یافتن پست: #نگين

مرکز بستری ترک اعتیاد خانه سپید
photo_2017-02-27_00-56-12.jpg مرکز بستری ترک اعتیاد خانه سپید
ترک اعتیاد متادون

متادون چيست ؟
متادون یکی از داروهای آگونیست افیونی محسوب می شود. داروهای آگونیست افیونی، موادی هستند که در بدن مانند مواد افیونی طبیعی( تریاک ) و نیمه طبیعی ( هروئین ) عمل می کنند.(متادون یک داروی مخدر قوی است)
متادون اولين‌بار در زمان جنگ جهاني دوم در كشور آلمان ساخته شد. زماني كه عرضة ترياك در اروپا به دليل آغاز جنگ جهاني دوم متوقف شد مصرف كنندگان ترياك دراروپا و خصوصاً در آلمان كه تعدادشان كم نبود با مشكل جدي مواجه شدند. در ميان مصرف كنندگان آلماني ، مقامات عاليرتبه نظامي نيز از جمله هرمان‌گورينگ (جانشين هيتلر) به چشم مي‌خوردند. شيمي دانان و شركت‌هاي داروسازي آلمان به سفارش مسئولين كشور ماده‌مخدر مصنوعي جديديي توليد كردندكه به خشخاش متكي نبود. شيمي‌دانان موفق به توليد دارويي شدند كه نه تنها مؤثر بود بلكه ماندگاري آن نيز در بدن بيشتر از ساير مواد مخدر بود.
مدت زمان تأثير هروئين در بدن حدود 2 ساعت است در نتيجه مصرف كنندگان نياز دارند كه چندين‌بار در روز از اين ماده استفاده كنند درحاليكه اين دارو ميانگين بين 24 تا 74 ساعت ، با درنظر گرفتن ميزان مصرف و سوخت و ساز بدن افراد ، تداوم دارد . نام اين دارو يا ماده مخدر مصنوعي متادون بود. با گذشت زمان متادون داروي منتخب پزشكاني شد كه سعي در درمان بيماري اعتياد و وابستگي به موادمخدر داشتند و دارند .
متادون به چه شكل استفاده مي‌شود ؟
متادون ماده‌مخدر مصنوعي است كه به صورت قرص ، شربت و آمپول مورد استفاده قرار مي‌گيرد و نوع قرص و شربت آن با دوزهاي مشخص به طور خوراكي مصرف مي‌شود. اين ماده مي‌تواند معمولاً خماري و اشتياق معتادان به هروئين را تا 24 ساعت كنترل كند. بيماران معمولاً از نظر فيزيكي به همان اندازه به متادون وابسته هستند كه به هروئين و يا هر ماده‌مخدر ديگري وابسته بودند .
معتادان پس از هر بار استفاده از هروئين و گذشت ساعات اوج نشئگي ، مدت زمان كوتاهي حالات طبيعي داشته و پس از آن با خماري روبرو مي‌شوند . اين خماري و حس نياز مي‌تواند عوارضي شبيه به آنفلوآنزا با درد ، اضطراب و افسردگي………. داشته باشد .
اين دوره يا سيكل تكراري ، هر 4 تا 8 ساعت با استفاده از هروئين تكرار مي‌شود. اين دوره يا سيكل با استفاده از متادون قابل كنترل است. چرا كه متادون با سرعت كمتري به سيستم بدن وارد و رها مي‌شود.
... ادامه
[لینک]
دیدگاه · 1396/07/20 - 10:37 ·
bamdad
Steve_Jobs_Bio-a.jpg bamdad
داستان اخراج استیو جابز از اپل،
شرکتی که خود از صفر ساخته بود!

وقتی كه فقط 30 سال داشتم هيات مديره‌ی اپل من را از شركت اخراج كرد. چطور يک نفر می‌تواند از شركتی كه خودش تاسيس کرده اخراج شود؟ خيلی ساده. در مورد استراتژی آينده شركت اختلاف پيدا كردیم و هيات مديره از شخص دیگری حمايت كرد. احساس می‌كردم كل دستاورد زندگی‌ام را از دست داده‌ام، ولی يک احساس در وجودم شروع به رشد كرد. احساسی كه من خيلی دوستش داشتم و اتفاقات اپل خيلی تغييرش نداده بود.
احساس شروع كردن از نو. سنگينی موفقيت با سبكی يک شروع تازه جايگزين شده بود و من كاملا آزاد بودم. آن دوره از زندگی من پر از خلاقيت بود. در طول پنج سال بعد يک شركت به اسم نكست تاسيس كردم و يک شركت ديگر به اسم پيكسار و با يک زن خارق‌العاده آشنا شدم كه بعدا با او ازدواج كردم.
پيكسار اولين انيميشن كامپيوتری دنيا را با اسم "توی استوری" به وجود آورد و الان موفق‌ترين استوديوی توليد انيميشن در دنياست. در يک سير خارق‌العاده‌ی اتفاقات، شركت اپل نكست را خريد و اين باعث شد من دوباره به اپل برگردم و تكنولوژی ابداع شده در نكست انقلابی در اپل ايجاد كرد.
اگر من از اپل اخراج نمی‌شدم شايد هيچ‌كدام از اين اتفاقات نمی‌افتاد. اين اتفاق مثل داروی تلخی بود كه به يک مريض می‌دهند ولی مريض واقعا به آن احتياج دارد. بعضی وقت‌ها زندگی مثل سنگ بر سر شما می‌كوبد ولی شما ايمانتان را از دست ندهيد. من مطمئن هستم تنها چيزی كه باعث شد من در زندگی‌ام هميشه در حركت باشم، اين بود كه كاری را انجام می‌دادم كه واقعا دوستش داشتم...
{-41-}{-41-}
bamdad
bamdad
آهسته روى شونهى راننده زدچون ميخواست ازش يه سوال بپرسه
راننده جيغ زد، کنترل ماشين رو از دست داد، نزديک بود که بزنه به يه اتوبوس، از جدول کنار خيابون رفت بالا، نزديک بود که چپ کنه، اما کنار يه مغازه توى پياده رو، متوقف شد
براى چندين ثانيه، هيچ حرفى بين راننده و مسافر رد و بدل نشدسکوت سنگينى، حکم فرما بود
تا اين که راننده رو به مسافر کرد و گفت هى مرد ديگه هيچ وقت، اين کار رو تکرار نکن، من رو تا سر حد مرگ ترسوندى
مسافر عذرخواهى کرد و گفت من نميدونستم که يه ضربهى کوچولو،آنقدر تو رو ميترسونه

راننده جواب داد واقعآ تقصير تو نيست، امروز اولين روزيه که به عنوان يه رانندهى تاکسى، دارم کار ميكنم،
آخه من ۲۵ سال، راننده ماشين نعشکش بودم

«گاه آنچنان به تکرارهاى زندگى عادت ميکنيم، که فراموش ميکنيم جور ديگر هم ميتوان بود»

{-35-}{-35-}
دیدگاه · 1395/04/16 - 22:12 ·
2
ıllı YAŁĐA ıllı
50_orig.JPG ıllı YAŁĐA ıllı
، بار ِ است ...!
... ادامه
zoolal
zoolal
آقايوني كه قيافتون شبيه واشر سر سیلندره پیکان میمونه !
تو رو خدا هركي ازتون ميپرسه زن گرفتي نگين من هنوز دم به تله ندادم
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
بذاريد دخترا به مرگ طبيعى بميرن نه از خنده.
... ادامه
دیدگاه · 1394/01/5 - 20:10 ·
1
bamdad
bamdad
بعضی وقت ها برای صداقتت بايد تاوان بدی،گاه به سنگينی زندگيت

:(
دیدگاه · 1393/11/30 - 21:27 ·
4
bamdad
bamdad
*تا باران نباشد، رنگين کمانی نيست...*

تا تلخی نباشد، شيرينی نيست... *

تا غمی نباشد، لبخندی نیست...*

تا مشکلات نباشند، آسایشی وجود نخواهد داشت... *

پس همیشه به خاطر داشته باش:

هدف این نیست که هرگز اندوهگین نباشی*
*
هرگز مشکلی نداشته باشی، هرگز تلخی را نچشیده باشی.*
*
همين دشواری‌ها هستند که از ما

انسانی نيرومندتر و شايسته‌تر**می‌سازند،*



و لذت و شادی را برای ما معنا می‌کنند!*

{-35-}
دیدگاه · 1393/11/12 - 20:47 ·
4
sam
sam
تفاوت پرسپولیس با کیسه در دیدگاه اول بخونید :))
Morteza
Morteza
ﺗﻮ ﻳﻪ ﺟﻤﻊ ﺳﻨﮕﻴﻨﻲ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩﻡ
ﻳﻪ ﺑﭽﻪ ﻓﺴﻘﻠﻲ ﺍﻭﻣﺪ
ﭘﺮﺳﻴﺪ : ﺷﻤﺎ ﺍﻧﺎﺭﻭ ﭼﻪ ﺟﻮﺭﻱ ﻣﻴﺨﻮﺭﻳﺪ
ﻣﻨﻢ ﮔﻔﺘﻢ : ﺩﻭﻥ ﻣﻴﮑﻨﻢ ﺭﻭﺵ ﻧﻤﮏ ﻭ ﮔﻠﭙﺮ ﻣﻴﭙﺎﺷﻢ ﻣﻴﺨﻮﺭﻡ.
ﭘﺴﺮﻩ ﻣﻴﮕﻪ : ﺍﻩ ﺍﻩ
ﻣﺎ ﺍﻧﺎ ﺭﻭ ﻧﻤﻴﺨﻮﺭﻳﻢ ﺳﻴﻔﻮﻥ ﻣﻴﮑﺸﻴﻢ ﺑﺮﻥ، |||:
ﺑﻪ ﺑﺎﺑﺎﻱ ﺑﭽﻪ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩﻡ ﺩﻳﺪﻡ
ﺳﺮﺷﻮ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻭﻥ ﻭﺭ ﺩﺍﺭﻩ ﮐﻨﺘﺮﻭﻟﻮ ﮔﺎﺯ ﻣﯿﮕﯿﺮﻩ ﺍﺯ ﺧﻨﺪﻩ ..…
ﺧﺎﮎ ﺗﻮ ﺳﺮﺗﻮﻥ ﺑﺎ ﺍﻳﻦ ﺑﭽﻪ ﺗﺮﺑﻴﺖ ﮐﺮﺩﻧﺘﻮﻥ..
... ادامه
رضا
shrek-the-sheep-65.jpg رضا
bamdad
bamdad
تنهايي



اتفاق سنگيني ست

كه هرشب

در آغوش من مي افتد
دیدگاه · 1393/05/10 - 22:37 ·
6
bamdad
bamdad
دلم را به همين اتاق سه در چهار ِ شلوغ پلوغ ِ گند گرفته خوش ميكنم!

به دَر ِ هميشه بسته اش...

به طاقچه ي خاك گرفته اش...

به آينه ي كثيفش...

دلم را خوش ميكنم به تخت خوابم كه با كوچك ترين حركت من فرياد ميزند....

شايد خسته شده است....

از وزن سنگينِ بغض هاي خفه شده ام در شب هاي سياه...

:(
دیدگاه · 1393/04/30 - 19:56 ·
7
soheil
soheil
علي اي هماي رحمت تو چه آيتي خدا را

که به ماسوا فکندي همه سايه‌ي هما را

دل اگر خداشناسي همه در رخ علي بين

به علي شناختم به خدا قسم خدا را

به خدا که در دو عالم اثر از فنا نماند

چو علي گرفته باشد سر چشمه‌ي بقا را

مگر اي سحاب رحمت تو بباري ارنه دوزخ

به شرار قهر سوزد همه جان ماسوا را

برو اي گداي مسکين در خانه‌ي علي زن

که نگين پادشاهي دهد از کرم گدا را

بجز از علي که گويد به پسر که قاتل من

چو اسير تست اکنون به اسير کن مدارا

بجز از علي که آرد پسري ابوالعجائب

که علم کند به عالم شهداي کربلا را

چو به دوست عهد بندد ز ميان پاکبازان

چو علي که ميتواند که بسر برد وفا را

نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت

متحيرم چه نامم شه ملک لافتي را

بدو چشم خون فشانم هله اي نسيم رحمت

که ز کوي او غباري به من آر توتيا را

به اميد آن که شايد برسد به خاک پايت

چه پيامها سپردم همه سوز دل صبا را

چو تويي قضاي گردان به دعاي مستمندان

که ز جان ما بگردان ره آفت قضا را

چه زنم چوناي هردم ز نواي شوق او دم

که لسان غيب خوشتر بنوازد اين نوا را

«همه شب در اين اميدم که نسيم صبحگاهي

به پيام آشنائي بنوازد و آشنا را»

ز نواي مرغ يا حق بشنو که در دل شب

غم دل به دوست گفتن چه خوشست شهريارا


شهريار
... ادامه
دیدگاه · 1393/04/27 - 20:12 ·
6
ıllı YAŁĐA ıllı
ıllı YAŁĐA ıllı
{-95-}هر کی بیاد {-99-} معنیه اسمشو بگه : {-97-}

یعنی مثل آخرين شب پاييز! {-101-}
bamdad
bamdad
گريه کن جداييا ما رو رها نمي کنن ....
.آدما انگار براي ما دعا نمي کنن...
گريه کن حالاحالا از هم بايد جدا باشيم ....
بشينيم منتظر معجزه ي خدا باشيم...
گريه کن منم دارم مثل تو گريه مي کنم ...
به خداي آسمونامون گلايه مي کنم...
گريه کن واسه شبايي که بدون هم بوديم ...
تنهايي ، براي سنگيني غصه کم بوديم...
گريه کن ، سبک ميشي ، روزاي خوب يادت مياد ...
گرچه تو تقويمامون نيستن اون روزا زياد...
گريه کن براي قولي که بهش عمل نشد ...
واسه مشکلاتي که ، بودش و هست و حل نشد...
گريه کن واسه همه ، واسه خودت ، براي من ...
توي باروني ترين ثانيه حرفاتو بزن...
گريه کن تا آينه شه ، باز اون چشاي روشنت ......
واسه موندن لازمه ، فداي گريه کردنت

{-109-}{-109-}
دیدگاه · 1393/02/22 - 23:15 ·
8
bamdad
bamdad
فراموش مکن تا باران نباشد رنگين کمان نيست

تا تلخي نباشد شيريني نيست

و گاهي همين دشواري هاست که از ما انساني نيرومند تر و شايسته تر مي سازد

خواهي ديد ، آ ري خورشيد بار ديگر درخشيدن آغاز مي کند
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/10 - 22:48 ·
5
zoolal
zoolal
شايد بهتر اين باشد:
بغض هايت را براي خودت نگه داري؛
گاهي سبک نشوي، سنگين تري
دیدگاه · 1393/02/5 - 20:34 ·
3
zahra
zahra
من عشقت را فراموش كرده ام
اما هنوز
پشت هر پنجره ای
چون تصويری گذرا
می بينمت!
به خاطر تو
عطر سنگين تابستان
عذابم می دهد!
به خاطر تو
ديگر بار
به جستجوی آرزوهای خفته بر می آيم؛
شهاب ها
سنگ های آسمانی!
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/4 - 11:04 ·
6
bamdad
images.jpeg bamdad
باز هفت سين سرور
ماهي و تنگ بلور
سکه و سبزه و آب
نرگس و جام شراب
باز هم شادي عيد
آرزوهاي سپيد
باز ليلاي بهار
باز مجنوني بيد
باز هم رنگين کمان
باز باران بهار
باز گل مست غرور
باز بلبل نغمه خوان
باز رقص دود عود
باز اسفند و گلاب
باز آن سوداي ناب
کور باد چشم حسود
باز تکرار دعا
يا مقلب القلوب
يا مدبر النهار
حال ما گردان تو خوب
راه ما گردان تو راست
باز نوروز سعيد
باز هم سال جديد
باز هم لاله عشق
خنده و بيم و اميد
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/1 - 11:07 ·
5
صفحات: 1 2 3 4

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ