به اخمت خستگی در می رود ، لبخند لازم نیست
کنار سینی چای تو اصلاً قند لازم نیست
همیشه دوستت دارم - به جان مادرم - اما
- تو از بس ساده ای ، خوش باوری ، سوگند لازم نیست
به لطف طعم لب های تو شیرین می شود شعرم
غزل را با عسل می آورم ، هرچند لازم نیست
مرا دیوانه کردی و هنوز از من طلبکاری
بپوشان بافه های گیسویت را ، بند لازم نیست
"به آب و رنگ و خال و خط چه حاجت روی زیبا را"
عزیزم ، بس کن ، از این بیشتر ترفند لازم نیست
فدای آن کمان های به هم پیوسته ات ، هر یک -
جدا دخل مرا می آورد ، پیوند لازم نیست
#بهمن_صباغ_زاده
عععه راست میگیاااا من تا حالا از این زاویه نگاه نکرده بودم
1394/09/10 - 16:53محمد اولین بار ؟ مشت تو چشمت
1394/09/10 - 16:54مرجان باهات موافقم فلک خوبه
یه موقعی نمیشه موضوع عکس رو نوشت، شاید صاحب عکس دوست نداشته باشه همه بدونن حلقه ها واسه اونه
1394/09/10 - 16:55محمد
1394/09/10 - 17:00صاحب حلقه
چرا میخندی، آدمو مجبور میکنین که حقیقت رو بگه
1394/09/10 - 17:02محمد بگو تا خیالمون راحت بشه
1394/09/10 - 21:46محمد اگر هم نگی خودش یکسری شعر آماده کرده از شاعرای مختلف ریمیکس شده میذاره تو سایت تابلو میشه که کیه
1394/09/12 - 10:33دشمن ادبیات
1394/09/12 - 14:51