یافتن پست: #ابی

مرجان بانو :)
مرجان بانو :)
من دیشب تا ساعت 10بیمارستان بودم, واسه چند لحظه فهمیدم اگه نفس بره و خدا نخاد بر نمی گرده..... با اینکه نوار قلب, فشار خون واسه یه دختر 25 ساله کاملا نرمال بود... الان بهترم... ولی میگن استرس شدید باعث شده ب قلبم فشار بیاد... خلاصه اگه بدی دیدین که حتما بوده یا شاید کسی رو ناراحت کردم حلال کنین, دوست تون دارم.مرجان
... ادامه
32 دیدگاه · 1393/10/15 - 07:59 توسط Mobile ·
6
bamdad
bamdad
خوش به حال آسمون که هر وقت دلش بگیره بی بهونه می باره ...


به کسی توجه نمی کنه ...


از کسی خجالت نمی کشه ...


می باره و می باره و ...


اینقدر می باره تا آبی شه ...


‌آفتابی شه ...!!!


کاش ...


کاش می شد مثل آسمون بود ...


کاش می شد وقتی دلت گرفت اونقدر بباری تا بالاخره آفتابی شی ...


بعدش هم انگار نه انگار که بارشی بود.

{-15-}
دیدگاه · 1393/10/14 - 20:51 ·
6
bamdad
bamdad
خب خب خب
امروز بعد از مدتها دیدگاه های منم شد 19 تا
خوبه :)
به قول رضا به امید 99+
:)
رضا
رضا
اونهایی که دنبال خودشون هستن منتظر باشند اعلام شده تا پایان سال یک محموله بزرگ به ایران میرسه پر از نیمه های گمشده {-7-}
bamdad
bamdad
یادمه پارسال همین موقعها ، شبا اینقده شلوغ بود که موقعی که میخواستم بخوابم ناراحت بودم که بچه ها همه بیدارن و من دارم میخوابم!
فرداییش که میومدم میدیدم 3-4 صفحه پست گذاشتن بعد از خوابیدن من
الان اگه حتی 3روزم نیام بعد از 3 روز تو هون صفحه ی اول پستای 3 روز پیش خودمو میبینم!
شاید دو تا پست رضا گذاشته باشه و یکی دوتا هم یلدا!
الانم دارم میخوابم
فردا میام دوباره همینه!
خب یکم فعالیت داشته باشین دیگه
بیاین ، پست بذارین
سر بزنین
بعدشم که میاین فقط لایک میکنین و میرین!:(
چی بگم والله
دارم میخوابم
شب بخیر
هر چند نمیدونم به کی دارم شب بخیر میگم!!!!
اینجا که کسی نیست!!!

:(
رضا
رضا
بعد از چند روز هوای خوب و بهاری و آسمون آفتابی امروز هوا سرد شده آسمون هم ابریه گارد گرفته واسه باریدن بارون .
دیدگاه · 1393/10/11 - 15:17 ·
6
رضا
رضا
چون واسه مطلب کم مینویسم تصمیم گرفتم چند تا مطلب آماده کنم به ترتیب منتشر کنم اینجوری سعی میکنم همیشه مطلب آماده داشته باشم .
متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
برای من

دوست داشتن

آخرین دلیل دانایی است

اما هوا همیشه آفتابی نیست

عشق همیشه علامت رستگاری نیست

و من گاهی اوقات مجبورم

به آرامش عمیق سنگ حسادت کنم

چقدر خیالش آسوده است

چقدر تحمل سکوتش طولانی ست

چقدر...
... ادامه
Majid
index.jpg Majid
سلامتیه کسیکه دو شب خواب دید با رفیقش دعواش شده
شب سوم نخوابید
دیدگاه · 1393/10/10 - 16:40 ·
4
omid khomar
544049_471450062914021_4259364_n.jpg omid khomar
کاش فردا آفتابی باشه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
zahra
zahra
مهربان باش

مردم اغلب بی انصاف، بی منطق و خود محورند، ولی آن ها را ببخش.

اگر مهربان باشی تو را به داشتن انگیزه های پنهان متهم می کنند، ولی مهربان باش.


اگر موفق باشی دوستان دروغین و دشمنان حقیقی خواهی یافت، ولی موفق باش.

اگر شریف و درستکار باشی فریبت می دهند، ولی شریف و درستکار باش.

آنچه را در طول سالیان بنا نهاده ای شاید یک شبه ویران کنند، ولی سازنده باش.

اگر به شادمانی و آرامش دست یابی حسادت می کنند، ولی شادمان باش.

نیکی های درونت را فراموش می کنند، ولی نیکوکار باش.

بهترین های خود را به دنیا ببخش حتی اگر هیچ گاه کافی نباشد.

و در نهایت می بینی هر آنچه هست همواره میان « تو و خداوند» است نه میان تو و مردم.

دکتر شریعتی
... ادامه
zahra
zahra
بی تو ، مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم
همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم
شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم
شدم آن عاشق دیوانه که بودم !


در نهانخانه جانم گل یاد تو درخشید
باغ صد خاطره خندید
عطر صد خاطره پیچید


یادم آید که شبی با هم از آن کوچه گذشتیم
پر گشودیم و در آن خلوت دلخواسته گشتیم


ساعتی بر لب آن جوی نشستیم
تو همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت
من همه محو تماشای نگاهت
آسمان صاف و شب آرام
بخت خندان و زمان رام
خوشه ماه فرو ریخته در آب
شاخه ها دست برآورده به مهتاب
شب و صحرا و گل و سنگ
همه دل داده به آواز شباهنگ


یادم آید : تو بمن گفتی :
ازین عشق حذر کن !
لحظه ای چند بر این آب نظر کن
آب ، آئینة عشق گذران است
تو که امروز نگاهت به نگاهی نگران است
باش فردا ، که دلت با دگران است
تا فراموش کنی ، چندی ازین شهر سفر کن !


با تو گفتنم :
حذر از عشق ؟
ندانم
سفر از پیش تو ؟
هرگز نتوانم
روز اول که دل من به تمنای تو پَر زد
چون کبوتر لب بام تو نشستم
تو بمن سنگ زدی ، من نه رمیدم ، نه گسستم
باز گفتم که : تو صیادی و من آهوی دشتم
تا به دام تو درافتم ، همه جا گشتم و گشتم
حذر از عشق ندانم
سفر از پیش تو هرگز نتوانم ، نتوانم … !


اشکی از شاخه فرو ریخت
مرغ شب نالة تلخی زد و بگریخت !
اشک در چشم تو لرزید
ماه بر عشق تو خندید


یادم آید که دگر از تو جوابی نشنیدم
پای در دامن اندوه کشیدم
نگسستم ، نرمیدم


رفت در ظلمت غم ، آن شب و شبهای دگر هم
نه گرفتی دگر از عاشق آزده خبر هم
نه کنی دیگر از آن کوچه گذر هم !
بی تو ، اما به چه حالی من از آن کوچه گذشتم
فریدون مشیری
... ادامه
دیدگاه · 1393/10/7 - 11:52 ·
zahra
zahra
هرروز او متولد میشود؛
عاشق می شود؛ مادر می شود؛ پیر می شود و میمیرد...
و قرن هاست كه او؛ عشق می كارد و كینه درو می كند چرا كه در چین و شیارهای صورت مردش به جای گذشت زمان جوانی بر باد رفته اش را می بیند و در قدم های لرزان مردش؛ گام های شتابزده جوانی برای رفتن و درد های منقطع قلب مرد؛
سینه ای را به یاد می اورد كه تهی از دل بوده و پیری مرد رفتن و فقط رفتن را در دل او زنده می كند ... و اینها همه كینه است كه كاشته می شود در قلب مالامال از درد...! و این, رنج است


زن عشق می كارد و كینه درو می كند... دیه اش نصف دیه توست و مجازات زنایش با تو برابر... می تواند تنها یك همسر داشته باشد و تو مختار به داشتن چهار همسرهستی .... برای ازدواجش ــ در هر سنی ـ اجازه ولی لازم است و تو هر زمانی بخواهی به لطف قانونگذار میتوانی ازدواج كنی ... در محبسی به نام بكارت زندانی است و تو ... او كتك می خورد و تو محاكمه نمی شوی ... او می زاید و تو برای فرزندش نام انتخاب می كنی...او درد می كشد و تو نگرانی كه كودك دختر نباشد ... او بی خوابی می كشد و تو خواب حوریان بهشتی را می بینی ... او مادر می شود و همه جا می پرسند نام پدر .....
دکتر شریعتی
متین (میراثدار مجنون)
دیدگاه · 1393/10/6 - 22:40 ·
2
zahra
zahra
از همان روزی که دست حضرت قابیل
گشت آلوده به خون حضرت هابیل
از همان روزی که فرزندان آدم
زهر تلخ دشمنی در خون شان جوشید
آدمیت مرد
گرچه آدم زنده بود
از همان روزی که یوسف را برادرها به چاه انداختند
از همان روزی که با شلاق و خون دیوار چین را ساختند
آدمیت مرده بود
بعد دنیا هی پر از آدم شد و این آسیاب
گشت و گشت
قرنها از مرگ آدم هم گذشت
ای دریغ
آدمیت برنگشت
قرن ما
روزگار مرگ انسانیت است... فریدون مشیری
متین (میراثدار مجنون)
دیدگاه · 1393/10/6 - 22:27 ·
2
Mohammad
8WFTW1xWPZ.jpg Mohammad
مهتابی های تاشو
دیدگاه · 1393/10/3 - 09:55 ·
5
Mohammad
JyOe6AXulc.jpg Mohammad
مهتابی های تاشو
دیدگاه · 1393/10/3 - 09:55 ·
5
Mohammad
6Dhbo0jC8i.jpg Mohammad
مهتابی های تاشو
دیدگاه · 1393/10/3 - 09:55 ·
6
Mohammad
10pcENtVz6.jpg Mohammad
مهتابی های تاشو
دیدگاه · 1393/10/3 - 09:54 ·
6
Mohammad
KNysxjIRpS.jpg Mohammad
مهتابی های تاشو
دیدگاه · 1393/10/3 - 09:54 ·
4
Mohammad
SjHt4yqNUF.jpg Mohammad
مهتابی های تاشو
دیدگاه · 1393/10/3 - 09:53 ·
5
Mohammad
4dhc5u3ehk.jpg Mohammad
مهتابی های تاشو
دیدگاه · 1393/10/3 - 09:53 ·
4
Mohammad
bZyfItJRvt.jpg Mohammad
مهتابی های تاشو
دیدگاه · 1393/10/3 - 09:53 ·
5
Mohammad
X0csA0Bfe0.jpg Mohammad
مهتابی های تاشو
دیدگاه · 1393/10/3 - 09:52 ·
5
bamdad
kelas-khandeh.mihanblog.com .jpg bamdad
مجری: بچه ها اگه گفتین امشب چه شبیه؟
پسرعمه: شب مراد است امشب!
کلاه قرمزی: امشب شب بخور بخوره!
مجری: تو شب یلدا که فقط خوراکی نمیخورن،باید فال هم بگیریم
فامیل: آقای مجری آینده ما که معلومه،قطعاٌ بدبخت تر از اینی که هستیم میشیم! این که دیگه فال نمیخواد!
مجری: میدونین امشب طولانی ترین شب ساله؟
کلاه قرمزی: طولانی ترین شب سال اون شبیه که فرداش میخوان از طرف مدرسه ببرنتون اردو! هرچی میگذره صبح نمیشه!
مجری: راستی گفتی مدرسه،شماها تکلیف فرداتون رو انجام دادین؟
پسرعمه: ای بابا هرچی خورده بودیم پرید!


یلدا مبارک
:)
صوفياجون
صوفياجون
سلوووو از صبح تا الان با خونه تنهاییم از بس تی وی دیدم سرم داره میترکه دیشبم اصن نخوابیدم خواهرم اینا امروز رفتن ، تو کشوی زیرتلویزیونی کلی پیدا کردم دارم گوش میدم آهنگهای عهد بوق ولی خیلی قشنگن :) :) آهنگ شماعی زاده یه دختر دارم شاه نداره :) :) و...
2 دیدگاه · 1393/09/21 - 19:04 توسط Mobile ·
4
صفحات: 12 13 14 15 16

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ