق نسپاری عنان اختیار
خاطرت از گریه ی بی اختیار آسوده است

هرزه گردان ،از هوای نفس خود سرگشته اند
گر نخیزد باد غوغاگر ، غبار آسوده است

... کج نهادی پیشه کن تا وارهی ازدست خلق
غنچه را صدگونه آسیب است و خار آسوده است

هرکه دارد شیوه ی نامردمی چون روزگار
از جفای مردمان در روزگار آسوده است...

رهی معیری..
به به !!!!!!!!
... ادامه
شهرزاد
شهرزاد
تو را خبر ز دل بی قرار باید و نیست

غم تو هست ولی غمگسار باید و نیست

اسیر گریه بی اختیار خویشتنم

فغان که در کف من اختیار باید و نیست

چو شام غم دل اندوهگین نباید و هست

چو صبحدم نفسم بی غبار باید و نیست

مرا ز باده نوشین نمی گشاید دل

که می به گرمی آغوش یار باید و نیست

درون آتش از آنم که آتشین گل من

مرا چو پاره دل در کنار باید و نیست

به سرد مهری باد خزان نباید و هست

به فیض بخشی ابر بهار باید و نیست

چگونه لاف محبت زنی؟ که از غم عشق

تو را چو لاله دلی داغدار باید و نیست

کجا به صحبت پاکان رسی؟ که دیده تو

بسان شبنم گل اشکبار باید و نیست

رهی به شام جدایی چه طاقتی است مرا؟

که روز وصل دلم را قرار باید و نیست

رهی معیری
... ادامه
دیدگاه · 1391/08/4 - 00:18 ·
7

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ