خب این یکی از خواصش بود 32 تا فکنم با شه

ممنونم...

کارتونای پرشین تون رو نمیبینین مگه همه ازم لباسشون لخت دکلته و رکابی و باربی و لباس کوتاه اصن یه وضی

چـــی مــمــلـــکــتــی شـــده آدم دیـــگـــه به چــشــم خـــودشـــم اطــمــیــنــان نــــداره

خدا شر این عنترارو کم کنه هرچه زودتر

#امین #امین #امین

ممنون نداجان..
ازاظهارالطاف بیکرانت

نداجان ...
چه چیزی برات مبهمه تواین شعر!

شماخودگلی نداجان
چه حاجت به گل!

ونسیم

صوفی جونم خسته نباشی.برو به سلامت.خوب بخوابی.

یا علی

هعی...

کجا میایم صوفیا؟

#نت

دیگه دیگه باید اعتماد به سقفت بالا باشه

والا صوفیا ... مارو بگو تا نیمه های شب فقط داشتیم میخوندیم نه سریال مبدبدیم نه مهمونی میرفتیم نه درو برا مهمونا باز میکردیم

من که تو همه رو نکته برداری میکردم تو چن تا a4 مینوشتم تو راه هم میخوندم این دوسالی که میرفتم رودسر چرا نمیگی صبح 6 که پامیشدم از رشت تا رودسر با چراغ گوشیم درس میخوندم همه تو مینی بوس خواب بودن یا هر هر میکردن
اونهمه خر خونی میکردیم بازم 20 نمیگرفتم اینا رو نمیدونم چیکارا میکنن؟؟؟؟؟؟؟
بعدشم اصن عادت به اینکه بخوابم صبح زود پاشم بخونم نداشتم شبا تا 2 بیدار میموندم ولی بعدش حتما میخوابیدم

منم مث خودت عادت به صبح زود بلند شدن ندارم بیشتر تا یک بیدار بودم فقط ی امتحانو یادمه تا 3 بیدار بودم

خوش به حالتون که میخونین من فقط تقلب مینویسم

شما پسرا در همه موارد راحتین بخدا

Warning: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_postcomment.php on line 102

اره چطو شده بود
بله رقصیدن زیاداین چیزام داره

خوب بخوابی ایشلا یا علی

خوب بخوابی

شب خوش... عینکت امشب کشته داده منم کشته

Warning: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_postcomment.php on line 102

شب خوس خوب بخوابی

اینم یکی دیگه بازم میگی خوابت نمیاد خوس

شبت بخیر... خوب بخوابی

اینجام از دیشب یه ریز میباره...خداروشکر..

مرسی داداش حامد ممنونم

صب کمرمون حسابی گرفته بود بس دیشب قر دادیم

ای جونم...ما هم امشب تولد دعوت بودیم ولی کنسل شد

#صوفیا جاتون واقعا خالی بود ایشالا عروسی شما... تا دلت بخواد رقصیدیم از پادرد زیاد نتونستم بخوابم و الان در خدمت شمام

توام مثل منی مهناز انقد میرقصم موقع خونه اومدم مثل فلجا راه میام

فک کنم اینجا همه عین همن منو شقایق که واسه رقصیدن کپه همیم

والا با با ابن کفشا همه خورده مست بودن ما نخورده مست بودیم انقد اخرسر بپر بپر کردیم که این بلاغ سرمون اومد حالا میگفتن بریم دور دور تا صبح که بابام فلنگ بست گفت فقط بریم که حال ندارم

ای صوفیا گفتی...ولی فردا خودم از اول تا اخر وسطم با این دختره مارال کل کل رقص دارم میخوام هی پاپ برقصم ای ینی میشه کلشو بخوابونم

اره مهنازی اخرش که دی جی میشه دیگه همه قاطی میکنن مه هم که به قول تو نخورده مست از همه بدتریم