یافتن پست: #اوج

Morteza
Morteza
دختر گوشه ی پیراهن مادر را کشید و گفت : مامان کی برام کاپشن می خری ؟


مادر به چشمان معصوم دختر نگاه کرد و گفت : هر وقت برف بیاد .


دختر امیدوارانه به دانه های ریز برف نگاه کرد . گوشه ی پیراهن مادر را کشید و گفت : مامان داره برف میاد بریم کاپشن بخریم ؟!


مادر این بار به عکس پدر، روی تاقچه نگاه کرد و گفت : الان که داره برف میاد . باشه هر وقت بند اومد


……………………………………

یادمان باشد در اوج خوشی، بنده ای را فراموش نکنیم که در شبهای سرد زمستان، تنها همراهش اندوه و سرماست...
... ادامه
♥هـــُدا♥
86215864197474383683.jpg ♥هـــُدا♥
بن بست بود و کوچه ی شب پرسه های من

افتاد اتفاق جدایی برای من

فریاد من شکست سکوتم شنیده شد

گم شد میان امد و شد ردپای من

در اوج وحشتی که فقط کوچه بود و عشق

او رفت و زاده شد غم تلخی به جای من

سر ریز شد زمین و سرازیر اسمان

سنگین تر از همیشه و هرگز هوای من

حالا بدون او به کجا میشود گریخت

حالا بدون او

به کجا ؟!

ای خدای من ؟!!!!
... ادامه
دیدگاه · 1392/05/19 - 14:49 ·
8
ıllı YAŁĐA ıllı
1344438253859388_orig.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
منکه از کوی تو بیرون نرود پای خیالم…
نکند فرق بحالم! چه برانی.. چه بخوانی..
چه به اوجم برسانی.. چه به خاکم بکشانی..
نه من آنم که برنجم!!! نه تو آنی که برانی!!!
... ادامه
fateme
fateme
دلم شکسته ، دلم را نمی خری آقا

مرا به صحن بهشتت نمی بری آقا



اگر چه غرق گناهم ولی خبر دارم

تو آبروی کسی را نمی بری آقا



چقدر خوبی و دل رحم و مهربان ، عاشق

و در دقایق عمرم شناوری آقا



همیشه از حرمت بوی مهر می آید

شبیه باغ پر از گل معطری آقا



تمام دفتر شعرم فدای چشمانت

که از تمام غزلهام بهتری آقا



ولی بدون تو این شعر ها چه دلتنگند

بدون نام تو اصلا چه دفتری آقا



در اوج بی کسی ام در خیال من هستی

تویی که یارترین یارو یاوری آقا



علی اصغر ذاکری
... ادامه
دیدگاه · 1392/05/16 - 02:29 ·
8
fateme
fateme
دل بهونه گرفته، کجا لونه گرفته، مرغ دلم تو صحنت، آشیونه گرفته
ای محبتت آب و دونه دلم، روی گنبدت آشونه دلم
یا امام رضا یا رضا رضا رضا
تو حرمت همیشه، دل میشه مثل شیشه، هیچ کسی دست خالی از اونجا رد نمیشه
یا امام رضا دردامو میدونی، یا امام رضا روتو بر نگردونی
یا امام رضا یا رضا رضا رضا
دلم مثل کبوتر، گرفته از شما پر، میخوام زبون بگیرم، بگم غریب مادر
جون مادرت از تو ایوون طلات، بال و پر بده بده برم به کربلات
یا امام رضا یا رضا رضا رضا
بعضیا بار میندن، گریه کنون میخندن، مسافرای شهر مدینه بار میبندن
یا امام رضا، حج فقرا تویی، هم مدینه هم اوج کربلا تویی
یا امام رضا یا رضا رضا رضا
اشکا مثل ستاره، رو صورتا میباره، چون حرمت همیشه، بوی مدینه داره
چون خودت آقا، غصه دار مادری
یا امام رضا یا رضا رضا رضا
*********************
... ادامه
Majid
Concert-Arikeh-08.jpg Majid
نه اینکه عاشق نباشم
نه اینکه دوست ندارم
میخوام تو اوج بیکسی سر روی شونت بذارم
صبر منم حدی داره
منی که حتی گریه هام واسه تو تکراری شده
تو حرف مردمو نزن نگو که جات خالی شده
نگاه سردت هنوزم با خندهات زجرم میده
خدااااااااااا خودت منو به این در به دری عادت بده
بهخند شاید که ارومم کنه
... ادامه
しѺ√乇 MσstᗩƑᗩ ᵐ しѺ√乇
しѺ√乇 MσstᗩƑᗩ ᵐ しѺ√乇
خاصیت دنیاست
در اوج داشتن و خوشبختی
دلهره ی ” از دست دادن ” پر رنگ تر است . . .
دیدگاه · 1392/05/15 - 00:24 ·
3
محمد
محمد
شده یه وقتایی از درو دیوار برات میباره و احساس کنی بدبخت ترین ادم روی زمین تویی !!! اون لحظه تمام اتفاقای بد زندگیت میاد جلو چشت دلت میخاد با صدای بلند گریه کنی داد بزنی


دقیقا تو همین حال یهو ی حسی بت میگه * دیوونه واس چی غصه میخوری !! میگذره ....... ****

لایک: همیشه تو اوج ناراحتیت به کسای دیگه فک کن که حالشون بد تراز خودته خداروشکر .....
... ادامه
دیدگاه · 1392/05/14 - 04:47 ·
5
.
.
بادبادک ها هرچقدر هم که اوج بگیرند هنوز با نخ اسیر زمین اند !
من اما با تو …
با آغوش گرمت …
با تمام بوسه هایت …
روی همین زمین به اوج میرسم
... ادامه
دیدگاه · 1392/05/13 - 15:43 ·
9
♥هـــُدا♥
Mehran Atash - Khoob.jpg ♥هـــُدا♥
... ادامه
♥هـــُدا♥
جــدایی (1571).jpg ♥هـــُدا♥
عشق یک مرد را
زمانی به دلت راه بده
که "دوستت دارم" را...
در اوج آرامش به تو بگوید و ببوسدت
که در آن لحظه برقی از شهوت در نگاهش نباشد
وگرنه برای یک ساعت نامت را معشوقه نمی گذارد..........!
... ادامه
دیدگاه · 1392/05/11 - 11:45 ·
6
♥هـــُدا♥
جــدایی (1240).jpg ♥هـــُدا♥
هنــــگامی که در زنـــدگی اوج میگیـــری،
دوستــــانت می فهمــــند تو چه کســــی بودی.
اما هنــگامی که در زنـــدگی، به زمیــــن می خـــوری،
آنـــوقت تو میفهــــمی که دوســتانت چه کســـانی بودنـــد یا هستــــند ...
... ادامه
دیدگاه · 1392/05/11 - 11:34 ·
5
Mostafa
Mostafa
دل دیوونه
しѺ√乇 MσstᗩƑᗩ ᵐ しѺ√乇
しѺ√乇 MσstᗩƑᗩ ᵐ しѺ√乇
عشق یک مرد را
زمانی به دلت راه بده
که "دوستت دارم" را...
در اوج آرامش به تو بگوید و ببوسدت
که در آن لحظه برقی از شهوت در نگاهش نباشد
وگرنه برای یک ساعت نامت را معشوقه نمی گذارد..........!!!♥♥
... ادامه
دیدگاه · 1392/05/9 - 01:26 ·
2
شهرزاد
799.jpg شهرزاد
اوج شباهت
دیدگاه · 1392/05/8 - 22:08 ·
5
Mohammad
nx0qriw4h39w5l5q6i.jpg Mohammad
دو قطعه عکس از یک درخت نارون در - استان

MahnaZ
MahnaZ
خدایا
از کوی تو بیرون نرود پای خیالم
نکند فرق به حالم
چه برانی چه بخوانی
چه به اوجم برسانی
چه به خاکم بکشانی
نه من ان ام که برنجم
نه تو انی که برانی
... ادامه
دیدگاه · 1392/05/1 - 01:09 ·
6
Majid
Majid
گاه که تنها می شوم



در اوج رویاهای من



کسی ظهور می کند



کسی که شاید او



نداند که من



کیستم...



چیستم...



کجایم...



کسی که نداند بدون او



نیستم...



مرده ام...
... ادامه
دیدگاه · 1392/04/28 - 02:09 ·
6
iman
iman
* به سلامتي بيل!
که هرچه ‌قدر بره تو خاک، بازم برّاق‌تر مي‌شه.* به سلامتي سيم خاردار!
که پشت و رو نداره* به سلامتي اوني که بي کسه، ولي ناکس نيست* به سلامتي اوني که باخت تا رفيقش برنده باشه* به سلامتي آسمون که با اون همه ستاره اش يه ذره ادعا نداره
در حالی که يه سرهنگ با سه تا ستاره اش دهن عالم و آدمو سرويس کرده*به سلامتی‌ اون پسری که وقتی‌ تو خیابون نگاهش به یه دختر ناز و خوشگل میفته بازم سرشو میندازه پایین و زیر لب میگه: اگه آخرشم باشی‌... انگشت کوچیکهٔ عشقم هم نیستی* به سلامتی اونایی که
چه عشقشون پیششون باشه چه نباشه چشمشون مثل فانوس دریایی نمی چرخه...*
به سلامتی اونایی که تو اوج سختی ها و مشکلات به جای اینکه ترکمون کنن درکمون میکنن...
... ادامه
دیدگاه · 1392/04/28 - 01:20 ·
6
Mostafa
Mostafa
در راه رسیدن به اوج با مردم مهربان باش چرا که هنگام سقوط با همان مردم رو به رو خواهی شد . . .
دیدگاه · 1392/04/26 - 11:07 ·
6
iman
iman
وقتی میرفت: گفتم: کجا؟
گفت: به درک… منم گفتم: به درک…
و این چنین بود که ما در اوج تفاهم از هم جدا شدیم… !
دیدگاه · 1392/04/26 - 00:48 ·
7
Mostafa
Mostafa
حقیقتی کوچک از نگرش صحیح
MONA
MONA
تو به آن ها نگو
حتی به اوی آیینه
به عکس های در قاب و بی قاب
هم اعتماد نکن
به پوشان چشم هایشان را
گوش هایشان را
ببند
دامن بلندت را
کمی بالا بکش
پابرهنه
پابرچین و بی صدا
از میان شان
گذر کن
بیا
چون جویباری که نشانه چشمه است
سیل میل من
به رقصیدن با تو
نشانی من است
برای تو
تا من
_با هر قدم
سر انگشتان پاهایت
برای لمس زمین
در میل من موج موج
شوق می سازد
موج ها پشت به پشت
راهی ساحل
آمدنت را
در گوش گوشماهی ها زمزمه میکنند _
از حوالی من
عریان شو
لباس های سفید زیبایت را
به درختی چنار بسپار
_با دویدنت به سوی دریا
زیبایی اوج می گیرد_
تنی به آب بزن
پری این دریا باش
بگذار
چنار زیبا با لباس تو
نشانی خانه ی ما
باشد

صفحات: 10 11 12 13 14

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ