خوب بعضیا دوست دارن رو در رو صحبت کنن بعضیا هم مثل تو ترجیح میدن بنویسن اینجوری همه چیزی که میخوان بگن یادشون میمونه
ولی مهم اینه که ادم حرفشو بزنه

نه بحث ِ رو در رو شدن یا نشدن نیست..بحث ِ اینکه چه رو در رو چه دورادور ادما دیگه همو نمیفهمن..گاهی ی دفتر درک و احساس بیشتری از خودش نشون میده تا ی آدم..اون دفتر حد اقل سکوت میکنه مث ِ بعضی ادما دهن به بیهودگی و اراجیف باز نمیکن ِ..

اره
یه سری هستن که فکر نمیکنن همه چی از بالا سر میخوره میاد رو زبونشون

از بالا سر بخوره که خوب ِ..بعضیا از راست رودشون حرف بالا میارن..

اره واقعا

راست روده رو خوب اومدی مونا

راست روده !

پر از حرفایی هستی که جون میده واسه وبلاگ نویسی /خسته شدم بس که بهت گفتم/چی میشد اگه تو یه دختره حرف گوش کن بودی

خیلی گشتم ولی فقط تیکه پاره هامو پیدا کردم..که دیگه به هیچ کاری نمیاد..

بستگی داره از خودت چی بخوای

می خوام خودم باشم..همون منای سابق..دلم واسه منا خیلــــــــــــی تنگ شده..

تو فصله خوبی برای شروع دوباره هستیم

نگو یاده گذشته افتادم

از الانت معلومه

تا بخوای شروع کنی من تمومشون کردم

پس براب چی مهمان دعوت میکنی

هر چند تا خودت بخوای رامین جون

منتظره ی انگیزه برای استارتم محمد..خیلی چیزا باید عوض بشه..
مرسی نیما..

دنبال یه هدف جدید باش فرقی نمیکنه تو چه زمینه ای باشه شاید باعث انگیزه بشه

همیـــــــــن مشکل اوار شدن همه اهداف و رویاهامه..همون چیزایی که بخاطرشون داشتم با جون و دل زندگی میکردم..ی هدف جدیــــــــــد...خیلی وقته دارم بهش فکر میکنم..شاید بزودی پیداش کنم..

انشاالله که زودتر پیداش کنی و از این حال و هوا در بیای
اینجوری بخوای پیش بری زندگیت یکنواخت میشه

ممنون..خداکنه..

انشاالله

یه وقتایی تو زندگی نه امیدی هست و نه شوقی برای فردا...

یه وقتایی تو زندگی توان حرکت کردن ازمون سلب میشه...

یه وقتایی تو زندگی فقط می خوای بخوابی تا درد بیهودگی را فراموش کنی...

یه وقتایی تو زندگی احساس می کنی دست از پا درازتر شدی...

یه وقتایی تو زندگی احساس می کنی که دیگه قدرت و شخصیت گذشته رو نداری...

یه وقتایی تو زندگی خیلی عصبانی هستی...

یه وقتایی تو زندگی اصلا خنده ت نمی یاد...

یه وقتایی تو زندگی...!

...

خوب آره زندگی همینه!

تلخی و تاریکی و تنهاییم توی زندگی هست...

سختی و ناامیدیم هست...!

اما همه اینا مثل زمستون می مونن...

زمستونم جزء طبیعته...

اصلا بدون زمستون بهار معنی نداره...

پس یادمون باشه توی لحظات زمستونی ، بهارو به خاطر داشته باشیم...

همونجوری که خاطره بهار همیشه تو ذهن درخت جاریه...

آره زمستون زندگی ما هم رفتنیه و بهار دوباره میاد...

باور کنین.

ساجده جان..

توقع زیادی نیست اما گاهی برای همین باید خیلی انتظار کشید .

یکم دیگه از خیلی بیشتر شده اخه