یافتن پست: #بدون

negaaaar
negaaaar
یادته که روز اول بهم گفتی هیچ وقت تنهام نذار

یادته گفتی بدون تو میمیرم؟؟

یادته که من با تو عهد بستم که

تا آخرش باهاتم و کنارت میمونم؟؟؟

چرا حالا نیستی و من عهدم رو شکسته می بینم؟؟

چرا با مرام ؟؟؟؟

یادته که روز اول بهم گفتی هیچ وقت تنهام نذار

یادته گفتی بدون تو میمیرم؟؟

یادته که من با تو عهد بستم که

تا آخرش باهاتم و کنارت میمونم؟؟؟

چرا حالا نیستی و من عهدم رو شکسته می بینم؟؟

چرا با مرام ؟؟؟؟
... ادامه
دیدگاه · 1393/06/13 - 17:27 ·
7
Mostafa
Mostafa
واقعاً دلم برای جنیفر لارنس سوخت :(
bamdad
bamdad
شبی از پشت يك تنهايي نمناك و باراني
تو را با لهجه گلهاي نيلوفر صدا كردم
تمام شب براي با طراوت ماندن باغ قشنگ ارزوهايت دعا كردم
پس از يك جستجوي نقره اي در كوچه هاي ابي احساس
تو را از بين گلهايي كه در تنهايي ام روييد جدا كردم.
و تو در پاسخ ابي ترين موج تمناي دلم گفتي :"
دلم حيران و سرگردان چشماني است رويايي.
و من تنها براي ديدن ان چشمها تو را در دشتي از تنهايي و حسرت رها كردم"
همين بود اخرين حرفت
و من بعد از عبور تلخ و غمگينت ، حريم چشمهايم را به روي اشكي از
جنس غروب ساكت و نارنجي خورشيد وا كردم.
نمي دانم چرا رفتي؟
نمي دانم چرا،شايد خطا كردم
و تو بي انكه فكر غربت چشمان من باشي
نمي دانم كجا ،تا كي،براي چه
ولي رفتي و بعد از رفتنت باران چه معصومانه مي باريد
و بعد رفتنت رسم نوازش
در غم خاكستري گم شد
و گنجشكي كه هر روز از كنار پنجره با مهرباني
دانه بر مي داشت
تمام بالهايش در غرق در اندوه و غربت شد.
و بعد از رفتنت آسمان چشمهايم خيس باران بود.
و بعد از رفتن تو انگار كسي حس كرد من بي تو
تمام هستي ام از دست خواهد رفت.
كسي حس كرد من بي تو هزاران بار در لحظه خواهم مرد.
و بعد از رفتنت درياچه بغضي كرد.
كسي فهميد تو نام مرا از ياد خواهي برد.
و من با انكه مي دانم تو هرگز ياد من را
با عبور خود نخواهي برد
هنوز اشفته چشمان زياي تو ام ...برگرد!
پس از اين سر نوشت انتظار من چه خواهد شد؟
و بعد از اين همه طوفان وهم و پرسش و ترديد
كسي از پشت قاب پنجره ارام و زيبا گفت:"
تو هم در پاسخ اين بي وفايي ها بگو
در راه عشق و انتخاب ان خطا كردم."
و من در حالتي ما بين اشك و حسرت و ترديد
كنار انتظاري كه بدون پاسخ و سرد است
و من در اوج پاييزي ترين ويراني يك دل
ميان غصه اي از جنس بغض كوچك يك ابر
نمي دانم چرا شايد به رسم عادت و دلدادگي هامان
براي شادي و خوشبختي باغ قشنگ ارزوهايت دعا كردم....

{-35-}{-35-}{-35-}
رضا
irancell3g.png رضا
bamdad
bamdad
باران ! بیا و رحم کن
تو که می آیی، یاد او هم می آید
آنوقت من می مانم بدون چتر روی سنگفرشهای خیسی که
طعم تنهایی می دهند!
...
باران! بیا و رحم کن
اشکهایم که با قطرات تو بر گونه هایم می لغزند
دل سنگ را آب می کنند

{-38-}
دیدگاه · 1393/05/31 - 14:06 ·
2
رضا
Omid Jahan - Shomaliha.jpg رضا
متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
تبریز به عنوان شهر اولین‌ها، شهر بدون گدا،شهر زیرگذرها و روگذرها، امن‌ترین شهر ایران، سالم‌ترین شهر ایران، مهد سرمایه‌گذاری ایران، دومین شهر صنعتی ایران، دومین شهر دانشگاهی ایران، دومین شهر بلندمرتبه‌ساز ایران، دومین قطب علوم پزشکی ایران، دومین شهر در جذب گردشگر سلامت در ایران، شهر شکلاتی ایران، قطب خودروسازی ایران،قطب قطعه‌سازی ایران، قطب تولید موتور دیزل خاورمیانه و یکی از مهم‌ترین شهرهای مهاجرپذیر ایران شناخته می‌شود.
... ادامه
دیدگاه · 1393/05/30 - 18:45 ·
4
رضا
DU-Battery-Saver-PRO-Widgets-3.8.0.jpg رضا
رضا
رضا
یعنی از دست محمد تنبل عکس میذاره بدون اسم آخر بعد کسی سرچ کنه عکسهات پیدا نمیشه ها . Mohammad
هـــــستی جـــون
هـــــستی جـــون
از دل کوچه گذشتم از میون جاده ی خیس
این مسیر بدون برگشت که واسم هیچ آشنا نیست
میخوام آرامش بگیرم من که تو غصه اسیرم
حق من نیست مثل سایه توی تنهایی بمیرم…
... ادامه
دیدگاه · 1393/05/21 - 20:15 ·
6
bamdad
bamdad
مردمان شهرم مرابه جرم بی گناهی به دارکشیدندومن مردم...

بدون اینکه کسی بفهمد...

ای کاش عقلشان درگوشهایشان نبود...ای کاش...

:(
دیدگاه · 1393/05/20 - 21:31 ·
8
bamdad
bamdad
یک شمع می تواند بدون آنکه خاموش شود
هزاران شمع دیگررا روشن کند
مثل مهربانی که هیچ وقت با
تقسیم شدن کم نمی شود
زیباست که ببینی کسی میخندد
وزیباتر اینکه بدانی خودت
باعث خنده اش شده ای.

{-35-}
دیدگاه · 1393/05/20 - 21:17 ·
6
Majid
Majid-Kharatha-8.jpg Majid
مسافر

قسمت نشد ببینمت خدانگهداری کنم
فرصت نشد بمونم و ازتو نگهداری کنم

گفتم اگه ببینمت دل کندنم سخته برام
اگه یه وقت بگی نرو،بی هوا سست میشه پاهام

گفتم صداتو نشنوم ، ندیده از پیشت برم
پشت سرم زاری نکن چیکار کنم مسافرم

من میرم ولی تو بدون همیشه
یاد تو از خاطر من فراموش نمیشه

گل من خوب می دونی بی تو تک و تنهام عزیزم
اگه تو نباشی می میرم

نامه رو تا تهش بخون ، گریه نکن طاقت بیار
اشکاتو پاک کن عزیزم سر روی شونه هام بذار

باور نکن یه بی وفام ، نامه میزارم و میرم
قسمت زندگیم اینه به کی بگم مسافرم

قسمت نشد ببینمت خدانگهداری کنم
فرصت نشد بمونم و ازتو نگهداری کنم

من میرم ولی تو بدون همیشه
یاد تو از خاطر من فراموش نمیشه

گل من خوب می دونی بی تو تک و تنهام عزیزم
اگه تو نباشی می میرم
... ادامه
دیدگاه · 1393/05/19 - 14:43 ·
6
حمید
حمید
چیزی که زن دارد و مرد را تسخیر می کند مهربانی اوست ، نه سیمای زیبایش
bamdad
bamdad
یه وقتایی باید رفت…! اونم با پای خودت…! باید جاتُ تو زندگی بعضی ها خالی کنی…! درسته تو شلوغیاشون متوجه نمیشن چی میشه…! ولی بدون… یه روزی… یه جایی… بد جوری یادت می افتن که دیگه خیلی دیر شده خیلی…
... ادامه
bamdad
attach_6436.jpg bamdad
{-105-}
حمید
حمید
خدا به فرشته ها شعور داد بدون شهوت،
به حیوانات شهوت داد بدون شعور

و به انسان هردو را.

انسانی که شعورش بر شهوتش غلبه کند
از فرشته بالاتر است

و انسانی که شهوتش بر شعورش غلبه کند از حیوان پست تر...
... ادامه
دیدگاه · 1393/05/17 - 16:25 ·
8
bamdad
bamdad
میدونی وقتی خدا داشت بدرقه ام میکرد


بهم چی گفت؟ گفت:


جایی که میری مردمی داره که میشکنند


نکنه غصه بخوری تو تنها نیستی


تو کوله بارت عشق میذارم که بگذری


قلب میذارم که جا بدی


اشک میدم که همراهیت کنه


و مرگ که بدونی برمیگردی پیش خودم...

{-35-}
دیدگاه · 1393/05/17 - 13:57 ·
6
سید محمد محمدی
سید محمد محمدی
در قرون وسطا و دوران اوج قدرت کلیسا ها ، عقاید و خرافه های دینی که کشیش ها به وجود آورده بودند ، شدت گرفته بود و راهب ها به قدرت رسیده بودند... کشیش ها بهشت را به مردم می فروختند!! مردم نادان هم در ازای پرداخت کیسه های طلا ، دست نوشته ای به نام سند دریافت میکردند!!

فرد دانایی که از این نادانی مردم رنج می برد دست به هر عملی زد ، نتوانست مردم را از انجام این کار احمقانه باز دارد تا اینکه فکری به سرش زد... به کلیسا رفت و به کشیش مسئول فروش بهشت گفت:

قیمت جهنم چقدر است ؟

کشیش تعجب کرد و گفت: جهنم؟!

مرد دانا گفت: بله جهنم...!

کشیش بدون هیچ فکری گفت: 3 سکه

مرد فوری مبلغ را پرداخت کرد و گفت: لطفا سند جهنم را هم به من بدهید!

کشیش روی کاغذ پاره ای نوشت: سند جهنم

مرد با خوشحالی آن را گرفت از کلیسا خارج شد. به میدان شهر رفت و فریاد زد :

ای مردم! من تمام جهنم را خریدم و این هم سند آن است. دیگر لازم نیست بهشت را بخرید چون من هیچ کسی را داخل جهنم راه نمی دهم...

آن شخص مارتین لوتر بود...
... ادامه
دیدگاه · 1393/05/16 - 20:00 ·
3
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
پسورد تمام چیزهایم شماره ی تــــــ ــــــو شده است و من دائم شماره ی تو را میگیرم بدون آنکه صدایــــ ـــــــ ــــت را بشنوم....{-60-}
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
پسورد تمام چیزهایم شماره ی تــــــ ــــــو شده است و من دائم شماره ی تو را میگیرم بدون آنکه صدایــــ ـــــــ ــــت را بشنوم....{-60-}
دیدگاه · 1393/05/14 - 22:47 ·
5
soheil
soheil
ﻫﻤﯿﻦ ﺩﺳﺖﻫﺎﯼ ﺗﻮﺳﺖ
ﮐﻪ ﻭﺟﻮﺩ ﺗﻨﻢ ﺭﺍ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﻣﯽﺩﻫﺪ
ﻋﺸﻖ ﻣﻦ !
ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮﺩﻡ ﺑﺪﻭﻥ ﺩﺳﺖﻫﺎﺕ
ﻧﯿﺴﺖ ﻣﯽﺷﻮﻡ؟
ﻧﮕﺎﻫﻢ ﮐﻦ..{-35-}
دیدگاه · 1393/05/14 - 21:14 ·
5
bamdad
bamdad
فکر کردم همه‌مان در داستانی عجیب زندگی می‌کنیم. با وجود این اکثر آدمها معتقدند که این دنیا کاملا طبیعی است و یکسره دنبال چیزهایی هستند که غیرطبیعی باشد، مثل فرشته و آدم فضایی؛ تنها به این دلیل که نمی توانند ببینند دنیا خودش یک معمای بزرگ است. احساس می‌کردم با بقیه فرق دارم. فکر می‌کردم دنیا خودش یک رویای عجیب است. ...به نظر من این موضوع هم خودش معمای بزرگی است که آدمها صبح تا شب این طرف و آن طرف می‌دوند و فعالیت می‌کنند. بدون اینکه فکر کنند از کجا آمده‌اند. چگونه می‌شود چشم بر زندگی روی این کره خاکی بست و آن را کاملا طبیعی دانست؟
... یاستین گوردر ...
... ادامه
صفحات: 13 14 15 16 17

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ