یافتن پست: #هـایده

Mohammad
Mohammad
مثل باد سرد پاییز
غم لعنتی به من زد
حتی باغبون نفهمید
که چه آفتی به من زد

رگ و ریشه هام سیاه شد
تو تنم جوونه خشکید
اما این دل صبورم
به غم زمونه خندید

آسمون مست جنونی
آسمون تشنه خونی
آسمون مست گناهی
آسمون چه رو سیاهی

اگه زندگی عذابه
یه حباب روی آبه
من به گریه ها میخندم
میگم این همش یه خوابه

مثل باد سرد پاییز
غم لعنتی به من زد
حتی باغبون نفهمید
که چه آفتی به من زد

آسمون تو مرگ عشقو
توی یاخته هام نوشتی
این یه غمنامه تلخه
که تو سر تا پام نوشتی

من به لحظه شکستم
اگه نزدیک اگه دورم
از ترحم تو بیزار
من خودم سنگ صبورم

آسمون تیشه ات شکسته
من دیگه رو پام میمونم
منو از تنم بگیری
تو ترانه هام میمونم

اگه زندگی عذابه
یه حباب روی آبه
من به گریه ها میخندم
میگم این همش یه خوابه

مثل باد سرد پاییز
غم لعنتی به من زد
حتی باغبون نفهمید
که چه آفتی به من زد

آسمون تیشه ات شکسته
من دیگه رو پام میمونم
منو از تنم بگیری
تو ترانه هام میمونم
... ادامه

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ